بخشی از مقاله

چکیده:

هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه هوش معنوی و هوش اخلاقی با استراتژیهای مدیریت تعارض در مدیران و کارکنان بانک ملت استان مازندران بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری آن را کلیه کارکنان بانک ملت استان مازندران به تعداد 967 نفر تشکیل میدادند که براساس جدول کرجسی و مورگان - 1970 - تعداد 278 نفر با روش نمونهگیری تصادفی- خوشهای بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه هوش معنوی کینگ - 2008 - با 24 سوال و چهار مولفه - تفکر انتقادی وجودی، تولید معنای شخصی، آگاهی متعالی و توسعه سطح هوشیار - ، پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و کیل - 2005 - با 40 سوال و در چهار بعد - درستکاری، مسئولیتپذیری، دلسوزی و بخشش - و پرسشنامه استراتژی مدیریت تعارض پوتنام و ویلسون با 30 سوال و در سه بعد استراتژهای - عدم مقابله، راهحلگرایی و کنترل - ، استفاده شده است.

روایی صوری و محتوایی ابزارها به تایید متخصصان رسید و پایایی آنها با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه هوش معنوی α=0/81، پرسشنامه هوش اخلاقی α=0/83 و پرسشنامه استراتژیهای مدیریت تعارض α=0/787 به دست آمده است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای رگرسیون، t مستقل، تحلیل واریانس یکراهه و همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج نشان داد که: بین هوش معنوی با استراتژیهای مدیریت تعارض در مدیران و کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین هوش اخلاقی با استراتژیهای مدیریت تعارض در مدیران و کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین استراتژی راهحل گرایی بیشترین رابطه را با هوش معنوی و اخلاقی دارا میباشد. هوش معنوی کارکنان و مدیران برحسب جنسیت متفاوت ولی هوش اخلاقی و استراتژیهای مدیریت تعارض - عدم مقابله، راه-حلگرایی و کنترل - برحسب جنسیت متفاوت نمیباشد. هوش معنوی، هوش اخلاقی و استراتژیهای مدیریت تعارض کارکنان و مدیران نیز برحسب سطح تحصیلات متفاوت نمیباشد.

واژگان کلیدی: هوش معنوی، هوش اخلاقی، استراتژیهای مدیریت تعارض، بانک ملت 

مقدمه

یکی از معضلات قرن حاضر، آشفتگیهای عاطفی، هیجانی و روابط انسانی است. در طول تاریخ، مکاتب مختلف انسانشناسی و روانشناسی بدنبال ارائه راهحلهایی بودهاند تا بتوانند به انسان و نیازهای او توجه کنند، اما این مکاتب تنها به برداشت خودشان از وجود انسان اهمیت داده و مسائل را عمدتاً از یک نقطه نظر تعبیر کرده و سایر جنبههای انسان مخصوصاً معنویات او را نادیده گرفتهاند - عبدااللهزاده، . - 1388هوش معنوی از جدیدترین مباحث در روانشناسی میباشد. - کریمزاده، - 1391 که ظرفیت ما را برای چشمانداز، مفاهیم، ارزشها، آرزوهایمان، اعتقاداتمان و فعالیتهای دیگر بالا میبرد - واقان1، . - 2002 هوش معنوی مجموعهای از ظرفیتهای عقلی است که به آگاهی کامل و کاربرد انطباقی از جنبههای معنوی و جهان مافوق وجودی شخص کمک میکند و منجر به خروجیهایی مانند تفکر وجودی عمیق، افزایش معنا، شناسایی عالم مافوق و سلطه حالتهای معنوی میشود - کینگ2، . - 2008

هوش معنوی در مرز بین آشوب و نظم، بین دانستن و ندانستن و بین خلاقیت و خود سازماندهی، قرار دارد. توسعه هوش معنوی به افراد بصیرت جدیدی عطا میکند، و به طور شگفت آوری اعتماد به نفس آنها را افزایش میدهد، و به انسان کمک میکند نسبت به خودش، ثابت و استوار باشد. با وجود این موهبت، فرد کمتر دچار نگرانی و اضطراب میشود؛ خالصانه تمایل دارد با دیگران در سطح عمیقتری ارتباط برقرار کند؛ کمتر استرس دارد و نسبت به دیگران بیشتر آسوده خاطر است - جرج3، . - 2006از طرفی امروزه سازمانها در دنیای پویا و پرمخاطره امروزی برای اینکه بتوانند بقای خودشان را تحکیم بخشند، باید مدیران و کارکنان خود را ملزم به رعایت اصول اخلاقی و فراگیری هوش اخلاقی نمایند؛ چرا که رعایت آنها باعث دلگرمی کارکنان و به تبع آن افزایش کیفیت خدمات و در نهایت جلب رضایت ارباب رجوع و تثبیت بقای سازمانها خواهد شد.

مدیران با داشتن هوش اخلاقی بالا، میتوانند با سالمسازی و بهینه کردن عملکرد امروز سازمانها، موقعیت و جایگاه آنها را در بازار رقابتی فردا تضمین کنند - اسگندری و همکاران، . - 1391اصطلاح هوش اخلاقی نخستین بار توسط بوربا4 در روان شناسی وارد شد. وی هوش اخلاقی را ظرفیت و توانایی درک درست از خلاف، داشتن اعتقادات اخلاقی قوی و عمل به آنها و رفتار در جهت صحیح و درست تعریف می-کند - بوربا، 2005، . - 23 به نظر لنیک و کیل - 2005 - 5، چهار اصل هوش اخلاقی که برای موفقیت مداوم سازمانی و شخصی ضروری است عبارتند از درستکاری، مسئولیت پذیری، دلسوزی و بخشش.شواهد نشان میدهد هوش معنوی و هوش اخلاقی با نتایجی از قبیل سلامت ذهنی، اعتماد به نفس و سلامت جسمی همراه بوده است و فقدان معنویت و اخلاق با مشکلات روانشناختی- رفتاری منفی از قبیل افسردگی، سوء مصرف مواد و تعارض همراه است - داویس و همکاران6، . - 2003

با توجه به پیچیدگی روزافزون سازمانها و تفاوت در اندیشه، نگرشها و باورهای افراد و همچنین به علت نیازها، باورها، انتظارات و ادراکات متفاوت افراد، عدم برابری و بیعدالتی و نیز تفاوتهای روانشناختی و جامعه شناختی مردم - مینگلی7، - 2003، بروز تعارض در سازمانها، طبیعی، اجتنابناپذیر و نتایج آن پیشبینی ناپذیر است - ویلمات و هاکر8، - 2003 و در صورت مدیریت درست تعارض، وجود آن میتواند نقطه قوتی برای سازمان باشد - رابینز1، - 2000 و نبود آن گاهی ممکن است نقطه ضعفی محسوب شود و به ایجاد رخوت، سستی و بیاحساسی در سازمان منجر شود - کارن و راجیو2، . - 2007تعارض عبارت است از منازعه آشکار میان حداقل دو نفر به گونهای که یکی احساس میکند کمبود امکانات، ناسازگاری اهداف و دخالت افراد دیگر مانع رسیدن فرد به اهداف او میشود - سوزان3، . - 2006 تعارض زمانی به وجود می آید که فرد چنین درک می کند که طرف مقابل با او مخالف است یا قصد دارد مانع رسیدن وی به هدف مورد نظرش شود - کالانان4 و همکاران، . - 2006

تعارض، بسته به اینکه چگونه مدیریت گردد، میتواند سازنده یا مخرب باشد. افراد در سازمانها دارای استراتژیهای متفاوتی جهت مدیریت تعارض میباشند که در موقعیتهای گوناگون تقریباً ثابت می-باشند و انتخاب این راهبردها بر مبنای نگرش، رویکرد و انگیزههای افراد با یکدیگر متفاوت است - ریزکلا5 و همکاران، . - 2008امروزه یکی از مشکلات اساسی که اکثر سازمانها از جمله بانک ملت با آن دست به گریبان هستند، تعارضات سازمانی میباشد، که منجر به کاهش عملکرد و بهرهوری سازمانی شده است. که به نظر میرسد عدم توجه به هوش معنوی و هوش اخلاقی میتواند در تعارضات سازمانی نقش داشته باشد. بنابراین با توجه به مطالب ارائه شده و نظر به اهمیت مسأله حل تعارض در نظام بانکی کشور و تأثیر هوش معنوی و اخلاقی بر آن، سوال اصلی پژوهش حاضر این است که؛ »آیا بین هوش معنوی و هوش اخلاقی با استراتژیهای مدیریت تعارض در مدیران و کارکنان بانک ملت استان مازندران رابطه وجود دارد؟.«

ادبیات پژوهش

اهم پژوهشهای انجام شده در داخل کشور و خارج کشور در خصوص موضوع پژوهش به شرح ذیل می باشد: قربانیزاده - 1392 - ، در پژوهشی با عنوان »رابطه هوش معنوی و اخلاقی با رهبری تحول آفرین« که بر روی180 نفر از کارکنان و مدیران وزارت اقتصاد و دارایی در تهران انجام داد، به این نتایج دست یافت که؛ بین هوش معنوی و هوش اخلاقی با رهبری تحول آفرین رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. و هوش معنوی در مقایسه با هوش اخلاقی، رابطه قویتری با رهبری تحول آفرین دارد. کشاورز و همکاران - 1391 - ، در پژوهشی با عنوان »بررسی رابطه بین هوش معنوی و سبکهای مدیریت تعارض در کارکنان« که بر روی 169 نفر از کارکنان آموزشکدههای فنی و حرفهای استان فارس در سال تحصیلی 89-90 انجام دادند، به این نتایج دست یافتند که؛ بین هوش معنوی و سبک مدیریت تعارض توسل به زور مدیران، تعارض سازگارانه، تعارض اجتنابی، تعارض عدم مقابله مصالحه و سبک مدیریت تعارض تشریک مساعی مدیران رابطه معنادار وجود دارد. محمودی و همکاران - 1391 - ، در پژوهشی با عنوان »رابطه مؤلفههای هوش اخلاقی و رهبری تیمی مدیران گروههای آموزشی دانشگاههای شهر زاهدان«، نشان دادند که بین مؤلفههای هوش اخلاقی - درستکاری، مسئولیتپذیری، دلسوزی و بخشش - با رهبری تیمی مدیران رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. باقرزاده و همکاران - 1391 - ، در پژوهشی با عنوان »بررسی رابطه هوش سازمانی با مدیریت تعارض در بین مدیران و معلمان مدارس دولتی شهرستان مراغه در سال تحصیلی «90-91 نشان دادند که، بین دو متغیر هوش سازمانی و

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید