بخشی از مقاله
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش معنوی و سبکهای دلبستگی با رضایت زناشویی در دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز بود. روش پژوهش همبستگی بود. نمونه شامل 300 نفر از دانشجویان متأهل زن و مرد با روش تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای موردنظر از پرسشنامه هوش معنوی - عبداالله زاده، - 1387، پرسشنامه سبک دلبستگی - سیمپسون، - 1990 و پرسشنامه رضایت زناشوئی انریج استفاده شد.
از روشهای آماری همبستگی و رگرسیون چندگانه جهت تجزیه و تحلیل استفاده شد. نتایج نشان داد که بین متغیرهای هوش معنوی و سبکهای دلبستگی - ایمن و اجتنابی - با رضایت زناشوئی رابطه مثبت و معنادار و بین سبک دلبستگی ناایمن با رضایت زناشوئی رابطه منفی و معنادار وجود دارد - . - p<0/001 همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای پژوهش، 57 درصد از واریانس رضایت زناشوئی را پیشبینی میکنند. براساس نتایج فوق میتوان نتیجه گرفت که هوش معنوی و سبکهای دلبستگی - ایمن و اجتنابی - نقش مهمی در رضایت زناشوئی دانشجویان متأهل ایفا میکنند.
مقدمه
خانواده، یکی از نهادهای مهم اجتماعی است. هرچه از عمر خانوادههای گسترده میگذرد و تبلور خانوادهی هسته ای در جامعه بیشتر میشود، اهمیت روابط بین اعضای خانواده به خصوص زن و شوهر به عنوان ارکان اصلی خانواده واضحتر میشود. خانواده به لحاظ کارکردهایی که در جامعه عهدهدار است، از جمله نهادهای مورد توجه پژوهشگران و نظریه پردازان حوزههای علوم رفتاری است. در این میان رضایت زناشوئی1، به عنوان شاخصی از سلامت روابط زن و شوهر، بیش از همه موضوعات مورد توجه بوده است.
رضایت زناشوئی سهم عمدهای در تداوم زندگی زناشوئی دارد. به عبارت دیگر، نارضایتی زناشوئی میتواند نهایتاً به تحمل همدیگر و یا طلاق منجر شود که در تحقیقات مربوط به طلاق نیز این امر نشان داده شده است. طبق نتایج این گونه تحقیقات، رضایت از زندگی زناشوئی یکی از تبیین کنندههای مهم نگرش به طلاق بشمار میرود و نارضایتی زناشوئی - حیدری بیگوند و بخشی، - 1384 و برآورده نشدن انتظارات همسران از یکدیگر - ریاحی، علیوردی نیا و بهرامی کاکاوند، - 1386 از جمله عواملی هستند که با نگرش به طلاق رابطه دارند.
وقتی افراد همهی جنبههای ازدواجشان را در نظر میگیرند، رضایت، یک متغیر نگرشی است و بنابراین یک خصوصیت فردی در زن و شوهر محسوب میشود. طبق تعریف فوق، رضایت زناشوئی در واقع نگرش مثبت و لذت بخشی است که زن و شوهر از جنبههای مختلف روابط زناشوئی خود دارند - الیس2،1980؛ به نقل از سلیمانیان،. - 1373 رضایت زناشوئی، یکی از مهمترین و مؤثرترین عوامل در تداوم یک زندگی موفق سالم و شاد محسوب میشود. عوامل متعددی در رضایت زناشوئی زوجین نقش ایفا میکنند.
انسان از چند نوع هوش تحت عنوان هوش چندگانه برخوردار است که با هوش جسمی3 که شامل آگاهی جسمی و نحوه استفاده ماهرانه از آن است، آغاز میشود. هوش بعدی هوش منطقی یا عقلانی 4 است. هوشی که در حال حاضر بیش از سایر هوشها در سیستمهای آموزشی مورد توجه قرار میگیرد. پس از هوش منطقی یا عقلانی، سطح دیگری است که به هوش هیجانی5 اختصاص دارد وآخرین لایه هوش معنوی 6 است که هدایت و معرفت درونی، حفظ تعادل فکری، آرامش درونی و بیرونی و عملکرد همراه با بصیرت، ملایمت و مهربانی را شامل میشود.
در مورد ارتباط هوش هیجانی با هوش معنوی میتوان گفت که ما به تعدادی از مؤلفههای هوش هیجانی برای شروع مفید رشد معنوی خود همچون احساس خودآگاهی و همدلی احتیاج داریم - ویگلثورث7، . - 2004 امروه شاهد این هستیم که در ابعاد گوناگون زندگی انواع هوش مهم و تأثیر گذار است. طبیعی است که پژوهشگران به دنبال میزان اثرات آن در آسیبهای روانشناختی و اجتماعی باشند که از جمله موارد مورد توجه ازدواج و طلاق است.
در جامعه ایران نیز روز به روز ازدواجهای ناشاد بیشتری به طلاق ختم میشوند. هوش در زندگی زناشوئی نیز مهم است. هرنستاین و مورای - 1994 - 8 نشان دادند که یک ارتباط منفی بین هوش و طلاق در طول 5 سال نخست ازدواج وجود دارد. در پژوهشی مشخص شد که شانس طلاق در طول 5 سال نخست ازدواج برای افرادی با نمرات هوشبهر 100 یا پایینتر از 100، 28 درصد است و برای افرادی با نمره هوشبهر130 یا بالاتر 9 درصد است - درونکر9، . - 2000 همان گونه که هوشبهر - هوش شناختی - میتواند بر میزان ناسازگاری زوجین و طلاق تأثیر بگذارد، هوش هیجانی و معنوی هم در چگونگی ارتباط زوجین با هم و حل مسایل زندگی تأثیرگذار است.
ارتباطات زیادی بین معنویت و بهزیستی روانشناختی و سازگاری وجود دارد، ولی راهبردهای مقابلهای و روشهای حل مشکل با استفاده از معنویت، در واقع کاربردهای سازگارانه هوش معنوی میباشند. این ارتباط غیرمستقیم است و هوش معنوی به عنوان یک میانجی در این ارتباطات نقش دارد؛ به احتمال بیشتر همبستگی معنادارتری بین سطوح هوش معنوی و سازگاری وجود دارد - معلمی، رقیبی و سالاری درگی . - 2010 در مطالعه ابراهیمی - 1391 - به بررسی اثر بخشی برنامه عملی آموزش مهارتهای هوش معنوی بر افزایش رضایتمندی زناشوئی و تعدیل ابعاد تنظیم هیجانی انجام گرفت.
طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون و پس آزمون بود حجم نمونه در این پژوهش 20 نفر زن متأهل - هر گروه 10 نفر - بود که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، از میان مراجعه کنندگان به کلینیکها انتخاب شدند. نتایج تحلیل آماری آزمون t نشان داد که درمان گروهی کاربرد مهارتهای هوش معنوی باعث افزایش معنادار میزان رضایت زناشوئی میگردد. همچنین نتایج تحلیل آماری نشان داد این درمان تأثیر معناداری در تعدیل ابعاد تنظیم هیجانی در بعد زمینه دشواری در بیان احساسات دارد.ارمغانی - - 1390 در تحقیقی که با عنوان بررسی رابطه هوش معنوی و
سبکهای دلبستگی با رضایت زناشوئی کارکنان متأهل شرکت تراکتورسازی تبریز انجام داد.291 نفر از کارکنان متأهل به طور تصادفی به عنوان جمعیت نمونه انتخاب گردید. نتایج نشان داد که بین سبکهای دلبستگی اجتنابی و دو سوگرا با رضایت زناشوئی رابطه منفی معناداری وجود دارد، و بین هوش معنوی و سبک دلبستگی ایمن با رضایت زناشوئی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بشارت، شریفی و ایروانی - 1390 - در تحقیقی رابطه هوش معنوی و سبک دلبستگی ایمن و تأثیر آنها بر رضایت زناشوئی را بررسی کردند.
دویست و چهارده دانشجوی دانشگاه تهران با تکمیل مقیاس هوش معنوی و پرسشنامه سبکهای دلبستگی و پرسشنامه رضایت زناشوئی انریچ در این پژوهش شرکت کردند. نتایج تحقیق نشان داد که بین هوش معنوی و سبک دلبستگی ایمن رابطه مثبت معنادار وجود دارد. آزمودنیهای دارای هوش معنوی بالا بیش از آزمودنیهای دارای هوش معنوی پایینتر دارای سبک دلبستگی ایمن بودند و رضایت زناشوئی در این افراد نیز بالاتر بود.
حکیم جوادی - 1390 - به بررسی و مقایسه رابطه تنظیم هیجانی باهوش معنوی و رضایت زناشوئی در زوجهای در شرف طلاق شهر تهران پرداخت که برای نمونه از 119 زن و 63 مرد، با استفاده از روش انتخاب تصادفی استفاده کرد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که هوش معنوی و رضایت زناشوئی رابطه منفی با هر 3 مؤلفه ناتوانی هیجانی - دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در بیان احساسات و تفکر عینی - دارد.
زوجین دارای ناتوانی در تنظیم هیجانی
از هوش معنوی پایینی برخوردار بودند؛ همچنین بین داشتن اختلاف سنی بیش از ده سال، داشتن حداقل یک والد دارای ناتوانی در تنظیم هیجانی و پایین بودن رضایت زناشوئی در زوجین مذکور ارتباط معناداری مشاهده شد. لارسنا، براندا، برموند و هیجمانک - 2013 - 10 در تحقیقی در مورد ارتباط تفاوتهای جنسی با ناتوانی تنظیم هیجانی و هوش معنوی در زوجین آمریکایی، بر روی 800 زوج مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده انجام دادند. نتایج حاکی از آن بود که ناتوانی هیجانی در مردان نسبت به زنان بیشتر است و هوش معنوی زنان نسبت به مردان بیشتر است.
میرجیان و کوردوا - 2011 - 11 رابطه میان احساس تنهایی مشاهده شده، هوش معنوی و رضایت زناشوئی را مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که احساس تنهایی می تواند به طور پایا در روابط میان همسران و رضایت زناشوئی تأثیر منفی داشته باشد. همچنین نتایج حاکی از آن بود که در نهایت از لحاظ تفاوت های جنسیتی، زنان هوش معنوی کمتری نسبت به مردان داشتند. یکی از مهمترین عوامل در رضایت زناشوئی، سبک دلبستگی هر یک از زوجین است. نظریه دلبستگی بر این باور است که دلبستگی، پیوندی جهان شمول است و در تمام انسانها وجود دارد. بدین معنی که انسانها تحت تأثیر پیوندهای دلبستگیشان12 هستند.