بخشی از مقاله

چکیده

این پژوهش با هدف بررسی رابطه کمال گرایی،نشاط ذهنی وهم وابستگی دانشجویان انجام پذیرفت.روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 94-95 بودند که از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده به تعداد 200 نفر به عنوان گروه نمونه ی تحقیق انتخاب شدند.ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کمال گرایی تری شورت، مقیاس نشاط ذهنی وپرسش نامه ی هم وابستگی هالیوک بود. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان، تحلیل گردید.

نتایج این پژوهش ن شان داد که بین کمال گرایی مثبت ون شاط ذهنی با میزان هم واب ستگی دان شجویان رابطه منفی ومعنی داری وجود دارد - 3 0/0001 - و نیز بین کمال گرایی منفی ومیزان هم وابستگی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد - 3 0/0001 - .همچنین نتایج تحلیل رگر سیون ن شان داد که کمال گرایی منفی ومثبت ون شاط ذهنی توان پیش بینی هم واب ستگی دان شجویان را دارند - 3 0/0001 - و متغیرهای مذکور توان سته ا ست 0/45 از تغییرات هم واب ستگی را برای دانشجویان پیش بینی کند.با توجه به نتایج، می توان بیان کرد که کمال گرایی مثبت، کمال گرایی منفی ونشاط ذهنی متغیرهای مهمی در پیش بینی هم وابستگی است.

کلمات کلیدی: کمال گرایی مثبت ومنفی ،نشاط ذهنی، هم وابستگی،دانشجویان .

.1 مقدمه
هم وابستگیٌ یا بیماری خود گمشده یک وضعیت چند بعدی - جسمی، ذهنی، عاطفی و معنوی - است که با هرگونه رنج و اختلالی ابراز می شود و همراه یا ناشی از تمرکز فرد بر روی نیازها و رفتارهای دیگران است. هم وابستگی بواسطه محول کردن مسؤلیت زندگی و خو شبختی به خارج از خود، و به دیگران به وجود می آید،در واقع نوعی الگوی نا سالم در برقراری ارتباط متقابل با دیگران و نوعی مشکل هیجانی که فرد آن را در رفتارهای اجباری - شخصی و حرفه ای - آشکار می سازد این وضعیت می تواند خفیف یا شدید باشد و بیشتر مردم این حالت را دارند. هم وابستگی می تواند بسیاری از مشکلات روانشناختی و معنوی را تقلید کند یا همزمان با آنها باشد و یا آن مشکلات را تشدید کند - وایتفیلد، . - 1991 هم وابستگی، درواقع نحوه ای از زیستن می باشد که در آن توجه افراد، بیش از اندازه به دنیای بیرون از "خود حقیقی"شان معطوف می گردد.

این توجه بیش اندازه ناشی از یادگیری این باور است که چیزی در خارج از خود حقیقی فرد می تواند شادی، خوشبختی و کمال را برایش به ارمغان آورد و از درد و رنج های او بکاهد، لذا این باور سبب می شود تماس فرد با هویت و زندگی درونیش که بخش ا صلی هو شیاری او ه ستند، مختل و حتی قطع شود.غافل شدن از خود حقیقی و عدم ارتباط با دنیای درونی، موجب احساس خلاء و پوچی می شود وفرد هم وابسته می کوشد این خلاء و پوچی را با وابستگی های ناسالم به دیگران، هدف ها، مکان ها و رفتارها یی پر کند که در نهایت چیزی جز توسل به عادت های مخرب عایدش نمی شود . زیرا تنها راه پر کردن خلاء درونی، از طریق پ رداختن ب ه خود حقیقی و ایجاد تعادلی سالم بین آگاهی از زندگی درونی و زندگی خارج از خود است. هم وابستگی نه تنهاشایع ترین نوع اعتیاد، بلکه مساعدترین بستر پیدایش انواع دیگر اعتیادها ومشکلات هیجانی وروان شناختی است.

البته این حالت درمان شدنی است و بهبودی از آن امکان پذیراست - وایتفیلد، . - 1991 از عواملی که می تواند این حالت را در فرد ایجاد کند،تماس طولانی مدت او با مجموعه ای از مقررات طاقت فرسا وبه کار بستن آنها اشاره کرد. مقرراتی که از اظهار و بیان آشکار احساسات و گفتگوی مستقیم درباره مشکلات شخصی و بین شخصی جلوگیری می کند - سابیٌ ،. - 1987از طرفی هم وابستگی یک اختلال شخصیتی است که بر اساس موارد زیر شکل می گیرد: نیاز به اداره و کنترل امور به منظور مقابله با پیامدهای نامطلوب شدید، غفلت از نیازهای خود، تحریف حد و مرزهای پیرامون صمیمیت و جدایی، گرفتار شدن با افراد مشخصی که مبتلا به اختلال هستندتجلّیّو های دیگری از قبیل انکار ، احساسات انباشته شده، افسردگی و بیماری های پزشکی مرتبط با استرس و فشار - سرماکٍ ،. - 1986

در هر حال هم واب ستگی یک بیماری ا ست که در آن فرد در زمینه های زیر اختلال دارد: میزان عزت نفس منا سب، تعیین مرزهای عملکردی، پذیرفتن واقعیت خود و ابراز آن، برآوردن نیازها و خواسته های خود، تجربه کردن و ابراز واقعیت خود به صورت متعادل - بیتیَ،. - 1989 بیماری آشفتگی هیجانی که اغلب مخرب است و مشخصه آن، جدایی و بیگانگی شدید نسبت به احساس های خود آدمی است، زندگی برای دیگران و به خاطر آنان به رشد ناکافی عشق به خود منجر می شود. رشدی که به مثابه بنیادی حقیقی برای ع شق ورزیدن به دیگران لازم ا ست - لشُ،. - 1990در این میان دیر، روبرت و لانگِ - 2005 - ، یازده تعریف برای هم واب ستگی عنوان کردند و متوجه شدند که ه سته ا صلی ویژگی های هم واب ستگی شامل تمرکز بیرونی، ایثار خود ، کنترل دیگران و سرکوب احساسات می باشد.

هم وابستگی با رفتارهای درگیری شدید برای دیگران، مراقبت بیش از حد از دیگران که به جهت مایه گذاشتن از خود برای حفظ احساس امنیت و نگه داشتن روابط می باشد، تعریف می شود - سرماک،1986؛ ولز ،هیل، برک، برک و فیرستونّ،. - 2006از لحاظ تاریخی و مفهومی، هم واب ستگی تاکنون به عنوان اعتیاد ، بیماری، رفتار آموخته شده، و ضعیت اجتماعی روانی و یک نوع اختلال شخ صیت مطرح شده ا ست. هاکن ْمعتقد ا ست که این مفهوم در سال 1975 ، در نتیجه جنبش درمان اع ضا ی خانواده بیماران الکلی آغاز شد و سپس به حیطه سلامت روان انتقال یافت - لویت َ، . - 1997 همچنین پژوهش ها نشان می دهد، هم وابستگی از طریق نظام خانواده آموخته می شود که واب ستگی به صورت رابطه بین فردی، ندا شتن ا ستقلال فردی و تحریف واقعیت در آن خانواده جریان دارد - ویبُ، . - 2009

نتایج تحقیق مارکز، بلور، هین، و دیرًٌ - 2011 - نمرات بالاتر هم وابستگی به طور قابل توجهی با سطح بالاتری از افسردگی، اضطراب ،استرس، و اختلال و تنش و ناکار آمدی در خانواده و سطح پایین از نمرات هم وابستگی مرتبط با خودشیفتگی، اعتماد به نفس، و بیان عاطفی نشان داده شد چن و ویو ٌٌ - 2008 - ، در تحقیقی گزارش کردند که ارتباط معناداری بین هم واب ستگی، عدم صمیمیت در ارتباط عاطفی، افزایش تنش و م شکل در روابط ،دو سوگرایی و نا ایمنی در روابط، رفتارهای فدایی کردن و ایثار خود، عزت نفس پایین، احساس گناه ،عدم سازگاری روانشناختی، نشان داده شد. تحقیق دیر، روبرت و لانگ ٌٍ - - 2005 نشان داده ؛ بین اختلال های روانشناختی، مشکلات ارتباطی، عزت نفس پایین و هم وابستگی رابطه معناداری وجود دارد.

یکی از متغیر های مهم اثر گذار بر هم وابستگی که در این پژوهش به آن توجه شده است، کمال گراییٌَ است. علی رغم یافته های گسترده موجود در مورد رابطه ی بین جنبه ها وابعاد مختلف کمال گرایی با اضطراب،افسردگی و دیگر اختلال های روانشناختی - برای مثال، استوبر و اتوٌُ ،2006 ؛ بشارت - 1384،لکن رابطه کمال گرایی و هم وابستگی چندان مورد بررسی قرار نگرفته و شناخته نشده ا ست. بحث در مورد کمال گرایی به عنوان یک ویژگی شخ صیتی و تأثیر آن بر رفتار ان سان، سابقه ای طولانی دارد - حاجلو، صبحی قرامکلی و محمدی . - 1392 کمال گرایی یک نیاز قوی برای انجام دادن امور زندگی فردی به صورت کاملا بی عیب، ا ست - کوک و کرنیٌِ،. - 2009

کمال گرایی اعتقاد فرد به کامل بودن و نیز احساس اضطراب و فشار روانی بالا و ترس از این که نتواند مطابق انتظارات خود زندگی کند تعریف می شود - کلینکهٌ، . - 2004از لحاظ تعریف، مهمترین شاخص برای کمال گرایی، معیارهای عالی و سطح بالا برای عملکرد و رفتار است - هاوکینزٍ ،. - 2005 اروزکان، کاراکاس، آتا و آیبرکَ - 2011 - بیان میکنند کمال گرا کسی است که مجموعه های از ا ستاندارهای سخت، غیرواقعی و بالا ایجاد میکند و هنگام ارزیابی عملکرد خود درگیر تفکر همه یا هیچ می شود. بنابراین، موفقیت تنها زمانی رخ میدهد که یک معیار بالا به د ست آید و عملکرد فقط در چارچوب آن معیار بی عیب و نقص ا ست.

افراد کمال گرا تجارب شکست را بیش از حد تعمیم میدهند.این اعتقاد که وضع اهداف بالا و آمرانه برای یک فرد در زندگی می تواند نیرویی مثبت و یا منفی در نظرگرفته شود به شکل گیری مفهوم کمال گرایی مثبت و منفی منجر شد - کمپل و دی پولا ،2002، فلت و هویت ،2002؛ پیرس ،2005؛ اسلنی و همکاران ،2002؛ تری شورت و همکاران ،1995 به نقل از رمُ،. - 2005 امروزه شواهد زیادی وجود دو شکل اساسی از کمال گرایی را مشخص می کند. بعضی محققان اندیشه کمال گرایی سالم و ناسالم - استامپ، و پارکر،2002؛ به نقل از دیویسِ، - 2009، انواع مثبت و منفی کمال گرایی - تری و شورت ، انز، اسلد، و دیوی ،1995؛ به نقل از دیویس، - 2009، کمال گرایی فعال و منفعل - ادکینز، و پارکر ،1996؛ به نقل از دیویس ، - 2009 را مطرح کردند که به نظرمی رسد نقطه مشترک این محققان ، اتفاق نظر آنها در مفهوم سازی دو ویژگی بهنجار و نابهنجار کمال گرایی می باشد.

تری و شورت و همکاران 1995 - ؛ به نقل از بشارت، جوشن لو و میرزمانی، - 1386 براساس تقسیم بندی بهنجار و نوروتیوک کمال گرایی در چارچوب یک الگوی نظری، دو نوع کمال گرایی مثبت و منفی را متمایز کردند. کمال گرایی مثبتّ به آن د سته از شناخت ها و رفتارهایی اطلاق می شود که هدف کسب، موفقیت و پیشرفت های سطح بالا به منظور دستیابی به پیامدهای مثبت است و کمال گرایی منفیْ به شناخت ها و رفتارهایی گفته می شود که هدف آن کسب، موفقیت ها وپیشرفت های سطح بالا به منظور اجتناب یا فرار از پیامدهای منفی است. فلت، هویت، بلنکشتین و اویراینَ - - 1991 بر این باورند که کمال گرایی بهنجار سالم، سازش یافته و مثبت است و با تلاش های کمال-گرایانه مانند داشتن معیارهای شخصی بالا و دقیق برای عملکرد و تلاش برای عالی بودن رابطه دارند. این نوع کمال گرایی با شاخص های سازگاری مانند عاطفه مثبت رابطه-ای مثبت دارد.

کمال گراهای بهنجار محدودیت های شخ صی و موقعیتی را می پذیرند و هدف های چالش انگیز و در عین حال منطقی برای خود تعیین می کنند . استوبر، کمپ و کئوگُ - 2008 - و هریس، پپر و ماکًٌ - 2008 - هم بر این باورند که کمال گرایی نابهنجار، ناسالم، سازش نایافته و منفی است و با نگرانی هایی در مورد اشتباهات، تردید در مورد عملکرد، ترس از تأیید نشدن از سوی دیگران و ناهماهنگی بین انتظارات و واقعیت همراه است و با شاخص های ناسازگاری مانند عاطفه منفی رابطه مثبت دارد .از نظر لی، اسکپ سالیوان و کمپداشٌٌ - 2012 - ، بین کمال گرایی بهنجار و روان آزرده تمایز وجود دارد. کمال گرایی بهنجار به عنوان تلاش برای معیار های معقول و واقعی تعریف شده است؛ کمال گرایی روان آزرده تمایل به تلاش برای معیارهای بسیار بالا است که با ترس از شکست همراه است. تمایلات کمال گرایانه ممکن است پیامد محیط دوران کودکی باشند، ،چنانچه برخی نظریه پردازان تحول کمال گرایی را مح صول تعامل های کودکان با والدین خود در نظر گرفته اند - محمدی و جوکار، . - 1388

پژوه شها ن شان دادهاند که کمال گرایی با علائم افسردگی، اضطراب، فکر خودکشی و رضایت از زندگی کمتر - استوبر، فیست و هیوارد، - 2009، اختلال خوردن - دور و ترنٌٍ، - 2011، عاطفه مثبت کمتر - فلت، بلنکستین و هویت، - 2009، اضطراب اجتماعی بیشتر و بهزیستی روانشناختی کمتر - لارنتی، براچ و هاسٌَ، - 2008 ارتباط دارد. همچنین افراد کمال گرا مستعد تجربه احساس گناه هستند. این حالت تنها در کمال گرایی ناسازگار دیده میشود، درحالی که کمال گرایی سازگار، با تجربه احساس غرور همراه است - لی و همکاران، . - 2012ازطرفی باتوجه به مبانی نظری می توان گفت که یکی از مولفه های روانشناختی محافظت کننده موثر در عدم هم وابستگی میزان برخورداری از مولفه های موثر در بهزیستی ذهنی می باشد،یکی از مهمترین این مولفه ها نشاط ذهنیٌُ است، نشاط یک مفهوم جدید

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید