بخشی از مقاله

چکیده

معماری سنتی جهان اسلام آمیزه ای از دو عامل فرم و معنا است؛ حالآنکه بخش عمده ای از دانش ما در مورد معماری و شهرسازی اسلام به بررسی فرم در معماری آثار تاریخی مهم آن مانند مساجد، آرامگاهها ، و بناهای عمومی میپردازد. در این تحقیق، به شهر اسلامی- ایرانی از زاویه دید دیگری مینگریم؛ نگرشی که فهمی از ارتباط بین مفاهیم نهفته در سبک زندگی مردم و نقش جزئیات در درک، تصویر و کالبد شهر ارائه میدهد. بدین منظور، معماری شهرهای مرکزی ایران به عنوان محل تحقیق در نظر گرفته شده است و در این الگوی معماری و شهرسازی به رابطه بین محیط بیرون و درون و نقش آن در تعریف روح هویت مسلمانان به عنوان ساکنان این شهرها و جستجوی حیات در معماری درونگرا خواهیم پرداخت.

همچنین، در مورد نقش جزئیات و هندسه معماری در کمک به جهتگیری فضایی مردم و حس کاوشگری آنان در شهر بحث و بررسی خواهیم کرد. برای بررسی آنچه گفته شد، به عنوان یکی از اصیل ترین نمونههای فضای زیستی، تمرکز ما بر اصفهان - شهری با سیستمی پیچیده از طراحی ارگانیک و هندسی- خواهد بود. در طی بررسی ویژگیهای شهرهای ایرانی- اسلامی در این تحقیق، به دنبال کشف مشخصات نمونههایی موفق از فضاهای شهری پایدار هستیم، به نوعی که با الگو قرار دادن این مشخصات به هدف کلی "حیات فردی و اجتماعی سالم در فضای شهری سالم" دست یابیم. از آنجاییکه تاثیر فضاهای شهری مطالعه شده بر فضای فکری، روحیه و رفتار متقابل شهروندان در این گونه محله ها غیر قابل انکار است؛ انتظار می رود ایجاد فضاهای شهری با ویژگیهای مورد مطالعه در این تحقیق، در کیفیت و چگونگی رفتارهای اجتماعی شهروندان موثر واقع گردد.

-1 مقدمه

امروزه، مسئلهی پایداری فضاهای شهری یکی از دغدغههای اصلی معماران و برنامهریزان شهری به شمار میرود. بهکارگیری فناوریها ی جدید ساخت و ساز در صنعت ساختمان باعث پیدایش و رشد سریع شهرهای مدرن جدید شده است. شهرهایی که با حل مسئله تراکم جمعیت در مراکز شهرها مواجه هستند؛ اما مشکل اصلی و غیرقابل انکار این است که گویا این شهرها با استقبال زیادی روبرو نیستند؛ چرا که کار چندانی برای جذب و دلبستگی شهروندان خود انجام ندادهاند. فضاهای شهری متروکه و میادین خالی از شهروند آنها حس حزن و اندوه را در ساکنین القا کرده است. وضعیت از هم گسیخته حیات مدرن، که در آن برآوردن نیازهای روزمره به چند نقطه ویژه از شهر محدود شده است.

در نقطه مقابل چنین شرایطی، شهرهای سنتی اسلامی، چه از نظر ویژگیها ی فضاهای شهری و چه از نظر الگوهای معماری مسکونی در قالب طراحی فضای شهری - به عنوان مثال: حیاط مرکزی - از دیرباز تا کنون، به خوبی در خدمت ساکنان خود بوده اند. آنها نه تنها فضاهایی را برای بهبود عملکرد زیستی ساکنان فراهم آورده اند، بلکه آنان را به نوعی زندگی معنادار و متعالی رهنمون کردهاند. جالب است بدانیم که نخستین مطالعات در زمینه روانشناسی از این عقیده نشأت گرفتهاند که انسان ساخته محیط خود است.

به عبارت دیگر هویت ما بستگی به محلی دارد که در آن به رشد و بالندگی رسیدهایم. یک محله بسته به مقیاس، هویت و چیدمان فضایی، میتواند ساکنان خود را به شکوفایی توانهای فردی و اجتماعی خود برساند یا تأثیری معکوس بر توانائیهای انسان بگذارد. آثار فردی و اجتماعی فضاهای شهری بر ساکنان خود، با توجه به نظری گذرا بر جرایم ناشی از زندگی در محیطهای شهری نامناسب قابل انکار نیست.

-2مسئله حیات فردی و اجتماعی سالم در فضای شهری سالم

بنابر آنچه که گفته شد مسئله اصلی دست یافتن به الگوهای فضای شهری به گونه ای است که ما آن را فضای شهری سالم مینامیم. بدیهی است هدف اصلی دست یابی به محیط زیستی سالم در فضای شهری است به گونهای که نه تنها به سلامت روحی و فیزیکی انسان صدمه ای وارد نکند بلکه شهروندان را در قالب رفتارهای اجتماعی سالم قرار دهد. لازم به ذکر است مطالعه فضاهای زیستی در شهر اسلامی به معنای کوشش در حفظ و باز زنده سازی الگوهای شهرسازی گذشته نیست بلکه هدف، ایجاد فضاهای جدید شهری است که به لحاظ کیفی طی قرون متمادی ارزش خود را به اثبات رسانده اند. به منظور رسیدن به این جایگاه ابتدا باید ساختار فرآیند تفکر اسلامی و سیستم اعتقادی ورای آن را کاملاً درک کنیم. برخی از اهداف جزئی که برای دستیابی به هدف کلی باید به آنها پرداخته شود عبارتند از:

-1مطالعه و بررسی ساختار، عناصر فیزیکی و جزئیات معماری سنتی اسلامی؛

-2شناسایی رابطهی موجود بین ویژگیها ی ساختاری و سبک زندگی و گرایش مذهبی مردم در شهر اسلامی؛

-3تأثیر معکوس بین سبک زندگی و رفتار اجتماعی و بیان نهایی و بازگردان آن در قالب فرم معماری؛

-3 محلهها ی قدیمی شهر اصفهان به عنوان نمونهها یی موفق از فضاهای شهری پایدار از بین تمامی مناطق ایران که نمایانگر تأثیر فرهنگ و سنتها ی اسلامی بر معماری و چیدمان شهری هستند، ناحیهی مرکزی ایران، قابل توجه ترین منطقه است، چرا که بالاترین تراکم نمونهها ی بکر و دست نخورده در این منطقه قرار دارد. تأثیر فرهنگ و سنتها ی اسلامی بر این مناطق برجسته تر از شهرهای مرزی است.

متأسفانه آثار کلیه شهرهای اسلامی در برابر گذر زمان و هجوم غارتگران و مهاجمین تاکنون به طور دست نخورده نماندهاند. در یورش وحشیانهی مغولان به منطقه در قرن سیزدهم، بسیاری از آنها مانند هرات، طوس و نیشابور با خاک یکسان شدند. در دوران اخیر، نیز گاه برنامههای توسعه شهری بسیاری از بافتهای سنتی را محو کرده و به جایگزینی این بافتها با جادههای عظیم و سایر پروژههای عمرانی منجر شده است.

-4 ویژگیهای شهر اسلامی-ایرانی چیست؟

طراحی شهری در شهر اسلامی نتیجه توجه به دو عامل است: از یک سو، شرایط محیطی موجود بر روی زمین، و از سوی دیگر، ایمان راسخ به قدرتی ماورائی. در خصوص مورد اول با توجه به شرایط اقلیمی ناملایم در مناطق مرکزی ایران، آب و هوا نقشی بسیار مهم در معماری و طراحی فضاهای شهری در شهرهای اسلامی داشته است. بخش اعظم شهرهای اسلامی به واسطهی تصمیماتی که با هدف تعدیل شرایط آب و هوایی اتخاذ میشدند ساخته شده است.

این تعدیل به صورت محافظت در برابر آب و هوا و حتی تبدیل آن شرایط به عاملی خوشایند انجام شده است. با این وجود، شرایط اقلیمی دو بعدی و مسطح نیستند، بلکه به صورت دورانی و در طول چرخهی روز و شب و چهار فصل سال متغیر هستند. معماری اسلامی این موضوع را درک میکند و همگام با آن پیش میرود. این توجه به شرایط اقلیمی به بهترین وجه ممکن در طراحی و چیدمان محوطهی حیاتها ی داخلی خودنمایی میکند، که چهار سمت آن با تغییرات روزمرهی دما و نور مطابقت دارند. گردش روزانه مفهومی است که به طور معمول به چنین پیوند منسجم و خود نوسان کننده بین اقلیم، ساختار فیزیکی و ساکنان اشاره میکند. بدین سان، میتوان استدلال کرد که محیط مصنوع نمونه ای کوچک و جزئی از کیهان پهناورتر و دوردست تر است.

اما در خصوص عامل دومی که در بالا به آن اشاره شد، شهر اسلامی به عنوان مکانی عجین شده با فرهنگ و اعتقادات مذهبی، تابعی از نیروهای ماورائی است. شکلگیری شهر اسلامی به طور غیرمستقیم تحت تأثیر این نیروها صورت میگیرد. علاوه بر جلوههای ملموس از خلق فرم و تصویر در تفکر اسلامی مانند - گنبدها و منارهها - در فضاها نیز جریانی از برون به درون وجود دارد و مفاهیم خلوت یا فضای خصوصی و جهت گیری، از فضای عمومی به خصوصی خط سیری روحانی به شهر اسلامی میدهد. - شکل [3] - 1 از آنجا که نمونههای تفکرات یاد شده در بالا، که در معماری اسلامی ظاهر عناصر و فضاهای متعدد را تحت تأثیر خود قرار داده، وسعت و پیچیدگی زیادی دارد؛ بررسی تمامی این جنبهها در یک تحقیق امکان پذیر نیست. از این رو در این فصل، به بررسی برخی از مهمترین ویژگیهای معماری اسلامی خواهیم پرداخت:

-4-1 درون گرایی

مهم ترین عامل در شناخت و درک ساختار معماری اسلامی و شهرهای اسلامی شناخت مفهوم درون گرایی است. درون گرایی به معنای توجه به درون است. این باور که روح هر انسان ذرهای از وجود بینهایت خداوند است یکی از باورهای اقتصادی دین اسلام است و از این روست که توجه به درون و خودشناسی راهی برای خداشناسی معرفی شده است، چنین باوری پایه و اساس درون گرایی مفهومی در معماری اسلامی است. و البته تأثیر باور محرمیتها نیز در این امر قابل انکار نیست.

درونگرایی از ویژگیهای اصلی شهرهای اسلامی مناطق مرکزی گرم و خشک ایران است، صرف نظر از اینکه در خیابان یا داخل مسجد یا خانه باشید، همیشه از یک لحاظ در درون قرار دارید. در چنین کیفیت فضایی، شهر به عنوان حیطه در برگیرنده جامعه خواهد بود. اما فضاهای درونیای هستند که اهمیت بیشتری نسبت به سایر فضاها دارند و این اهمیت تا اندازهای است که در مباحث معماری و شهرسازی از اصطلاح »درونگرایی« برای نامگذاری این گروه از فضاها استفاده شده است.

این واژه از اصطلاحات علم روان شناسی عاریه گرفته شده و اشاره به کیفیت روحی جدا بودن فرد از جمع یا جامعه به درون خویش و در نتیجه توجه به درون و پژواک شخصی دارد. بنابراین، در حالی که از یک طرف میتوان کلیت شهر اسلامی را به عنوان فضایی اندرونی در نظر گرفت، به طور کلی تنها فضاهایی که مسلمان را به انعکاس درون خویش فرا میخوانند، به عنوان فضاهای درونگرایانه شناخته میشوند؛ از نمونه این فضاها محوطه حیاط داخلی خانه و مسجد را میتوان نام برد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید