بخشی از مقاله
چکیده
جاهلیت از نگاه قرآن، معنای وسیعتری از نادانی دارد. این واژه در فرهنگ قرآن، مفهومی مرکب از خشونت، عدم توجه به حقیقت، استبداد، خودپرستی است. در این نگرش، جاهلیت می تواند خویش را در هر زمان با مظاهری گوناگونی آشکار سازد. این کتاب آسمانی در راستای اهداف هدایتی خویش، با مناشی و مظاهر جاهلیت مبارزه کرده و راهبردهای اصلاح و برون رفت از این وضعیت نامطلوب را تبیین کرده است. راهبردهای قرآنی مبارزه با جاهلیت آنسان دقیق، متنوع و در عین حال جهان شمول است که می توان از آن برای مقابله با جاهلیت امروزین و مدرن نیز بهره برد. اصلاح اندیشه، اصلاح وضعیت علمی، ارائه الگوی جایگزین مناسب را می توان از جمله مهمترین راهبردهای قرآنی مبارزه با جاهلیت دانست.
مقدمه
جاهلیت به یک دوره مشخص یا به یک شرایط معین منحصر نمی شود بلکه در هر دوره و زمانی حتی در اوج پیشرفت تکنولوژی و تمدن بشری نیز ممکن بروز کند. هرگاه اندیشه و رفتارهایی که قرآن از آنها به حکم جاهلی، حمیه جاهلی، گمان جاهلی و تبرج جاهلی تعبیر می کند، در جامعه بشری ظهور پیدا کند دوران جاهلیت بار دیگر آغاز شده است. این جاهلیت که ممکن است با جلوه های به ظاهر مدرن همراه باشد، وجوه اشتراک فراوانی با جاهلیت قبل از اسلام دارد. از این رو، بایسته است از راهبردهای وحیانی قرآن برای مقابله با این پدیده بهره برد.
پیشینه بحث
موضوع فرهنگ جاهلیت در صدر اسلام از مسائل مهمی است که بسیاری از اندیشمندان اسلامی از سده های پیشین تاکنون در کتب متعددی به خصوص در کتابهای تاریخی و فرهنگی به آن پرداخته اند. از جمله این کتابها »کتاب تصویر عصر جاهلی در قرآن«، تالیف انسیه خزعلی است که به ترسیم جاهلیت قبل از اسلام پرداخته است. »سیره پیامبر اعظم - ص - در گذر از جامعه جاهلی به جامعه اسلامی«، تالیف نجف لک زایی و »سنن جاهلی عرب و روش برخورد قرآن کریم«، از محمد علی امانی از دیگر کتابهایی هستند که به تبیین برخی از راهکاهای قرآنی و روایی در برخورد با جاهلیت پرداخته اند.
سیدحسین سراجزاده در کتاب چالشهای دین و مدرنیته و محمد مهدی بیداروند در کتاب دین و مدرنیته و نیز استیس والتر ترنر با نگارش کتاب دین و نگرش مدرن، نیز به صورت عام به موضوع پرداخته اند. مصطفی جمالی از دیگر نویسندگانی است که با نگارش کتاب دین، مدرنیته و اصلاحات، به نقد اصلاحات از منظر دین پرداخته و در بخشهایی از آن، راهبردهای قرآنی مبارزه با مظاهر جاهلیت مدرن را مورد اشاره قرار داده است.
مفهوم شناسی
الف: جاهلیت
.1جاهلیت در لغت
جاهلیت، برگرفته از »جهل« به معنای نادانی و سبکی و برخلاف وقار و طمأنینه است. - مصطفوی ،التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، . - 131/2:1368 انجام کاری برخلاف آنگونه که شایسته است نیز کار جاهلانه دانسته شده است. - اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، . - 209 :1412 برخی لغت دانان نیز، حماقت، بیخردی، ستمگری و خیره سری را از کاربردهای واژه جاهلیت دانسته اند. - فیومی، المصباح المنیر، :1405 ج. - 113/2 برخی نیز به تلویح آن را در برابر »عقلانیت« دانسته اند. - ابن منظور، لسانالعرب،:1416 - 129/11
.2جاهلیت در اصطلاح قرآن
به اعتقاد برخی اندیشمندان همچون ابن خالویه و جوادعلی، اصطلاح جاهلیت از مستحدثات اسلام است. - جواد علی، تاریخ مفصل عرب قبل از اسلام، - 37/1 :1980 این عنوان در قرآن، - آل عمران154/، احزاب33/، فتح26/، مائده - 50/ با بار مفهومی متفاوت، بر برخی ویژگیهای فردی و اجتماعی اعراب پیش از اسلام اطلاق شده است. جاهلیت در اصطلاح قرآنی صرفا دوران نادانی و جهالت نیست بلکه این معنا بخشی از مفهوم این اصطلاح است که در برابر دوران بعد، یعنی عصر علم و فرهنگی است که پیامبر اسلام - صلی االله علیه و آله - ایجاد کرد قرار می گیرد. لفظ جاهلیت در مفهوم قرآنی، در مقابل وحی خدایی است و در حقیقت شامل تمام پدیدههای خشونت، درندگی، استبداد، خودپرستی و... میگردد. - بلاشر ، تاریخ ادبیات عرب،. - 45 :1363
ب: مدرن
:1 .مدرن در لغت
واژه »مدرنmodern « به معنای نو و امروزی است. این واژه در عصر رنسانس، به معنای باستان و مُلهمِ فرهنگ یونان باستانبود؛ امّا در عصر روشنگری از این معنا جدا شد و در برابر مفهومسنّت قرار گرفت و اندک اندک در معنای »بهتر زیستن« به کار گرفته شد. - عسکری، اولین فرهنگ واژهها، - 508: 1377
.2مدرن در اصطلاح
تاکنون تعریف های گوناگونی از مدرنیته و مشتقات واژه »مدرن « شده است، ولی این تعریف ها هرگز نتوانسته اند از مفهوم واقعی این واژگان ابهام زدایی کنند و چه بسا بر پیچیدگی آن افزوده اند. »مدرن« که در تمامی زبان های اروپایی و در بسیاری از زبان های دیگر از جمله در فارسی امروزی رواج دارد، از ریشه لاتینی «Modernus» است که آن را از واژه «Modo» گرفته اند. در زبان لاتین، واژه «Modo» به معنای »این اواخر، به تازگی، گذشته ای بسیار نزدیک« است. به گمان بعضی از تاریخ نگاران، واژه «Moderni» را رومیان در اواخر سده پنجم در مورد ارزش ها و باورهای مشکوک جدید به کار می بردند؛ ارزش هایی که با باورهای پذیرفته شده قدیمی که با واژه Antiqui مشخص می شدند، در تقابل بودند.