بخشی از مقاله

چکیده

قدمت دانش به قدمت خود زمان است اما به عنوان یک شیوه کسب و کار مدرن ، ریشه های آن در نیروی کار آموزشی دیده ای است که از جنگ دوم جهانی برگشتند. امروزه دانش مهمترین دارایی هر سازمان محسوب می شود لذا مدیریت دانش به منزله کشف دانایی های ضروری و تبدیل آن به یک موضوع اطلاعاتی به نحوی که بتوان آن را در پایگاه های اطلاعاتی ذخیره کرد، با دیگران مبادله نمود و در فرآیند کارهای روزمره بکار گرفت ، مورد توجه است . با این وصف مدیریت دانش ، راهبردها و فرآیندهایی هستند که قادرند تولید و جریان دانش را به منظور ایجاد و برآورده ساختن انتظارت سازمان ، مشتریان و کاربران در کل سازمان بوجود آورند و دانش نقش راهبردی اصلی را بر عهده دارد. در این راستا سازمانها دریافته اند برای اینکه بتوانند در عرصه کسب و کار موفق باشند بایستی به خوبی بتوانند از عهده مدیریت راهبردی منابع و دارایی های دانشی خو برآیند . هدف از انجام این پژوهش راهبرد مدیریت دانش در سازمانهای کنونی می باشد و در آن به تعریف مدیریت دانش ، معماری و زیرساخت فنی دانش مزایای مدیریت دانش و همچنین چالش های فرا روی مدیریت دانش در سازمانها می پردازد. روش انجام توصیفی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای است.

واژههای کلیدی:مدیریت دانش ، راهبرد ، سازمانهای نوین

مقدمه

ظهور سازمانهای اجتماعی اعم از دولتی و خصوصی و گسترش روز افزون آنها یکی از خصیصه های بارز تمدن بشر است هر سازمان اجتماعی برای نیل به اهداف طراحی شده و با توجه به ساختارش نیازمند نوعی مدیریت است. سازمانها در سراسر دنیا دریافته اند که رشد آنها در آینده موکول به آن است که آنها چگونه دانش را به صورت درونی و یا بیرونی خلق ، اداره ، تقسیم و به کار گیرند.در بازار رقابتی کنونی ، دانش یک سرمایه تلقی می شود تا جایی که در کشورهای پیشرفته اقتصادی ، به عنوان مهمترین عامل تعیین کننده استانداردهای زندگی و راهی برای کاهش فاصله بین کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته به شمار می رود. و در نتیجه مرز میان کشورهای پیشرفته در استفاده و بهره برداری بهتر از دانش است. .[6]

مفهوم مدیریت دانش

مدیریت دانش طیف وسیعی از فعالیت هاست که برای مدیریت ، مبادله ، خلق یا ارتقای سرمایه های فکری در سطح کلان به کار می رود [2] و موضوعی گیرا برای بسیاری از قلمروهای صنعتی ، اقتصادی و دانشگاهی است. همچنین مدیریت دانش فرآیند گسترده ای است که امر شناسایی ، سازماندهی ، انتقال و استفاده صحیح از اطلاعات و تجربیات داخلی سازمان را مورد توجه قرار می دهد و به مهمترین سرمایه ارزشمند سازمان یعنی سرمایه های قوی مربوط می شود و با تبدیل سرمایه های انسانی به دارایی های فکری سازمان یافته ، برای سازمان ایجاد ارزش می کند.مدیریت دانش با بالا بردن خرد جمعی باعث افزایش قدرت پاسخگویی و نوآوری می شود به گونه ای که برخی آن را برای سازمان قرن بیست و یکم یک ضرورت می دانندنهایتاٌ. مدیریت دانش را می توان ترکیبی از سیستم های مبتنی بر دانش ، هوش مصنوعی ، مهندسی نرم افزار ، توسعه فرایند های کسب و کار ، مدیریت منابع انسانی و مفاهیم رفتاری سازمانی دانست.

انواع دانش

دانش به دو دسته تقسیم می شود :

دانش صریح : دانشی است که به روشنی تدوین و تعریف می شود و جنبه عینی ، عقلایی و فنی دارد و در پایگاه اطلاعاتی کئ گذاری و ذخیره می شود. نمونه آن به شکل سازمان یافته در روش های کاری ، دستورالعمل ها ، نامه های مکتوب و پایگاه های اطلاعاتی دیده می شود.

دانش ضمنی : دانشی غیر آشکار است که در حیطه دانش شخصی و تجربی قرار می گیرد و شامل ارتباطات بالای انسانی ، مشارکت در دانش ، تدریس ، برقراری روابط استاد B شاگردی در فضای صمیمی و روابط کار ، از طریق کنفرانس ها و انجمن های علمی قابل انتقال است.

مزایای مدیریت دانش

مدیریت دانش مزایای قابل توجهی در بر دارد ، هشت مزیت خاص مدیریت دانش به شرح زیر می باشد .

-4-1 جلوگیری از افت دانش

سازمان را قادر می سازد تا تخصص فنی حیاتی خود را حفظ کرده و از افت دانش حیاتی که از بازنشستگی ، کوچک سازی یا اخراج کارکنان و تغییرات ساخت حافظه انسانی ناشی می شود جلوگیری کند.

-4-2 بهبود تصمیم گیری

نوع و کیفیت دانش مورد نیاز را برای تصمیم گیری های اربخش می کند و دسترسی به آن را آسان می کند. در نتیجه ، تصمیمات سریع تر و بهتری می توان در سطوح پایین تر سازمان صورت گیرد.

-4-3 انعطاف پذیری و انطباق پذیری

به کارکنان اجازه می دهد درک بهتری از کار خود به عمل آورده ، راه حل های نوآور مطرح کنند، با سرپرستی مستقیم کمتر کار کنند و کمتر نیاز به مداخلات داشته باشند . در نتیجه ، کارکنان می توانند در موقعیت های چند وظیفه ای فعال باشند و سازمان می تواند روحیه کارکنان را بالا ببرد.

-4-4 مزیت رقابتی

سازمانها را قادر می سازد تا کاملا مشتریان ، دیدگاه ها و بازار و رقابت را ×درک کرده ، بتوانند شکاف و فرصت رقابتی را شناسایی کنند .

-4-5 توسعه دریایی

توانایی سازمان را در سرمایه گذاری برای حفاظت قانونی از مالکیت معنوی بهبود می بخشد. در غیر اینصورت ثبت اختراعات ، علائم تجاری ، اجاره نامه ها ، حق انحصاری اثر و اسرار تجاری ممکن است در زمان درست بکار گرفته نشود و منجر به حفاظت قانونی کمتر و کاهش ارزش بازار مالکیت معنوی شود.

-4-6 افزایش محصول

به سازمان اجازه می دهد که دانش را در خدمت و فراورده ها بکار گیرد. در نتیجه ارزش داده شده محصول با نسبت مستقیم میزان و کیفیت دانش در محصول افزایش پیدا می کند.

-4-7 مدیریت مشتری

سازمان را قادر می سازد تا توجه کانونی و خدمت به مشتری را افزایش دهد. دانش مشتری باعث سرعت پاسخ به سئوالات ، توصیه ها و شکایت های مشتری می شود. این امر همچنین تضمین کننده سازگاری و کیفیت بهتر خدمات به مشتریان می گردد. راه حل مشکلات عادی به سادگی قابل دسترسی است.

-4-8 بکار گیری سرمایه گذاری ها در بخش سرمایه انسانی

از طریق توانایی بخشیدن به سهیم شدن در در س ها یاد گرفته شده فرآیند های اسنادی و بررسی و حل استثنائات و در اختیار گرفتن و انتقال دانش ضمنی ، سازمان ها می توانند به بهترین وجهی در استخدام و کارآموزی کارکنان سرمایه گذاری کنند.[3]فرآیند مدیریت دانش به کارمندان کمک خواهد کرد که توانایی شغلی و عملکردشان را بهبود بخشند و با گسترش منابع که بلافاصله در دسترسی آنها قرار می گیرد آنها را در تصمیم گیری هوشمندانه یاری خواهد کرد.همچنین فرآیند مدیریت دانش باعث کاهش اضطراب کارمندانی می شود که تلاش می کنند با منابع و امکانات کمتر کار بیشتر انجام دهند. مدیریت دانش به سازمانها کمک می کند که با استفاده از دانش جدید برای کاهش هزینه ها ، افزایش سرعت و بر طرف کردن نیاز مشتری به رقابت بیشار بپردازند.[5]

چالش های فرا روی مدیریت دانش

مدیریت دانش پرهزینه ، اما بسیار ارزشمند و سودمند است. مدیریت دانش دشوار است. درک و کسب دانش ، ارزیابی نگهداری و تسهیم دانش از جمله دشواری های مدیریت دانش محسوب می شوند . پایه گذاری یک سازمان بر اساس مدیریت دانش تداوم فعالیت ها توسعه و طرح های سازمان را به خود وابسته ساخته و جنبه حیاتی به خود می گیرد. به گونه ای که از دست رفتن سرمایه سازمان منجر به نابودی یا دست کم ناکارآمدی آن سازمان خواهد شد.ضعف حافظه سازمانی از دیگر چالش های فراراه مدیریت دانش به شمار می رود. چنانچه در گذشته حفظ و نگهداری دانش در سازمان به خوبی صورت نگرفته باشد و اکنون افراددر را که دانش و سرمایه فکری و معنوی آن مجموعه را در اختیار داشته اند سازمان را ترک کرده اند ، باید گفت سامانه مدیریتی دانشی این سازمان با فقر محتوایی روبه رو شده است .

از سویی ممکن است دانش های سازمانی بهینه سازی ، دسته بندی و شکل دهی نشده اند و یا ممکن است به دلیل مختلف منابع ئانشی سازمان ناشناخته و مجهول مانده اند. یعنی سازمان واقعاٌ نمد داند چه منابع دانشی در اختیار دارد. در این صورت نیز مدیریت دانش با چالش ساماندهی داشته ها روبه رو است . همچنین ممکن است برخی منابع دانش در دسترس سازمان به سرعت اتلاف شود و یا به علت گستردگی منابع دانش در سازمان امکان اندوختن آن سرمایه ها به راحتی فراهم نباشد و یا ممکن است سازمان ها در مقاطع مختلف در معرض خطر های متعدد قرار گرفته و برخی از سرملیه های دانشی سازمان از بین رفته باشد. با توجه به ماهیت ارزشمند و حیاتی دانش ، و اینکه بطور مستقیم مورد توجه قرار گرفته است. فائق آمدن بر دشواری های مهار دانش نیز اهمیت بسیار یافته است.

در حالی که این مساله در گذشته اهمیت چندانی نداشته است .اکنون همه منابع انسانی و نوآوری ها و فناوری های اطلاعاتی به طور غیر مستقیم با مدیریت دانش اداره می شوند.[3]اساسی ترین چالش های مدیریت دانش ، تولید دانش نیست بلکه تصرف دانش و اشاعه آن است. براستی دانشی که اشاعه داده نشود ارزش بسیار محدودی برای سازمان دارد. در گذشته اشاعه و تولید دانش به طور سنتی ، گفت و گوهای رودر رو بود ، اما امروزه که سازمانها و شرکت ها به سوی جهانی شدن در حرکتند و به شکل مجازی ارائه خدمت می نمایند، دیگر روش های سنتی موثر نیستند. بنابراین لزوما باید برای گردش دانش از تکنولوژی بهره برد. یکی از دیگر چالش های واقعی مدیریت دانش ، تدوین تجربیات و عقاید کارکنان به صورتی قابل استفاده برای دیگران است.

نتیجه اینکه عامل انسانی در فراآیند مدیریت دانش و سازمان های دانش محور از نقش اساسی برخوردار است. توانایی افراد برای کار در شرایط جدید و بهره گیری از دانش و اطلاعات موجود و انتقال آن ، تعیین کننده در پیاده سازی راهبرد مدیریت دانش در سازمان است. ظرفیت یادگیری افراد در بهره گیری از دانش موجود برای بهبود مستمر عملکرد شغلی نیز در تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده از نقشی اساسی برخوردار است. سازمان های یادگیرنده به طور مستمر در پی افزایش قابلیت های خود در زمینه خلاقیت، نوآوری و تحول هستند که عمدتاٌ از طریق آموزش و بهره ور ساختن نیروی انسانی میسر می گردد.

  زیرساخت های مدیریت دانش

زیر ساخت های مدیریت دانش ، سازکاری است که سازمان از طریق آن دانش را مدیریت می کند و افراد در بخش های متفاوت آن ، دانش خود را از طریق این زیر ساخت تسهیم می کنند به طوری که اعضاء بتوانند از آن دانش به طور کاملاٌ اثر بخش استفاده کنند. این زیر ساخت باعث می شود، فرآیند های ضروری دانش با حداکثر کارایی صورت گیرند، فناوری ها اعم از سخت افزار و نرم افزار کارآمدتر استفاده شود و خلق ، تسهیم و به کارگیری دانش انجام پذیرد. زیرا ساخت های مدیریت دانش شامل : زیرساخت فرهنگی ، زیرساخت مدیریتی و زیر ساخت فناوری اطلاعات است. یک زیرساخت قوی دانش بر اساس مبانی قوی ایجاد می شود و اینمبانی به استفاده کامل از دانش می انجامد.[1]

عامل فنی - فناوری اطلاعات -

مدیریت دانش تکنولوژی اطلاعات به منزله یک ابزار نیرومند در جهت بهبود فرآیند های خود استفاده می کند.فناوری اطلاعات به مثابه حوزه ای برای مالکیت مدیریت دانش در خلق ازدیاد و فرآیند های مدیریت دانش نقش بسزایی دارد. فناوری های نوین می توانند یکپارچگی دانش پراکنده را آسان کند و به انجام بیشترین اعمال در کوتاهترین زمان بیانجامد . به کمک سامانه های اطلاعاتی می توان دانش موجود در ذهن تک تک پرسنل را ذخیره و نگهداری نمود و در واقع نیاز در اختیار دیگر کارکنان سازمان

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید