بخشی از مقاله
چکیده
امروزه زیبایی شهر یکی از مهمترین مسائل کلانشهرها به شمار میرود. زیبایی شهر میبایست منطبق بر فرهنگ و باورهای شهروندانی باشد که در آن زندگی میکنند. با توجه به اهمیت این موضوع در حال حاضر، کلانشهرها نیازمند تحولات گسترده در زمینه زیباشناسی شهری است. مقاله حاضر با هدف شناخت راهکارهای ارتقای فرهنگ زیباییشناسی در میان شهروندان، انجام گرفته است. در راستای دستیابی به این هدف از روش تحقیق تحلیلی- توصیفی استفاده شده است. به این منظور در ابتدا به نظریات مطرح در زمینه فرهنگ، زیبایی شناسی شهر و معیارهای زیبایی شهر پرداخته شده و سپس اهمیت نقش شهروندان در این زمینه مورد بررسی قرار گرفته است.
عدم آگاهی شهروندان از حقوق خود نسبت به فعالیت و مشارکت در طرحهای شهری، از عمده موانع در مسیر زیبایی سیما و منظر شهری است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد آموزش و مشارکت شهروندان در مسائل شهری و تدوین قوانین و مقررات در ارتقای سطح فرهنگ شهروندان در زیبایی شهر مؤثر است. در پایان نیز بر اساس یافتهها، راهکارها و پیشنهاداتی کاربردی و پژوهشی در زمینه بهبود وضعیت موجود ایران ارائه شده است.
مقدمه
فرهنگ جامعه بر شیوه زیست و فعالیتهای انسان و در نتیجه بر روند خلق فضا تأثیر مستقیمی دارد. تا جایی که غالب محققین و حتی کسانی که سعی در دگرگونی معماری و شهرسازی و محیط و فضای زندگی ملتها دارند، در وهله اول به دگرگونی فرهنگی جامعه تأکید میورزند و همچنین معماری و شهرسازی نیز تأثیرات وسیعی بر زندگی و شیوه زیست و ارتباط انسانها با یکدیگر و در نتیجه بر فرهنگ جامعه دارند.[1]
شهر مجموعهای فرهنگی - کالبدی است که براساس نیازها، فعالیتها و رفتار ساکنین آن شکل گرفته است. مشکلاتی که امروزه در زمینه شهری با آن مواجه هستیم، مشکلاتی نیست که فقط به مهندسی و طراحی شهری مرتبط باشد، البته این مشکلات را نفی نمیکنیم اما بخشی از مشکلات شهری و کلان شهرها به طور غیرمستقیم فرهنگی است .[2] سیمای شهر نه تنها در روح و روان انسان بلکه در ساختار اقتصادی، روابط و مناسبات اجتماعی، وضعیت بهداشت و سلامت جسم و بالاخره کیفیت و بهرهمندی از زندگی نیز تاثیر فراوانی دارد. پرداختن به مقوله زیبایی شناسی شهری و مفهوم زیباسازی از مهمترین زمینههایی است که لازم است در حوزه مطالعاتی شهرسازی مورد توجه قرارگیرد.[3]
این پژوهش با هدف بررسی راهکارهای ارتقای فرهنگی در زمینه زیباییشناسی انجام گرفته است. در راستای دستیابی به این هدف از روش تحقیق تحلیلی- توصیفی استفاده شده است. بدین منظور در ابتدا نظریهها و رویکردهای مختلف در ارتباط با فرهنگ و زیبایی شناسی شهری مورد بررسی قرار گرفته و در پایان به ارائه راهکارها و پیشنهاداتی در جهت ارتقای فرهنگی شهروندان پرداخته شده است.
-1 مفهوم فرهنگ
در لغتنامه دهخدا فرهنگ چنین تعریف میشود: مرکب از« فر» که پیشاوند است و «هنگ» که از ریشه« ثنگ » اوستائی به معنی کشیدن و فرهیختن و فرهنگ هر دو مطابق است با ریشه ادوکا وادور در لاتینی که به معنی کشیدن و نیز به معنی تعلیم و تربیت است .[4] واژهی فرهنگ چنان گسترده و چند بعدی و چند معنایی است که اندیشمندان حوزههای گوناگون علوم انسانی هر یک بنا به اقتضای حوزهی علمی خود تعریفی از این واژه ارائه دادهاند.
فرهنگ به عنوان یک اسم مستقل و انتزاعی طیف وسیعی از هنرها، میراثها و صنایع فرهنگی را در برمیگیرد. بر این اساس، فرهنگ به فعالیت فکری و هنری و ساختههایی که تولید این فعالیتهاست ارجاع مییابد .[5] جامعه شناسان، فرهنگ را در ارتباط با جامعه تعریف میکنند. بر این اساس، در جامعه شناسی، فرهنگ به عنصر نمادین زندگی اجتماعی اشاره دارد .[6] فرهنگ در واقع از مجموعه الگوهای کوچکتر تشکیل شده که میتوانیم آنها را قواعد، باورها و ارزشها بنامیم .[7] فرهنگ مجموعهای از اندیشهها، ارزشها و هنجارها است که مردم به عنوان راهنمایی برای درک و تسلط بر خود به کار میبرند. بدین گونه است که انسانها میتوانند بدانند چگونه در کنار هم زندگی و با هم همکاری کنند .[7]
1؛-1 فرهنگ شهری
فرهنگ شهری را میتوان در سه مفهوم جست وجو و تبیین کرد:
نخست به معنای شیوه زندگی و در برگیرندهی مجموعهای از هنجارها، ارزشها، باورها و نگرشهاست؛ یعنی نوع زندگی در شهر، به معنای تبعیت فرد شهر نشین از قواعد و اصولی مانند احترام به قوانین شهری، رعایت حقوق فرهنگی و مذهبی دیگران. دوم، توجه و احترام به مجموعه کالبدی و فیزیکی و نمادهایی که معانی خاصی را برای شهرنشینان تداعی میکنند و ممکن است به باورهای ذهنی و روانی آنها مربوط باشد. سومین جنبه از معنای فرهنگ شهری، توجه به منابع فرهنگی ازجمله خرده فرهنگها، بناها و آثار تاریخی، آداب و رسوم، فولکلور و دیگر منابعی است که زاده زیستبوم شهریاند.[8]
از خصوصیات برجسته فرهنگ شهری، پیچیدگی و تمایز کمی و کیفی عناصر آن است. فرهنگ شهری، مجموعه پیچیده و درهم تنیدهای است که حاصل تعامل نظامهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی شهر است.در این فرهنگ، اقتصاد معیشتی مبتنی بر ارزش استفاده، جای خود را به فرهنگ بازار مبتنی بر ارزش مبادله کالا و خدمات میدهد. روابط شخصی رو در رو و متکی بر عواطف جای خود را به روابط غیرفردی و رسمی متکی بر عقلانیت معطوف به هدف میدهد. اقتدار سنتی در عرصه سیاست، جای خود را به فرهنگ عقلانی قانونی در خدمت به مصالح عمومیمیدهد. بنابراین فرهنگ شهری به لحاظ ساختاری و کارکردی پدیدهای جدید و حاصل دوران مدرن است و مستلزم صرف زمان و تلاش بیشتری است تا نهادینه و کارآمد شود .[9]
2؛-1 تحولات فرهنگی
اولین نمودها و بیشترین تحولات فرهنگی در جامعه شهری را میتوان در گرایشهای انسان محورانه، قانون مدارانه و محیط گرایانه جست و جو کرد.[10] بنابراین، لازمه توسعه پایدار و بالندگی انسان در محیط شهری، انطباق هرچه بیشتر سیما و کالبد شهر با زیرساختهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن است.مسلم است که کانونهای شهری و به ویژه کلان شهرها در معرض برخورد فرهنگها قرار دارند و به عنوان چهار راه فرهنگها با دیدگاهها و ارزشهای متفاوت عمل میکنند. گرچه ممکن است در جامعههای منزوی تغییرات فرهنگی کند و بطئی باشد، در شهرها وضع به گونه دیگری است و سرعت تحول در جریانها و ارتباطات در شهرها، عینیت بیشتری مییابد.[11]
اصولاً برنامهریزی شهری با هدف مهم ساماندهی امور شهری و یافتن راه حلهای مناسب برای مسائل زیست شهری و حتی برنامهریزی فیزیکی کالبدی شهر، بدون توجه به ساختارهای اقتصادی اجتماعی و فرهنگی شهر و شهروندان نمیتواند مؤثر و بنیادی باشد. هرگاه در برنامهریزیها، زمینهها و شرایط توسعه اجتماعی و فرهنگی مورد توجه قرار گیرند، روند توسعه سریعتر و پایدارتر خواهد بود .[11]
3؛-1 چشمانداز فرهنگی
چشم انداز فرهنگی، درواقع همان چشم انداز ساخته شدهای است که گروههای فرهنگی ضمن سکونت خود در سطح زمین به وجود میآورند. فرهنگها با استفاده از دادههای اولیه محیط طبیعی، چشم اندازهای خاص خود را شکل میدهند. هر منطقه مسکونی دارای چشم انداز فرهنگی ملهم از چشم اندازهای طبیعی خود است. .[12]