بخشی از مقاله

چکیده:

رفتارهایی که مشارکت اختیاری نو دوستانه شهروندان در نقش مشتریان داخلی و خارجی مؤسسات را شکل می دهد تأثیر به سزایی در عملکرد سازمانهای حمایتی دارند. از مهم ترین آنها میتوان ایجاد و افزایش سرمایه اجتماعی را ذکر کرد که به دنبال آن سرمایه فیزیکی نیز فراهم میآید. هنوز علیرغم تلاشهای زیاد متصدیان در سازمانهای ایران به نتیجه راضیکنندهای در شبکه سازی و تجمیع تجارب و تفکرات در یک مجموعه منسجم دست پیدا نشده است.

هدف اصلی این مقاله تبیین نظری اثرات این نوع از رفتار برای نیل به سرمایه اجتماعی در جامعه آماری سازمانهای حمایتی - ازجمله کمیته امداد امام خمینی ره - است. برای نیل به هدف، روش اسنادی مطالعه به کار گرفتهشده است. روش مطالعه و گردآوری دادهها کتابخانهای است و از منابع موثق نیز برای تهیه دادههای لازم استفاده شده است. تحلیل نتایج نشان داد که سرمایه اجتماعی ناشی از تشکیل شبکههای جمعی بر رفتار جامعه تأثیر به سزایی دارد و مسئولین را پاسخگو نگه میدارد.

در این زمینه رفتارهای مشارکتی داوطلبانه نیز در به وجود آمدن و ارتقای سرمایه اجتماعی تأثیر دارند. همچنین نتایج تحقیقها نشان داده است که ابعاد رفتار مشارکتی داوطلبانه شهروندان بر سرمایه اجتماعی درگروههای موردمطالعه تأثیر دارد. برخی از پیشنهادها و کاربردهای مطالعه حاضر نیز در پایان آورده شده است.

مقدمه:

آنچه در رسالت سازمانهای حمایتی آمده است دستیابی به جامعهای با کاهش روزافزون شکاف طبقاتی و افزایش توزیع عادلانه درآمدها و ثروت بین اقشار جامعه است. برنامههای دولت و حکومتیصرفاً در نیل به هدف والای تعریفشده در بالا کافی و کارساز نبوده و نیست. مردم بهصورت مجموعهای واحد با وحدت تفکر و رفتار در جامعه ازیکطرف و کارکنان بهصورت یک شبکه منسجم در دستگاهها و سازمانها از سوی دیگر، میتوانند به این هدف نائل آیند. آنچه بهعنوان مطالعات از مدیران و حاکمان جوامع به دست آمد، نشان داده است که کارایی را در سازمانهای خود، به شکل عملکرد درون نقشی افراد زیرمجموعه میدیدند.

درحالیکه این نوع از عملکرد به رفتاری که در شرح وظایف و فعالیتهای رسمی آنان بیانشده است برمیگردد. همانطور که گفته شد چنانچه به آنها درست عمل شود و مانعی بر سر راه آنها نباشد، حداکثر به کارایی ختم میشود. در آن زمان این موارد از طریق نظام رسمی پاداش و تنبیه کنترل می شد. درحالیکه این نوع نگاه بعدها به افول سازمانهای همان کشورها انجامید که کشورهای غربی نمونه بارز این مصداق بودند. جنایات، جرائم، فقر، فاصلههای طبقاتی و سوءمصرف منابع و انحرافات و درنهایت فروپاشی نظامهای سازمانی و حکومتی در این کشورها از مصادیق چنان تفکری بود.

در سالهای اخیر تجربه سازمانها و کشورهای پیشرو نشان داد که پویایی نظامهای اجتماعی و به دنبال آن، نظامهای سازمانی به میزان رفتارهای مشارکتی داوطلبانه اعضای آنها - رفتارهای فرا نقشی آنها - بستگی دارد. این نتیجه در یک جامعه متعالی و مدنی و بر اساس رفتارهای اختیاری مردم و خودیاری آنها به دست میآید. صرف تبیین و تنفیذ قوانین و مقررات و آییننامهها و بخشنامهها نمیتوان انتظار داشت که امور مربوط به عملکرد، رشد و توسعه در سازمانها و جامعه محقق شود. بلکه اجرای برنامههای تدوینشده در سایه تلاش های جمعی و حرکتهای درونزای اختیاری آحاد مردم و قاطبه اعضای جامعه هدف - سازمانها در اشکال مختلف - امکانپذیر است که به شبکههای اجتماعی و در مسیر سرمایهگذاری و تجمیع تفکرات و تجارب سرمایه اجتماعی تعبیر میشود.

بیان مسئله:

بیشتر از چهار دهه است دانشمندان [1به این نتیجه دست پیداکردهاند که سازمانها نمیتوانند فقط با تکیه سرسختانه بر عملکردهای رفتاری که در شرح شغلی آورده شده است، موفق شوند. بهاینترتیب در دهههای اخیر نگاه ارگانیک تری به پدیده مدیریت - بهخصوص مدیریت دستگاههای حمایتی و آموزشی - شکلگرفته است. از همین رو پژوهشها در این زمینه نیز دستخوش تحول شده است و تا حدود زیادی نگاهها به عوامل نرمافزاری مانند شبکهها و رسانههای اجتماعی3 [،[2معطوف شده است. در این رابطه محققان به دنبال کشف پدیدههای نرمی هستند که بر عملکرد سازمان بهطورجدی تری تأثیرگذار باشند. در این راستا، موضوع رفتارهای اختیاری و مشارکتی داوطلبانه شهروندی ازجمله پدیدههایی است که در این راستا مطرحشده است

اگر افراد به خاطر علاقه به جامعه و سازمان و تعهدی که بهعنوان شهروند به آنها دارند، عمل نمایند، به نظر میرسد کارایی و اثربخشی سازمانها بهطور یکجا در راستای تشکیل سرمایههای نامشهود [5بیشتر ارتقا مییابد. متعاقب آن بسیاری از هزینههای کنترلی که به این منظور اختصاص داده میشود کاهش چشمگیری خواهند یافت. نتیجه این کار افزایش سرمایه اجتماعی خواهد بود. برخلاف سرمایه انسانی و داراییهای سنتی سازمان، سرمایه اجتماعی منحصراً نتیجه روابط اجتماعی معنیداری است که افراد در طول زمانبر روی آن سرمایهگذاری میکنند

در این رابطه سرمایه اجتماعی منبع مهمی از کارایی[9[و بهرهوری[10]به شمار میرود. بدون همراهی و همدلی آحاد مردم هیچ توفیقی در این رابطه نصیب دولتها نشده است. لذا تحقیق و پژوهش برای یافتن زمینههایی که موجب نهادینه شدن حضور و همراهی مردم[11[با برنامههای بهبود و توسعه باشد یک ضرورت انکار ناشدنی است. بررسی موضوع رفتار مشارکتی داوطلبانه و سرمایه اجتماعی که در بطن جامعه شکل میگیرند می تواند در این رستا تلقی شود.

این در حالی است که در سازمانها دیدهشده، توجه یک سویه به مسائل سازمانی، تکیه سرسختانه بر شاخصهای عملکردی رفتاری که در دیدگاه مدیریت بر مبنای هدف و نتیجه در ساختارهای سنتی شرح شغلی آورده شده است، به جای در نظر داشتن نقش روابط واقعی اجتماعی و مشارکتی داوطلبانه و اختیاری افراد و توجه صرف به ساختارها و تشکیلات موجب غفلت از محتوا و درنتیجه خشک و بیروح شدن دستگاههای موردمطالعه شده است.

رفتار داوطلبانه و اختیاری یک تفکر و ایده است و مشتمل بر رفتارهای متنوع کارکنان و شهروندان نظیر پذیرش و به عهده گرفتن وظایف و مسئولیت های غیرموظفی، پیروی متعهدانه و اختیاری از مقررات و رویههای سازمان، حفظ و توسعه نگرش مثبت، شکیبایی و تحمل نارضایتی و مشکلات در محل کار و جامعه است. به همین جهت مطالعه و بررسی رفتارهای اجتماعی مشتاقانه و اهمیت دادن به آن نقش روغنکاری و صیقل موتور محرکه سازمانهای با نقش تدارکاتی و حمایتی است. بهعبارتیدیگر پرداختن به موضوع حاضر نشانه اهمیت و توجه جدی به محتوی و باطن سازمانها است که هنوز علیرغم تلاشهای زیاد متصدیان در جامعه آماری به نتیجه راضیکنندهای دست پیدا نشده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید