بخشی از مقاله

چکیده

کتاب تاریخ جهانگشای جوینی اثر عطاملک جوینی یکی از ارزشمندترین کتابهایی است که در حوزهی تاریخ، در زبان و ادبیات فارسی در دست داریم. کتاب وی علاوه بر اینکه از نظر تاریخی حائز اهمیت است. چرا که بسیاری از مورخان قرن هفتم، حتی تاریخ نویسان امروزی در نوشتن آثارشان به این کتاب نظر داشته اند. همچنین از دیدگاه ادبی نیز بسیار در خور توجه است. چرا که او از تمام امکانات و ابزارهای زبانی برای آرایش کلام خود بهره جسته است. با بهکارگیری صنایع بدیعی و فنون بلاغی و اشعار فارسی و عربی و آیات و احادیث و امثال، آن هم به گونه ای هنری در جهت شاعرانه کردن نثر خود گام برداشته است. همان طور که می دانیم، قرن ششم و هفتم هجری دوران تعالی نثر فارسی است. دوره ای که در آن نثر به پیروی از شعر، بهسوی زیباتر شدن گام برمیدارد و آرایشهای کلام بهطور گستردهای در نثر، حتی در کتابهای تاریخی، راه مییابد.در این مقاله بر آنیم تا با بررسی جهان، زیباییشناسی، تاریخ جهانگشایی جوینی تمام ویژگیهای زیباییشناسی نثر وی از جمله سجع و ترصیع و موازنه و واج آرایی و کنایه و تشبیه و استعاره و اغراق و مثل و مراعات نظیر و پارادوکس و ... را با بیان مثال، ارائه نماییم.

کلیدواژهها: تاریخ جهانگشای جوینی، آرایههای ادبی، زیباییشناسی

عطاملک از خاندان بزرگ جوینی است که خاندان او در دوره مغول تا روزگار هولاکو عهدهدار مشاغل حساس حکومتی بودهاند. او به سال 623 ق. متولد شد و تحت پرورش پدر فاضلش، بهاءالدین محمد با کارهای دیوانی آشنا شد و دبیر خاص امیر ارغون گردید و در سفرهایی که همراه با امیر ارغوان به پایتخت مغولستان داشت اطلاعات موثقی دربارهی چنگیز و جانشینانش بهدست آورد و در تاریخ خود از آنها بهره جست. - صفا، - 1210-11:1366وی با چیره زبانی و بیان شیوا، و استعداد خدادادی که داشت به آفرینش آثاری گرانقدر پرداخت که از آثار او میتوان به تاریخ جهانگشای جوینی که برجستهترین اثر اوست اشاره کرد که در سه جلد به شرح تاریخ مغول، تاریخ خوارزمشاهیان و تاریخ اسماعیلیه پرداخته است. - بهار، - 13/3 :1381تاریخ جهانگشا علاوه بر ارزش تاریخی از نثر شیوا و استواری نیز برخوردار است. جوینی در آرایش نثر خود از آرایه ها و دنیایی از زیبایی شناسی بهره جسته است. و همین صورتآراییها و تصویرآفرینیها سبب اهمیت زبانی و ادبی این کتاب تاریخی گشته است. چرا که او بسیاری از آرایه های ادبی از جمله، موازنه، سجع، اشتقاق، تضمین از آیات و احادیث، تشبیه و استعاره و تمام ابزارها و امکانات زبانی برای آرایش کلام خویش بهره میگیرد.

-2 آرایههای ادبی و بیانی

در کتاب تاریخ جهانگشای جوینی بسیاری از آرایه های ادبی که بیش تر در آثار و اشعار غنایی دیده می شود بر چشم می خورد، - شمیسا، - 76:1379 اطناب، اقتباس، موازنه، سجع، اشتقاق، تضمین از آیات و حدیث و شواهد و امثال شعر تازی و فارسی و امثال و حکم، و تشبیه و استعاره و بر سراسری این کتاب سایه افکنده است. در زیر برخی نمونهها آورده شده است.

1-2 استعاره

» روز دیگر که عقاب جمشید افلاک را سر از عقاب خاک افراخته شد و پیکر آتشین خود را بر طبق آسمان افروخته گشت.« - جوینی، - 95:1334»ناگاه آبستنان شبان بچگان طوارق حدثان بزادند.« - همان، - 187:1334»بسیار خلق در زیر سم کردند تا آن هنگام که پادشاه ختن پرده فروگشاد دروازهها بربستند.« - همان، - 88:1334»چون شاه افلاک به زیر کره خاک فرو شد.« - همان، - 89:1334»چون خبر قدم ربیع به ربع سکون و رباع عالم رسید، سبز چون دل مغمومان از جایی برخاست.« - همان، - 109:1334»روز سیم را وقت آن جام افق از خون شفق مالامال شد.« - همان، - 113:1334»بامداد که آفتاب، برقع سیاه از روی چو ماه برداشت.« - همان، - 116:1334از نعره خیلان و گردان گوش زمانه کر شد. - همان، - 103:1334 طلایع صباح تیغهای درخشان را از نیام افق شرقی طلوع داد و سودای سیاه از دماغ سپاه شب بیرون برد. - همان، - 103:1334تا هنگام آنک سبزه از شارب زمین بدمید و غنچه بهار دهان از زخان بگمارید. - همان، - 29:1334

2-2 اطناب

آرایش های کلامی تصویرسازیهای ادبی و گاه تفننی، در کنار داستانسراییهای جوینی جهانگشا را مبتنی بر اطناب کرده است. الزام جوینی به آوردن مترادفات، تشبیهات ادبی و اتخاذ روش درازگویی از جمله نشانههای اطناب سخنان اوست.

3-2 اغراق

»تیراندازانی که به زخم تیر، باز را از مقعر فلک اثیر بازگردانند و ماهی را به گزارد سنان و نیزه در شبان تیره از قعر دریا بیرون اندازد.« - همان، - 63:1334 »و چون مردان بر راه نسا عازم شادباخ شد تا به استوا رسید. با لشگر تاتار دوچار زد و با عدد قلیل ساعتی طویل بر آن قوم محاربت نمود و به حمله های متواتر متعاقب که اگر در آن حالت پور زال بودی جز راه گریز نسپردی مقاومت کرد. تا به وقتیکه روزگار چادر قیری پوشید.« - همان، - 132:1334لشگر غور که بعدد از ملخ و مور افزون بودند. - همان، - 54:1334 لشگر غور با چندان لشگر و فیل و کثرت قال و قیل را اگر خواستندی جیحون را هامون کردند و هامون را از خون جیحون ساختندی. - همان، - 55:1334 چنانک از صلیل سیوف و صبیل خیول و نعره خیلان و گردان گوش زمانه کر شد و گرد آن چهره آفتاب پوشید و ستاره
ظاهرگشت - همان، - 103:1334

4-2 اقتباس - درج، تضمین -

اقتباس از آیات، احادیث، درج، تضمین و اشعار فارسی: این ویژگی هدف آن پرورش معنی، تکمیل سخن، تأ کید و تأیید آن و برانگیختن توجه مخاطبان است.»به حکم حدیث صحیح »من قتل دون نفسه و ماله فهو شهید« رخصت محاربه فرمود« - همان، - 55:1334 »اگر ناگاه به لشگری احتیاج افتد حکم کنند که چندیدن هزار باید فلان ساعت آن روز و شب به فلان موضع حاضر آیند. لایستأخرون ساعته و لایستنقدون - همان، - 23:1334هرچه در آینه جوان بیند پیش در خشت خام بیند - همان، - 80:1334ان مع العسر یسرا مصدق. - همان، - 645:1387و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس. - همان، - 10:1334اذا زلزلت الارض زلزالها. - همان، - 73:1334

5-2 ایجاز

ایجاز بیان معنی است که در کوتاهترین لفظ یا آوردن لفظ اندک برای معنی بسیار است. - علوی مقدم، اشرفزاده، - 79:1376»آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند.« - جوینی، - 83:1334

6-2 ایهام

»چون سلطان دانست آن قوم را چنین هنگامی اندیشه ی لجاج و عناد است نه رأی موافقت و اتحاد ... چون مردان بر راه نساء عازم شادباخ شد« - همان، - 132:1334 »و بر بساط محاربت بازی ها درهم شد و شاه سواران را مجال نماند که اسبان را در میدان جولان آرند هرچند پیلاندرانداختند مغولان رخ برنتافتند. - همان، - 92:1334لشگر مغول در دامن جنگ چنگ میزدند و آهنگ کشیده میداشتند - همان، - 103:1334مغافصه سرخس بر سر ملک دینار افتاد. - همان، - 20:1334

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید