بخشی از مقاله
چکیده
پرسش اصلی پژوهش، »راهکارهای مبارزه با فساد اداری بر اساس ارزشهای اسلامی« است که برای ارائه پاسخ، رویکرد ارزشهای اسلامی با تأکید بر نظریه محدودیتها مبتنی بر مدیریت گلوگاههای فساد اداری، چارچوب نظری تحقیق قرار داده شد.در این پژوهش، از روش استنباطی با رعایت اصل احتیاط در پژوهشهای دینی استفاده شده است.بر اساس مطالعات انجامشده، انحصارگرایی، عدم پاسخگویی، فقدان شایسته سالاری در گزینشها، نبود مسئولیتپذیری اجتماعی در شهروندان، و نبود شفافیت در نظام اداری، عوامل گلوگاهی فساد اداریاند.با توجه به عوامل یادشده، راهکارهایی که برای مبارزه با فساد اداری بهدست آمد، عبارتاند از: تقویت نظارت درونی - تقوا - و نظارت اجتماعی - امر به معروف و نهی از منکر - ؛ افزایش سلامت کارگزاران نظام اداری؛ نهادسازی؛ شفافیت گرایی؛ توجه به معیشت کارمندان؛ ترویج فرهنگ وظیفهشناسی؛ و احیای حس مسئولیتپذیری اجتماعی.
مقدمه
فساد اداری، پدیدهای نوین نیست؛ پیدایش و گسترش آن، قدمتی به اندازه تاریخ اجتماعات بشری و تاریخ سازمانها و نهادها دارد. فساد، از عوامل اصلی بازماندن نهادها و جوامع از دستیابی به اهداف، و از موانع اساسی رشد و تکامل آنها بهشمار میآید. به همین دلیل، همواره کسانی که به فکر سلامت نظام اجتماعی بشر و رشد و تکامل آن بودهاند، در اندیشه پیشگیری و مبارزه با این پدیده شوم اجتماعی افتادهاند.
پیامبران الهی و اولیای حق، در این میان نقش بسیار برجستهای داشتهاند. آنان مبارزه با فساد و تباهی و برقراری قسط و عدل در جامعه را سرلوحه برنامههای تبلیغی خود قرار داده و در این راه، جاننثاری های فراوانی از خود نشان داده اند.جستو جوی راهکارهای دینی و ارزشی برای مبارزه با فساد اداری، از آنرو اهمیت دارد که جامعه ما جامعهای اسلامی است و در چنین جامعهای، الگوها و راهحلهایی میتوانند پاسخگو باشند که با فرهنگ و ارزشهای حاکم بر آن تناسب و سازگاری داشته، و بهعبارت بهتر، از ارزشهای دینی و اسلامی نشئت گرفته باشند.این پژوهش میکوشد راهکارهای مبارزه با فساد اداری را بر اساس ارزشهای اسلامی استخراج کند. به بیان دیگر، با مطالعه در نظام ارزشی اسلام، راهکارهای عملی و اجرایی را برای پیشگیری از فساد اداری و مبارزه با آن طرح نماید.
چیستی فساد اداری
فساد پدیدهای پیچیده و چندوجهی است واَشکال، عوامل و کارکردهایی متنوع در زمینههای مختلف دارد. پدیده فساد، از یک عمل کوچک خلاف قانون گرفته تا عملکرد نادرست یک نظام سیاسی و اقتصادی در سطح ملی را شامل میشود. در نتیجه، تعریف فساد، از اصطلاحات گسترده »سوءاستفاده از قدرت عمومی« و »فساد اخلاقی« گرفته تا تعریفهای قانونی خاص فساد بهعنوان »عمل رشوه خواری، که یک کارمند دولتی مرتکب میشود« یا »مبادله منابع محسوس«، همه را در برمیگیرد.
- Jens Chr & Odd-Helge Fjeldstad, 2000, p: 9 - ارائه تعریفی واحد، کامل و جامع از اصطلاح »فساد اداری«، کاری بسیار سخت و دشوار است؛ زیرا- گذشته از آنچه در بند پیشین مطرح شد- فساد اداری، یک شیء، رفتار، یا نهاد نیست که بتوان مصادیق آن را نشان داد و بهسادگی آن را تعریف کرد؛ بلکه مفهومی است که مصادیق آن را تنها در »نمود«های آن میتوان یافت و از طریق نشانهها و عوارضش آن را شناخت.
همچنین فساد اداری، ابعاد مختلفی دارد و اندیشمندان و دستاندرکاران امور سیاسی و اداری با رویکردهای مختلف ورقیبِ هم به مطالعه آن پرداختهاند. بنابراین، هر تعریفی را که در نظر بگیریم، یا کاملاً در مقابل تعریفهای دیگر قرار دارد یا ناظر به یک یا تعدادی محدود از ابعاد این پدیده است؛ ازاینرو، نمیتواند بیانگر تمامی ویژگیها و مشخصات آن باشد و آن راکاملاً از پدیدهها و مفاهیم نزدیک به آن متمایز سازد. بدینترتیب، بدون درگیر شدن با تعاریف مختلف این اصطلاح،مستقیماً به تعریف موردنظر میپردازیم، اما پیش از آن، معنای لغوی واژه فساد و معادل انگلیسی آن را از نظر می گذرانیم.واژه »فساد« از ریشه »فسد« بهمعنای جلوگیری از انجام اعمال درست و سالم است.
معادل انگلیسی آن، «Corruption» از ریشه لاتینی «corruptus»، بهمعنای شکستن و نقض کردن است. چیزی که شکسته یا نقض میشود، میتواند قوانین و مقررات یا قواعد اداری باشد. بدین معنا، فساد یعنی هر پدیدهای که مجموعهای را از اهداف و کارکردهای خود بازدارد - تانزی، 182 : 1378 و . - 183 تعریف عام و کلی بانک جهانی و سازمان شفافیت بینالملل از فساد اداری-تقریباً در سطح جهانی پذیرفته شده- عبارت است از: سوءاستفاده از اختیارات دولتی - قدرت عمومی - برای کسب منافع خصوصی، تحت تأثیر منافع شخصی یا روابط و علایق خانوادگی - World Bank, . - 1997,p :
اَشکال فساد اداری
فساد اداری، مظاهر و شکلهای زیادی دارد که برخی از آنها عمومی و جهانیاند و برخی نیز برخاسته از ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی جوامعاند و از جامعهای به جامعه دیگر تفاوت میکند. پژوهشی که در این زمینه انجام شده، برخی از اشکال و مظاهر اصلی فساد را بر اساس تعدادی از ویژگیها مشخص کرده است . - Amundsen, 1999, Paper 99:7 -
.1 رشوه - Bribery -
رشوه، وجهی - پول یا اشیای دیگر - است که طی یک رابطه آلوده و فاسد گرفته یا داده میشود. نفس گرفتن یا دادن رشوه، تخلف است و باید آن را جوهر فساد دانست. رشوه مبلغ ثابت، درصدی خاص از یک قرارداد، یا هر نوع مساعدت پولی دیگر است کهمعمولاً به مأمور حکومتی پرداخت میشود. واژههای مترادف زیادی برای واژه »ارتشا« وجود دارد؛ مانند پورسانت، کمیسیون، پاداش، بخشش، شیرینی، انعام، پول چایی و رایگانی که همگی بیانگر نوعی فساد مرتبط با پول، و مزایایی هستند که به کارکنان شرکتهای خصوصی، مأموران حکومتی یا سیاستمداران پرداخت میشود. اینها پرداختیهایی هستند که برای انجام سریعتر، راحتتر یا مطلوبتر کارها و خواستهها در لایههای حکومت و نظام بوروکراسی داده یا گرفته میشوند . - Jens Chr & Odd-Helge Fjeldstad, 2000, p. 15 -
.2 اختلاس - Embezzlement -
اختلاس، دزدیدن منابع توسط افرادی است که بر این منابع دست دارند؛ و زمانی اتفاق میافتد که کارمندان خائن، به سرقت این منابع از کارفرمایان خویش اقدام میکنند. این پدیده زمانی بسیار اهمیت پیدا میکند که کارمندان بخش عمومی، از نهادهای عمومیای که در آن استخدام شدهاند و از منابعی که باید در راستای منافع عمومی از آنها استفاده کنند، اقدام به دزدی نمایند.اختلاس، از نظر صریح قانون، فساد اداری بهشمار نمیآید؛ بلکه در تعریفی گستردهتر از فساد میگنجد.
از نظر قانونی، فساد اداری عبارت است از مبادله بین دو فرد که یکی عامل حکومتی و دیگری شهروند است، در جایی که عامل حکومتی، فراتر از محدودیتهای قانونی و مقرراتی میرود تا منفعت شخصی خودش را در شکل رشوه تأمین کند؛ اما اختلاس، دزدی قلمداد میشود؛ زیرا در آن،طرفِ شهروند وجود ندارد. وقتی اختلاس صورت میگیرد، منافع عمومی به خطر میافتد؛ اما هیچ دارایی شخصی سرقت نمیشود و شهروندان، از حقوق قانونی برای محاکمه برخوردار نیستند.