بخشی از مقاله

چکیده :

مسئله مربوط به آسیبهای اجتماعی از دیرباز در جامعه بشری مورد توجه اندیشمندان بوده است. همزمان با گسترش انقلاب صنعتی و گسترش دامنه نیازمندیها ، محرومیتهای ناشی از عدم امکان برآورده شدن خواستها و نیازهای زندگی موجب گسترش شدید و دامنهدار فساد ، عصیان ، تبهکاری ، سرگردانی ، دزدی و انحراف جنسی و دیگر آسیبها شده است.
آسیب های اجتماعی با بسیاری از امور دیگر مانند: اقتصادی،رفتارهای مدیریتی ، سنت ها و . . ارتباط دارد . سلامت خانواده در داشتن جامعه سا لم نقش بسزایی دارد، بنابراین باید تلاش شود کارکردهای خانوادگی به درستی انجام شود تا انسجام آن دستخوش تحول منفی نشود.

کلید واژه : آسیب های اجتماعی، راه های مقابله، فرهنگ ، هنجار،اختلال

مقدمه:

مطالعه انحرافات و کجروی های اجتماعی و به اصطلاح، آسیب های اجتماعی عبارت است از مطالعه و شناخت ریشه بی نظمی های اجتماعی. در واقع، آسیب شناسی اجتماعی مطالعه و ریشه یابی بی نظمی ها، ناهنجاری ها و آسیب هایی نظیر بیکاری، اعتیاد، فقر، خودکشی، طلاق و...، همراه با علل و شیوه های پیش گیری و درمان آن ها و نیز مطالعه شرایط بیمارگونه به عبارت دیگر، مطالعه خاستگاه اختلال ها، بی نظمی ها و نابسامانی های اجتماعی، آسیب شناسی اجتماعی است; زیرا اگر در جامعه ای هنجارها مراعات نشود، کجروی پدید می آید و رفتارها آسیب می بیند. یعنی، آسیب زمانی پدید می آید که از هنجارهای مقبول اجتماعی تخلفی صورت پذیرد. عدم پای بندی به هنجارهای اجتماعی موجب پیدایش آسیب اجتماعی است. باید مواجه ما با آسیب ها و معضلات اجتماعی احساسی و عاطفی نباشد برخورد با این مسائل باید با سیاست و اقدام همراه باشد نه تجربه حسی، ما در عین حال باید مراقب باشیم که خلاف آزادی های مدنی افراد اقدامی انجام ندهیم. مطالعه و بررسیآسیب های اجتماعی اعم از نابهنجاریها وانحرافات اجتماعی یکی از مهمترین موضوعات مورد بحث علم جامعه شناسی است .

اگر چه مساله نابهنجاری امری نسبی است و از جا معه ای به جامعه دیگر متفاوت است. اما آنچه که در این مبحث مطرح می باشد این است که چه عوا ملی آسیب های اجتماعی را کاهش یا افزایش می دهد و به بیانی دیگر چگونه می توان آسیب های اجتماعی را کنترل نمود؟ در چند دهه اخیر به سبب عواملی نظیر افزایش پدیده حاشیهنشینی، وقوع جنگ تحمیلی،بحرانهای قومی و تعارضهای گروهی، مشکلات معیشتی، کاهش نرخ رشد اقتصادی، افزایش تورم و بیکاری، جوانی جمعیت، فرهنگپذیری و تهاجم فرهنگی، همسایگی با برخی کشورهای بسیار بحرانزا و نرخ بالای مهاجرت میزان و نرخ بسیاری از آسیبها، جرائم، انحرافات و کجرویهای اجتماعی در کشور افزایش یافته است. به گونهای که اینک میزان وقوع طلاق به سطح هشدار رسیده است، میزان گرایش به اعتیاد به سطح نگرانکنندهای افزایش یافته است، پدیده الکلیسم در حال افزایش است، ابتلا به ویروس ایدز ناشی از روابط ناسالم و نامشروع جنسی به چند ده هزار نفر رسیده است، فرار از خانه، ولگردی، کارتن خوابی، تکدیگری، دستبرد به اموال دیگران، مزاحمتهای خیابانی، زورگیری، اوباشگری، زندگی مجردی مشترک، افزایش نرخ خودکشی و خودزنی، نافرمانی مقابلهای، رفتارهای پرخطر رانندگی و دهها کنش کجروانه و انحرافی دیگر نیز روز به روز سیمای جامعه را مکدر میسازند و احساس امنیت و آرامش همگانی را تقلیل میدهند[ 2. ]

نهادهای قضائی و انتظامی در سالیان اخیر بر شدت تلاشهای خود افزودهاند تا از جامعه در برابر این آسیبها محافظت کنند و مانع از افزایش دامنه شیوع این آسیبهای اجتماعی شوند. مقابله جدی پلیس با اراذل و اوباش، جمع آوری متکدیان مقابله با مزاحمین نوامیس و اقدامات دیگری نظیر آن در قالب طرحهای امنیت اجتماعی تنها مثالهای معدودی از اقدامات فراگیر مقابلهای و مداخلهای به شمار میروند. قوه قضائیه نیز اقدامات خود را شدت بخشیده است تا بلکه از جامعه در برابر انواع انحرافات و جرائم مراقبت نماید.

علاوه بر آن، گروههای آسیبپذیر، یعنی زنان و کودکان و سالمندان، همچنان در معرض آسیبهای بیشتر و شدیدتری قرار دارند. با اندکی دقت در خشونتهای درون خانوادگی، آزارگری جنسی و آمارهای سالمندان رانده شده از خانواده، میتوان به شواهد متعددی در درستی این ادعا دست یافت[ 3.] حال این سؤال پیش روی ما قد علم میکند که چرا اقدامات قضایی و انتظامی به رغم افزایش دامنه شدت، وسعت و حتی دقت و هوشمندی روز افزون، نتوانسته است کجروی و انحراف را تا سطح قابل قبول تقلیل دهد؟ نخستین پاسخی که میتوان به این پرسش داد این است که کجروی و انحراف، یک پدیده تک عاملی نیست که با یک اقدام مشخص و معین بتوان ریشههای آن را خشکاند و جامعه را در برابر آن مصون ساخت. بلکه یک پدیده چند عاملی است که هر یک از آن عوامل، سهمی و بخشی از آن را تبیین میکنند و لاجرم مداخله مؤثر در آن مستلزم دستکاری تمام آن عوامل است .

به تعبیر روشنتر، کجروی و انحراف هم جنبه ساختاری اجتماعی دارد، هم جنبه روانشناختی فردی و هم جنبه زیستی فیزیولوژیک به عنوان مثال: چندین پژوهش صورت گرفته روی طیف وسیعی از مجرمان به دام افتاده نشان داده است کهاولاً: تمامی آنها حداقل از یک اختلال بارز روانشناختی - نظیر فوبیا، اضطراب منتشر، اختلال شخصیت، استرس پس از ضربه و ... - رنج میبرند وثانیاً: درصد بالایی از آنها دچار بدکارکردی عصبی غددی هستند و عدهای از آنها آسیب مغزی شدیدی دیدهاند . همچنین در پژوهشهای دیگری نشان داده شده است که بسیاری از کجروان اجتماعی، مهارتهای زندگی را نیاموختهاند و کسی به آنان یاد نداده است که چگونه تکانههای پرخاشجویانه خود را کنترل کنند و بسیاری از آنان از تعارضهای ریشهداری رنج میبرند. علاوه بر آن، شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد درصد قابل توجهی از جوانان و حتی میانسالان کجرو، در کودکی و نوجوانی در دام مشکلات و عارضههایی نظیر اختلال کردار و اختلال بیاعتنایی مقابلهای افتادهاند که به سبب عدم مقابله و مداخله به موقع، اینک در زمره کجروان قرار گرفتهاند. با اذعان به این واقعیت میتوان نتیجه گرفت که جامعه در برابر انحرافات و کجرویها مصون و واکسینه نخواهد شد مگر آنکه متولیان و مردم، همراه با بهرهگیری از روشهای پلیسی و قضایی از رویکرد درمانی آموزشی نیز بهره گیرند. چرا که تنها با استفاده از چنین رویکردی است که میتوان به مداخله مؤثر در انحرافات و کجرویهای اجتماعی، حتی پیش از انعقاد نطفه آنها پرداخت.

بررسی علل و عوامل پیدایش آسیب های ا جتماعی

اگر رفتاری با انتظارات مشترک اعضای جامعه و یا یک گروه یا سازمان اجتماعی سازگار نباشد و بیشتر افراد آن را ناپسند و یا نادرست قلمداد کنند، کجروی اجتماعی تلقّی می شود. سازمان یا هر جامعه ای از اعضای خود انتظار دارد که از ارزش ها و هنجارهای خود تبعیت کنند. اما طبیعی است که همواره افرادی در جامعه یافت می شوند که از پاره ای از این هنجارها و ارزش ها تبعیت نمی کنند. افرادی که همساز و هماهنگ با ارزش ها و هنجارهای جامعه و یا سازمانی باشند، همنوا و یا سازگار و اشخاصی که برخلاف هنجارهای اجتماعی رفتار کنند و بدان ها پای بند نباشند، افرادی ناهمنوا و ناسازگار می باشند. در واقع، کسانی که رفتار انحرافی و نابهنجاری آنان دائمی باشد و زودگذر و گذرا نباشد، کجرو یا منحرف نامیده می شوند. این گونه رفتارها را انحراف اجتماعی یا کجروی اجتماعی گویند. عوامل به وجودآورنده انحراف و کجروی در جوامع مختلف
 
یکسان نیست و مناطق از نظر نوع جرم، شدت و ضعف، تعداد، و نیز از نظر عوامل متفاوتند. این تفاوت ها را می توان در شهرها، روستاها و حتی در مناطق مختلف و محله های یک شهر مشاهده کرد. در هر جامعه و محیطی سلسله عواملی همچون شرایط جغرافیایی، اقلیمی، وضعیت اجتماعی، اقتصادی، موقعیت خانوادگی، تربیتی، شغلی و طرز فکر و نگرش خاصی حاکم است که هر یک از این ها در حسن رفتار و یا بدرفتاری افراد مؤثر است.[ 4 ] در پیدایش آسیب های اجتماعی و رفتارهای نا بهنجار و آسیب زا عوامل متعددی به عنوان عوامل پیدایش و زمینه ساز می تواند مؤثر باشد:

الف: عوامل فردی: جنس، سن، وضعیت ظاهری و قیافه، ضعف و قدرت، بیماری، عامل ژنتیک و....

در حوزه عوامل فردی، می توان به موارد زیر اشاره نمود:

    آرزوهای بلند؛

-    خوش گذرانی و لذت طلبی.

-    قدرت، استقلال و عافیت طلبی.

-    زیاده خواهی.

-    بی بندو باری و لاابالی گری.

-    بی هویتی و بی هدفی در زندگی.

افراد گاهی اوقات برای رسیدن به آمال و آرزوهای بلند و دست نیافتنی و مدینه فاضله ای که رسانه های ملی و یا ماهواره ها تبلیغ می کنند، مرتکب جرایم می شوند. گاهی اوقات هم ارتکاب جرایم را فقط یک کار تفنّنی و به عنوان گذران اوقات فراغت می دانند با اینکه ممکن است در خانه و محیط اطراف خود مشکل حادی هم نداشته باشند که آنان را مجبور به ارتکاب رفتار نابهنجار نماید، ولی فقط به خاطر اینکه در چند روز زندگی خوش باشند، دست به ارتکاب اعمال خلاف عرف و اجتماع می زنند.

گاهی نیز افراد از نعمت خانواده و والدین عاطفی برخوردارند، اما به خاطر شکست در تحصیلات و ناتوانی در ادامه تحصیل، تحقیر معلمان و فشارهای بی مورد والدین مجبور می شوند خود را به گونه ای دیگر نشان دهند و به اصطلاح »خودی« نشان دهند. و این حکایت از میل به استقلال طلبی، قدرت طلبی و یا عافیت طلبی در نوجوانان و جوانان دارد که به دلیل عدم ارضای صحیح آن دست به ارتکاب اعمال ناشایست می زنند.

عده ای از نوجوانان نیز به دلیل روحیه تنوع طلبی و زیاده خواهی و عدم تربیت صحیح و عدم هدایت درست این غریزه طبیعی، دست به اعمال خلاف می زنند.گاهی هم عده ای ممکن است دارای زندگی مرفهی باشند و هیچ گونه کمبود مالی و عاطفی نداشته باشند، ولی به دلیل این که روحیه فاسدی دارند و به اصطلاح بی بند و بار و بی هویت اند و یا هدفی در زندگی ندارند، میل به بزهکاری پیدا می کنند ب: عوامل روانی: حساسیت، نفرت، ترس و وحشت، اضطراب، کم هوشی، خیال پردازی، قدرت طلبی، کم رویی، پرخاشگری، حسادت، بیماری های روانی و... ج : عوامل محیطی: اوضاع و شرایط اقلیمی، شهر و روستا، کوچه و خیابان، گرما و سرما و.... چ: عوامل اجتماعی: خانواده، طلاق، فقر، فرهنگ، اقتصاد، بی کاری، شغل، رسانه ها، مهاجرت، جمعیت و... . در حوزه عوامل اجتماعی، می توان به موارد زیر اشاره نمود: -عدم پایبندی خانواده به آموزه های دینی

-    آشفتگی کانون خانواده گسسته شدن پیوندهای عاطفی و روحی میان اعضای خانواده

-    طرد اجتماعی چگونگی برخورد دوستان، افراد فامیل و همسایگان با فرد بزهکار

-    نوع شغل ارتباط نوع شغل افراد با انحراف و بزهکاری

-    بیکاری و عدم اشتغال

-فقر و مشکلات معیشتی و اقتصادی

-    محیط در پیدایش هر جرمی به این نتیجه می رسیم که محیط اجتماعی بسترکاملاً مناسبی برای فرد بزهکار فراهم آورده و عامل مهمی برای پیدایش رفتار مجرمانه توسط وی بوده است. بنابراین محیط آلوده، افراد را آلوده و محیط سالم و با نشاط زمینه ساز رشد و شکوفایی و نشاط افراد است

-    فقر فرهنگی و تربیت نادرست

-دوستان ناباب -رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی نقش رسانه های جمعی، به ویژه

ماهواره و اینترنت در رواج بی بند و باری اخلاقی، مقابله با هنجارهای اجتماعی، عدم پایبندی مذهبی، بلوغ زودرس نوجوانان در مسایل جنسی و ارتکاب جرایم اجتماعی حایز اهمیت است.
مهم ترین عامل در انحراف افراد و ارتکاب عمل نابهنجار، فردی است که موجب سوق یافتن وی به سمت بزهکاری می شود چرا که فردی که می خواهد اولین بار دست به بزهکاری بزند، نیازمند فردی است که او را راهنمایی کرده و به این سمت هدایت نماید.دومین عامل، امکانات و شرایطی است که فرد در اختیار دارد و زمینه ارتکاب وی را برای اعمال خلاف اجتماع فراهم می آورد. فقر در خانواده، عدم تأمین نیازهای اساسی خانواده، دوستان ناباب، محیط آلوده و...نیز از عوامل روی آوری فرد به بزهکاری است. [5]

تاثیر بیکاری در بروز آسیب های اجتماعی

نقش بیکاری و تبعات آن را نمی توان در بروز آسیب های اجتماعی نادیده گرفت . بطوری که به اعتقاد دکتر قرایی مقدم افراد بیکار مستعد انجام هرگونه خلافی هستند بطوری که بیکاران به علت نداشتن درآمد براحتی به انواع آسیب ها دچار می شوند. برای نمونه در بیشتر موارد پس از بیکاری در خانواده ها طلاق پیش می آید، بعد از آن فحشا گسترش می یابد و به تبع آن فرار کودکان و بخصوص دختران از خانه ، بچه های خیابان خواب و خیابان گرد افزایش یافته در نتیجه آمار جرم ، جنایت ، فساد و انواع آسیب های اجتماعی افزایش می یابد. افزایش نرخ بیکاری همواره با گسترش انواع آسیب های اجتماعی ، بزهکاری ها، فقر، روسپی گری ، دختران فراری ، بچه های خیابانی و... همراه بوده است . متاسفانه این مساله در بسیاری از موارد به اعمالی نظیر دزدی ، آدمکشی ، آدم ربایی و ... در جامعه منجر شده است . به عبارت دیگر بیکاری منشا تمام فسادها در جامعه است .

ح: عوامل معطوف به شخصیت

عوامل شخصیتی که این دسته از عوامل معطوف به عدم تعادل روانی، شخصیتی و اختلال در سلوک و رفتار است که به برخی از آن ها اشاره می شود: معمولاً ویژگی های شخصیتی افراد بزهکار، بی قاعدگی رابطه و ارتباط میان فرد و جامعه و ارتکاب رفتارهای نابهنجار و خلاف مقررات اجتماعی است، ولیمعمولاٌ از نظر مرتکب و عامل آن در اصل و یا در مواقعی خاص، این گونه رفتارها ناپسند شمرده نمی شود. برخی از مشخصه های بارز و برجسته شخصیتی این گونه افراد، خودمحوری، پرخاشگری، هنجارشکنی، فریبندگی ظاهری و عدم احساس مسئولیت می باشد. این گونه افراد به پیامدهای عمل خود نمی اندیشند، در کارهای خود بی پروا و بی ملاحظه هستند و در پند گرفتن از تجربیات، بسیار ضعیف بوده و در قضاوت های خود یک سویه می باشند.

گروهی نیز افرادی برون گرا و به دنبال لذت جویی آنی هستند، به همین دلیل برای لذت جویی دست به اعمال خلاف و بزهکارانه می زنند و تشنه تنوع طلبی، هیجان و ماجراجویی اند. از دیگر مشکلات روحی- روانی که منجر به رفتارهای ضد اجتماعی می شود، ضعف عزت نفس، احساس کهتری، فقدان اعتماد به نفس، عدم جذابیت، افسردگی شدید، شیدایی و اختلال خلقی اشاره نمود. چنین افرادی معمولاً مستعد انجام رفتارهای نسنجیده و انحرافی هستند. در عین حال، به طور مشخص می توان عوامل عمده زیر را به عنوان بسترها و زمینه های پیدایش انحرافات اجتماعی و یا هر رفتار نابهنجار نام برد عواملی که نقش بسیار تعیین کننده ای در پیدایی هر رفتاری، اعم از بهنجار و یا نابهنجار، ایفا می کنند. در عین حال، مهم ترین عامل یعنی خود فرد نیز نقشی تعیین کننده ای در این زمینه بازی می کنند . × در بررسی آسیب ها و انحرافات اجتماعی، به عنوان یک پدیده اجتماعی، به علل اجتماعی انحرافات می پردازیم. به هر حال، عوامل متعددی در این زمینه نقش دارند که در اینجا به برخی از آن ها اشاره می گردد :

عدم پای بندی خانواده ها به آموزه های دینی

مطالعات و تحقیقات نشان می دهد تا زمانی که اعضای جامعه پای بند به اعتقادات مذهبی خود باشند، خود و فرزندانشان به فساد و بزهکاری روی نمی آورند؟ ×بنابراین، افزایش انحرافات اجتماعی می تواند ناشی از عدم پای بندی خانواده ها به آموزه های دینی باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید