بخشی از مقاله
چکیده
ارتباط دین و حکومت از دیرباز مورد توجه عمیق اندیشمندان و فلاسفه بوده است و این امر در عصر حاضر از دغدغههای اصلی متفکران میباشد، چرا که پذیرش گستردهی رویکرد سکولاریستی و ادعای استقلال حوزههای مختلف از نهاد دین، به مسألهی جدایی دین وحکومت نیز دامن میزند . بر اساس این نظریه، بشر در سایهی خرد و دانش تجربی همانگونه که توانسته در شناخت و مهار طبیعت موفق شود، میتواند قوانین مربوط به حکومت و سیاست را نیز مستقل از امور ماورائی و الوهی تعیین و تبیین نماید و نیازی به دخالت دین در این زمینه وجود نخواهد داشت. در این نوشتار با بررسی مبانی سکولار و بیان نظریات اندیشمندان بنام علوم سیاسی، به رد این نظریه خواهیم پرداخت.
واژگان کلیدی: دین، سیاست، سکولاریزاسیون، جدایی دین از سیاست.
.1 مقدمه
معتقدند که رشد و بسط مدرنیته و پیشرفت تکنولوژی، نقش مهمی را در کمرنگ کردن کاربرد دین در حیطههای مختلف برخی از اندیشمندان ایفا میکند؛ لذا به نظر آنان دین باید از حوزههایی چون سیاست، اقتصاد، جامعه و نظایر آن جدا گردد. به عنوان مثال، ترتولیان از مردم مسیحی زمان خویش با کنایه میپرسد: »آتن را با اورشلیم چهکار؟« و این جمله بدان معناست که دین هیچ ارتباط و تأثیری بر امور مدیریتی و حکومتی جامعه ندارد و بیمعناست که از رابطهی بین آنها سخن برانیم.از آنجا که نظام ما نظامی دینی است و یکی از پیشفرضهای آن ضرورت ارتباط دین با حوزههایی چون جامعه، سیاست و مدیریت میباشد، یکی از دغدغههای عالمان دینی، تبیین ارتباط و تعامل بین حوزهی دین با حوزههای مذکور است.
در این راستا از منظری دروندینی دلایل و آموزههای بسیاری در ادیان و به طور اخص در دین کامل و جامع اسلام ارائه شده است؛ اما تا کنون به لحاظ بروندینی بین پیامدهای نظریهی سکولاریزاسیون و مطالعات علمی میانرشتهای که رویکردی چندوجهی نسبت به دین دارند مطالعات مقایسهای انجام نشده است؛ بنابر این در این نوشتار بر آنیم تا با بیان مبانی سکولار و نیز بررسی مطالعات دربارهی رابطهی دین و سیاست، با روشی علمی دریابیم که آیا طبق نظریه غیردینی سازی - سکولاریزاسیون - ، دین واقعاً امری تکبعدی و خنثی است و صلاحیت آن را ندارد که در امر سیاست نقشی کلیدی داشته باشد؟ و اینکه آیا قائلین به این نظریه، دلایلی موجه و معتبر و با استدلال علمی دارند؟... و یا بر خلاف ادعای آنان دین با توجه به مطالعات، پدیدهای چند بعدی است و کاملاً معنادار است که از ارتباط بین دین و حیطههای دیگر حیات بشر سخن به میان آورد؟
.2 سکولاریزاسیون
واژهی »سکولاریزاسیون « و به طور عامتر کلمهی »سکولار« که در جوامع امروز کاربرد فراوان دارند به طرق مختلف تعریف و مفاهیم متعددی برای آن در نظر گرفته شده است. به منظور تبیین مفهوم مورد نظر این نوشتار از این واژه، ابتدا به بیان معانی لغوی و اصطلاحی این واژه پرداخته و سپس معنای اتخاذ شده در این نوشتار را بیان خواهیم نمود.ریشهی لغوی سکولاریسم از واژهی لاتین Secularis - سکولاریز - اخذ شده است. Secular نیز از seculum مشتق شده که به معنای دنیا، گیتی و در برابر مینو میباشد. - بیات، 327، - 1381برنارد لوئیس - 1916 - 3 استاد بازنشستهی مطالعات خاور نزدیک دانشگاه پرینتسون میگوید:
»واژهی سکولاریسم آموزهای دلالت میکرد که مطابق آن اخلاقیات باید مبتنی بر ملاحظات عقلانی معطوف به سعادت دنیوی انسان باشد و ملاحظات مربوط به خدا و حیات اخروی را باید کنار نهاد. بعداً آن را به این نام عامتر به کار بردند که مؤسسات عمومی بهویژه آموزش عمومی، نخستین بار در میانهی قرن 19در زبان انگلیسی استعمال شده است و اصولاً باری ایدئولوژیک داشته است. درکاربرد نخستین آن، بر باید سکولار باشند نه دینی. در قرن 20 این واژه معنای وسیعتری یافت که از معانی قدیم و جدید واژهی سکولار نشأت گرفته بود . بهویژه اغلب آن را همراه با جدایی - نهادهای دینی و دولت - به کار میبرند که تقریباً معادل با واژهی فرانسوی - Laicism - است که در زبانهای دیگر هم وارد شده اما هنوز در انگلیسی استعمال نمیشود.« - لوییس4، 2002، - 96سکولاریسم در اصطلاح در معانی مختلف جداانگاری دین و دنیا، غیرمقدس و غیر روحانی، عقلانیت و علمگرایی به کار میرود. - ویلسون، 1374، - 124در مجموع، اصطلاح سکولاریسم در جهان غرب در معانی ذیل به کار رفته است:
1.جدایی دین از عرصهی سیاست و حکومت، تعریف شایع سکولاریسم است. در این تعریف، دخالت دین در امور سیاسی و جکومتی مورد انکار و نفی قرار گرفته است.