بخشی از مقاله

چکیده:

فمنیسم نهضتی اجتماعی است که در قرن هجدهم بر مبناي برابري حقوق زنان در مقابل مردان پایه گذاري شد. بسیاري از شاعران و نویسندگان در آثار خود با به تصویر کشیدن تبعیض جنسیتی، این نهضت را پر بار نمودهاند. در این جستار با بررسی مفهوم فمنیست از دیدگاه کلی و نگاهی موجز به دیدگاههاي برخی نظریه پردازان به بررسی اشعار سهراب سپهري از جنبههاي فمنیستی پرداختهایم، نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که سهراب زن را نیز انسانی با حق برابر در مقابل مرد میبیند. دیدگاه او منحصر به فمنیسم نیست و با هدف فمنیست پیش نرفته است؛ او با افکار عرفانی به دنبال انسان واقعی و ماوراء الطبیعیهاي است که به معناي هستی پی برده است و برایش فرقی ندارد که آن انسان مرد باشد یا زن؛ بنابراین با فمنیسمی ملایم و آرام زن را در جایگاه والاي یک انسان قرار میدهد.

-1مقدمه

واژه فمنیسم، که براي اولین بار در سال 1837 وارد زبان فرانسه شد از ریشه "feminie" بهمعناي زنانه، زنآسا، مادینه و مؤنث است؛ که در اصل از زبان فرانسهنهایتاًو از ریشه لاتینی" "femina اخذ شده است. این واژه در زبان انگلیسی در دو معناي قریب بههم بهکار میرود: در معناي نخستفمنیسمعبارت استاز نظریهاي که معتقداست زنان بایدبهفرصتوامکانات مساوي با مردان در تمامی جنبههاي سیاسی، اقتصادي و اجتماعی دست پیدا کنند.

در زبان فارسی معادلهایی از قبیل "زنگرایی"، "زنباوري"، "زننگري" و "زن آزاد خواهی" براي این استعمال از لفظ فمنیسم ذکر شده است؛ اما در معناي دیگر این لفظ بر جنبشهاي اجتماعی اطلاق میشود که تلاش میکنند تا اعتقاد و باور فوق را که در معناي اول ذکر شد، نهادینه کنند. در زبان فارسی معادل این معنا از فمنیسم واژه "نهضت زنان" و "نهضت آزادي زنان" قرار داده شده است. »فمنیسم را میتوان یکی از جنجالبرانگیزترین جنبشهاي اجتماعی و فکري در سطح جهان دانست که با هدف احقاق حقوق زنان و رفع تبعیض و تضییق از آنان انجام میگیرد.

« مشیرزاده، :1382 ص» - 15انتقاد از وضعیت موجود زنان و به چالش کشیدن کلیشههاي جنسیتی در طول تاریخ مطرح بوده است و برخی شروع جنبش آزاديبخش زنان و قدمت تاریخی تفکر فمنیسم را بهقدمت تاریخی ظلم بر زنان قلمداد میکنند؛ اما با وجود این، بنابر نظر غالب، آغاز جنبشهاي فمنیستی بهصورت یک حرکت منسجم و رواج این واژه بهمعنايامروزین آن، راجع بهقرننوزدهم میلادياست. - « اسحاقی، :1385 ص - 13 »این جنبش فکري و اجتماعی، در شرایطی شکل گرفت که در اروپا و آمریکا، جنبشهاي اجتماعی دیگري نیز فعال بودند و این جنبش، بهنوعی از درون آن جنبشهاي دیگر متولد شد؛ زیرا زنان فعال در این جنبشها که فعالیت عام اجتماعی را تجربه میکردند، بهدلیل موقعیت نابرابر خود در درون جنبش در وضعیتی تناقضآمیز قرار گرفته بودند و همین امر، بنیان شکلگیري هویت جمعی براي آنها میشد.

بهعلاوه، مشارکت در این جنبشها که همگی در چارچوب گفتار مدرن برابري بودند، هم زمینهگفتاريِ طرح مطالبات مستقل آنها را فراهم میساخت و هم، تجربه کار سازمانیافته و ارتباطات لازم به منابع مورد نیاز آنها براي کنش اجتماعیرا شکلمیداد. - « مشیرزاده، :1382ص - 51 به هر حال، فمنیسم در قرن نوزدهم بهعنوان نوعی اعتراض به مردسالاري آشکار حاکم بر اعلامیه حقوق بشر فرانسه - 1789 - کهحقّی براي زنان در نظر نگرفته بود، در فرانسه شکل گرفت.

-1-1امواج فمنیستی

»موج اول؛ فمنیسم بهعنوان یک نهضت سیاسی، در سال 1848 با نام نهضت - سینکافالز - در آمریکا مطرح شده و در همین سال، اولین منشور دفاع از حقوق زنان در آمریکا اعلام گردید. از آن پس، دانشمندانی چون آگوست کنت - 1875 - و استوارت میل - 1869 - ، نظریه برابري زن و مرد را در چارچوب حقوق فردي و اومانیستی مطرح کردند. - « توحیدي، :1381 ص162 و - 163 »این موج اول فمنیسم که از اوایل قرن نوزدهم آغاز شده بود، تا سال 1920 که در آمریکا به زنان حق رأي اعطا شد، ادامه یافت جنبش فمنیسم تا دهه هفتم قرن بیستم در بسیاري از کشورهاي غربی رو به افول گذاشت و تا پس از جنگ جهانی دوم تحرك قابل توجهی صورت نگرفت.

- «بیات، :1381ص - 427 موج دوم؛ موج دوم فمنیسم به رهبري فمنیستهاي انسانگرا که سرکردگی آنها را خانم "سیمون دوبوار" - 1980 - نویسنده کتاب معروف "جنس دوم" بر عهده داشت، از 1960 در واپسین سالهاي حاکمیت صورتبندي اقتصادي، اجتماعی و سیاسیاي که از آن به "سرمایهداري سازمانیافته" یاد میشود، آغاز شد. این دوره، دوره بازسازي و موفقیت سریع جریانهايفمنیستیبودو تااوایلدهههشتادادامه یافت.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید