بخشی از مقاله

چکیده

با توجه به اهمیت علوم انسانی و نقش مهم آن در زندگی، فرهنگ و تمدن هر جامعه و با عنایت به تفاوت ماهیت، الگوي ارتباط و رفتار علمیآن با سایر حوزههاي علمی، این مقاله رفتار انتشاراتی و استنادي علوم انسانی و اجتماعی را در پیوند با شاخصهاي علم سنجی در دو سطح ملی و بین المللی مطالعه کرده است.براي این منظور با استفاده از روش تحلیل ثانویه در سطح ملی مقالههاي تالیفی به زبان فارسی حوزه علوم انسانی مندرج در مجلههاي علمی پژوهشی در یک دوره زمانی 5 ساله و در سطح بین المللی مجلات تحت پوشش ده پایگاه اطلاعاتی حوزه علوم اجتماعی و نیز به عنوان نمونه مقالات یک رشته علوم اجتماعی - کتابداري و اطلاع رسانی - نمایه شده در پایگاه اطلاعاتی SSCI از مجموعه پایگاههاي اطلاعاتی مؤسسه ISI در یک دوره پنج ساله مطالعه شده است.

بر مبناي دادههاي بهدست آمده چالشهاي روش شناسی و روشی علم سنجی مانند مدارك قابل استناد، عامل تأثیر، شاخص فوریت، نرخ استناد، خود استنادي و جغرافیاي سیاسی اطلاعات در عرصه ارتباط علمیجهان تحلیل شده استپ. یافتههاي ژوهش نشان داد که رفتار انتشاراتی و استنادي حوزه علوم انسانی متفاوت از حوزه علوم است. بنابراین، شاخصهاي اساسی علم سنجی مانند نرخ استناد، عامل تأثیر و شاخص فوریت با توجه به اینکه نیمه عمر استنادي در حوزه علوم انسانی طولانی است، کارایی چندانی ندارند. به علاوه،کشورهاي پیشرفته با در اختیار داشتن حجم زیادي از مجلات علمینمایه شده در پایگاههاي اطلاعاتی، دنیاي علم را در سلطه خود دارند.

مقدمه

استناد یکی از عناصر و شاخصهاي نگارش علمیاست و نقش بارزي در تولید و نشر اطلاعات دارد. در عرصه نگارش، عینیترین جلوه استفاده از منابع اطلاعاتی به کارگیري منابع در نوشتههاست که از آن طریق میتوان عادتها، گرایشها، و رفتارهاي استفاده کنندگان را در بهرهگیري از متون پیشین بررسی کردمعمولاً. در استفاده از منابع براي تولید مقالات رفتارهایی بروز میکند که اصطلاحا به آنها رفتار استنادي اطلاق میکنند و شامل چگونگی استفاده از منابع، نوع تأکید بر مواد خاص، تکرار برخی منابع و گرایش به متونی که به زبانی خاص منتشر شده و مواردي از این نوع است.

رفتار استنادي پدیده پیچیدهاي است که هم در حوزه کتابداري و اطلاعرسانی و هم در جامعهشناسی علم مطالعه شده است. کتابداري و اطلاعرسانی آن را به عنوان ابزار توزیع و شناسایی اطلاعاتحالی ملاحظه میکند، در   که جامعهشناسی علم در آن عناصر اجتماعی اطلاعات علمیرا جستوجو میکند. در ارزیابی فعالیتهاي علمی، شاخصهاي استنادي همیشه مجادلهآمیز بوده است. بحث درباره استفاده از شاخصهاي استناد پایه از دهه 1960 با بهرهگیري از روش تحلیل استنادي به عنوان ابزاري براي سنجش نوشتههاي علمیاهمیت یافت،ولی از زمانی که این شاخصها مبناي سیاستگذاري علمیقرار گرفت، ابعاد جدیدي یافته است. چون رفتار استنادي حوزهپژوهشگران رشتهها و   استهايمختلف علمیمتفاوت   . در اینجا سؤال این است که شاخصهاي استناد پایه علمسنجی تا چهاندازه میتواند در حوزه علوم انسانی کاربرد داشته باشد.

اهداف

•    کشف رفتار استنادي نویسندگان حوزه علوم انسانی در عرصه مقالات علمی و پژوهشی داخلی و مقالات نمایه شده در پایگاه اطلاعاتی SSCI

•    بررسی برخی ویژگیهاي ژئوپولتیک اطلاعات در عرصه علم جهانی

•    بررسی چالشهاي روششناسی و روشی علمسنجی در پیوند با رفتار استنادي حوزه علوم انسانی

سؤال پژوهش

• در پیوند با رفتار استنادي حوزه علوم انسانی چه چالشهاي روششناسی و روشی فراروي علمسنجی است؟

روش و جامعه پژوهش

این پژوهش با استفاده از روش تحلیل ثانویه انجام گرفته است. تحلیل ثانویه داده ها، شکلی از تحقیق است که در آن دادههاي گردآوري و پردازش شده در یک پژوهش اغلب براي اهداف دیگري بهدست محقق دیگري یا همان محقق باز تحلیل میشود - . - Babbie,2001 این مقاله در واقع بازتحلیلی از دادههاي گردآوري شده از سه پژوهش است. بنابراین، جامعه آماري این پژوهش داراي سه بخش است:

.1 مقالههاي تالیفی به زبان فارسی حوزه علوم انسانی که در فاصله سالهاي 1380 – 1376 در علمی      مجلههاي معتبر   پژوهشی گروه علوم انسانی به چاپ رسیده است. در این بخش از مجموعه گروه علوم انسانی،به استثناي رشتههاي زبان و ادبیات فارسی، زبانهاي خارجی، تربیتبدنی و الهیات مقالات بقیه رشتهها مطالعه شده است. از مجموع 1320 مقاله تالیفی جامعه آماري حجم
نمونهاي به میزان 3830 ارجاع بررسی شد.

.2 مقالات رشته کتابداري و اطلاع رسانی نمایه شده در پایگاه اطلاعاتی SSCI1از محصولات ISI2 در فاصله سالهاي 2000 .2004 از مجموع 8942 مقاله نمایه شده در دوره مورد مطالعه تعداد 894 مقاله به عنوان نمونه بررسی شده است.

.3 مجلات تحت پوشش پایگاههاي اطلاعاتی بینالمللی حوزه علوم اجتماعی

یافتههاي پژوهش

الف در عرصه مقالات فارسی حوزه علوم انسانی - برگرفته از: داورپناه، . - 1385

• تجزیه و تحلیل شبکه مقالات علمیحوزه علوم انسانی نشان داد که هر متن در حوزه علوم انسانی به طور متوسط به حدود 20 متن دیگر استناد کرده است. ولی بین تعداد استنادات رشتههاي مختلف با اطمینان 99 درصددارد تفاوت معنیدار وجود . رشته روانشناسی با متوسط حدود 29 منبع مورد استناد و رشتههاي جغرافیا و اقتصاد، حدود 13 مدرك مورد استناد کمترین میزان ارجاع را دارند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید