بخشی از مقاله

-1 چکیده

در دنیای رقابتی امروز، بسیاری از حکومت های ملی و محلی در راستای یافتن جایگاهی شایسته، به دنبال تعریف و بهره برداری از مزیت های رقابتی خود هستند. بسیاری از مبانی رقابت پذیری در سطوح شهری، منطقه ای یا ملی، با این فرض شروع می شود که چگونه می توان با شهرهای پیشرفته و توسعه یافته دنیا از بعد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... رقابت کرد. با اینکه که اصطلاح رقابتی بودن و روش های ارتقای آن هنوز در بسیاری کشورها نقطه ابهام است، با این حال در بیشتر جوامع این فهم ذاتی وجود دارد که برخی دولت های ملی و محلی در سطوح جهانی عملکرد بهتری دارند. در این مقاله سعی شده ضمن تشریح مفهوم رقابت پذیری شهری، ارتباط آن با مولفه های اقتصادی و توسعه ای شهر مورد بررسی قرار گیرد.

باید توجه داشت نهادهای اقتصادی در هر کشور، همکاریهای نزدیکی با دولتهای ملی و محلی داشته و تلاش میکنند ابزارهای حمایتی و توسعهای موثری را برای پیشبرد مفهوم رقابت پذیری فراهم آورند. به همین جهت این نهادها نقش پر رنگی در بخشهای مهم راهبردی مانند انرژی پاک، پروژههای زیست- محیطی و نیز پروژههای توسعه اجتماعی و اقتصادی ایفا کرده و میتوانند نقش بسزایی در کمک به مدیران شهری و سایر سیاستگذاران داشته باشند تا با شناسایی تنگناهای شهری، راهبردهای مقابله با این موارد را پیشنهاد کنند. تاکید این بخش از نهادها در شهر برای غلبه بر برخی موانع رقابت پذیری و سرمایهگذاری در زمینه برنامهریزی و توسعه شهری، معمولا بر مدیریت شهری غیرمتمرکز، استقلال محلی بیشتر، ارتباطات بین المللی گسترده و دخیل نمودن عموم مردم در فرایند تصمیمگیری است تا در این راستا شرایط ارائه خدماتِ وسیعتر و با کیفیتتر فراهم شده و حمایت عمومی برای انجام و پیگیری پروژهها ایجاد شود.

واژگان کلیدی: رقابت پذیری، مدیریت شهری، کلان شهر، توسعه شهری

-2 مقدمه

"رقابت پذیری" عبارتی است که از ابتدای پیدایش، در معرض تعاریف و تفاسیر گوناگون قرار گرفته است؛ در بعد اقتصادی، این مفهوم به معنای توانمندی بالای تولید کالاها و خدمات، امکان حضور در بازارهای جهانی، افزایش درآمد واقعی، بهبود و ارتقای رفاه و استاندارد زندگی مردم، بهره وری فزاینده عوامل تولید و ایجاد ارزش افزوده است. از بعد نظری و تئوریک، اکثر اقتصاددانان معتقدند رقابت پذیری و مولد بودن، یکی هستند. به عنوان مثال پورتر اعتقاد دارد تنها مفهوم معنادار رقابتی بودن، میزان تولید ملی است. در بعد سیاسی، رقابت معنای مقایسه دارد. به این مفهوم که در فرآیند رقابت پذیری باید رقبا را تضعیف و حذف نمود. اما در عرصه مدیریت شهری، به نظر می رسد مفهوم رقابت پذیری در نحوه ی عملکرد یک شهر در مقایسه با دیگر شهرها نمود پیدا می کند به این معنا که قابتر پذیری شهری صرفاً یک فرآیند مقایسه ای برای حذف رقبا نبوده، تا حدودی جنبه شهودی و کیفی دارد و بررسی آن به سهولت امکان پذیر نیست.

در مبحث مدیریت شهری، رقابتی بودن اغلب در رابطه با بخش اقتصادی و به طور خاص تولید درآمد و ثروت مورد بحث قرار می گیرد. در کوتاه مدت، رقابت پذیری شهری متاثر از عواملی مانند ساختار اقتصادی و تخصصی شهر، ویژگی نهادهای شهری و میزان موثر بودن آن ها، کیفیت و گستره زیر ساخت ها، منابع ثروت شهر و سایر عواملی است که بر کارآمدی سیستم تاثیر دارند. در بلند مدت، رقابتی بودن به توانایی ایجاد تغییرات در عوامل فوق بستگی دارد به شکلی که همگام با تغییرات محیطی بوده و منجر به افزایش تولید در شهر شوند - مانند فناوری، منابع انسانی و ساختار اقتصادی شهر و این که چطور سیاست بر آن تاثیر دارد - . بنابراین می توان این طور نتیجه گرفت که افزایش رقابت پذیری شهر در گرو بهبود عملکرد اقتصادی شهر است؛ در این میان مهم ترین شاخص بهبود عملکرد اقتصادی، افزایش تولید است؛ به این ترتیب که توانایی اقتصاد شهر برای تولید محصول بیشتر با استفاده از منابع و هزینه کمتر، افزایش می یابد. جهت نیل به این هدف می توان به دنبال استفاده از منابع به کار گرفته نشده از طریق تمرکز بر روی ظرفیت سازی و استفاده از ظرفیت ها بود.

-3 بیان مسئله

تعاریف گوناگونی از رقابت پذیری بسته به تمرکز آن بر روی بخش مورد نظر، ارائه شده است. به عنوان مثال:

✓    رقابتی بودن به معنای توانایی تولید کالاها و خدمات با کیفیت بالا و قیمت مناسب در زمان مناسب است - DTI، 1995، - 8 ٌ. در بعد مدیریت شهری این تعریف بمعنای توانایی برآوردن نیاز شهروندان به صورت موثرتر از سایر شهرها می باشد.

✓    شاخصی که می تواند در شرایط بازار آزاد و برابر، کالا و خدمات مناسب تری که مطابق با معیارهای بازارهای بین المللی است تولید کند و همزمان حقوق افراد را در بلند مدت حفظ کرده و درآمد آن ها را افزایش دهد - نقل شده در DTI، 1995، . - 8

بر اساس پژوهش دپارتمان DTI، یک هرم رقابتیٍ ترسیم شده - شکل شماره - 1 که چرخه کیفیت زندگی - رشد - توسعه پایدار و تجارت در راس آن قرار دارد و عوامل دیگر نیز مانند رقابت پذیری، تولید، دستمزدها، هزینه های زندگی، ساختار اقتصادی، تحصیلات و توانایی افراد و ... در سطوح پایین تر این هرم قرار می گیرند. بر اساس این هرم عواملی نظیر تولید، سطح قیمت ها، میزان هزینه ها و دستمزها در قالب شرایط کاری، ساختار اقتصادی و تکنولوژیکی، تحصیلات و توانایی افراد، کارآفرینی و توسعه تجاری و خلاقیت و نوآوری می توانند منجر به رقابت پذیری شده و رقابت پذیری به نوبه خود منتج به رشد اقتصادی، توسعه پایدار، بهبود شرایط تجارت و نهایتاً بهبود کیفیت زندگی افراد خواهد شد.

-4 سوالات تحقیق

-1 چه عواملی بر ارتقای سطح رقابت پذیری شهری تاثیر دارد؟

-2 بین رقابت پذیری شهری و توسعه شهری چه رابطه ای وجود دارد؟

-5 پیشینه تحقیق

از دهه 1990 به دلیل تغییرات شگرف در توزیع توان اقتصادی کشورها، توجه بسیاری از دانشمندان به توسعه اقتصاد محلی و منطقه ای جلب شده است. بر اساس تحقیقات صورت گرفته، سه عامل بیشترین تأثیر را بر توسعه اقتصاد شهری داشته اند: -1 سرمایه گذاری های جدید، -2 نوآوری و توسعه در بنگاه های اقتصادی، -3 توسعه گردشگری شهری. از طرفی به

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید