بخشی از مقاله

چکیده

سبک رهبری اخلاقی از ارزش ویژه ای برخوردار است به گونهای که رهبری اخلاقی در حل تبدیل شدن به مهمترین ابزاری است که رهبران می توانند به وسیله آن بر افراد عملکرد آنها تاثیر داشته باشند. مقتضای این نوع از رهبری، توسعه استانداردهای اخلاقی برای اداره رفتارهای کارکنان و نیز اجرای موثر استانداردهای اخلاقی در رفتار آنها است. رهبران از طریق رفتار اخلاصی، اعتماد به وفاداری پیروانشان را به دست می آورند، اهمیت اخلاقیات را به زیردستان خود منتقل می کنند، از پاداش و تنبیه برای تشویق رفتار مطلوب بهره می گیرند و به عنوان الگوهایی، نقش اخلاقی برای پیروان عمل می کنند.

رهبر اخلاقی، فردی با اخلاق و مدیری اخلاقی است و به اعتقاد براون، این رهبری تاثیر مثبتی بر رضایت کارکنان دارد با توجه به اینکه رهبران اخلاقی برای انتخاب عادلانه و ایجاد محیط های کاری راحت، تلاش می کنند و علاقمند به احساسات کارکنان هستند، بنابراین فرض می شود که کارکنان در مورد سازمان خود دید مثبت دارند و در موفقیت سازمان سهیم می شوند. در واقع اخلاقی عمل کردن رهبران منجر به کارایی و اثربخشی بیشتر کارکنان خواهد شد. ضرورت توجه سازمانها به رهبری اخلاقی از آنجا ناشی می شود که در تحقیقات به عمل آمده نتایج مثبت رهبر اخلاقی برای سازمان ها ثابت شده است و این نوع از رهبری باعث تمایل پیروان به گزارش مشکلات به مدیریت می شود. از این رو لازم است که همه سازمانها و به ویژه سازمان های آموزشی از آن بهره بگیرند.

مقدمه

رهبری اخلاقی یکی از سبکهای رهبری به نسبت جدید است که در عرصه پژوهشهای جهانی توجهات قابل توجهی را جلب نموده است و نظریهپردازان مختلفی تاکنون از دیدگاههای چندی رهبری اخلاقی را توضیح و تفسیر نمودهاند. برخی مانند براون این شکل از رهبری را از دیدگاه یادگیری اجتماعی، رهبری مبتنی بر قواعد و ارزشهای هنجاری که از طریق اعمال، اقدامات، تصمیمگیریها و شیوههای اجرایی تشویق و تنبیه رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی در فضای سازمانی نمود مییابد، تعریف نمودهاند.

پژوهشگران دیگری نظیر راولد و زایو نیز در رویکردی دارای همپوشی با رویکرد براون و    همکاران رهبری اخلاقی را دارای ویژگیهایی معرفی نمودهاند که نحوه تأثیر این سبک رهبری را بر ادراکات کارکنان روشن می سازد. گلپرور و همکاران با جمعبندی نظرات مطرح در باب نحوه تأثیر رهبری اخلاقی، ویژگیهایی نظیر صداقت در تعاملات و روابط، ایجاد فضای کاری قابل اعتماد، رعایت عدالت و انصاف در رهبری و مدیریت کارکنان و سازمان، توجه لازم و کافی به کارکنان و انجام رفتارهای اخلاقی و ارزشی همراه با بکارگیری ساز و    کارهای اجرایی برای تشویق و تنبیه رفتارهای ارزشی و اخلاقی را از مهمترین ویژگیهای رهبران اخلاقگرا معرفی کردهاند.

با این وجود میتوان پذیرفت که رهبری اخلاقی شکلی از رهبری است که نیاز به توسعه استانداردهای اخلاقی و مدیریت رفتارهای کارکنان دارد و به عملی کردن استانداردهای اخلاقی با رفتارهایشان میپردازد. رهبری اخلاقی تعریف شده، تلاشی است که به منظور گسترش انصاف - نشان دادن احترام به دیگران و ترکیبی از تواناییهایی چون صداقت، قابلیت اعتماد، اعتبار، صمیمیت، رابطه متقابل، تصمیمگیری دموکراتیک، حمایت از مشارکت و حس همدردی داشتن - صورت میگیرد. مفهوم یادشده، داشتن ارزشهای اخلاقی رهبران و عمل به آن ارزشها است - ایلماز، . - 2010

رهبری اخلاقی

نظریه پردازان مختلفی تاکنون از دیدگاههای چندی رهبری اخلاقی را توضیح و تفسیر نمودهاند. برخی مانند براون، تروینو و هریسون - 2005 - این شکل از رهبری را از دیدگاه یادگیری اجتماعی، رهبری مبتنی بر قواعد و ارزش های هنجاری که از طریق اعمال، اقدامات، تصمیمگیریها و شیوههای اجرایی تشویق و تنبیه رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی در فضای سازمانی نمود مییابد، تعریف نمودهاند. این پژوهشگران و نظریه پردازان به این دلیل بر دیدگاه یادگیری اجتماعی تأکید نمودهاند که بر این باورند؛ رهبران و مدیران در محیطهای کار بواسطهی قدرت رسمی - و در مواردی غیررسمی - و جایگاه خود در معرض الگوبرداری از طرف کارکنان قرار دارند.

پژوهشگران دیگری نظیر راولد - 2008 - و    زایو - 2008 - نیز در رویکردی دارای همپوشی با رویکرد براون و همکاران - 2005 - رهبری اخلاقی را دارای ویژگیهایی معرفی نمودهاند که نحوه تأثیر این سبک رهبری را بر ادراکات کارکنان روشن میسازد - گلپرور، جوادیان، حسینزاده، . - 1390  گل پرور، نیری و مهداد - 1388 - با جمعبندی نظرات مطرح در باب نحوه تأثیر رهبری اخلاقی، ویژگیهایی نظیر صداقت در تعاملات و روابط، ایجاد فضای کاری قابل اعتماد، رعایت عدالت و انصاف در رهبری و مدیریت کارکنان و سازمان، توجه لازم و کافی به کارکنان و انجام رفتارهای اخلاقی و ارزشی همراه با بکارگیری ساز و کارهای اجرایی برای تشویق و تنبیه رفتارهای ارزشی و اخلاقی ومتقابلاً رفتارهای ضدارزشی و ضداخلاقی را از مهمترین ویژگیهای رهبران اخلاقگرا معرفی کردهاند.

علیرغم این که ویژگیهای مطرح در رهبری اخلاقمدار، آن گونه که راولد - 2008 - نشان داده باویژگیهای رهبران تحول گرا دارای همپوشیهایی است، با این حال تأکیدات و جهت گیری اجرایی رهبران اخلاقگرا در ایجاد ساز و کارهای حمایتی و اجرایی برای نهادینه شدن رفتارها و ارزشهای اخلاقی، بیش از چیزی است که در دیگر سبکهای رهبری مطرح است - گل پرور و همکاران، . - 1388 در شکلگیری و مفهوم سازی رهبری اخلاقی، تریوینو، هارتمن و باراون یک ماتریس مقایسهای از رهبری غیر اخلاقی - فردی با روحیه ضعیف، مدیر با روحیه ضعیف - ، رهبری فوق بحرانی - فردی با روحیه ضعیف، مدیر با روحیه بالا - ، رهبری اخلاقی - فردی با روحیه بالا، مدیر با روحیه بالا - ، و رهبری خاموش - فردی با روحیه ضعیف و قوی، مدیر با روحیه ضعیف - ارائه کردهاند.

آنها معتقد بودند که یک مدیر باید هم نقش اخلاقی خود را در تعامل با دیگران - جنبه مدیریتی - و هم خصایص شخصی اخلاقی را - جنبه فردی - مورد توجه قرار دهد. جنبه فردی دلالت بر داشتن کارکتراای خوب از قبیل صداقت و اعتماد دارد. یعنی اینکه برای کارکنانش رفاه و شادکامی ایجاد نماید. از طرف دیگر در جنبه مدیریتی، رهبری تمایل دارد دیگران را به رعایت اصول اخلاقای هدایت کند و بر کارکنان برای اینکه بفهمند چه انتظاری از آنها میرود نظارت میکند و پاسخگویی را در سازمان اجرا میکند - اندرسون و همکاران، . - 2008

جایگاه رهبری اخلاق مداری در تئوری های رهبری

ادبیات رایج در باب رهبری بسیار پر حجم است؛ به گونه ای که بسیاری از این مطالب باعث سر در گمی خواننده می گردد و در بسیاری موارد نیز با نظریات ضد و نقیض روبه رو می شویم. این توجه ویژه از آنجاست که عصر حاضر متفاوت از گذشته بوده، اصلیترین سرمایه سازمان دانش و تجربه افراد می باشد، و در این میان دانش و تجربه مدیران و رهبران به عنوان ذات و جوهره سازمان دارای اهمیت دو چندانی خواهد بود. لذا دهها تئوری رهبری در مقالات و کتب متعدد ارائه و تجزیه و تحلیل شده است که همگی آنان به دنبال ارائه الگویی برای رهبران به منظور ایجاد نفوذ اجتماعی برای آنان و تقویت مشارکت داوطلبانه کارکنان برای کسب اهداف سازمانی می باشند.

از جمله رویکردهای نوین به این حوزه، رویکرد رهبری اخلاقی است که در دهه های پایانی قرن بیستم میلادی به طور جدی در ادبیات رهبری و مدیریت وارد شد - ازگلی، . - 53 :1385 این رویکرد به خصوص در دوره پس از رسوایی اخلاقی و ورشکستگی انرون، که آن را پست انرون نامیده اند، رواج پیدا کرد - براون و همکاران، . - 2005 مدیران اجرایی و محققان بدین توافق رسیده اند که اگر چه تدوین قوانین برای سازمان اهمیت فراوانی دارد. رهبری نقش اصلی را در اخلاقی بودن سازمان به دوش میکشد - مارش، . - 2012

تئوری رهبری اخلاقی به عنوان یک تئوری مستقل ، برای اولین بار بر اساس مطالعات براون - 2005 - گسترش پیدا نمود. وی معتقد بود دو نظریه دادوستد اجتماعی و یادگیری اجتماعی میتوانند مبنایی برای تشریح رابطه رهبری اخلاقی با رفتار پیروان قرار گیرند - کانونگو، . - 2001 برخی نیز ادعا نمودهاند که بخشهایی از رهبری تحول گرا و رهبری قابل اعتماد دارای محتوی اخلاقی میباشد - کالشون و همکاران، . - 2011 اجماع تعاریف رهبری اخلاقی را نمایش رفتاری اخلاقی از جانب رهبر در روابط درون شخصی و برون شخصی وی و انتقال این هنجارها به پیروان - که از طریق سه روش ارتباطات دو جانبه، تقویت رفتار و تصمیمگیری اخلاقی صورت میگیرد، می دانند - رسیک و دیگران، . - 2011 براون و دیگران 2005 - - ، ساختار رسمی رهبری اخلاقی خود را بر اساس 10 شاخص به عنوان" مقیاس رهبری اخلاقی" بسط دادهاند.

این مقیاس به سنجش ترکیبی از ویژگیهای رهبری از جمله صادقانه و بیطرفانه عمل کردن، آزادی دادن به کارکنان به ویژه آزادی نسبت به انتقادات کارکنان و پاداش دادن به افعال اخلاقی کارکنان با استفاده از مقیاسی تک بعدی میپردازد - کالشون و همکاران، . - 2011 کالشون و دیگران - 2011 - با اضافه نمودن قابل اعتماد بعدی جدید به ادبیات رهبری اخلاقی، مقیاسی نوین را تحت عنوان" پرسشنامه رهبری اخلاقی در سازمان" بسط دادهاند. در مجموع میتوان گفت این تئوری دارای مشترکات فراوان با تئوریهای دیگران همچون رهبری تحولگرا، رهبری کاریزماتیک، رهبری قابل اعتماد و رهبری روحانی میباشد - اوی و ورنسینگ1، . - 2012 نتایج تحقیقات همبستگی مثبت و تاثیر مستقیم رهبری اخلاقی بر نگرش و رفتار کارکنان همچون تعهد، رضایت شغلی، اعتماد، اثر بخشی ادراک شده از رهبری و رفتار شهروندی کارکنان و همچنین پدیده افشای عام را نشان میدهد.

همچنین تحقیقات نشان داد که بین مفاهیم و عملکرد رهبری اخلاقی و مدیریت استراتژیک ، تفاوت معناداری وجود دارد. لیکن با وجود این تحقیقات در این حوزه - رهبری اخلاقی - ، این عرصه همچنان حوزه ای جوان محسوب شده، دارای دامنه ادبیات محدودی میباشد - رفیعی، علیاحمدی، موسوی، کرمانی، . - 1392 سه تئوری مطرح و نزدیک به مفهوم رهبری اخلاقی عبارتند از: رویکرد رهبری تحولگرا، رهبری مشترک یا سهامی و رهبری خدمتگزار. به دلیل گستردگی ادبیات موضوع در این بخش و به دلیل شهرت بیشتر تئوری رهبری خدمتگزار میان سایر تئوری های مطروح شده، به شرح مختصری از این تئوری میپردازیم. تئوری رهبری خدمتگزار را اولین بار گرین لیف - 1987 - مطرح کرد.

مدل "هرم وارونه" را میتوان ذات و جوهره رهبری خدمتگزار به شمار آورد. در این مدل، رهبران، خدمتگزاران پیروان خود محسوب میشوند - قلی پور و حضرتی، . - 1388 گرین لیف معتقد است بر خلاف رهبری تحولآفرین که یک نظریه رهبرمدار است، رهبری خدمتگزار یک نظریه پیرومحور میباشد - خائف الهی و همکاران، . - 1388 به طور خلاصه میتوان گفت رهبران خدمتگزار بر خدمت رسانی به دیگران تاکید میکنند و منافع شخصی را فدای منافع دیگران مینمایند تا افراد از درایت و سلامت بیشتری بهرهمند گردند - اسماعیللو و خان محمدی،. - 1387

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید