بخشی از مقاله
چکیده
خانه ایرانی معماری و مسکن تحولات چشمگیری را ایجاد کرده و به نظر میرسد یکی از عوامل این تحول در ساختار خانواده و نقش اجتماعی زن در خانواده است . کالبد خانه های امروزی دچار تغییر و تحول شده به نظر میرسد نقش تغیرات اجتماعی خانواده به ویژه زن در آن اهمیت فوق العاده دارد ؟ تحولات مسکن 100 سال اخیر از بعد اجتماعی زنان تا چه حدی با مبانی حکمی و ارزشهای اسلامی سازگار است؟ تحولات اجتماعی زنان در چه ابعادی از مسکن تأثیر گذار بوده است؟
هدف این تحقیق مطالعه مولفه نقش اجتماعی زنان در مسکن است و با معماری مساکن 100 سال اخیر در تبریز تطبیق شود . روش تحقیق در این پژوهش در خصوص مبانی و چهارچوب نظری، روش تفسیری تاریخی - استدلالی بوده و اطلاعات به روش کتابخانهای جمع آوری شده است و براین اساس، مدل مدنظر در این نوشتار برای برقراری ارتباط سلسله مراتبی بین فرهنگ و شکل خانه تدوین شد. مطالب فوق این پژوهش به بررسی نمونه موردی از مساکن 100 سال اخیر در شهر تبریز پرداخته است. بررسی فوق نشان می دهد که الگوهای حقیقی معاصر در موردخاصّ حضور مهمان و حضور زن فاصله زیادی با آنچه در ایران قاجاری واقع حذف تفاوت خود » غیریت زدایی « شده دارد و تداوم بلاتغییرسنّت در اکثر موارد وجه غالب پدیده ها است.
میتوان گفت که در خانه های قاجاری مساله دیده نشدن زنان برایشان مهم بود و حتی در مهمانی ها فضاهای جداگانه زنانه و مردانه قابل مشاهده است اما در دوره های بعد این مساله کم رنگ شده است . در الگوی سکونت قاجاری، باوجودِ پذیرش نظریه را که بدون حضور رضاخان، ایران بازهم باتحوّلات درونی خود به سمت مدرنیته سوق می یافت، با تردید بیشتری نگریست؛ می توان تصور کرد که بدون تأثیر حکومت پهلویاوّل، استحاله درونزای فرهنگی به معنی تغییر ماهیتسنّتی و اسلامی، فرضیه چندان مستحکمی برای تاریخ ایران نیست.
-1مقدمه
با استناد به تحقیقات انجام شده در رابطه با عوامل تأثیر گذار بر شکل خانه، فرهنگ در دسته عوامل اولیه و تعیین کننده در شکل کلی مسکن قرار میگیرد .الگوهای شکلی متفاوتی از خانه در نواحی با شرایط مشابه از لحاظ وضیعت اقتصادی، اقلیم و تکنولوژی ساخت، ناشی از تفاوت های فرهنگی آن نواحی است
از آنجا که ساختن یک خانه، پدیده فرهنگی است، شکل خانه - فرم کالبدی و سازمان فضایی آن - ، شدیدا از محیط فرهنگی که خانه به آن تعلق دارد، تأثیر میپذیرد اما با توجه به گستردگی مقوله فرهنگ، برای درک ارتباط میان آن ها و اینکه فرهنگ و حضور زن چگونه شکل خانه را تحت تأثیر قرار می دهد، نیازمند محدودتر کردن این مقوله به وجوه یا ابعادیست که ارتباط مستقیم و نزدیکتری با مقوله طراحی برقرار میکند .
در این نوشتار قصد بر این است تا با شناخت وجوه مذکور و رابطه آنها با هم، مقوله فرهنگ به سطوح کوچکتری که در ارتباط با هم و به صورت سلسله مراتبی روی شکل خانه اثر میگذارند، ابتدا پلان خانه ها را در جدولی مورد بررسی قرار میدهیم و سپس به صورت موردی در رابطه با معماری خانه های سنتی و مدرن تبریز به صورت تطبیقی مورد ارزیابی قرار میگیرد .در انتها با سطح بندی عناصر محتوایی و کالبدی منتج از فرهنگ جامعه نمونه، سلسله مراتب و نحوه تحولات خانه 100سال اخیر، نمونه مذکور، مشخص و در قالب جداولی ارائه خواهد شد.
-2پیشینه
این نوشتار، با این پرسش ها و با ورود به مصادیق مسکونی ابتدای مدرنیته به ایران - قاجار اوایل پهلوی - با تأکید بر شهر تبریز، به بررسی اثر این فرهنگ ها در شکل گیری ونقش تحول زنان و فرهنگ در کالبد خانه ها می پردازد .بحث حاضر، براساس تحلیل فرهنگی کالبدی به عنوان نمونه از میان خانه های قاجار در تبریز ارائه میشود .
در حوزه فرهنگ ، مطالعات - یزدانفر ، حسینی، زروری، - 1392 با عنوان فرهنگ و شکل خانه، وی در مقاله خود به نحوه تأثیر فرهنگ بر مقوله طر احی و شکل خانه پرداخته و عامل اصلی فرهنگ را شیوه زندگی و فعالیتهای مردم و با تحت تأثیر قرار دادن مبانی نظری معماری آن جامعه میداند.
از جدیدترین و مفید ترین کارها ، مطالعات - ناری قمی عبّاس، زاده - 1393 با عنوان مهمان در خانه: یک بررسی تطبیقی میان ایران و غرب در آستانه دوران مدرن ، به بررسی اثر این فرهنگ ها در شکل گیری و تحول الگوی پذیرش فضایی مهمان در این خانه ها می پردازد. ومطالعات - معماریان، هاشمی، کمالی پور ، - 1389 با عنوان تاثیر فرهنگ دینی بر شکل گیری خانه:مقایسه تطبیقی خانه در محله مسلمانان ، زرتشتیان و یهودیان کرمان ، وی در مقاله خود با تحلیل منطقی ، به موضوع حریم و مهمان نوازی در فرهنگ اسلامی پرداخته و تاثیر آن را بر شکل گیری خانه های محله مسلمانان بیان می کند.
مطالعات - عبداالله زاده ، ارژمند ، - 1391 با عنوان در جست وجوی ویژگی های خانه ایرانی ، به موضوع تأثیر ارز شهای فرهنگی در ساخت و بهره برداری از آن که منجر به بی هویتی معماری می شود پرداخته است. در حوزه اجتماعی مطالعات - ارمغان،سلطان زاده، بهبهانی، - 1394با عنوان باز تعریف نقش زن در خانواده و تاثیر آن بر تزیینات و ساختار خانه های اعیانی تهران در دوره قاجار،وی در مقاله خود به بررسی نقش زن و تاثیر آن بر ساختار و تزیینات پرداخته است و عامل اصلی را کم رنگ شدن مرزهای زنانه B مردانه میداند که باعث ایجاد تغییر در فرهنگ زندگی شد .
-3ادبیات موضوع
فرهنگ به تنهایی یک موضوع بیش از حد گسترده برای ارتباط دادن با مقوله طراحی است، لذا بهتر است قبل از ورود به بحث و بررسی در زمینه چگونگی تأثیر فرهنگ بر شکل خانه، ابتدا با مقوله فرهنگ آشنا شد تا بتوان با محدود کردن و نزدیک کردن آن به موضوع طراحی، شناخت دقیق تری از ارتباط بین آنها پیدا کرد. با توجه به ابعاد گسترده مقوله فرهنگ که سبب شده بسیاری از امور انسانی و پدیدههای اجتماعی توسط آن توصیف، تشریح و تبیین شود، تعاریف و ویژگی های مختلفی از این مفهوم ارائه شده است.
از نظر مالینوفسکی، فرهنگ مجموعه ای متشکل از دست ساخته ها، کالاها، فرآیندهای فنی، اندیشه ها، عادات و ارزشهای موروثی و واقعیتی منحصر به فرد است . در نگاه تیلور، فرهنگ به مفهوم وسیع کلمه در قوم شناسی ، مجموعهای پیچیده است که شناخت ، باورها، هنرها ، اخلاق، حقوق، آداب و رسوم و دیگر قابلیتها یا عاداتی را در بر میگیرد که انسان به عنوان عضو جامعه کسب میکند .اینگلهارت فرهنگ را اینگونه تعریف می کند: نظامی از نگرش ها، ارزش ها و دانشی که به طرزی گسترده در میان مردم مشترک است و از نسلی به نسلی دیگر منتقل میشود .بنا بر قول کلودلوی استراس، فرهنگ .نظامهای معنا و درک مشترک است
هافستد به دو نوع فرهنگ متمایز اشاره میکند، یکی فرهنگی که در موسیقی، نقاشی، ادبیات و امثال آن جلوه میکند و تأکید آن بر یک محصول و یک" دست ساخته" است و میراث فرهنگی جامعه را شکل میدهد و دیگری نیز" نرم افزارهای ذهنی "است که پدیدهای جمعی بوده و همه مردمی که در آن محیط زندگی میکنند در آن سهیم هستند و اعضای یک گروه را از گروههای دیگر متمایز میسازد .این نوع فرهنگ شامل نهادها، نظام قانونی، شیوه اداره جامعه، الگوهای خانواده و هنجارهای اجتماعی است و همه فعالیتها، کنشهای متقابل و داد و ستدهای جامعه را دربر میگیرد
از نگاه شاین، فرهنگ الگویی از مفروضات اساسی و باورهایی است که یک گروه اجتماعی - گروه، سازمان، جامعه - برای حل دو مسئله بنیادین تطابق با محیط بیرونی - شیوه ادامه بقا - و ایجاد انسجام درونی - شیوه در کنار هم ماندن - خلق، کشف، یا ایجاد کرده است . این الگو در مسیر حرکت این گروه اعتبار یافته و ثابت کرده که سودمند و کارساز است .در نتیجه به عنوان شیوه درست ادراک، تفکر، احساس و رفتار به نسل بعد انتقال مییابد.
به نظر هولتون، فرهنگ جعبه ابزاری است حاوی اعمال و عادتهایی که ما را یاری می کنند تا جهان را درک کرده - مانند علم و دین - و بر روی آن عمل کنیم - مانند فنآوری - و نیز یک منبع نهادهای احساسی - مانند هویت ملی - و ارزشها - مانند آزادی و عدالت - که به واسطه آنها هویت کسب میکنیم و به اعمال خود جهت می دهیم و آنها را توجیه میکنیم .
مکیونیس فرهنگ را طرز فکر، احساس و عمل افراد که در کنار هم شیوه زندگی آنها را شکل میدهد، معرفی میکند
مطابق تعریف راپاپورت، »فرهنگ مجموعه ای از ارزشها و عقاید در بردارنده ایده آل های گروهی از مردم است که در فرآیند فرهنگ آموزی ، میان اعضای آن گروه منتقل می شود و منظور او از فرهنگ آموزی، انتقال ارزشها و عقاید از نسلی به نسل دیگر در میان اعضای یک فرهنگ مشابه است.
متفکران اسلامی نیز به مقوله فرهنگ پرداخته اند. شهید مطهری، فرهنگ را مجموعه اندوخته های معنوی، فکری، روحی، عقلی، اخلاقی و اجتماعی یک قوم میداند - وب سایت شهید مطهری - . شریعتی فرهنگ را به معنای » مجموعه ای از اندوخته ها و دستاوردهای معنوی جامعه بشری دانسته و یافته ها و دستاوردهای مادی جامعه بشری را تمدن معرفی می کند و تعریف فرهنگ از نظر علامه جعفری عبارت است از شیوه انتخاب شده برای کیفیت زندگی، که با گذشت زمان و مساعدت عوامل محیط طبیعی و پدیدههای روانی و رویدادهای نافذ در حیات یک جامعه به وجود میآید - وب سایت شهید مطهری - .
تعاریف ارائه شده را میتوان به دو گرایش جزءنگر و کل نگر تقسیم کرد .تعاریف جزءنگر به ارائه مصادیقی پرداخته اند که میتوانند نمود عینی فرهنگ باشند که به دلیل گستردگی حوزه مصادیق، ارائه تعریف جامع از این مقوله با مشکل مواجه میشود .علاوه بر این، اطلاعاتی در رابطه با ریشه های شکل گیری مصادیق مذکور نیز به دست نمی دهند