بخشی از مقاله

چکیده

این مقاله مفهوم رهبری و نظریه های رهبری را مورد بررسی قرار میدهد. ماهیت رهبری؛ تعریف رهبری؛هدف و نیاز رهبری؛ قدرت رهبری؛ شایستگی ها یا مهارتهای رهبری؛ نقش و وظیفه رهبری؛ رهبری موفق در برابر رهبر موثر؛ نظریه های رهبری، مباحث این مقاله را تشکیل میدهند.

مقدمه

انسان گرانبهاترین گوهر آفرینش است و رهبری بزرگترین موهبت یک انسان. هیچ جامعه ای بدون رهبر نمی تواند زندگی کند و هیچ گروهی بی رهبر به سامان نمی رسد..[14] رهبری در هر سازمان یک فرآیند کلیدی محسوب می شود، موفقیت یا عدم موفقیت یک سازمان به سرپرستی آن بستگی دارد.[17] رهبری یکی از جنبه های مهم مدیریت است. در واقع توانایی رهبری کردن به نحو مؤثر، یکی از کلیدهای مدیریت کارآمد است.

جوهر رهبری، پیروی است. به عبارتی، تمایل افراد به پیروی است که امکان رهبری یک فرد را فراهم می سازد به علاوه افراد گرایش دارند از کسانی پیروی نمایند که احساس می نمایند وسایل تحقق تمایلات، خواسته ها و نیازهای آنها را فراهم می نمایند.[12] اغلب تصور براین است که مدیریت همانند رهبری است. اگر چه این امر واقعیت دارد که تقریباً موفق ترین مدیران همواره اثربخش ترین رهبر هم بوده اند و نیز اینکه رهبری یکی از وظیفه های اصلی مدیران است، ولی مدیر کاری بیش از رهبری انجام می دهد. به هر حال، اگر مدیر نداند به چه شیوه ای باید افراد را رهبری کند و یا نتواند عوامل انسانی را بشناسد - به گونه ای که به نتیجه های مطلوب دست یابد - در واقع وظیفه اصلی خود را انجام نداده است.[6]

ماهیت رهبری 

برخی از نویسندگان و متخصصان فن، تمامی تغییر و تحولات تاریخ، پیشرفت ها و عقب ماندگی های یک جامعه، پیروزی ها و شکست های یک ملت و سازندگی ها و خرابی های یک کشور را معلول رهبری های درست و غلط می دانند. امروز حتی در کشورهای پیشرفته که معتقدند نقش فرد به خاطر افزایش سطح آگاهی های مردم کم رنگ شده است، ملاحظه می شود که تغییر یک مدیر شرکت یا کارخانه، نرخ سهام آن شرکت یا کارخانه را در بازارهای بورس تغییر می دهد و موجب تحلیل و تفسیرهای مختلفی در مورد آن شرکت می گردد.

نگاهی به نقش رهبران و مدیران در سطوح مختلف فعالیت ه ای سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی، چه در گذشته و چه امروز نشان می دهد که رهبری و مدیریت همچنان نقشی بسیار مهم و اساسی را در همه زمینه های پیشرفت و حرکت های اجتماعی بهعهده دارند، و بدون توجه به آن نمی توان هدایت یک مجموعه اعم از یک گروه، یک سازمان، یک ملت یا جامعه جهانی را طراحی و تنظیم نمود. مطالعه تاریخ حیات ملت ها و جوامع انسانی و ظهور و سقوط آنها و نقشی که رهبران و مدیران در فراز و نشیب های آنها به عهده داشته اند، می تواند این ادعا را به اثبات برساند.[2]

تعریف رهبری

- 1 هنر یا علم نفوذ در اشخاص به طوری که با میل و خواسته خود در جهت حصول هدف های تعیین شده گام بردارند.[3 ] به عبارتی دیگر، توانایی ترغیب دیگران به کوشش مشتاقانه برای هدفهای معین .[7]

هدف و نیاز رهبری

رهبری موثر باید مسیری را در جهت هدایت تلاشهای همه کارکنان جهت به انجام رساندن اهداف سازمان، فراهم آورد. بدون وجود رهبری یا هدایت، ممکن است حلقه اتصال موجود در میان اهداف فردی و سازمانی، ضعیف و گسیخته شود. این موضوع می تواند به یک موقعیت نابهینه ای منجر شود که در آن، کار انفرادی صرفاً در جهت دستیابی به اهداف فرد انجام گیرد و در عین حال کل سازمان، کارایی و کفایت خود را از دست داده و از دستیابی به اهداف خویش باز بماند. بنابراین برای اینکه یک سازمان، موفق باقی بماند، وجود رهبری واجب و ضروری است؛ زیرا حتی بهترین کارکنان نیز نیاز دارند که بدانند، چگونه می توانند در راه رسیدن به اهداف سازمانی مشارکت داشته باشند. آنها به دنبال رهبری هستند تا براساس انگیزش برونی، بتواند محرکی را برای ایجاد هماهنگی و سازگاری بین اهداف آنان و اهداف سازمان پدید آورد.[4]

قدرت رهبری

فرنچ و ریون، قدرت رهبری مدیران را ناشی از منابع پنجگانه زیر می دانند که در هر سطحی از سلسله مراتب سازمان ممکن است مورد استفاده قرار گیرند:

-1 قدرت پاداش دهی:

2 مبتنی بر توانائی شخص به پاداش دهی به شخص دیگر در قبال اجرای دستور یا برآوردن خواست و تقاضای او. هر چه قدرت پاداش دهی فرد بیشتر باشد، جذابیت دستوری که اجرا می شود بیشتر است. مدیرانی که در قبال انجام وظایف، به زیردستان پاداش می دهند از این قدرت برخوردارند.

-2 قدرت ناشی از اجباری : مبتنی است برتوانائی شخص به تنبیه شخص دیگر در صورت عدم اطاعت یا عدم انجام وظیفه. در سازمانها، محروم کردن از امتیازات کوچک شغلی تا اخراج از کار، دامنه تنبیه را تشکیل می دهد.

-3 قدرت ناشی از قانونی - مقام - : 3 این نوع قدرت منطبق بر مفهوم اختیار است. قدرت قانونی هنگامی تحقق پیدا می کند که زیردست یا دستور گیرنده قبول کند که مافوق حقدارد یا قانوناً حق دارد که در چارچوب معینی دستور دهد یا اِعمال قدرت نماید. دستوردهی در چارچوب مقررات سازمانی حق قانونی مدیران است. -4 قدرت ناشی از تخصصی:

4 مبتنی بر این باور و اعتقاد است که دستور دهنده از دانش یا تخصص ویژه ای برخوردار است که دستورگیرنده فاقد آن است. وقتی پزشک به ما دستوری می دهد ما به قدرت تخصصی او اذعان داریم و از این رو تجویژهای او را قبول می کنیم.

-5 قدرت ارجاعی - شخصیتی - : 5 مبتنی است بر میل و اشتیاق دستور گیرنده به تقلید دستور دهنده یا به همانند گردی با او. مدیرانی که به دلایل شخصی و رفتاری، محبوبیت دارند و زیردستان می کوشند عادات و رفتارهای آنها را سرمشق خود قرار دهند، از قدرت ارجاعی - رهنمونی - برخوردارند، جاذبه های شخصیتی مدیران موجب می شود که آنها قدرت رسمی را موثرتر اعمال کنند.[13]

شایستگی ها یا مهارتهای رهبری

-1 تشخیص: نوعی شایستگی شناختی یا فکری است، و عبارتند از درک موقعیت فعلی و آگاهی از آنچه بگونه ای معقول از آینده انتظار می رود. اختلاف میان این دو مشکلی است که باید حل شود. این چیزی است که مهارتهای بعدی بدنبال تغییر آن هستند.

-2 تطابق: نوعی شایستگی رفتاری است و عبارتند از تطبیق رفتارهای شخصی و دیگر منابع به منظور روبرو شدن با شرایط احتمالی به طریقی که سبب پرکردن خلا وضعیت جاری و آنچه را که فرد می خواهد بشود.

-3 برقراری ارتباط: نوعی شایستگی فرآیندی است. یعنی توانایی ایجاد ارتباط به شیوه ای که مردم به آسانی آن را بفهمند و بپذیرند. حتی اگر شخص قادر به درک وضعیت فعلی باشد و نیز اگر شخص به تطبیق رفتار خود و منابع موجود برای رسیدن به وضعیت، توانا باشد به برقراری ارتباط موثر نیاز دارد. اگر انسان نتواند به گونه ای که برای مردم قابل قبول و درک باشد با آنان ارتباط برقرار کند؛ کل فرآیند از تاثیر مورد نظر او برخوردار نخواهد شد.[14]

نقش و وظیفه رهبری

رهبر به عنوان مجری، رهبر به عنوان برنامه ریز، رهبر به عنوان سیاست گزار، رهبر به عنوان متخصص، رهبر به عنوان نماینده خارجی گروه، رهبر به عنوان کنترل کننده روابط داخلی، رهبر به عنوان مسئول تشویقات و تنبیهات، رهبر به عنوان واسطه یا داور، رهبر به عنوان نمونه، رهبر به عنوان علامت گروه، رهبر به عنوان جانشین مسئولیت های فردی، رهبر به عنوان ایدئولوژیست، رهبر به عنوان شبه پدر، رهبر به عنوان سپربلا.[2]

رهبری موفق در برابر رهبری موثر

کوشش برای نفوذ در رفتار اشخاص، اقدام به »رهبری محرک« نام دارد. پاسخ به این اقدام رهبری می تواند موفق یا ناموفق باشد، و این موفقیت و عدم موفقیت از روی بازده یا استعداد تولید گروهی که او رهبری می کند، سنجیده می شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید