بخشی از مقاله
چکیده
متخصصان در بخش مدیریت با مشکلات جدیدی در چند دهه اخیر مواجه شده اند که روش های مدیریتی برای حل این چالشها و مشکلات باید قابلیت سازگاری و پاسخگویی به تغییرات ناشی از افزایش عدم قطعیت ها و پیچیدگی ها به دلیل جهانی شدن را داشته باشند که تمام این قابلیت ها را می توان در نگرش و رویکرد نوظهوری تحت عنوان رهبری انطباقی که پیچیدگی ها و عدم قطعیت ها را در نظر می گیرد، خلاصه کرد.رهبری انطباقی امروزه بصورت گسترده در فعالیت های مدیریتی در حال استفاده می باشد نه فقط در بازسازی سیستم ها بلکه در بهره برداری از آنها نیز مورد استفاده قرار می گیرد و با راهکارهای سازگاری ، حمایت و پشتیبانی و نوآوری ، باعث رشد و توسعه سازمانهای امروزی می گردد .
واژههای کلیدی:تئوری پیچیدگی رهبری ، رهبری انطباقی، رهبری تطبیقی
مقدمه
امروزه علم پیچیدگی پارادایم متفاوتی را برای رهبری پیشنهاد می کند ، این پارادایم ، رهبری را به عنوان یک پویایی متعامل پیچیده در نظر می گیرد که از آن نتایج انطباقی مانند، یادگیری ، نوآوری و انطباق پذیری ظهور می کند . پارادایمی که بر توانمند سازی ظرفیت انطباقی ، خلاقیت و یادگیری سیستم های انطباقی پیچیده در بافت سازمان های تولید کننده دانش تمرکز دارد .به بیان صریح تر،"تئوری پیچیدگی رهبری" بر شناسایی و کشف رفتارها و استراتژی هایی تمرکز دارد که انطباق پذیری ، یادگیری و خلاقیت سازمان را توسعه می دهند .این تئوری به دنبال بهره گیری از مزایای قابلیت های پویایی سیستم های انطباقی پیچیده است .تئوری پیچیدگی رهبری ، دیدگاه رهبری را بصورت یک رویکرد پویا و نوظهور به مباحث رهبری اضافه می کند، رویکردی که ، بوجود آورنده نتایج انطباقی بوده و آن را "رهبری انطباقی"ٌمی نامند.
این تئوری ،رهبر را فردی می داند که به شیوه هایی عمل می کند که این پویایی ها و نتایج راتحت تاثیر قرار می دهد و با استفاده از فعالیت های یادگیرانه ، خلاقانه و انطباقی از تعاملات سیستم های انطباقی پیچیده نشات گرفته و سعی در ایجاد سازگاری با تنش ها - همانند محدودیت ها و نگرانی ها - می نماید و بواسطه پیشگامی آن در اصلاح رویکردهای عملی و تعاملی سازمانهای رقابتی امروز و جهت ایجاد پویایی های انطباقی ، غیر رسمی و نوظهور در سراسر سازمان کاربرد دارد بطوریکه در آنها مزیت رقابتی ایجاد می نماید .در این نوشتار موضوع رهبری انطباقی به عنوان رویکردی جهت تحقق چشم انداز استراتژیک و اهداف سازمانی عصر حاضر مورد بحث قرار گرفته است . در ضمن به بررسی عوامل اصلی موفقیت و همچنین چالشهای موجود در این رویکرد پرداخته شده است . از آنجا که رویکرد رهبری انطباقی در ادبیات گسترده رهبری ، موضوع بسیار نوظهوری است و پژوهش ها و تحقیقات کمی در این زمینه در جهان صورت پذیرفته است ، لذا در این نوشتار سعی شده با استناد از مطالب موجود برخی از مهمترین ویژگی ها و مفاهیم کلی این رویکرد که آن را از دیگر رویکردهای رهبری متمایز می نماید به رشته تحریر درآید.
ماهیت و مفاهیم کلیدی رویکرد رهبری انطباقی
رهبری تطبیقی به عنوان یک مفهوم رهبری معاصر، به گفته برخی از اندیشمندان بصورت گسترده از خاستگاه تحول نظریه های موقعیتی، رهبری تحول و پیچیدگی رهبری و به عنوان یک نظریه در حال توسعه، در حال ظهور است البته مشاهده می گردد که این پدیده به عنوان یک انگاره نظری، یک صفت و یا صلاحیت لازم برای رهبران امروز، پذیرفته شده و در محیط امروز وجود دارد ، چرا که مدیریت امروزی سازمانها، خواستار یک رهبری با سازگاری و انعطاف پذیری بیشتر بوده و رویکردی قابل قبول و موثر که پیشگام رویکردهای علمی برای آنها به شمار می آید را دارا می باشد و با راهکارهای سازگاری ، حمایت و پشتیبانی و نوآوری ، باعث رشد و توسعه سازمانهای امروزی می گردد .
در تعریفی از رهبری تطبیقی آمده ، این نوع رهبری رویکردی است که برای دستیابی به تغییر مثبت از طریق تحریک مذاکره ، تشویق بازاندیشی و با استفاده از فرآیندهای یادگیری اجتماعی بکار گرفته می شود و این تغییر مثبت بیشتر می تواند از طریق تجدید نظر در روشها یا فرایندهای یادگیری اجتماعی حاصل شود .در اصل ، رهبری تطبیقی چارچوب رهبری عملی است تا به واسطه آن افراد و سازمان با هم وفق بیابند و در محیط های چالش برانگیز رشد نمایند . بنابراین نقش و وظیفه رهبری تطبیقی ایجاد چارچوب برای از بین بردن شکاف بین واقعیت و حقیقت در جهت اهداف است و با ایجاد یک رویکرد منظم جهت دار مراقبت می نماید تا افراد در مسیر هدف قرارگیرند.
به عبارتی می توان اذعان داشت ، رهبری تطبیقی، تکامل هدفمند در زمان واقعی است . لذا رهبران نیاز به درک اهمیت انطباق هستند تا بتوانند با به بکارگیری فرآیند ها و ابزارهای مربوط ، ظرفیت تطبیقی را برای سازمان ایجاد نمایند. کلمه تطبیقی در رهبری تطبیقی از زیست شناسی تکاملی به استعاره گرفته شده است و اشاره به روندی است که موجودات برای زنده ماندن و رشد دنبال می نمایند این فرایند در سازمان دارای سه مولفه است که عبارتند از :
· حفظ عناصر سازمانی که برای بقاء سازمان لازم می باشند.
·حذف - یا تغییر - عناصری که دیگر برای سازمان لازم و یا مفید نیستند .
· ایجاد ترتیبات جدید - نوآوری - که سازمان را قادر به رشد می نماید .
مزایا و اهمیت رویکرد رهبری انطباقی :
امروزه با عنایت به مواجه با حجم قابل توجهی از چالشهای مختلف پیش روی مدیریت در سازمانها و شرکتها و همچنین پیچیدگی مسائل آنان به دلایلی نظیر ، تغییرات تکنولوژی سریع ، استفاده از مدلهای جدید ارائه خدمات، تنوع بالای محصولات ، جهانی شدن ، بکارگیری مدلهای جدید تعاملی و بطور کلی وجود مسائل بطور فزاینده و پیچیده در جوامع که برایحل و کنترل آن ، نیاز به یک رویکرد جدید رهبری ،کاملا محسوس است و این در حالی است که طیف گسترده ای از نظریه های رهبری وجود دارد که از این میان و با استناد به مدلهای معتبر شناختی و میان فرهنگی جدید ، رویکرد رهبری تطبیقی در هزاره سوم بسیار کاربرد خواهد داشت به عبارتی دیگر هرچند که هرکدام از روشهای برشمرده شده در رهبری دارای ارزش بسیار بوده ولی رویکرد نوین رهبری انطباقی در بین متفکران رهبری عملگرا به عنوان یک شیوه تلفیقی نتیجه بخش تر و سودآور تر در راهبری سازمانها در این عصر موثر خواهد بود .
علاقه به فکر کردن در مورد رهبری انطباقی پیش درآمدی برای بکاربست گسترده تطبیقی انواع سبکهای رهبری است و نه یافتن یک راه حل از انواع سبکهای رهبری ، به عبارتی دیگر رهبری انطباقی یک برنامه و نقشه راه، برای نزدیک شدن به مسائل پیچیده و پرداختن به حل آنها است و بیان می گردد که رهبری انطباقی موضعی یا وضعیتی نیست، بلکه حاصل ارزشهای متمرکز شده ای است که همچون کاتالیزور و تسهیل کننده آثار پراکنده رهبری را بصورتی فعال ترویج می نماید .رهبری انطباقی با تغییر دیدگاه و شیوه های درون سازمانی منجر می شود تا تغییرات سازمانی روی دهد . بنابراین بیان می شود نتیجه این روند به ناچار منجر به چالش کشیدن و تغییر فرهنگ سازمانی در عدم قطعیت و گاها نیز حتی ایجاد تنش می گردد ، به این معنا که استفاده از رهبری تطبیقی به چالش کشیدن این دو دلیل اصلی ، جهت اعمال تغییرات و رشد سازمان است ٍ :
o پیچیده بودن ماهیت سیاسی کار
o به عنوان تسهیل کننده در موقعیت های سنتی اقتدار و تخصص بر این اساس اغلب صاحبنظران توصیه و پیشنهاد می نمایند که" کسانی که به دنبال آغاز یک کار کوچک هستند برای استفاده از مجموعه ای از شیوه ها و چالش تطبیقی توانایی کار با ذینفعان کلیدی می بایست از نقش کلیدی رهبر تطبیقی استفاده نمایند" چرا که رهبران تطبیقی - انطباقی - چالش بین ارزش و آرمان و آنچه که واقعا وجود باید داشته باشد را نشان می دهند . از دیگر اهمیت های رهبری تطبیقی آن است که این نوع رهبری منجر به تغییر موثر در خدمات انسانی عمومی می باشد.
تئوری رهبری انطباقی :
تئوری رهبری تطبیقی - انطباقی - نشان می دهد که رهبران با دو نوع مسئله برخورد می نمایند:
چالشهای فنی = که این چالشها ساده و شفاف بوده و به بهترین وجه از طریق روشها و تجربیات سنتی قابل حل هستند که بواسطه این نوع رهبری روش معتبری ، جهت رسیدگی به مشکلات و حفظ وضع موجود ارائه می شود .
چالشهای پیچیده =آن دسته از چالشهایی که ابزارها و یا راه حل آنها از قبل وجود ندارند و تنها از طریق بکارگیری و استفاده از کاوش در خصوص راه تفکر جدید آن هم مطابق با استراتژی های جدید برای مقابله با موضوع اصلی چالش و نه صرفا درمان علائم آن به جای راه حل نظم موجود در سازمان و درگیر کردن افراد در سراسر سازمان است .در اینجا نکته قابل تامل آن است که استفاده از رهبری تطبیقی در مقابل چالشهای موصوف صرفا ایجاد سیستم های رهبری معنا دار موثر نیست بلکه آنها تسهیل کننده در ایجاد راه حل های جدید و مشارکتی نیز به شمار می آیند .
اصول رهبری انطباقی :
عناصر زیر اصول رهبری انطباقی را تشکیل می دهند که مجموعه آنها چارچوبی را برای اندازه گیری نقاط قوت سازمان و بخشهای قابل توسعه سازمان ارائه می دهند:
·دانش سازمان
·تمایل به پروژه آینده - ارزیابی روند و عوامل محیطی -
.تحمل ابهام
.آزادی عمل
.مهارت در مذاکره
.شکستن موانع
.ایجاد تغییرات سازنده
.داشتن هدف و انگیزه دستیابی به هدف
.توانمند سازی سازمان .توانایی ادراک و پاسخگویی
نهایتا نیز از برجسته ترین اصول رویکرد رهبری انطباقی " هنر ممکنَ " است . رهبران انطباقی می دانند سازمانشان به عنوان یک اکوسیستم دارای یک هدف مشترک محدود است ولی این اجزا دارای تفاوتهایی نیز با هم هستند. آنها می دانند که سازمان شامل گروههای ذینفع بوده که علیرغم دارا بودن ویژگی های منحصر به فرد می بایست با هم همپوشانی هایی هم داشته باشند .در رهبری تطبیقی ،رهبران از تفاوتهای میان مردم و موقعیت ها آگاهی می یابند و می دانند که چگونه می بایست به منظور افزایش اثر بخشی تعاملات خود و بر اساس آنچه که مردم می خواهند با آنها مذاکره نمایند و مهارت تعامل خود را از طریق بکارگیری رویکرد انطباقی به حداکثر برسانند با تعامل با مردم و در نظر گرفتن تمایلات شخصی خود ، فرصت اعمال نفوذ داشته باشند تا با الهام بخشیدن به دیگران ،ایجاد تیمپیشرو ،بدست آوردن تعهد ، ایجاد ساختار استراتژیک روابط کار و شناسایی عوامل کلیدی بیشترین تاثیر را در موفقیت سازمان خود ایفا نمایند ، لذا هدف اصلی رهبری انطباقی، تطبیق سازمان با فشارهای داخلی و خارجی برای تغییرات است .
این نوع رهبری تاثیر عمیقی بر سلامت و عملکرد نیروی کار دارد و تجلی نهایی ظرفیت تطبیقی انسان است. در اصل این فرایند پتانسیل اولیه جامعه مدرن انسانی است که بطور کامل تحقق می یابد و سازگاری و آمادگی را با ایجاد یک نیروی لازم برای بکاربست فرهنگ رهبری تطبیقی در محیط مهیا می سازد. بنابراین با پیاده سازی این اصول ، رهبران می توانند با آزاد کردن انرژی مثبت در سطح جامعه و سازمان با بررسی و دقت نظر در معانی موضوعات و چیزهایی که افراد به آنها دلبستگی دارند به حفظ و بازگرداندن اعتماد به نفس به آنها و روند مذاکره قرارداد روانی کمک شایان توجهی نمود.
ویژگی رهبران تطبیقی:
✓ آنها افرادی دارای هدف روشن هستند .
✓آنها داری ویژگی جاه طلبی متعهد اغواگرانه می باشند.
✓آنها به دنبال فرصتهایی برای سازمان در یک محیط پیچیده هستند .
✓ آنها فرصتها را پیش بینی می کنند .
✓آنها انعطاف پذیر هستند .
✓آنها سرگرم دیدگاه ها و نظرات گوناگون هستند .
✓آنها تمایل به کسب تجربه دارند و ریسک پذیر هستند .
✓آنها نوآوری را تشویق می نمایند .
✓آنها دارای یک سبک شخصی باز ، سازگار و انعطاف پذیر هستند .
معیارهای رهبری تطبیقی موفق
رهبری تطبیقی یک فرآیند است که مسئولیت موفقیت و توسعه زمان و کار خود را بین کل نیروی کار به اشتراک می گذارد و نیروی کار را تشویق می کند که بیشتر در مورد سهم خود در موفقیت سازمان به عنوان یک کل فکر کنند.این معیار ها شامل: درک تعهد،اعتماد و تعهد شغلی،تعهد در حال توسعه،اعتماد و تعامل در محیط کار،درک استفاده از قرارداد روانی و ایجاد حفظ فرهنگ سلامت و عملکرد می باشند.به این ترتیب رهبری تطبیقی همان چارچوب رهبری عملی است که کمک می کند تا افراد و سازمان با هم وفق بیابند و در محیط های چالش برانگیز رشد نمایند . روش رهبری تطبیقی در دیدگاه رهبری بیشتر به عنوان یک فرایند از مجموعه ای از شایستگی ها است که برخی از این شایستگی ها در مهارتها ، نگرشها و کیفیت ضمنی با رهبری تطبیقی شکل می گیرد.