بخشی از مقاله
چکیده
نظریه سیاسی می کوشد تا تصویری از وضعیت موجود و ترسیمی از وضعیت مطلوب ارائه نماید. بر اساس تحلیل منطق درونی حوادث نظریه سیاسی با گذر از سه مرحله شکل می گیرد. مرحله اول شناسایی دردها، نا رسائی ها و نابسامانی ها است. مرحله دوم، تشخیص و تحلیل دردها و نارسائی ها و علت یابی آنها است.مرحله سوم، ارائه راه حل ها و بازسازی نظام سیاسی جدید و جایگزین است. با توجه به این مطالب، سئوال های تحقیق مطرح می گردد.از نظر امام خمینی نابسامانی های رژیم پهلوی کدامند؟ دلائل این نابسامانی ها کدامند؟ راه حل و نظام سیاسی جایگزین ایشان چیست؟ این مقاله مهمترین مسائل عصر پهلوی از دیدگاه امام خمینی را استبداد، فساد و خود کامکی دستگاه حاکمه، وابستگی همه جانبه سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی، شکاف بین دولت و ملت و از دست رفتن سرمایه اجتماعی، سالوسی، ریاکاری و قلب مفاهیم و وارونه شدن حقایق و واقعیت ها، تبلیغ شبه تمدن و توسعه، شبه اصلاحات اجتماعی و اقتصادی و عمال ضد دینی، ترویج فحشا و منکرات شناخته است.
براساس روش شناسی فرد گرایی روش شناختی و جمع گرایی روش شناختی، امام شخص شاه و نظام سلطنت را دلائل اصلی این نابسامانی ها محسوب می کند. بر اساس رهیافت دینی سلطان و سلطانیسم مهمل و بی معنی و سلطنت مساوق با دیکتاتوری و استبداد است، از این رو به عنوان یک تکلیف شرعی و انسانی در جهت ساقط کردن آن باید تلاش کرد و نظام جدید اسلامی را که از دیدگاه امام جمهوری اسلام است، باید جایگزین نمود. روش تحقیق مقاله اسنادی – کتابخانه ای است. این مقاله در چهار بخش تحت عناوین نظریه سیاسی، بی نظمی و آسیب ها، تحلیل مسائل - فرد گرایی روش شناختی و جمع گرایی روش شناختی - و رهیافت دینی راه حل مسائل، تنظیم شده است.
کلید واژه ها: سلطانیسم، رژیم پهلوی، امام خمینی، دین، نظریه سیاسی
مقدمه:
.1نظریه سیاسی
حضرت امام خمینی قبل از اینکه رهبر نهضت اسلامی و بنیانگذار نظام سیاسی باشد، یک اندیشمند، عارف و نظریه پرداز سیاسی مسلمان شیعی است. نظریه پرداز سیاسی که می کوشد تا تصویری از وضع موجود و ترسیمی از وضع مطلوب ارائه نماید و با ارائه بینش همه جانبه به مخاطب خود امکان می دهد تا نارسائی های نظام سیاسی موجود را در یابد و آنها را برای تغییر نظام موجود و تاسیس نظام مطلوب با خود همراه سازد.نظریه سیاسی جهان سیاست را برای اعضای جامعه قابل فهم می سازد و یک نقشه جغرافیایی از سیاست را ترسیم می کند تا بگوید کجا هستیم و چه راهی ما را به مقصد می رساند - اسپریگنز،. - 23 :1370
امام خمینی نظام پهلوی را از رهیافت دینی مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد و برای دین نقش بنیادین در ایجاد بسیج سیاسی - اجتماعی و جریان سازی اجتماعی قائل می گردد » اسلام ..دینی است که پیوسته محرک عمل سیاسی بوده است - « گیدنز ،1374 ص . - 505 از منظر دین مسائل دوره پهلوی را شناسائی، علت یابی و به بازسازی نظام جدید اقدام می کند. سیاست شناسی و دین شناسی او به گونه ای پیش می رود که به عینیت دین و سیاست منجر می گردد . عرفان، فقاهت، حکمت، تفسیر، و... او معطوف به سیاست بلکه عینیت با آن است. از این رو می کوشد تا اوضاع نظام سیاسی و اجتماعی را از منظر دینی واکاوی نماید.نظریه امام خمینی - ره - از سر چشمه زلال اسلام ناب محمدی - ص - نشات می گیرد.
ابعاد عملی و نظری اندیشه ایشان رهیافتی از اسلام و پیوند عمیق و ناگسستنی بین دین و سیاست ریشه گرفته است. هدف امام به عنوان نظریه پرداز سیاسی ارائه راه حلی برای مسائل جامعه است.تمام نظریه های سیاسی از مشاهده بی نظمی در زندگی سیاسی آغاز می شوند. اکثر نظریه پردازان نظریه شان را از زمانی آغاز می کنند که احساس می کنند که جامعه شان دچار بحران گشته است. نظریه سیاسی با طی مراحل سه گانه : مشاهده بی نظمی، تشخیص علل آن و ارائه راه حل برای برون رفت از مرحله بحرانی شکل می گیرد - اسپریگنز، همان، . - 41 حال پرسش اساسی تحقیق مطرح می شود که از دیدگاه امام خمینی آسیب های مهم نظام پهلوی کدامند؟ چگونه آنها را علت یابی می کند؟ و چه راه حلی را پیشنهاد می کند؟
.2 بی نظمی ها و آسیب ها
امام توافق جدی بین شعار »شاه دوستی« و اهانت به مقدسات مذهبی، غارتگری، تجاوز به حقوق مسلمین، تجاوز به مراکز علم و دانش، ضربه زدن به پیکر قرآن و اسلام، سوزاندن نشانههای اسلام و محو آثار اسلامیت برقرار می کند - صحیفه امام، ج:1 . - 178 امام با بیان فجایع دولت، این گونه به جمع بندی می رسد »اکنون یک چشم مسلمین بر دنیای خود، و چشم دیگرشان بر دین خود گریان است. و حکومت چند ماهه شما با کارهایی که میکنید اقتصاد، زراعت، صنعت، فرهنگ، و دیانت مملکت را به خطر انداخته، و مملکت از هر جهت درشُرف سقوط است« - صحیفه امام، ج 1، ص: . - 179 امام فساد حرث و نسل، دین و دنیای مردم نتیجه دوره پهلوی می داند و تلاش برای حفظ آن نه تنها دین را به نابودی می کشاند بلکه دنیای مردم را نیز تباه می کند. تمرکز قدرت در اختیار یک شخص، یکی از آسیب های اساسی نظام شاهنشاهی است، فراتر از اینکه شاه یک فردمذهبی یا ضد مذهب است، در صورت دوم تخریب آگاهانه و عامدانه خواهد بود. این عنصر آسیب های دیگری را بوجود می آورد.
فساد و استبداد دو قلو هستند. ریاکاری و سالوسی نیز از عوارض آنها می باشد. در یک نظام سیاسی فاسد تحول معنایی صورت می گیرد و مفاهیم از حقایق خود دور می گردند . در این آشفته بازار قلع را بنام طلا عرضه می کنند. امام به چند نمونه از این قلب معانی اشاره می کند؛ در رژیم پهلوی، از اختناقها، سانسورهای همه جانبه، به زندان کشیدن جناحهای آزادیخواه و استقلال طلب با عنوان فضای باز سیاسی، از وابستگی شریانهای فرهنگی، اقتصادی و نظامی تا دستگاههای قانونگذاری، قضایی و اجرایی و وحشیگریهای بدتر از قرون وسطایی با عنوان تمدن بزرگ، از ساقط نمودن کشاورزی و زراعت با عنوان اصلاحات ارضی، از وابستگی اقتصادی، فرهنگی و نظامی به اجانب با عنوان استقلال و از فریادهای مرگ بر این سلطنت پهلوی ، با عنوان شاهدوستی و علاقه به رژیم تعبیر می شود - صحیفه امام، ج4، صص. - 261-259 همه فسادها در تاریخ زیر سر رژیم شاهنشاهی است ، از اول پیدایش رژیم شاهنشاهی تا حالا، هر چه مفسده بوده است، مربوط به رژیم شاهنشاهی است.
نظام شاهنشاهی به دلیل جدایی مردم، مظهر وابستگی و استبداد است.رضا خان را انگلیسها آوردند و مأمور اجرای مقاصد اجانب بود. طبقه روشنفکر، طبقه علما و طبقه متدینین را کوبید، فساد رضا خان قلدری بودو فساد محمد رضا علاوه بر قلدری، سالوسی هم است. رضا خان خود را به اسلام و قرآن نمیچسباند و ریاکاری نمیکرد. امام ادعای اسلامخواهی محمد رضا شاه را با فقدان آزادی قلم، بیان و سیاسی منافی میداند - صحیفه امام، ج3، صص . - 491- 490 در اندیشه شاهی در تاریخ ایران چه قبل از اسلام و چه بعد آن، شاه را در عرش برین قرارداده و عامه مردم را از فردیت انداخته و آنها را به ملاحظه کاری و تقدیر گرایی کشانده اند. شاه خود را ظل االله بلکه مستخلف عنه می داند - سیف، 1378، صص. - 27-13 خود این اندیشه تقدس زایی و محافظه کاری بوجود می آورد. این دو مهمترین پایه های تولید استبداد هستند.
پذیرش اصل نظریه الهی بودن سلطنت و عدم مسئولیت آن مقام در برابر ملت خود متضمن اصل دیگری است و آن اطاعت بدون قید و شرط افراد ملت در مقابل هیات حاکمه می باشد - شجیعی،1372، ص . - 60 این تفکر منحصر به دوره قبل از اسلام نیست، بلکه در دوره اسلامی نیز ریشه دوانده است، آنگونه که غزالی در نصیحت الملوک می نویسد»بدانک از بنی آدم خدای تعالی دو گروه بر گزید و این دو گروه را بر دیگران فضل نهاد یکی پیغنبران را و دیگر ملوک را....خواجه نظام الملک در کتاب سیاستنامه می نویسد: ایزد تعالی اندر هر عصری یکی را از میان خلق برگزیند و اورا به هنرهای پادشاهانه ستوده و اراسته گرداند... - « شجیعی، همان، ص. - 61 این همان چیزی است که امام تحت عنوان سالوسی از آن نام می برد. شاید هیچ فردی دنبال استبداد و مقدس مآبی نباشد، فضای حاکم برجامعه سیاسی خیلی ها را به وسوسه می اندازد.
این فضا است که حاکم را در موقعیتی قرار می دهد که اعمال قدرت را متعلق به خود می داند و دیگران را در فهم مسائل ناقص العقول تصور می کند و در صورت تفاوت برداشت دیگران از برداشت او، آنها را منحرف لقب می دهد.در اثر انحصاری شدن قدرت هیچ کس حق تخطئه و اشکال به نظام سیاسی و دستگاه حاکمه را ندارد. مردم حق اعتراض به فقدان عدالت اجتماعی، ظلم و تعدی ندارند. شکاف بین دولت و ملت حاصل این رفتار سیاسی است. اگر این دولت ساقط شود، همه چراغان خواهند کرد. این رفتار سیاسی و اجتماعی مردم به دلیل جدایی دولت از مردم است»اینها کاری به مردم ندارند، کاری ندارند؛ یعنی کار دارند اما کار ظلم و تعدی، کار اشاعه فحشا - « صحیفه امام، ج3، ص: . - 229
امام رفتار سیاسی و انقلابی مردم را ناشی از قدرت ناصحیح شاه دانسته و خود شاه را عامل اصلی حرکت اجتماعی مردم تلقی می کند و می گوید» اگر یک حکومت صحیح بود، یک قدرت صحیح بود، و یکمُجری قدرت صحیح بود« - صحیفه امام، ج3، ص - 393 مردم خواستار ریشه کنی نظام پهلوی نمی شدند. قدرت صحیح در چارچوب قانون و پذیرش مسئولیت اعمال خود در برابر خدا و مردم شکل می گیرد.یک نظام مستبد و جدا از ملت چاره ای جز وابستگی ندارد. وابستگی گاه آشکار و گاه پنهان است. البته هیچ نظامی خود را وابسته محسوب می کند. مهمترین شعارهای شاه ورود به دروازه تمدن بزرک ، انجام اصلاحات ارضی، انقلاب سفید شاه و ملت