بخشی از مقاله
چکیده از زمانیکه زنجانی با ایدهها و دانشهاي جدید آشنا شد، اندیشیدن دربارة نظام سیاسی و نقد روشهاي پیشین و جاري حکمرانی در ایران و جهان اسلام به دغدغههاي او تبدیل شد. بستانالحق نخستین اثري است که او در آن از روابط دولت و ملت در چارچوب یک نظام سیاسی مطلوب سخن گفت. با آغاز جنبش مشروطهخواهی به تدوین رسالهاي در دفاع از مشروطه پرداخت. پس از پیروزي مشروطه به نمایندگی مجلس برگزیده شد و ایدههاي نظرياش را با تجربه عملی آمیخت و اندیشههایش دربارة روابط مردم و حکومت را صیقل داد و در سالهاي پایانی عمرش این ایدهها را به تکامل رساند.
مساله این است که شیخ ابراهیم مبناي مناسبات دولت – ملت را در ایران چگونه مینگریست و ماهیت این روابط چگونه تعریف میکرد و براي ساماندهی بهتر این مناسبات چه الگویی را پیشنهاد میکرد. این مقاله با نگاهی تحلیلی به اندیشههاي زنجانی در چارچوب حاکمیت دوگانه »روحانی – دیوانی« به این نتیجه میرسد که وي با دفاع از دموکراسی در برابر نظام استبدادي و دفاع از سکولارسیم و اصلاح دینی در برابر نهاد دینی، میکوشید این حاکمیت دوگانه را به چالش بکشد و راه را براي حاکمیت مردم هموار سازد.
مقدمه شیخ ابراهیم زنجانی در دهم ذيالحجه - عید قربان - سال 1272 ه.ق در روستاي سرخه دیزج سلطانیه به دنیا آمد از همینرو نامش را ابراهیم گذاشتند.2 پدرش از خردهمالکان روستا و مادرش از بازماندگان ایل استاجلوي قزلباش بود. از کودکی به مکتب رفت، اما در نوجوانی با دردناكترین قحطی سالهاي 1290 - 1288 مواجه شد. در این حادثه و طاعون هراسآوري که در پی آن رخ داد 20 تا 25 درصد جمعیت ایران از میان رفت. خوردن گوشت حیوانات بارکش، سگ و گربه، موش، مردار و حتی آدمخواري رواج یافت1 و راهزنی و غارتگريهاي ایلات نیمهگرسنه امنیت عمومی را به مخاطره انداخت.
خانوادة ابراهیم نیز از این حادثه مصون نماند: پدرش درگذشت و ثروت خانوادگیشان از دست رفت. زنجانی در 25 سالگی 1296 - ه.ق - با دخترعمویش ازدواج کرد و 18 سال از زندگی مشترك با وي را در راه آموزش و تبلیغ دینی و در نهایت تنگدستی سپري کرد. پس از ازدواج رهسپار نجف شد و نزد آخوند خراسانی، میرزاحبیباالله رشتی و میرزاحسین خلیلی تلمذ کرد. اما آخوند خراسانی به او اعتماد یافت و همین اعتماد در انتخابش به عنوان نمایندة زنجان در مجلس موثر افتاد. ناظمالاسلام کرمانی با انتشار نامه آخوند خطاب به مجلس این موضوع را تأیید کرده است.3 زنجانی از سه زبان ترکی، عربی و فرانسه بهرهي کافی داشت و در اشعارش »شفاهی« تخلص میکرد.4 زنجانی پس از بازگشت از عتبات تنگدست بود اما بتدریج با افزایش شهرت و محبوبیتش، وضع معیشت او بهبود یافت.
طلاب باسواد به حلقه درس او پیوستند. از این زمان با بزرگان و مقامات شهر نشست و برخاست کرد و پنهانی به علوم جدید روي آورد. با مطالعه روزنامههاي ثریا، پرورش، جبلالمتین، رمانها و کتابهاي روشنفکران به ویژه »سیاستنامه ابراهیمبیگ« به دنیاي اندیشگانی جدیدي گام نهاد. چهارسال پیش از مشروطیت کتاب »تریاقالسموم« را در شرح وضعیت ناهنجار ایران نوشت5 و پس از اصلاح و بازنویسی متن آن را »بستانالحق« نامید که یک سال پیش از مشروطه انتشار یافت.
ازدواج دوم زنجانی با خاندانهاي اعیان شهر پیوند او را با دنیاي جدید گسترش داد. او سپس به مطالعه جغرافیا، خشکیها، دریاها، کشورها، جزایر و تاریخ ملل، مذاهب، تمدنها و دانشهاي جدید از جمله فیزیک و شیمی پرداخت و با پیشرفت دانش و فناوري آشنا شد و به عمق عقبافتادگی ایرانیان پیبرد. زنجانی تحت تعلیمهاي وزیر همایون، حاکم وقت زنجان، دیدگاههاي انتقادي شدیدي دربارة روحانیت یافت و تمام بدبختی کشور را ناشی از دشمنی روحانیان با علوم نوین و آگاهی اجتماعی دانست. از آن پس، زنجانی به تأسیس مدارس جدید در زنجان روي آورد و به فرنگیمآبی شهرت یافت.1 او در همین راستا رمان »رویاي صادقه« را در شرح اقدام یک زن ثروتمند براي تأسیس مدرسه و وقف آن براي تربیت ایتام و دختران بینوا نوشت.
این حرکت مدرسهسازي اقدامِ آگاهیبخش و تمدنسازانهاي بود که بسیاري از نوگرایان و وطندوستان ایرانی در سالهاي پیش از انقلاب مشروطه به آن اهتمام ورزیدند و در واقع کوشیدند آن را از انحصار دولت خارج ساخته و به یک حرکت مردمی و عمومی تبدیل کنند. زنجانی همگام با آغاز جنبش مشروطهخواهی به صف آزاديخواهان پیوست و از این طریق به عرصه سیاست گام گذاشت. در چهار دورة نخستین مجلس شوراي ملی بهعنوان نمایندة مردم زنجان در مجلس حضور داشت.2 هرچند در مجلس اول در زمرة نمایندگان شاخص مجلس نبود اما مشروطیت مهمترین رخداد در مسیر زندگیش محسوب میشد که اندیشه و عمل او را تحت تأثیر قرار داد.
خود او این رخداد و سکونتش در تهران را همچون یک انقلاب بزرگ در وضع و حال و عمل و استعداد و کار خود شمرده و آن را به مثابه»تولدي جدید« ستوده است.3 یکی از عرصههاي مهم فعالیتهاي زنجانی که پیوندي استوار با رابطه دولت و ملت داشت همکاري با ادارة تنقیح لوایح عدلیه در ترجمه قوانین از عثمانی به فارسی بود. از آن جا که اساس قانون عدلیه از تطبیق قانون مدنی با شرع ریشه میگرفت، زنجانی میتوانست نقشی مؤثر ایفا کند.
این ادعا با وجود یک نسخه خطی از او در کتابخانه مجلس تأیید میشود.4 .2 در این باره که آیا وي در هر چهار دوره نماینده زنجان بوده است یا از حوزههاي انتخابیه دیگر به مجلس راه یافته است، اختلاف نظر وجود دارد. براساس پژوهشهاي زهرا شجیعی و نیز کریم نیرومند وي در دورههاي اول و دوم از زنجان و دورهي سوم نماینده ملایر و تویسرکان بوده اند: بنگرید به: زهرا شجیعی، نخبگان سیاسی ایران از مشروطیت تا انقلاب اسلامی، تهران، سخن، 1372، ج 4، ص 511 و 550؛ کریم نیرومند، سخنوران و خطاطان زنجان از قرن چهارم تا عصر حاضر، با همکاري کریم زعفري، زنجان، زعفري، 1347، ص 13 - 12 اما آنچه به نظر میرسد نمایندگی او در چهار دوره مجلس اول از زنجان به واقعیت نزدیکتر باشد.