بخشی از مقاله

چکیده

مقاله ی حاضر بر آن است با بررسی نقش دولت ، صنعت و فرهنگ اقتصاد مقاومتی بر نگرش مردم به خرید کالا با برند ایرانی، در عرصه بازاریابی به فعالان و تولیدکنندگان یاری رساند.بر همین اساس از طریق تدوین مدل مفهومی و با استفاده از روش تحقیق پیمایشی-تحلیلی به اجرای تحقیق پرداخته شد.جامعه اماری مطالعه مورد نظر تولیدکنندگان لوازم خانگی شرکت کننده در نمایشگاه شهر اصفهان در مرداد ماه 1393 بودند که از بین انها 93 نفر به صورت تصادفی انتخاب گردیدند.داده های بدست امده از پرسشنامه به کمک نرم افزارهایspss 22 وsmart pls 2.0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت ونتایج این پژوهش نشان داد که نقش دولت ، صنعت و فرهنگ اقتصاد مقاومتی بر ایجاد نگرش مردم تاثیر مثبت و معنی داری دارد و نگرش ایجاد شده در تشویق مردم به خرید کالا با برند ایرانی موثر است.

واژه های کلیدی: دولت، صنعت، فرهنگ اقتصاد مقاومتی، نگرش، برند ایرانی.
مقدمه

امروزه دربازارهای باز جهانی ،محصولات و خدمات می توانند تقریباً برای مشتریان هر کشور دیگری مورد بازاریابی قرار گیرند. با این وجود حتی هنگامی که محصولات از نظر کیفیت یا قیمت نسبت به کشور میزبان برتر باشند،امکان انجام تجارت به طور موفقیت آمیز در بازارهای خارجی به چند دلیل غیرمرتبط با مقررات ممکن است ،آسان نباشد.[23,28]جهت گیری نسبت به مبدا کالا ،چالشی را برای بازاریابان بین المللی ایجاد میکند که باعث افزایش پیچیدگی بازاریابی میشود و این پدیده فرصتی برای تولیدکنندگان داخلی فراهم می کند تا به حفظ مشتریان خود بپردازند.اما قشرهای خریداران متفاوتند که با شناخت بخش های همگن بازار می توان استراتژیهای مناسب را ارائه کرد.[12]قوم مداری مصرف کننده یکی از موانع نامحسوس قدرتمند برای تجارت بین المللی است که مطالعه بر روی ان در تعدادی از کشورها آن را تایید میکند.[20,17]

متاسفانه در ایران با توجه به کیفیت خوب محصولات ایرانی شاهد هستیم که کشورهایی چون چین،ترکیه،مالزی و ...سهم بازار داخلی را به شدت تحت تاثیر قرار داده اند.چنین اتفاقی نه تنها صنعت داخلی را با مشکل مواجه می سازد بلکه تبلیغات اجتماعی به خصوص اشتغال را تحت تاثیر قرار می دهد.با توجه به شرایط روز ایران و تحریم های اقتصادی موجود که شرایط حساس و ویژه ای را برای کشور به وجود اورده است و مطالعه حاضر در نظر دارد تا با برجسته کردن نقش دولت، صنعت و اقتصاد مقاومتی بر نگرش مردم و اثر آن بر خرید کالا با برند ایرانی زمینه را برای مدیریت واردات محصولات خارجی فراهم سازد و مدیران را در اتخاذ تصمیمات صحیح در این بخش یاری رساند

ادبیات تحقیق دولت
یکی از مباحث مهم در هر نظام تبیین نقش و جایگاه دولت در عرصه فعالیتهای اقتصادی است.دخالت دولت در اقتصاد ،شکل های مختلفی از تولید مستقیم یک محصول تا پرداخت یارانه ها و قیمت گذاری و حتی نظارت بر نوسانات عرضه و تقاضای ان داشته است..[13]دولتها باید در کنار وظایف خطیر نظارت ،راهبری و حمایت از بخش خصوصی وکسب وکار ،بسترهایی را برای رشد واحدهای فعال اقتصادی بخصوص در بخش صنایع کوچک و متوسط فراهم کنند.[4]

دولت باید محیطی باثبات ایجاد کند، تورم و نرخ بهره را پایین نگه دارد، تلاش کند تا دستیابی به منابع مالی را تضمین نماید و منابع مالی مورد نیاز صنایع کوچک را مانند سرمایه مخاطره آمیز توسعه دهد .دولتها باید تلاش کنند این توانایی را بار دیگر به وجود آورند که بانک ها به وامدهی تشویق شوند و نظام مالی تشویق شود روش های تازه وامدهی و تأسیس بنگاه های کوچک جدید را ایجاد کند .وقتی به روند رشد اشتغال در بسیاری از کشورهای پیشرفته و در حال توسعه نگاه می کنیم، میبینیم نقش بنگاه های کوچک بسیارپُررنگ بوده و 70درصد رشد خالص اشتغال از بنگاه های کوچک ناشی می شود .به عنوان مثال، در استرالیا حدود 75 درصد کل بنگا هها جزو بنگاه های خیلی کوچک هستند و دو سوم اشتغال بخش خصوصی مربوط به صنایع کوچک است. در نهایت باید تأکید کرد با این که نقش دولت در این زمینه مهم است، اما کاری که دولت باید انجام دهد فقط ایجاد محیط اقتصادی باثبات و تسهیل رشد کسب و کار است .این وظیفه دولت نیست که تعیین کند صنایع کوچک در چه بخشی باید رشد کنند، چرا که این امر وظیفه بازار بر اساس تقاضای موجود است.[6]

دولت باید در مسئله واردات برنامه ریزی دقیقی داشته باشد و از ورود کالاهای غیرضروری و تجملی جلوگیری کند .دولت با باز کردن بازارهای داخلی کشور به سوی واردات موجب میشود اقتصاد ملی ایران بیش از پیش در معرض نوسا نهای ناشی از اقتصاد بین المللی از جمله تحریمها قرار گیرد پس وظیفه دولت است که از ورود کالاهای غیر ضروری به کشور جلوگیری کند.[9]به طور کلی دولت در توسعه اقتصادی و اجتماعی نقش مهمی دارد.برای تهیه و ارئه کالا و خدمات نیاز به دولتی قوی و مقررات و نهادهایی است که امکان رشد و شکوفایی برای بازارها و زندگی شاد و سالمتری را برای مردم فراهم آورند.[11]

صنعت

یکی از عوامل مهم جهت توسعه پایدار،درآمدزایی،کاهش هزینه ها استفاده صحیح از صنعت و تکنولوژی روز دنیاست.از مشخصه های مبانی مدیریت نوین،بهره گیری از صنایع مختلف ،جهت تحقیق امر توسعه پایدار می باشد که خود نشانه ای از اقتصاد سالم و پویاست.[14]بسیاری از اندیشمندان بر این باورند که تاریخ توسعه یافتگی با صنعتی شدن منطبق و ملازم است. در واقع امر توسعه یافتگی پایدار با صنعتی شدن آغاز می شود و با شکل گیری تمام عیار صنعت در تمام بخش ها تداوم می یابد. صنعت حرکت تمامقد جوامع به سمت نوعی دیگرگونی معیاری در شکل بخشیدن به جامعه آرمانی از نظر تحقق آرمان های رفاهمحور است. حتی می توان ادعا کرد که در پرتو صنعت بسیاری از نیازهای ضروری انسان به شکل مطلوب آن مرفوع گردید و با شکل دهی سازمان صنعتی در جوامع مدرن شاه کاری از تعریف یک جامعه مدنی نوع نوین به تحقق پیوست.[31]

صنعت لوازم خانگی یکی از صنایع با اهمیت و ضروری در کشور است.با توجه به جمعیت بالای کشور و روند تحولات فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی در خانواده ها ،صنعت لوازم خانگی به یکی از صنایع با اهمیت در کشور تبدیل شده است.این صنعت یکی از رشته های شتاب دهنده توسعه صنعتی است.همچنین صنعتی است که برای صنایع فولاد ،پتروشیمی ،مس و... ارزش افزوده ایجاد میکند.

فرهنگ اقتصاد مقاومتی

اقتصاد مقاومتی، راهکار اقتصادی یک کشور در شرایط خاص است که به تولید و توزیع کالاهای خاص و سرمایهگذاری برای کاهش وابستگی به کشورهای دیگر- بخصوص کشورهای متخاصم - در شرایط بحرانی میپردازد؛ به گونهای که اگر نتوانست محصولات اساسی زندگی مردم و کالاهای اساسی آنها را در بازار مبادله از کشورهای دیگر تهیه کند، بتواند با اتکاء به داخل به تولید انبوه محصول مورد نظر بپردازد.تامین کالاها و مایحتاج اساسی مردم در جهت مقاومت در مقابل دشمنانی که سعی دارند بسیاری از کالاهای مورد نیاز آن کشور را تحریم نمایند.[32]

یکی از موضوعات مهم اقتصاد مقاومتی حمایت از تولید ملی است که مبین سه وظیفه برای دولت، دست اندرکاران تولید و مردم می باشد، سه حلقه ای که نحوه تعامل آنها برروی هم، تاثیر مستقیم دارد و نتیجه نهایی آن، به این تعامل وابسته است.هرچه قدر که مردم را تشویق به خرید کالای داخلی کنیم ولی کیفیت تولید کالای داخلی پایین باشد، عملاً رغبتی از سمت مردم به خرید کالای تولید داخلی نخواهد بود. اگر تولیدکننده هم برای تولید کالای باکیفیت همت کند

ولی دولت و سیستم بانکی کشور، خدمات پولی و مالی ارائه ندهند و یا قوانین اقتصادی، فضای کسب و کار را سخت کند و یا مردم نسبت به کالای داخلی بی رغبت باشند، بازهم نتیجه منفی خواهد بود.[33]

اقتصاد مقاومتی فعال و پویا نیازمند برنامه ریزی استراتژیک و راهبردی، مبتنی بر مردمی کردن اقتصاد از طریق میداندادن بیشتر به فعالان بخش خصوصی و رفع موانع و مشکلات این بخش می باشد به طوریکه بخش خصوصی به عنوان موتور و محرک اصلی رشد اقتصادی و صنعتی با بکارگیری سرمایه خود و جذب و مشارکت سرمایههای غیردولتی، استفاده بهینه از منابع انسانی و اعمال مدیریت کارآمد، ضمن ایفاء نقش خود در رشد اقتصادی و صنعتی کشور، میتواند اهداف توسعه ای دولت را محقق نماید.[34]

یکی از نکات حائز اهمیت در تحقق اقتصاد مقاوتی حمایت همه جانبه از نخبگان است به طوریکه اگر از نخبگان حمایت شود، میتوان فناوریها را تبدیل به فعالیت تجاری کرد چرا که میداندادن به نخبگان در عرصه صنعت، تجارت و کشاورزی، از ویژگیهای اقتصاد مقاومتی است و نیز باید شرایط به گونه ای باشد که نخبگان بدون مانع کارهای خود را پیش برند.برای تحقق هر چه بهتر اقتصاد مقاومتی در کشور ، شناسایی نقاط ضعف کشور دراقتصاد مقاومتی و تبدیل آن به نقاط قوت ، تثبیت نرخ ارز، اشتغال زائی ، ثبات قیمت ها ، اصلاح ساختار دولتی نقش دولت را پررنگ تر می کند و همچنین مدیریت مصرف ، قناعت ، ساده زیستی ودوری ازتجملات، تولید ثروت حلال، ترجیح مصرف کالای داخلی برکالای خارجی مردم را در تحقق این اقتصاد مسئول تر خواهد کرد.[33]

نگرش

از جمله اصطلاحات موجود در روانشناسی اجتماعی واژه Attitude است که در فرهنگ ما به نگرش مصطلح شده است.نگرش دارای ویژگیهای مختلفی است. نگرش یک سازه فرضی است ،زیرا به صورت مستقیم قابل مشاهده نیست،بلکه بیشتر با اظهارات کلامی و رفتاری همراه است..[2]صاحبنظران مطالعه نگرش را برای درک رفتار اجتماعی،حیاتی میدانند. نگرش تعیین کننده رفتارهاست و این فرض به طور ضمنی دلالت بر این دارد که با تغییر دادن نگرش افراد میتوان رقتارهای انها را تغییر داد.[5,10]اقتصاد هرکشور بر پایه برخی از نگرشهای خاص بنا شده است که این نگرش ها می توانند به عنوان یک موتور محرک عمل کنند و باعث رشد روزافزون اقتصادی و رفاهی مردم شود.

خرید برند ایرانی

یکی از دلایل اصلی عقب ماندگی اقتصاد ملی، متکی بودن بیش از پیش کشور به نفت، واردات و مصرف گرایی محض جامعه و فرهنگ مصرف گرایی می باشد. کشوری که رشد اقتصادی و درآمد سرانه

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید