بخشی از مقاله
چکیده
منطقه خاورمیانه از گذشتههای بسیار دور محل سکونت مذاهب و فرقههای متعددی بوده و قرنها شاهد زیست مسالمتآمیز اقوام، ملل و مذاهب متعدد در کنار یکدیگر بوده است. امروزه برخی توطئههای سیاسی، ازجمله شکلگیری گروههای سیاسی تکفیری و نیز حضور صهیونیسم سیاسی از طریق حمایتهای رژیم سعودی، منطقه یادشده را با چالش روبهرو ساخته و با دامن زدن به اختلافات عقیدتی، تنشها و ناامنیهای زیادی را در منطقه یجاد کرده است. توجّه داشتن به رواداری یا بردباری مذهبی در بین مذاهب اسلامی، میتواند عاملی تأثیرگذار در مسیر خنثیسازی توطئههای سیاسی دشمنان و راهکاری برای رویارویی با چالشهای موجود برای ایجاد صلح و امنیّت منطقهای یا حتی صلح در سطح جهانی قلمداد شود. این ایده، به دلیل اینکه نقش توجهبرانگیزی در بالا بردن ظرفیت پذیرش و تحمل اندیشههای مخالف دارد، میتواند یکپارچگیلازم را در امّت اسلامی ایجاد کرده و جوامع انسانی، بهویژه پیروان فرقهها و مذاهب اسلامی در منطقه خاورمیانهرا، به اتّخاذ رفتارهای مسالمتآمیز در قبال یکدیگر سوق داده و مبنایی دینی و البته، طبیعی برای ایجاد امنیّت و آرامش بیشتر در سطح منطقه باشد. پژوهش بیشرو، ضمن تبیین عنصر رواداری یا بردباری مذهبی، میکوشد با تکیه بر متون اسلامی سازکارهای تحقق رواداری و نیز پیامدهای آن برای ایجاد صلح در منطقه را تبیین نماید. روش این مقاله در مراجعه به اندیشهها، استنادی و در تبیین محتوا، تحلیلی-انتقادی است.
واژگان کلیدی: رواداری مذهبی، صلح منطقهای، مذاهب اسلامی، صلح جهانی، حقوق
مقدمه
خاورمیانه از گذشتههای بسیار دور محل سکونت بسیاری از جوامع، مذاهب و فرقهها بوده و انسانهایی با اندیشهها و عقاید مختلف در قالب اقوام، ملل و مذاهب متعدد، در کنار یکدیگر، در صلح و امنیت زیست کردهاند. امروزه، شرایط حاکم بر خاورمیانه به دلیل نفوذ سیاستهای رژیم غاصب صهیونیستی و رد پای امریکا و دیگر قدرتها در قالب جریانهای افراطی و تکفیری، امنیت و آرامش را در منطقه از بین برده و باعث شده است که تنشهای فرقهای در سطح بالایی در منطقه ایجاد شود و امنیت منطقه را به خطر اندازد. اندیشمندان و آنها که برای حل معظلات منطقه دغدغه دارند، باید در پی راه چارهای برای مقابله با تنشهای مذهبی و فرقهای باشند تا از این طریق، صلح و امنیت از دست رفته در منطقه خاورمیانه را به آن بازگردانند. ازاینرو، پرسش عمده در این پژوهش این است که راه غلبه بر ناامنیهای موجود در منطقه چیست؟
تجربه سالهای اخری نشان داده که اگر واقعاً درپی دستیابی به یک راه حل برای صلح و امنیت پایدار و همچنین، قدرت شایسته باشیم، چارهای جز تعامل مثبت و سازنده نیست و مهمترین عنصر زمینهساز در ایجاد تعامل مثبت، گشودگی و رواداری مذهبی است. پیروان ادیان و مذاهب گوناگون در منطقه خاورمیانه، باید این تحمل و گشودگی را در نوع نگاه خود به نظرات یکدیگر ایجاد کنند تا از این راه، با ایستادگی یکپارچه در مقابل عوامل ناامنی و گروهکهای سیاسیِ به ظاهر مذهبی، امنیّت را به منطقه بازگردانند. آنها باید با هوشیاری نسبت به توطئههایی که علیه جهان اسلام صورت گرفته، بکوشند بستر تعاملی سازنده و رسیدن به یک وحدت نوین در جهان اسلام را فراهم کنند و درپی ایجاد یک فضای مشترک سیاسی، امنیتی
و اقتصادی بین کشورهای اسلامی باشند. فرضیه این پژوهش این است که چنین فضایی با تکیه بر عنصر رواداری مذهبی ایجاد خواهد شد و گشودگی مذهبی، اخلاقی و سیاسی دراینزمینه نقش بسیار کلیدی خواهد داشت.
بنابراین، به بیان مختصر، آنچه در این مقاله بحث و بررسی میشود، این است که رواداری مذهبی چه نقشی را در حل منازعات مذهبی یا قومی مذهبی در منطقه خاورمیانه خواهد داشت و مکانیزم یا سازوکار دستیابی به آن چیست؟ برای پاسخ به این پرسش، ابتدا مختصری درباره مفهوم خاورمیانه و رواداری مذهبی سخن خواهیم گفت، سپس، به منازعات موجود در منطقه خاورمیانه میپردازیم و پس از آن، ضمن تبیین عنصر رواداری، نقش رواداری مذهبی در ایجاد فضای مشترک سیاسی و امنیتی بین کشورهای خاورمیانه را بحث و تحلیل میکنیم.
.1 ایضاح مفهومی
1 .1 منطقه خاورمیانه
اصطلاح خارمیانه را نخستینبار الفرد ماهان در سال 1902 میلادی به کار برد و منظور وی منطقهای بود بین خاور دور و خاور نزدیک که جزو هیچکدام بهشمار نمیآمد - جعفری ولدانی، . - 16 :1387 پس از او اختلافات بسیاری در ارائه تعریفی روشن از خاورمیانه ایجاد شد و تعاریف متعددی از خاورمیانه بیان شد، بهگونهایکه، ارائه تعریف دقیق و جامعی که مورد اتفاق باشد، امری بسیار مشکل است. برخی چون جورج لنچافسکی که از نویسندگان مشهور در حوزه تاریخ خاورمیانه است، افغانستان را جزو خاورمیانه دانسته، درحالیکه، دیگر پژوهشگران این مسئله را قبول ندارند - همان: . - 15 ازسویدیگر، برخی چون باری بوزان1 کشورهای ترکیه، قبرس و سودان را جزو خاورمیانه نمیدانند - بوزان، - 38 :1381، حال آنکه این کشورها جزو خاورمیانه هستند. همچنین، بوزان کشورهای شمال آفریقا شامل الجزایر، تونس و مغرب را جزو خاورمیانه بهشمار میآورد؛ درحالیکه، کشورهای یادشده نه جزو خاورمیانه، بلکه جزو شمال آفریقا هستند - جعفری ولدانی، .1 بوزان - متولد 28 آوریل - 1946 یکی از چهرههای اصلی مکتب کپنهاک و استاد بازنشسته روابط بینالمللی در دانشگاه اقتصاد لندن است.
. - 16 :1387 حتی تعریف خاورمیانه در رویکردهای مختلف میتواند متفاوت باشد. بهعنوان مثال، آنها که در پی تبیین رهیافتهای راهبردی در خاورمیانه هستند، خاورمیانه را کشورهایی میدانند که بهطور مستقیم درگیر چالشهایی چون مناقشه اعراب و رژیم غاصب صهیونیستی، مناقشه خلیج فارس، حوزه دریای خزر و جنوب آسیا هستند - هالیدی و همکاران، . - 89 :1390 در معنای کلی، خاورمیانه منطقهای را دربرمیگیرد که از مراکش تا ایران امتداد یافته و شامل همه دولتهای عربی است. این منطقه هیچ لبه مشخصی ندارد. در جنوب تا آفریقا و نواحی ساحلی دولتها از موریتانی تا سودان، اریتره و سومالی امتداد دارد. در شمال، از ترکیه وارد اروپا و از شرق، از راه افغانستان، به آسیای جنوبی امتداد مییابد. دولتهای حومه خلیج فارس، هسته اصلی خاورمیانه هستند - همان: . - 89
به نظر میرسد در اینجا ما نیازی به ارائه تعریف دقیق و جامعی نداریم. آنچه اهمیت دارد این است که به چالشهای موجود در کشورهای حاشیه خلیج فارس، که به نوعی با خشونتهای منطقهای مرتبط هستند، توجه داشته باشیم و به خصوص این چالشها را به لحاظ مذهبی بررسی کنیم. درواقع، آنچه ما از منطقه خاورمیانه اراده میکنیم، باتوجهبه اینکه بیشتر میکوشیم تا با نگاه دینی و مذاهبی به مسئله بنگریم، منطقه پهناوری است که زادگاه تمدنهای عظیم جهان بوده و قدمت تمدن انسانی در مناطق آن به 7 هزار سال یا بیشتر بازمیگردد. پیامبران الهی، بهویژه پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت و کتاب آسمانی، از این منطقه برخاستهاند. حضرت نوح 7 از عراق برخاسته؛ مرکز دعوت حضرت ابراهیم 7 عراق و شام بوده و به مصر و حجاز نیز سفر کرده است؛ حضرت موسی7 از مصر برخاسته و سپس، به فلسطین آمده است؛
مرکز تولد و قیام و دعوت حضرت مسیح 7 نیز شام و فلسطین بوده، و پیامبر اسلام 9 نیز از سرزمین حجاز برخاسته است. درواقع، خاورمیانه زادگاه ادیان مهمی چون یهودیت، مسیحیت، زرتشت و اسلام و نیز مذاهب و فرقههای مختلف شیعیان اعم شیعیان اثناعشری، زیدی و اسماعیلی، اهل سنت اعم از حنبلی، مالکی، حنفی، شافعی، فرقه اباضی - خوارج - بوده است و گروههای فرهنگی، مذهبی و نژادی متفاوتی در آن زندگی میکنند. از سویی، تاریخ در این مذاهب، هیچگاه شاهد فجایع و کینهتوزیهایی که امروزه از سوی برخی گروهکهای به ظاهر مذهبی مثل القاعده، طالبان و درنهایت داعش با انگیزههای مختلف سیاسی صورت میگیرد نبوده است. تاریخ کشورهایی چون عراق، سوریه و پاکستان نشان میدهد که سالها و قرنها شیعیان و اهل سنت و دیگر مذاهب موجود در این مناطق، با تمام تفاوتهای مذهبی و اختلافات فقهی یا عقیدتی با صفا و صمیمیت زندگی کردهاند. اما امروزه وضع تغییر کرده و تنشهای فرقهای و مذهب در حد چشمگیری منطقه را ناامن ساخته است و باید به فکر راهکاری برای بازگرداندن امنیت در سطح منطقه بود.