بخشی از مقاله
چکیده
ما در عصری زندگی میکنیم که فناوری، ما را تشویق به جدایی از هم و یا اجتماعی شدن بدون تعامل چهره به چهره میکند. شبکه های اجتماعی، دنیای ما را کوچکتر و برقراری ارتباط با مردم در سرتاسر دنیا را تسهیل نموده است. اگرچه از اثرات مثبت شبکههای اجتماعی آگاه میباشیم، اما دانشمندانی که به بررسی ارتباطات جدید ما میپردازند، نگران این هستند که روابط و نحوه ارتباط انسانها با هم، نیازهای آنان و محیط کالبدی و اهمیت شناخت این ارتباط روز به روز مبهمتر شده و تعامل الکترونیکی جایگزین تعاملات اجتماعی شده و افراد را از هم دور کرده است. در حقیقت، این که افراد فاقد یک محرک برای تعامل چهره به چهره واقعی باشند بسیار آسان شده است. حال این سوال مطرح است که آیا معماران میتوانند ساختمان و یا فضاهایی را طراحی نمایند که کالبد آن به ارتقاء خلاقیت و کاهش ناهنجاریهای اجتماعی و درونی افراد کمک کند؟
پاسخ به این سوال نیازمند درک صحیح از عوامل تاثیرگذار بر موضوع، نظیر روابط و شناخت فرد، فرهنگ، محیط، شرایط اجتماعی، روانی، نیازهای وی و ... است تا ضمن سازماندهی و تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوطه بتوان راه حل مناسبی را عرضه نمود. معماری به دلیل ماهیت بین رشتهای خود از مباحثی مانند علوم شناختی، اجتماعی، انسانی و هنر در بطن خود بهره میبرد. اهمیت شناخت کافی از مولفه های حوزه روانشناسی محیط و معماری میتواند منشاء شگفتیها، خلاقیت و نوآوریها در بهبود طراحی و ساخت محیط فیزیکی و در نهایت محیط فردی و اجتماعی گردد. روانشناسی محیطی به رفتارهای مرتبط با محیط میپردازد و سعی در فراهم ساختن معیارهایی برای زندگی بهتر و رشد شخصیت افراد دارد. این رشته به مطالعه راههای موثر بهبود حفاظت از محیط طبیعی و روشهای بهتر طراحی ساختمانها و شهرها، با در نظر گرفتن نیازها و واکنشهای رفتاری مردم میپردازد.
واژه های کلیدی: روانشناسی محیطی، تاثیر متقابل، معماری، رفتار محیطی
مقدمه
روانشناسی محیطیٌ را میتوان، روانشناسی انسان و محیط پیرامونش دانست. تاکنون تعاریف متنوعی از این رشته توسط پژوهشگران انجام شدهاست. برخی معتقدند روانشناسی محیطی، شاخهای از روانشناسی استکه به مطالعه و تحلیل تعاملات و تقابلات تجارب، وکنشهای انسان با جنبههای مختلف محیط اجتماعی- فیزیکیتوجه دارد. برخی دیگر روان شناسی محیطی را، حیطهای از روانشناسی می دانند که به فراهم کردن رابطه نظاممند بین شخص و محیط میپردازد. بهرحال میتوان گفت، روانشناسی محیطی، مناسبات مشترک بین محیط فیزیکی و رفتار و تجربه انسان را مورد بررسی قرارمیدهد. ریشههای ظهور روانشناسی محیطی در اروپا و بریتانیا مربوط به اواخر سال های 1940 و در جریان بازسازی و احیای محیطهای تخریب شده جنگ جهانی دوم است. از آن زمان تاکنون، این رشته توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است.
به طور کلی در روانشناسی محیطی تاکید همواره بر این بوده است که چگونه رفتار، احساسات و حس تندرستی انسان تحت تاثیر محیط فیزیکی قرار میگیرد و یا به عبارتی دیگر روانشناسی محیطی به رفتارهای مرتبط با محیط فیزیکی می پردازد. محیط فیزیکی شامل اشیاء مادّی، گیاهان، حیوانات و انسانهاست. روانشناسی محیطی، تأکیدی بر فرایندهای تعاملی بین مردم که موضوع دیگر شاخههای روانشناسی است، ندارد. روانشناسی محیطی از رویکرد سیستمی که امروزه در شاخه های مختلف علوم به عنوان رویکردی مدرن مورد استفاده قرار می گیرد، پیروی می کند و به مطالعه ارگانیسمهاٍ به عنوان بخشی از اکوسیستمَ، با تأکید بر موازنه و وابستگی درونی سازوارهها و محیط، میپردازد. این رشته در خلال دهه 1960 شکل گرفت و »روانشناسی محیطی و جمعیتُ« به عنوان یک بخش مستقل در انجمن روان شناسی آمریکا پذیرفته شده است. اهمیت این رشته در سالهای اخیر به دلیل ملاحظات بیشتری که به خاطر مشکلات جمعیتی، آلودگی هوا، کاهش منابع طبیعی و نیاز به حفظ حیات وحش، به مساله محیط زیست میشود، افزایش یافته است. در حوزه روانشناسی محیط سه سئوال مطرح می شود:
.1 مردم چگونه می بینند؟
این مساله در حوزه ادراکِ قابل بررسی است. مانند قضیه گشتالت که میخواهد بداند که ذهن مردم چگونه اطلاعات دریافت کرده از فرم این مساله در حوزهها را، از طریق خاصیت مجاورت، تشابه و... سازماندهی میکند. در همین راستا مسئله ای دیگر مطرح میشود به نام عمر تماشا، یعنی چقدر چیزی می تواند توجه را جلب کند. اگر با فرمی ارتباط برقرار کنیم عمر تماشای آن طولانی میشود.
.2 مردم چگونه معنا میکنند؟
در این زمینه پاسخ به این سوال که آیا آنچه که ما به عنوان معمار فکر میکنیم همان چیزی است که مردم بدان فکر میکنند، ضرورت مییابد.
.3 مردم چگونه رفتار میکنند؟
در این حوزه بررسی نحوهی برخورد مردم با یکدیگر و یا با محیط ضرورت مییابد.
روش تحقیق
روش تحقیق در این پژوهش، بر اساس روش کیفی و استدلال منطقی استوار است. همچنین نوع مطالعه صورت گرفته از نوع کتابخانهای بوده که با توجه به کتب و مقالات و وب سایتهای مربوطه انجام پذیرفته است. پژوهش حاضر در گام نخست، به مفاهیم، ماهیت و تعریف دانش روانشناسی محیطی و حوزههای کارکردی آن و درنهایت تعریف معماری و ارتباط آن با روانشناسی محیطی را مورد بررسی قرار میدهد و در ادامه نقش دانش روانشناسی محیطی در طراحی را بازشناسی مینماید. در گام بعدی، لازم است نیازهای انسانی که عامل جهت دهی به رفتارها میباشند، به درستی شناخته شوند.
مفاهیم روانشناسی محیطی
روانشناسی محیطی به مطالعه نقشههای شناختی فرد در رابطه با محیطش می پردازد و ارزشها، معانی و اولویتهای محیطی را دنبال می کند . نقشههای رفتاری با توجه به ارتباط فعالیتها به محیط، تهیه شدهاند. در تکنیکهای به کار رفته در تهیه این نقشهها، از خطها برای نشان دادن جهت حرکت، رنگها برای نشان دادن زمان مصرف شده و ... استفاده میشود. به تازگی تلاش هایی برای مرتبط ساختن اولویتهای محیطی به ویژگیهای شخصیتی، نژادی و منش ملّی صورت گرفته است.
یکی از تعاریف روانشناسی محیط، ارزیابی فضایی است که ساخته میشود و اینکه آیا این فضا اهداف طراح را برآورده میسازد یا نه. درروانشناسی محیط عکس العمل انسان نسبت به محیط و عکس العمل محیط نسبت به انسان بررسی می شود.کاربرد روانشناسی محیط در نهایت این است که به معمار کمک میکند چگونه طراحی کند تا آنچه در ذهن دارد محقق شود. روانشناسی محیط یا به عبارت کامل تر روانشناسی معماری محصول تفکر معماران است، نه روانشناسان. موضوع روانشناسی محیط در دهه های 50، 60 و 70 از جانب معماران مورد توجه قرار گرفت. امروزه یکی از دانشگاه هایی که در این رشته بسیار فعال میباشد، دانشگاه شهر مکزیکوسیتی در کشور مکزیک است.
ماهیت روان شناسی محیطی
روانشناسی محیطی زیر مجموعه ای از علوم رفتاری است. علوم رفتاری علاوه بر روان شناسی شامل دانشهایی چون انسان شناسی، جامعه شناسی و حتی علوم سیاسی و اقتصاد است. بدین دلیل است که تعدادی از پژوهشگران مطالعه انسان در محیط را در قالب الگوی »مطالعه زیست محیط- رفتارّ« بیشتر ترجیح میدهند. اما به هر حال روانشناسی محیطی به عنوان شاخه ای از روانشناسی به مطالعه رفتارهای انسان در رابطه با سکونتگاههایش می پردازد و به نامهای دیگری مانند »ارتباطهای انسان- محیطْ«، »جامعه شناسی محیطیَ« و » بوم شناسی انسانیُ« نیز شناخته میشود. بنابر نظر کریک - - craik,1970 روانشناسی محیطی مطالعه روانشناختی رفتار انسان به گونه ای است که به زندگی روزمره او در محیط کالبدی مرتبط باشد. »همان گونه که از این تعریف مستفاد می شود روانشناسی محیطی را به انسان با محیط کالبدیش را به گونهای مورد بررسی قرار میدهد که ارزشها، نگرشها و احتیاجات او مورد توجه قرار میگیرد و به