بخشی از مقاله

چکیده

رنگها همواره مورد نظر انسان بوده و از آغاز پیدایش شب و روز، تاریکی و روشنایی زندگی بشر تحت تأثیر این دو عامل بوده است. این مقاله به بررسی تأثیر رنگها بر روان آدمی در آرمان شهر اسلامی پرداخته است. اهمیت موضوع روانشناسی رنگها در آرمان شهر اسلامی مبتنی بر ایجاد روحیه سرزندگی و شادابی، کار و فعالیت، رشد و پیشرفت میباشد. هر کدام از رنگهای اصلی »آبی، سبز، قرمز و زرد« و رنگهای فرعی »بنفش، قهوهای، سیاه و خاکستری« با ویژگیهای شخصیتی انسان رابطه دارد. در قرآن و حدیث، آیات و روایات معصومین - ع - توجه به رنگها مورد ارزیابی قرار گرفته و نشان میدهد که در آرمان شهر اسلامی باید به آن توجه شود و بر اساس تأثیر هر یک از رنگها بر روحیه انسان، در ساختمان سازی، رنگ و تزیینات بناها، تولید پوشاک و رنگ مناسب پوشش، به انتخاب رنگها بپردازد.

مقدمه

رنگها همواره در زندگی بشر مورد توجه بوده و حیات انسانی را متأثر ساخته است. تا پیش از قرن نوزدهم، تعدادی رنگ و مواد رنگی شناخته شده بودهاند که بیشتر ریشه آلی داشتهاند. در صد سال اخیر، توجه به ترکیبات رنگی بیشتر شد و از طریق مشتقات قطران ذغال و اکسیدهای متالیک، رنگ را به راحتی به دست آوردند. امروزه هرچیزی را که بشر میسازد دارای رنگ است. هزاران رنگ به وجود آمده و تقریباﹰ برای هر منظوری، رنگ خاصی فراهم است. - لوشر، به نقل از ابی زاده، ۱۸۳۱ - علاوه بر رنگ آبی آسمان، رنگ سرخ غروب آفتاب و رنگ سبز درختان و تمام رنگهای طبیعی را دراختیار انسان دیدهایم. اشیاﺀ ساخته شده به وسیله بشر، چراغهای نئون، تصاویر نقاشی، کاغذهای دیواری و تلویزیون رنگی نیز پیوسته انسان را شیفته و مورد توجه خود قرارداده است.

دربارهی یک نقاشی یا عکس رنگی، اهمیت روانی رنگ معمولاﹰ کمتر آشکار است زیرا عوامل بیشمار دیگری نظیر موضوع، تعادل شکل یا فرم، تعادل میان رنگها، مورد بررسی است. به طور کلی وقتی رنگهای متعدد برای خلق یک اثر به کار رفتهاند، داوری زیبایی شناسی باعث میشود که تمام اثر را ارزیابی کرده و تعیین میکند آیا آن اثر مورد علاقه قرار گرفته است؟ نکته مهم نیازهای روانی انسان است که در انتخاب یک رنگ مورد علاقه تأثیر گذار بوده است.

فرضیه تحقیق

در آرمان شهر اسلامی، بر اساس روانشناسی رنگها، به کار بردن رنگهای روشن - مثل زرد، آبی و سبز - در ایجاد شادی و سرور مردم مؤثر است.

روش تحقیق:

روش پژوهش در این مقاله توصیفی از نوع کتابخانهای و تحلیل محتوی است.

اهمیت رنگها در روانشناسی

زندگی بشر اولیه تحت تاثیر روز و شب، روشنایی و تاریکی قرارداشت. شب به همراه خود، بی حرکتی، آرامش و کاهش عمومی سوخت و ساز فعالیت جسمانی را به ارمغان میآورد. اما روز، امکان کار، عمل و افزایش فعالیت جسمانی را فراهم میکرد و به انسان نیرو و هدف میداد. رنگهای مرتبط با این دو، عبارتند از رنگ آبی متمایل به تیره آسمان شب و زرد روشن نور آفتاب. از این جهت رنگ آبی متمایل به تیره، رنگ آرامش و عدم فعالیت است.

در حالی که رنگ زرد روشن، رنگ امید و فعالیت است. به دلیل اینکه، این رنگها نشانگر محیطهای شب و روز هستند، و عواملی به شمار میآیند که انسان را در کنترل خود دارند و به این جهت آنها را رنگهای غیرمستقل - Heteronmous - توصیف می کنند یعنی رنگهایی که مستقلاﹰ در طبیعت تنظیم میشوند. شب - رنگ آبی متمایل به تیره - بشر را ناگزیر کرد که از کار دست کشیده و استراحت نماید ولی روز - رنگ زرد روشن - به فعالیت میدان عمل داد، بیآنکه انجام فعالیت را الزامیسازد. از سوی دیگر، چون اعمال بشر نخستین، اعم از حمله - رنگ قرمز - یا دفاع - رنگ سبز - ، حداقل در کنترل او بودند، لذا این عوامل و رنگها را »مستقل« - Autonomous - یا »خود تنظیم کننده« توصیف کردهاند.

روان شناسی فیزیولوﮊیک رنگها

آزمایشهایی که در آن افراد را وادار به تفکر درباره جنبه روانی رنگ قرمز کردهاند، نشان داده است که این رنگ سیستم عصبی را تحریک میکند، فشار خون را بالا میبرد و تنفس و ضربان قلب را سریعتر مینماید. لذا رنگ قرمز از لحاظ تأثیری که بر سیستم عصبی و خصوصاﹰ دستگاه عصبی خود کار سمپاتیک دارد، یک عامل محرک به شمار میآید. آزمایش های دیگر در مورد رنگ آبی، نتایج معکوسی را نشان داده است یعنی فشار خون پائین آمده و از سرعت تنفس و ضربان قلب کاسته شده است. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید