بخشی از مقاله

چکیده

امروزه مدیریت فرآیندهای تغییر با چالشهایی همچون پیچیدگی و پویایی فزاینده نهادهای مدیریت تغییر و    مسائل غیرساختار یافته و عدم اطمینان محیطی مواجه هستند. در چنین شرایطی درک، بررسی و تجزیه و تحلیل مسائل نظام مدیریت تغییر و تحول از جمله در مدنیت معاصر اسلامی ایرانی و تدوین راهبردهای مناسب، کاری دشوار قلمداد میشود. روششناسیهای سیستمی چندگانه در راستای روششناسی پیشرفتنگر و    بازخورانده، در ترکیب روششناسیهای استنباطی و استنتاجی و آیندهنگار قرآنشناخت با همراهی روشهایی چون تحقیق در عملیات، تئوری پیچیدگی، سایبرنتیک و پویایی شناسی، سازمان و مدیریت اندیشه و دانش قرآنی را در شناخت وضع موجود و مطلوب و ارائه راهکارهایی مناسب توانمند میسازد.

در این مقاله با معرفی مبانی فلسفی - فراروش - این گونه روش شناسی ها و دشواریهای مربوط به آنها، الگوهای مختلف ایجاد یک روششناسی سیستمی چندگانه - سازوکاری - و اصول حاکم بر آنها ارائه میگردد. الگوی پیشنهادی این قلم در راستای بسط پایههای روششناختی الگوی قرآنشناخت پیشرفت به مدد روششناسی سیستمی چندگانه، گام تفصیلی جلوتری را در بازپردازش الگوی قرآنشناخت راهبری تحول به سامان میآورد و کارکرد آن رادر نظامسازی قرآنی و تکمیل وتعمیق سطوح الگوی معیار رشد به معرض میآورد.

دو کارکرد برجسته روششناسی این مقام، به مدد روششناسی تحلیلی تطبیقی، مورد بررسی قرار میگیرد: یکی، نظامشناسی تفسیری در پردازش مدل مفهومی رشد و دیگری، نظامسازی راهبردی در پردازش مدل عملیانی در نظام مدیریت تفقه در دین بنیان. در حیث روششناسی نیزمنطق پیشرونده و بازخورنده پردازش الگو، نسبت رفتوشدی نظر به اقدام برنامهای و بازخورند اقدام توسعهای به مبانی فلسفه مضاف مربوط را راهبری میکند و نسبت طولی، فرآیندی و سازوکاری درونی الگوی پیشنهادی راهبری پیشرفت مورد توجه است.

.1 سرآغاز

عرصه مسائل دنیای واقعی، پیچیده و متشکل از متغیرهای نظری، اندیشهای، گرایشی، روشی، کنشی، مادی، اجتماعی و تاریخی است. بعد مادی را میتوان با رویکردهای سیستمی سنتی تجزیه و تحلیل نمود. اما ابعاد گسترده مسأله تغییر و تحول - پیشرفت: رشد توسعه - و از جمله بینشها، ارزشها و اعتقادات فردی و اجتماعی و تاریخی مانند قدرت و سیاست و در سرجمع آن آموزههای دین انبیایی و قران کریم، ماهیتی کاملاً متفاوت دارد. از این رو اتخاذ رویکردی متفاوت برای پژوهش آنها لازم است.

این مسائل از ویژگی ها و شرایطی متفاوت با مسائل ساده و خطی برخوردارن. طبیعتاً تجزیه و تحلیل آنها نیز مستلزم به کارگیری رویکردهای نوین و خلاقانه میباشد - مینگرز و روزنهد، 2004، ص . - 542 محققان برای این گونه مسائل، ویژگیهایی را شناسایی نمودند که میتوان به مواردی چون وجود دیدگاههای متعدد، کنشگران متعدد، وجود علائق متضاد، وجود متغیرهای مهم و غیرملموس و وجود عدم اطمینان های زیاد، اشاره نمود. - مصلح شیرازی، علی و همکآراءن - . ایده نظامسازی قرآنی ریشه در خواهانی رویکرد سیستمی دارد و به ناگزیر بایستی به روششناسی آن اندیشید؛ آخرین دستاوردها را شناخت و از آن برای ارتقای سطح فهم و اقدام قرآنی و زیستی بهرهبرد و به بهینهسازی آن اندیشید.

.2 روششناسی سیستمی چندگانه

بر اساس ماهیت مسأله مسائل سیستمی، بر اساس میزان پیچیدگی، تغییر و تنوع، از ماهیت متفاوتی برخوردار هستند. این میزان پیچیدگی، تغییر و تنوع ناشی از دو منبع اصلی است: یکی ماهیت خود سیستم از باب اندازه، پیچیدگی، ژرفا و قابلیتهای درونی خود و دیگری ماهیت ذینفعان سیستم یا مشارکت کنندگان و یا مخاطبان و بهرهبرندگان سیستم از منظر تنوع در علاقه و دیدگاه ها در خصوص مسأله سیستمی - جکسون، 2003، ص . - 18 بر این اساس جکسون و کیز - 1984 - چارچوبی را برای شناسایی ماهیت مسائل سیستمی ارائه دادند - نقل از مصلح شیرازی، علی و همکآراءن - ، که بر اساس سطح پیچیدگی سیستم و میزان همسویی دیدگاه ها و علائق ذی نفعان شش وضعیت را مشخص می نماید که به گونههای ایدهآل معروفند.

در این چارچوب، در ضلع ماهیت سیستم، سیستم ساده به سیستمی اطلاق میشود، که از زیر سیستمهای محدودتری تشکیل شده باشد و تعاملات و ارتباطات درون سیستم نیز از ساختاری ساده و محدود پیروی نمایند. در سوی دیگر طیف، سیستمهای پیچیده قرار دارند. برخلاف سیستمهای ساده، این سیستم ها از زیر سیستمهای زیادی تشکیل شدهاند. عناصر آن ها دارای ارتباطات و تعاملات زیادی هستند. در بعد دیگر این ماتریس، مشارکت کنندگان یا ذینفعان با ارزش ها اعتقادات و علانق سه گانه یکسان، متکثر و متضاد جای-دارند، براین اساس همانطور که در شکل - 1 - نیز مشخص است، میتوان مسائل سیستمی را در شش خانه جانمایی نمود.

در این چارچوب، روششناسی های سیستمی را در قالب یک ماتریس جانمایی میشوند که به عنوان سیستم روششناسی های سیستمی و به تعبیری عام »روش در روش« شناخته میشود. در قالب چارچوب سیستم روششناسیهای سیستمی میتوان مشاهده نمود که که رویکردهای سیستمی بر روی هر دو محور افقی - ماهیت مشارکت کنندگان - و عمودی - ماهیت مسأله - سطوح متنوعتری مییابند. روششناسی های سیستمی سخت این مسأله را که ماهیت مسأله سیستم واحد - ساده است را مفروض داشته اند.

بر این اساس، روشها و ابزارهایی را به کاربران سیستمی توصیه نمودهاند؛ در حالیکه در بخش سیستمهای پیچیده، زمانی که در محور عمودی به سمت پایین حرکت می کنیم، هدف اصلی شناسایی مکانیزمهای ساختاری سیستم است که تعیین کننده رفتار و کارکرد سیستم میباشند. در این قسمت به دلیل وجود زیر سیستمهای متعدد و روابط متقابل قابل ملاحظه، اتخاذ رویکردی ساختارگرایانه به منظور درک وضعیت سیستم، شناسایی نقاط ضعف و دستکاری ساختار در جهت بهبود عملکرد سیستم اهمیت پیدا میکند.

در موضوع این ایده سیستم، شامل متن مقدس یا قرآن کریم و سنت اوصیایی تفسیرگر آن و نیز مخاطبان این متن - مشارکت کنندگان سیستم - و در نسبت با آن است سطوح فرآیند اندیشه و دانش قرآنی، در الگوی جامع روششناسی پیشرونده بازخورانده با رویکرد نظامشناسی و نظامسازی قرآنی، حاجتمند جریان روششناسی سیستمی - منظومه نگر یا نظاموارهای - است. نوع روششناسی منظومه نگر اینک و در ساختار کلان نظام اندیشه پیشرفتنگر تفسیری نیازمند بازخوانی است. روششناسی سیستمی درماتریسی دو وجهی مدنظراست:

1.    حیث ساختاری مدل، به لحاظ دیدگاه پایه واصول حاکم برسه بخش یادشده اصل نظریه ونظام،نقشه جامع - نگاشت مسیر - علم - اندیشه و دانش پیشرفت - ونقشه جامع علمی - الگوی پیشرفت دانشبنیان - ؛

2.    حیث فرآیندی پیشرونده وپسرونده و به اینقرار سازوکاری، از سطح پارادایمی تاسطح گفتمانیِ حاکم بر ساختار مزبور. مقاله با نظر به وجوه فارق از اسناد پیشنویس پیشنهادی، این »رویکردگذاری« را در خود دارد. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید