بخشی از مقاله
چکیده
نقد روایات تفسیری و بکارگیری روشهای کارآمد در این زمینه همواره یکی از مهمترین موضوعات مورد توجّه محدثان، مفسران و محققان حوزهی مختلف علوم اسلامی بوده است. استاد عالیقدر، جناب آیتالله محمّد هادی معرفت از جملهی بزرگترین اندیشمندانی است که به نقد و سنجش روایات تفسیری اهتمام و عنایت ویژه داشته و در آثار خود هم از جهت جنبهی نظری و هم به لحاظ بُعد عملی به این موضوع پرداختهاند. با توجّه به این مسأله، در این پژوهش تلاش شده است با کاوش در دیدگاههای نظری استاد، و نیز با بررسی روشهای عملی ایشان برای نقد روایات، شیوهها و روشهایی که این مفسر بزرگ بهکار بردهاند مورد تحلیل قرار گیرد.
بر اساس یافتههای پژوهش، استاد معرفت برای اعتبارسنجی و ارزیابی روایات تفسیری از دو شیوهی »نقد سندی« و »نقد محتوایی« بهره برده است. از نظر ایشان، بررسی سند روایت امری ثانوی و قضیهای جانبی است، در حالی که بررسی محتوای روایت از اولویت برخوردار است. به همین سبب، ایشان در کنار بررسی سندی، روش- های متنوعی از جمله »عرضهی روایت بر قرآن«، »عرضهی روایت برسنّت قطعی معصومان و روایات معتبر«، »عرضهی روایت بر اصول و بدیهیات عقلی«، »عرضهی روایت بر قوانین ثابت و مسلّم علمی« و »اعتبارسنجی بر اساس واقعیتهای تاریخی« بهکار گرفتهاند. از این منظر می- توان رویکرد ایشان را در زمینهی نقد و تنقیح روایات تفسیری موفق و کارآمد دانست.
-1 مقدمه
نقد روایات تفسیری یکی از مهمترین مسائل در زمینهی تفسیر قرآن کریم به شمار میرود. براساس شواهد متعدد تاریخی، در سدهی نخست دوران اسلامی حجم قابل توجهی از اکاذیب و اخبار دروغین به عنوان حدیث و روایت جعل و وضع شده است و متأسفانه عدم ارزیابی و سنجش ناکافی مفسران سدههای نخست سبب شد که حجم قابل توجهی از این گونه روایات جعلی، به عنوان روایت تفسیری به عرصهی تفسیر قرآن راه یابد. علامه طباطبایی در این مورد مینویسد:
اطمینان مفسران نخست، در پذیرش و نقل اخبار، بدون بررسی نقادانه، موجب شد اسرائیلیاتی در حوزهی روایات تفسیری وارد شوند که صریحاً مخالف عقاید اسلامی، عقل و نقل صحیحاند و غالباً عصمت انبیا را خدشهدار میسازند - طباطبایی، 1395، ج11، صص . - 133-134 دکتر رمزی نعناعه از محققان در این زمینه که در کتاب الاسرائلیات و اثرها فی کتب التفسیر به تفصیل به این موضوع پرداخته است، در این اثر با تأکید بر وقوع این پدیده در زمینهی تفسیر، این موضوع را مطرح میکند که از سدههای اولیه تا مفسران معاصر از این روایات ساختگیاستفاده کرده و حتّی عدهای در نقل اینگونه روایات دچار زیادهروی شدهاند. وی در این زمینه مینویسد:
مفسران از زمان طبری تا رشیدرضا همه و هرکدام به نوعی در ورطهی اسرائیلیات افتادهاند، عدهای در نقل آنها به شدّت دچار زیادهروی شدهاند - نعنانه، 1390، ص. - 8 بر اساس این نظرات، ارزیابی، پالایش و پیرایش ناکافی و نامناسب روایات تفسیری، سبب شده که امروزه انبوهی از روایات جعلی در منابع مختلف تفسیری موجود و منقول باشد. عالم بزرگ جهان اسلام و قرآنپژوه جلیلالقدر آیتاللهمحمّد هادی معرفت نیز دربارهی روایات تفسیری مینویسند:
این روایات در صورتی معتبر است که متواتر بوده و یا سند آنها تا معصوم صحیح و معتبر باشد و این بسیار اندک است - معرفت، التمهید، 1386، ج1، ص. - 26129 اگرچه استاد در این مورد از تعبیر اندک استفاده نمودهاند اما این سخن به این معنی نیست که تعداد اینگونه روایات معتبر به مقداری کم است که قابل توجه نباشد، بلکه برعکس. در عین حال ایشان، بر برتری میراث روایی شیعه در حوزهی تفسیر تأکید کرده و در جای دیگر مینویسند:
سیوطی-با تمام توانی که در این زمینه دارد- نتوانسته بیش از 250حدیثِ مستند، اعم از صحیح و سقیم گردآوری کند اما خوشبختانه در مکتب اهل بیت ، روایات فراوانی وجود دارد که به گونهی صحیح، از طرق ایشان به دست ما رسیده و تا حال بیش از 4000 روایت در این زمینه گردآوری شده است - معرفت، علوم قرآنی، 1381، ص. - 103 با این وجود استاد معرفت از جملهی اندیشمندانی است که به مسألهی نقد و سنجش روایات تفسیری تأکید داشتهاند. ایشان در این مورد مینویسند:
آن بخش از تفاسیر که به پیامبر یا یکی از ائمهی اطهار نسبت داده شده و سندش ضعیف و یا دلالتش مخدوش باشد قابل استناد نبوده و تا زمانی کهصحتِ نسبت آن به یکی از معصومین به اثبات نرسد، قابل پذیرش نیست. اشکالات زیادی نیز به تفاسیر منقول از صحابه و تابعان راه یافته است و در اغلب آنها ضعف و سستی بهحدّی است که نمیتوان به آنها اعتماد کرد؛ زیرا اسباب ضعف و سستی در مجموعهی عظیمروایاتِ نقل شده در کتابهای تفسیر منسوب به صحابه و تابعان بسیار است و به گونهای درست و نادرست به هم آمیخته شده که تشخیص آنها از هم دشوار است.
تعداد این روایات بیش از حد معمول است و در آن، شاهد تناقضهای بسیاری هستیم و حتی در موارد زیادی با روایات متضاد منسوب به یک نفر، مثل روایات نقل شده از ابن عباس بر میخوریم. این امر از مهمترین عوامل سلب اعتماد از مجموع آنها یا لااقل اکثر قریب به اتفاق آنهاست و ما را وا میدارد که با دقت نظر، کنجکاوانه ومحقّقانه با آنها برخورد کنیم و نسبت به پیراستگی آنها از تناقض و نادرستی اقدام کنیم - معرفت، التفسیر والمفسرون، 1379، ج2، ص. - 24 این گفتهی استاد معرفت گویای لزوم بررسی جدی و نگاه نقادانه به روایات تفسیری است و از همینرو ایشان با اهتمام و عنایت ویژه نسبت به این مسأله، در آثار خود هم از جهت جنبهی نظری و هم به لحاظ بُعد عملی به آن پرداختهاند. با توجّه به این مسأله، در این تحقیق تلاش خواهد شد با کاوش در آثار استاد معرفت و واکاوی دیدگاههای نظری استاد در این مورد، و نیز با بررسی روشهای نقد روایات تفسیری ایشان، شیوهها و روشهای نقد روایات تفسیری این مفسر و قرآنپژوه مورد تحلیل قرار گیرد.
.2 مفهومشناسی
سیر منطقی پژوهش اقتضا میکند که ابتدا به بررسی مفهوم یا مفاهیم اصلی آن مبادرت شود، بدین منظور در ادامه به بررسی مفهوم دو لفظ »نقد« و »روایت« پرداخته میشود؛