بخشی از مقاله

چکیده                    
یکی از مسائل بسیار مهم در مدیریت پروژه های بزرگ، مدیریت ساخت پروژه می باشد. امروزه مسئله مدیریت ساخت جامع و صحیح پروژه شامل برنامه ریزی منابع برآورد زمان ها برنامه زمانبندی و کنترل زمان به یکی مسائل استراتژیک در پروژه ها و از دغدغه های اصلی متولیان و دست اندرکاران آن ها تبدیل گردیده است که پروژه های عمرانی را نیز شامل می شود مزایا و معایب مدیریت ساخت در زمان اجرای پروژه ها از مهمترین چالش های مدیریت ساخت و مدیریت استراتژیک می باشد. یکی از راه های بهینه سازی و جلوگیری از اتلاف سرمایههای ملی در بخش پروژه های اجرایی، در پیش گرفتن روش هایی است که پروژه ها را به شکلی سریع تر، با کیفیت بیشترو هزینه کمتر پایان بخشند.

اهمیت این امر به ویژه برای پروژه های بزرگ به دلیل جهانی شدن اقتصاد و رقابت فشرده بازارهای منطقه ای و جهانی، به حدی است که اگر پروژه ای عظیم چند ماه زودتر و یا دیرتر به بهره برداری برسد، می تواند تأثیری تعیین کننده در اقتصاد کشور داشته باشد. لذا بهتر است هر کارفرمایی، با توجه به این نکات و در نظر گرفتن امکانات مالی، تخصصی و مدیریتی خود و با توجه به میزان تعهد و توانمندی مهندس مشاور، دستگاه نظارت و پیمانکار طرف قراردادو سایر امکانات و توانایی های خود، روش بهینه را انتخاب نموده و با بهترین کیفیت و کمترین زمان و حداقل هزینه، پروژه مورد نظر را به اتمام برساند.

واژه های کلیدی: مدیریت پروژه، مدیریت ساخت، معایب و مزایای مدیریت ساخت

.1 مقدمه:

امروزه اهمیت مدیریت در پروژه های ساخت و ساز و عمرانی بر کسی پوشیده نیست، چرا که پس از سال ها کسب تجربه در عرصه اجرای پروژه های مختلف عمرانی در سطح جهان و به خصوص در کشور خودمان، اینک اکثر دست اندرکاران اجرای پروژه ها اصلی ترین دلیل موفقیت یا عدم موفقیت یک پروژه را چه به لحاظ کمی و چه از نظر کیفی مرتبط با مدیریت پروژه ها می دانند. بدیهی است یکی از کلیدی ترین تصمیم هایی که مدیران دستگاه های اجرایی قبل از شروع پروژه ها بایستی اتخاذ نمایند، انتخاب نوع و روش اجرای پروژه هاست و اتخاذ این تصمیم بستگی به آشنایی مدیران با انواع روش های اجرای پروژه، شرایط پروژه، امکانات و توانایی دستگاه اجرایی، مشاورین و پیمانکاران دارد.

برای یک دوره طولانی روش اجرای پروژه ها به صورت دو عاملی - کارفرما، سازنده - بوده و در سال های پس از 1900 میلادی و به موازات افزایش پیچیدگی و ارتقای دانش طراحی به ویژه در سال های بعد از جنگ جهانی دوم، روش سه عاملی - کارفرما، مشاور و پیمانکار - گسترش یافت. این روش برای نسل مهندسان تربیت شده در دوره های بعد به صورت روش متعارف و یا سنتی جلوه گر شد. در سال های دهه1970 و 1980 شکل تغییر یافته این روش به نام پیمانکاری مدیریت و یا مدیریت اجرا در اروپا و آمریکا ظهور یافت . با توجه به افزایش قیمت و طولانی شدن مدت و اختلافات و دعاوی فراوانی که در حین اجرای کار پیش می آمد، برخی کارفرمایاناجباراً به سمت استفاده از واحدی مشخص برای اجرای پروژه های خود سوق داده شدند .

بدین ترتیب روش طرح و ساخت1 ومتعاقباً روش دو عامل جدید بنام طرح و ساخت توأم یا روش طرح و ساخت کلید در دست 2مورد توجه قرار گرفت که راه حل بهینه برای انجام بعضی از پروژه ها در آستانه قرن بیست و یکم تلقی گردید. به طور کل در سال های اخیر با توجه به علاقه منطقی کارفرمایان نسبت به سرعت بیشتر در اجرا و کاهش ریسک های کارفرمایی در پروژه های عمرانی و صنعتی و به تبع آن ها کاهش هزینه تمام شده پروژه ها، رویکرد جهانی به سمت روش های واگذاری پروژه ها به صورت دوعاملی بوده است.[1] دو مشخصه تعیین کننده برای هر یک از روش های اجرا که در ادامه توضیح داده می شوند، چگونگی پیوستگی مراحل انجام پروژه و تأمین منابع مالی مورد نیاز توسط بخش دولتی یا خصوصی می باشد. هر روش نقاط ضعف و قوت زیادی دارد که با انتخاب استراتژی مورد نیاز انجام پروژه، می توان آن را به طور موفقیت آمیزی اجرا نمود.[2]

.2مدیریت پروژه چیست؟
مدیریت پروژه به کارگیری دانش، مهار ت ها، ابزار و تکنیک های لا زم جهت اداره کردن اجرای فعالیت ها، به منظور رفع نیازهای پروژه از طریق تحقق فرآیندهای آغازین برنامه ریزی، اجرایی، کنترلی و اختتامی است.[3]

-1-2 استاندارد دانش مدیریت پروژه گستره دانش مدیریت پروژه عبارتی جامع و فراگیر است که به توصیف مجموعه دانش های درگیر در حرفه مدیریت پروژه می پردازد. هم چون دیگر حرفه ها نظیر حقوق، پزشکی، حسابداری و غیره وظیفه به کارگیری و پیشبرد محدوده این دانش بر عهده دست اندرکاران این حرفه و اقشار دانشگاهی است . گستره دانش مدیریت پروژه در بردارنده ی شیوه های سنتی ثابت شده ای است که به صور ت فراگیر به کار گرفته شده و هم چنین شامل علوم ابتکاری و شیوه های پیشرفته است.[4]فرآیندهای مدیریت پروژه می توانند به پنج گروه یک یا بیش از یک فرآیندی سازماندهی شوند.

فرآیندهای آغازین، این فرآیندها به اجرای پروژه رسمیت بخشیده و مجوز آن را صادر می نماید. فرآیندهای برنامه ریز ی، به تعریف و پالایش اهداف، همچنین انتخاب بهترین شیوه عملکرد از میان سایر روش ها در جهت دستیابی به اهدافی که پروژه متعهد به رسیدن آن هاست، می پردازند. فرآیندهای اجرایی، به هماهنگ سازی افراد و منابع دیگر جهت اجرای برنامه می پردازند. فرآیندهای کنترلی، رسیدن به اهداف پروژه را به واسطه نظارت و ارزیابی منظم فرآیندها، تضمین می نمایند، این کار با هدف مشخص نمودنانحرافات برنامه، به اجرای اقدامات اصلاحی در صورت لزوم می پردازند. فرآیندهای اختتامی، به پذیرش پروژه یا فاز اجرا شده، رسمیت بخشیده و آن را به سوی یک نقطه پایانی منظم و معین هدایت می نمایند.[5]

.3مدیریت ساخت ممکن است برخی کارفرما یان، برای برنامه ریزی و اجرای پروژه های پیچیده ، منابع داخلی برای برنامه ریزی،طراحیو ساخت آن پروژه را نداشته باشند . برای پوشش این نیاز ، خدمات مدیریت ساخت می تواند به دو شیوه متفاوت فراهم گردد.

-1-3مدیریت ساخت -مشاور با توجه به اینکه شرح وظایف پیمانکاران در قالب فعالیت های مربوط به تامین کالا، اجرای عملیات ساخت و نصب وسازماندهی اولیه جهت بهره برداری می باش دعملاً. وظیفه نظارت بر نحوه اجرا نیز لازم است بر عهده یک مشاور باشد همچنینمعمولاً مدیریت فعالیت های پروژه نیز به عنوان یک فعالیت ستادی و جنبی به مشاور واگذار می گردد.[6] در این شیوه مدیریت ساخت، کارفرما به طور جداگانه با یک پیمانکار مشاور مدیریت ساخت به عنوان نماینده و یک یا چند پیمانکار اصلی که از طریق مناقصه مشخص می شوند قرارداد می بندد. نماینده مشاور - - CM-Agent مدیریت ساخت هزینه تخصیصی اولیه و برنامه زمان بندی را تهیه کرده و به کارفرما برا ی انجام مناقصه در فازهای مختلف ساخت یاری می رساند. کنترل هزینه بهتر و برنامه زمانبندی اصلاح شده از دو ویژگی مهم این شیوه می باشد که می تواند برای پروژه های بزرگ و پیچیده که روش ها و راه حل های متفاوتی وجود داشته که تاثیر زیادی بر هزینه دارند مورد استفاده قرار گیرد.[7]

-1-1-3 مزایای مدیریت ساخت -مشاور

-1 مدیریت ساخت - مشاور ، یک نماینده برای کارفرما و همچنین مهندس طراح و ناظر پروژه برای پیمانکار بوده که از بار مدیریتی کارفرما در پروژه های بزرگ و پیچیده می کاهد.

-2 برنامه زمانبندی و تعیین امکان اجرای بخشهای مخت لف پروژه توسط مدیریت ساخت – مشاور می تواند سرعت کار را افزایش داده و موجب صرفه جویی در هزینه ها شود.

-3 تخصص در تخمین هزینه و اجرا توسط مدیریت ساخت – مشاور می تواند در مرحله طراحی، میزان هزینه ساخت را برای کارفرما آشکار می سازد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید