بخشی از مقاله

چکیده

با وجود اینکه تأثیر سبک آموزش دانش آموز محور و کارایی تکنیک های آن به خوبی نشان داده شده، امّا به دلیل اینکه هیچ دادهی کمّی از این مدل حمایت نمی کند، بسیاری از معلمان در استفاده از این روش تردید دارند. روش آموزش سازنده - دانش آموز محور - و آموزش سنتی - معلم محور - در مقطع کارشناسی دانشگاه ایندیانا در ایالت پنسیلوانیای آمریکا در رشته ای که زیست شناسی درس اصلی آنها محسوب نمی شد مقایسه گردید. نمرات آزمون های هفتگی، حضور و غیاب، آزمون نگرش علم و تجزیه و تحلیل نوارهای ویدئویی کلاسهای هر دو گروه برای تعیین میزان علاقمندی دانشجویان و عملکردهای این دو سبک تدریس مورد استفاده قرار گرفت. آزمون های آماری بسیاری انجام شد و تفاوت معنی داری را بین دو گروه نشان داد و ثابت کرد که کلاس سازنده یا دانش آموز محور، نمرات آزمون بالاتر، نگرش بهتر نسبت به علم، حضور بیشتر در کلاس و مشارکت بالاتر در فعالیتهای کلاس نسبت به گروه سنتی دارد. کلید واژه ها: یادگیری، دانش آموز محور، معلم محور، آزمون نگرش علم.

مقدمه

یادگیری عبارت است از تغییرات دائمی و پایدار که در رفتار فرد در اثر تجربه بدست آمده باشد - سیف.[1] - 1368در تدریس فعّال، فراگیران در جریان آموزش برانگیخته شده و در امر یادگیری میکوشند و در واقع معلم نقش راهنما و هدایت کننده را ایفا می کند و یک ارتباط متقابل بین معلم و شاگرد وجود دارد. به این منظور فعالیتهایی از قیبل درگیر کردن دانش آموز در حل مساله، مشارکت خود دانش آموز در امر یادگیری و ایجاد تفکر انتقادی در دانش آموزان انجام میشود.[2] در کلاس درس سنتی - معلم محور - انتظار می رود که دانش آموزان اطلاعات را کورکورانه از معلم بپذیرند و در واقع در این کلاس فقط انتقال افکار و معانی به دانش آموزان صورت می گیرد. در چنین کلاسی تمام دانش آموزان در یک سطح علمی در نظر گرفته می شوند. در این سبک، حتّی اگر کارهای عملی و آزمایشگاهی نیز انجام بگیرد، بحث دانش آموزان در کلاس و اکتشاف آنها از مفاهیم نادیده گرفته می شود و در نتیجه درک درستی از علم به دست نمیآید.

در مقابل، در کلاس دانش آموز محور یا سبک سازنده، دانش آموزان با هم در گروههای کوچک کار می کنند و در تعامل و مشارکت با یکدیگر به کشف یک یا چند راه حل دست مییابند. در چنین کلاسی معلم بیشتر نقش راهنما را ایفا می کند و در برقراری ارتباط بین بینش های جدید و دانش قبلی دانش آموزان کمک می کند، امّا بحث و کشف را به عهده گروههای دانش آموزی میگذارد. در این لاسک حتّی به تصورات غلط دانش آموزان نیز اهمیت داده می شود.[3] بررسی های مختلف بیانگر این است که در سبک سازنده یا دانش آموز محور، دانش آموزان شور و شوق و علاقه بیشتری را در کلاس از خود نشان می دهند. در واقع تحقیقات مکرّر ثابت کرده که روش معلم محور در برخی موارد حتّی مخل یادگیری دانش آموزان است.

معلمانی که به سبک دانش آموز محور تردید دارند، اغلب احساس می کنند که اگر بجای سخنرانی، بحث را به دانش آموزان واگذارند و آنها به جای گوش دادن و یادداشت برداری به طور فعال در بحث شرکت کنند، کار تدریس و فرایند یادگیری به خوبی انجام نمی شود.شواهد کمی بدست آمده در حمایت ازآموزش دانش آموزمحوردر مقایسه با آموزش معلم محور می تواند دیدگاه این معلمان را در مورد این سبک تغییر و توسعه دهد.[2] نگرش فرد نسبت به یک موضوع، مستقیماً قابل مشاهده نیست به همین دلیل می گویند که ساخت نگرش فرضی است. منظور از فرضی بودن نگرش این است که وجود آن از روی مشاهدهی رفتارهایی که آن را تائید می کنند، استنباط می شود. بدین صورت که یک رشته باورهای ارزشی مربوط به یک موضوع معین در اختیار فردی گذارده و نظر او را در مورد آنها میپرسند.

آنچه مقیاس نگرش سنج نامیده می شود همین سری باورهاست که فرد به آنها پاسخ می دهد. یا به دست آوردن جمع کلّ پاسخ ها یا ارزش آنها معلوم می شود که نگرش فرد نسبت به موضوع مورد نظر تا چه اندازه مثبت یا منفی است. در واقع آزمون های نگرشی، تعدادی پرسش یا اظهار نظر درباره موضوعی است که فرد به آنها پاسخ می دهد و از روی الگوی این پاسخ ها می توان به استنتاج از نگرش های فرد پرداخت. در واقع مقیاس های نگرش با نظر سنجی فرق دارد. ویژگیخاص نظر سنجی این است که در آن با پرسش های ویژهای سروکار داریم که لزومی ندارد بین آنها رابطهای وجود داشته باشد. در این موارد به جای آنکه بر مبنای پاسخ های فرد یک نمره کل محاسبه شود، پاسخ های هر سؤال  به طور جداگانه مورد توجه قرار می گیرد، ولی در مقیاس های نگرش معمولاً یک نمره کل به دست می آید که نشان دهنده جهت و شدت نگرش فرد نسبت به یک موضوع است.[4]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید