بخشی از مقاله
مقايسه اثربخشي آموزش براساس روش تدريس سکوسازي و روش سنتي بر انگيزش تحصيلي دانش آموزان پسر سال دوم متوسطه در درس زبان انگليسي در شهر ويسيان
چکيده
پژوهش حاضر با هدف بررسي مقايسه اثربخشي آموزش بر اساس رويکرد سکوسازي و روش سنتي بر انگيزش تحصيلي دانش آموزان سال دوم متوسطه در درس زبان انگليسي صورت پذيرفت . روش پژوهش شبه آزمايشي و از نوع طرح پيش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماري دانش آموزان پسر پايه دوم متوسطه شهر ويسيان را در سال تحصيلي ٩٠ ـ ٨٩ در بد داشت و حجم نمونه تحقيق ٤٠ نفر بود که ٢٠ نفر در گروه آزمايش و ٢٠ نفر با روش نمونه برداري خوشه اي چند مرحله اي در گروه کنترل قرار گرفتند.
در گروه آزمايش تدريس به روش سکوسازي انجام گرفت و در گروه کنترل از روش تدريس سنتي استفاده شد. ابزار مورد استفاده پرسشنامه انگيزش تحصيلي ورلند (١٩٨٥) بود. به منظور تجزيه و تحليل داده ها علاوه بر روش هاي آمار توصيفي (ميانگين و انحراف معيار) از روش آمار استنباطي تحليل واريانس نيز استفاده شد. نتايج نشان داد که بين دو گروه از جهت متغير انگيزش تحصيلي تفاوت معناداري وجود دارد (٠.٠٥ بدين صورت که گروه آزمايش در متغير انگيزش تحصيلي نسبت به گروه کنترل (٠.٠٥ از روش تدريس سکوسازي تأثير بيشتري پذيرفته است . بنابراين معلمان بايد روش تدريس سکوسازي را براي بالا بردن انگيزش تحصيلي دانش آموزان در کلاس مورد استفاده قرار دهند
واژگان کليدي: انگيزش تحصيلي، روش تدريس سکوسازي، روش تدريس سنتي
مقدمه
بيشتر روش هاي رايج و نسبي آموزش ، شيوه يکساني را نسبت به تمام دانش آموزان به کار مي برند و تلاشي در جهت شناخت ظرفيت ها و ميزان رشد شناختي و زباني دانش آموزان خود، چگونگي بالا بردن تواناييهاي زباني آنان يا اين که چگونه خواهند توانست بر وضعيت خود و تحولات پيرامونشان به تدريج با کمک زبان تأثير بگذارند، انجام نمي دهند. عدم نيل به اهداف آموزشي، يکي از مشکلات عمده نظام هاي آموزشي ـ به ويژه نظام آموزشي ما ـ است .
مي دانيم که آموزش و پرورش اهداف اساسي و غالبا مفيدي را در سرلوحه کار خود دارد، براي مثال ، قصد دارد تا افرادي خلاق ، مبتکر، داراي رشد اجتماعي، عاطفي، و ... به بار آورد، اما وقتي با واقع بيني به نتيجه کار آن مي نگريم ، متأسفانه کمتر شاهد وجود چنين انسان هايي هستيم .
در اين پژوهش ، وضعيت تحصيلي دانش آموزان از نظر انگيزش تحصيلي مورد توجه قرار مي گيرد. براي آماده کردن نيروي کار آينده بايد درک درستي از روش هاي آموزشي نوين داشت ؛ آنها را با امکانات و نيازهاي خويش متناسب سازي کرد و از آن بهره مند شد (خدانژاد، ١٣٨٨، به تقل محمدزاده قصر، کرمي، افشاري). تعليم و تربيت جديد، حضور فعال دانش آموز را در امر يادگيري بسيار مؤثر مي داند و اين حضور در صورتي تجلي پيدا مي کند که شيوه تدريس معلم متناسب با آموزش علوم انتخاب شود و تحولي در روند آموزش ايجاد کند (احديان ، ١٣٨٤، به نقل حقاني، همداني، ولياقت دار،١٣٩٠). اساس فعاليت در کلاسي که آموزش در آن بر اساس رويکرد سکوسازي صورت مي گيرد، گفتگوهاي ميان معلم و دانش آموز است (لارکين ،
). منطقه تقريبي رشد ( ) نخستين بار توسط ويگوتسکي در ديدگاه عمل گرايي اجتماعي ـ تاريخي معرفي شد. ساترلند ( ) چنين عنوان کرده است : «فاصله بين X و X+1 منطقه تقريبي رشد (ZPD) کودک است .
در کودکان متفاوت است ، کودکاني که ZPD بزرگ تري دارند از کودکاني که ZPD کوچک تري دارند، توانايي بيشتري براي دريافت کمک از سوي بزرگسالان دارند (گروس ، Groos.2005 )».
سکوسازي (Scaffolding ) ايده اي است که اولين بار توسط وود، برونر و راس ( ) به کار برده شد و استعاره اي است که از حرفه ساختمان سازي به عاريت گرفته شده است . چهار چوب يا سکو در تعليم و تربيت توسط معلم به منظور حمايت کودک در فرايند يادگيري است که بر اساس مفهوم منطقه تقريبي رشد پديد آمده است . از مفهوم منطقه مجاور رشد ويگوتسکي چنين بر مي آيد که رشد، هم به وسيله آنچه کودک مي تواند به طور مستقل انجام دهد و هم آنچه کودک مي تواند به ياري يک فرد بزرگسال يا همسال ماهرتر انجام دهد، تعريف ميشود (جان استيز و مان ، به نقل اسلاوين ، ٢٠٠٦, Slavin). به ديگر سخن ، حد پايين منطقه تقريبي رشد سطحي از توانايي حل مسأله است که کودک به تنهايي به آن رسيده است و حد بالاي آن نشان دهنده سطح مسؤوليت اضافي است که کودک مي تواند به کمک معلم يا مربي بدان دست يابد (سانتروک، , به نقل سيف ، ١٣٨٨). بنابراين ، رشد شناختي زماني به حداکثر مي رسد که در منطقه تقريبي رشد تعامل اجتماعي صورت پذيرد. کاتلين برگر (، ، به نقل وولفلک ، ) منطقه تقريبي رشد را ميانه يا مرکز سحرآميز (جادويي) مي نامد، يعني نقطه اي بين آنچه دانش آموز از قبل مي داند و آنچه آمادگي يادگيري آن را ندارد. منطقه تقريبي رشد، شامل تواناييها، نگرش ها و طرز تفکرهايي است که در حال رشد هستند و تنها با حمايت بهبود مي يابند (تاپان تاج واسکريمشر، ، به نقل اسنومن ، مک کان و بيلر،
در تکيه گاه سازي، ابتدا معلم يا شخص ديگري که يادگيرنده را ياري مي دهد سهم عمده اي از مسؤوليت را به عهده مي گيرد، اما به تدريج که يادگيري پيش مي رود مسؤوليت به يادگيرنده واگذار مي شود. سکوسازي يک مفهوم مهم در آموزش و يادگيري است که در جريان آن معلمان و دانش آموزان بين دانش فرهنگي معلمان و تجربه ي روزانه دانش آموزان روابط معناداري ايجاد مي کنند (مک کازلين ، و هيکي، ، به نقل وولفلک ، 2008 ). سکوسازي يعني کمک به دانش آموزان براي پاسخ دادن به سؤالات مشکل يا حل مسائل با استفاده از سؤالات راهنما يا راهنماييهاي غير مستقيم (اسنومن ، مک کان ، بيلر، 2009). انگيزش تعاريف گوناگوني دارد. يکي از جامع ترين آنها عبارت است از: «انگيزش به نيروي ايجاد کننده ، نگهدارنده و هدايت کننده رفتار گفته مي شود. انگيزه به صورت نياز يا خواست ويژه اي که انگيزش را موجب مي شود تعريف شده است » (سيف ، ١٣٨٨). انگيزش ، فرايندهايي است که به رفتار انرژي داده ، آن را هدايت کرده ، نگه مي دارد (بيابانگرد، ١٣٨٦). انگيزش ظرفيت ذاتي و طبيعي براي فراگيري مثبت است و نياز به پرورش يافتن دارد تا بنيان نهادن (مک کومبز و پاپ ، ترجمه ابراهيمي قوام آبادي، ١٣٨٤). به عبارتي ديگر، مي توان گفت که انگيزش نيرويي است که به رفتار نيرو مي دهد وآن را هدايت مي کند (ايگن وکاوچاک، Eggen and Kauchak ,١٩٩٣ به نقل کريمي، ١٣٨٩). انگيزش معمولا به نيروهايي اطلاق مي شود که انتخاب ، ثبات ، شدت ، وتداوم رفتار را تعيين مي کند و درتعريف ، به فرايند برانگيختن و نگهداري رفتارهايي دلالت دارد که به سوي هدفي متوجه است (شانک ، Schunk.2000 به نقل کديور، ١٣٨٨). جير برافي (١٩٩٨، به نقل وولفلک ، ٢٠٠٨) انگيزش تحصيلي (يادگيري) دانش آموزان را به صورت زير بيان مي کند: «تمايل دانش آموز به اين که فعاليت هاي يادگيري را با معني و با ارزش در نظر بگيرد و سعي کند تا از آنها فوايد (بهره هاي) علمي به دست آورد».
لانگ ، مونوي، هارپر، نوبلاوچ ، و مورفي (٢٠٠٧، ) در پژوهشي با عنوان «انگيزش تحصيلي و پيشرفت در ميان نوجوانان شهري» در يک مطالعه مقطعي، دانش آموزان کلاس هاي هشتم و نهم را ـ به ويژه در رابطه با انگيزش و پيشرفت تحصيلي ـ مورد ارزيابي قرار دادند. نتايج نشان داد که خودکارآمدي و اهداف يادگيري به علاقمندي کمک مي کند و باعث پيشرفت تحصيلي مي شود. سدا سارا کالاگلو ( ) در پژوهشي تحت عنوان «رابطه ي بين خودکارآمدي و انگيزش تحصيلي معلمان » به اين نتيجه رسيد که بين خودکارآمدي معلمان و انگيزش تحصيلي رابطه قوي و معناداري وجود دارد.
جان فرلا، مارتين والک ، و يانگانگ گاي ( ) در پژوهشي با عنوان «خودکارآمدي تحصيلي و خود پنداره تحصيلي» به اين نتيجه رسيدند که خود پنداره تحصيلي پيش بيني کننده متغيرهاي انگيزشي و عاطفي است در حاليکه خودکارآمدي تحصيلي پيش بيني کننده موفقيت تحصيلي است . در ١٠ سال گذشته ، تحقيقات اساسي در حمايت از اين روش آموزشي (سکوسازي) در رشد عملکرد تحصيلي و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان به دست آمده است (هريس و پرسلي، به نقل لارکين ، ٢٠٠٢).
مينچي سي کيم و مايکل جي هانافين ( ) در پزوهشي تحت عنوان «سکوسازي، حل مسأله در محيط هاي آموزشي يادگيري مبتني بر فناوري» دريافتند که از طريق سکوسازي معلم مي تواند در مسائل و تجربياتي که نيازمند نظام علي است به دانش آموزان کمک کند. همچنين معلم و تکنولوژي با استفاده از سکوسازي مي توانند در زمينه هايي که دانش آموزان فاقد دانش اوليه هستند به آنها ياري رسانند.
سهيلا زيبا زاده (١٣٨٧) در تحقيقي با عنوان «مقايسه اثر بخشي آموزش بر اساس رويکرد سکوسازي و سنتي بر يادگيري خود تنظيمي و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان دختر در درس تعليمات اجتماعي سال چهارم ابتدايي شهر فرادنبه در سال تحصيلي٨٧ ـ ٨٦» نتيجه گرفت که دانش آموزان دختري که بر اساس روش سکوسازي آموزش مي بينند نسبت به دانش آموزان دختري که به روش سنتي و مرسوم آموزش مي بينند، يادگيري خود تنظيمي بهتري در درس تعليمات اجتماعي و پيشرفت تحصيلي بالاتري دارند. فاطمه حاجي اربابي (١٣٨٤) در پژوهشي با عنوان «مقايسه اثربخشي آموزش بر اساس رويکرد سکوسازي و سنتي بر پيشرفت تحصيلي دانش آموزان دختر سال چهارم ابتدايي شهر مشهد» که بر نمونه ٤٤ نفري انجام شد، دريافت که دانش آموزاني که بر اساس رويکرد سکوسازي آموزش مي بينند نسبت به دانش آموزاني که بر اساس روش سنتي آموزشي مي بينند، در آزمون پيشرفت تحصيلي نمرات بالاتري دارند. هدف اصلي اين پژوهش ، بررسي مقايسه اثربخشي آموزش به روش سکوسازي و روش سنتي بر انگيزش تحصيلي دانش آموزان سال دوم دبيرستان شهر ويسيان در درس زبان انگليسي در سال تحصيلي ٩٠ ـ ١٣٨٩است .
با نگاهي دقيق تر، دلايل توجيهي اهميت و ضرورت اين تحقيق را مي توان به شرح زير بيان کرد: افزايش آگاهي معلمان از مؤثر بودن استفاده از روش سکوسازي، بالا بردن سطح انگيزش تحصيلي دانش آموزان و ايجاد علاقه به يادگيري در آنان و اصلاحات لازم در شيوه هاي تدريس معلمان .
روش پژوهش
نوع پژوهش حاضر بر اساس اهداف ، از نوع کاربردي است و با توجه به اين که گزينش نمونه ها کاملا تصادفي نبوده است ، اين تحقيق شبه تجربي ( )) از نوع پيش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل است که در جدول شماره ١ نمايش داده ميشود.جامعه آماري اين پژوهش را کليه دانش آموزان پسر پايه دوم متوسطه شهر ويسيان در سال تحصيلي ٩٠ ـ ٨٩ تشکيل مي دهند. در اين پژوهش از کلاس به عنوان واحد آزمايش استفاده شده است به طوري که يک کلاس به عنوان گروه آزمايش و يک کلاس ديگر به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. جهت انتخاب مدرسه اي براي اجراي تحقيق از نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي استفاده شده است . از ميان تمام شهرهاي استان لرستان ، شهر ويسيان به تصادف و از بين مدارس متوسطه اين شهر ٢ دبيرستان به شکل تصادفي برگزيده شد. از دبيرستان اول يک کلاس و از دبيرستان ديگر نيز يک کلاس به صورت تصادفي انتخاب گرديد. سپس يکي از کلاس ها (٢٠ نفر) به صورت تصادفي به عنوان گروه آزمايش و کلاس ديگر (٢٠ نفر) به عنوان گروه کنترل انتخاب شد. دانش آموزان گروه آزمايش با روش تدريس سکوسازي و گروه کنترل با روش سنتي (سخنراني) آموزش ديدند. ابزار مورد استفاده در اين پژوهش پرسشنامه انگيزش تحصيلي ورلند (١٩٨٥) است که شامل ٢٦ سؤال ٧ گزينه اي مي شود که در مقياس ليکرت از کاملا موافقم تا کاملا مخالفم تهيه شده است . در مطالعه ورلند و همکاران (١٩٩٢ ـ ١٩٨٢) ضريب آلفاي کرانباخ بين ٦٨ .٠ تا ٨٦ .٠ گزارش شده است . همچنين باقري، شهرآراي و فرزاد ضريب آلفاي کرانباخ ٧٠ .٠ تا ٨٢ .٠ را به دست آوردند که ضريب بالايي است . در تحقيق حاضر، با روش بازآزمايي، پايايي ٨٠ .٠ به دست آمد. روايي پرسشنامه نيز در مطالعه باقري و همکارن (١٣٨٢) با دو روش روايي سازه و استقرايي ٠.٥٦ گزارش شده است . داده هاي جمع آوري شده مربوط به متغير مورد بررسي در دو بخش آمار توصيفي و استنباطي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت . در بخش آمار توصيفي از تعداد، ميانگين ، انحراف معيار و در بخش آمار استنباطي از تجزيه و تحليل واريانس استفاده شد. همه مراحل آماري با استفاده از نرم افزارspss انجام گرفته است .
مراحل اجراي پژوهش
- انتخاب گروه هاي آزمايش و کنترل
- آموزش روش تدريس سکوسازي به معلم گروه آزمايش ؛ در اين مرحله مفهوم روش سکوسازي، اهداف و اهميت استفاده از آن ، و مراحل و روش اجراي اين روش توسط يکي از استادان روان شناسي تربيتي به وي آموزش داده شد.