بخشی از مقاله
چکیده:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی روشهای جلب خیرین در امور خیریه انجامگرفته است، روششناسی این پژوهش روش کیفی بوده و با استفاده از مصاحبهی عمیق دادهها گردآوری شدهاند و روش تحلیل مورد استفاده در این پژوهش تحلیل تماتیک است. جامعهی آماری این پژوهش زنان خیر شهر مشهد در سال 1393 و نمونهی 30 زن فعال در امور خیریه و نیکوکاری است و برای انتخاب مصاحبهکنندگان از روش نمونهگیری هدفمند بهره گرفته شده است، در خالل تحلیل دادهها راهکار جلب و نگهداری خیران مشکالت در 10 سنخ - دسته - موردبحث قرارداده شد که شامل این راهکارها است: آسانسازی فرایند تأسیس سازمانهای مردمنهاد، آگاهی دادن به مردم، تبلیغات، از بین بردن این تفکر که «تا دست دهنده هست، دست گیرنده هم هست»، تشکیل گروههای داوطلبانه جهت ارائهی آموزشهای رایگان، تشکیل گروههای داوطلبانه جهت ارائهی خدمات رایگان، کمک گرفتن غیرمستقیم، فرهنگسازی در جهت اختصاص نذورات به فعالیتهای نیکوکارانه، افزایش سرمایهی اجتماعی نیکوکاران، دعوت از خیران بالقوه در مراسم تهیهی جهیزیه و سیسمونی و....
-1 مقدمه:
ویژگیهای جمعیتی ایرانکه با افزایش سریع جمعیت و تحول در ساختارهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مواجه است موجب افزایش نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی شده است و پاسخگویی به تقاضای افراد نیازمند، مستلزم تخصیص کافی منابع انسانی، مالی، امکانات و... است. کاهش فقر نیز متضمن توسعهی پایدار است. فقر نشانهی بارز توسعهنیافتگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که ثبات سیاسی و همبستگی اجتماعی و سالمت روانی را در اقشار مبتال به خطر میاندازد، موجب افزایش میزان مرگومیر بالخص در نوزادان و کودکان و مادران و کاهش متوسط طول عمر، کاهش کار آیی نیروی انسانی و کاهش بهرهوری میشود. از دیگرسو، فقر تأثیر مستقیم و غیرمستقیم خود را بر وضعیت فرهنگی و اجتماعی خانواده برجای میگذارد.
میتوان با قاطعیت گفت بهزیستی و کمیتهی امداد امام خمینی H از مهمترین نهادهای حمایتی از اقشار آسیبدیده و آسیبپذیرند، اما این دو نهاد بزرگ نیز نمیتوانند بهتنهایی پاسخگوی نیازهای گوناگون جامعهی هدف باشند، بنابراین ضروری است تا نهادهای خودجوش مردمی نیز همپا و در راستای اهداف آنها گام بردارند. بااینوجود در بسیاری از موارد فقدان یا کمبود شبکههای قوی جذب خیرین و شیوههای اطالعرسانی به آنها و ارتباط دادن خیرین و نیازمندان، موجب کاهش سطح کیفی و کمی مشارکتهای عمومی میشود. به همین دلیل الزم است تا راهکارهایی جهت این اتصال و ارتباط ارائه گردد. بااینوجود نباید منکر رهاورد مشارکت بیچشمداشت مردمی تاکنون بود.
شاید بتوان از نقش حمایتی و غیر اقتصادی برخی نهادهای مردمی نیز سخنی گفت، برخی از این نهادها با بسط فعالیتهای خیرخواهانه سعی در ترویج ارزشهای واالی دینی دارند و در کنار آن به مسائل اقتصادی نیازمندان توجه مینمایند. نیازمندی و محرومیت بر کیفیت زندگی، استفاده از فرصتها و رضایت از زندگی تأثیرگذار است. با توجه بهضرورت این امر، برای جذب مشارکتکنندگان بیشتر نیاز به تقویت روشهای پیشین و رفع نقاط ضعف این روشها و شناسایی و کاربرد روشهای جدید احساس میشود. هدف از انجام این پژوهش شناسایی روشهای جذب خیران جدید بهزعم نیکوکاران فعال در سطح شهر مشهد است، بهاینترتیب در پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال هستیم که روشهای مناسب جذب و حفظ مشارکت خیران چیست؟
-2 روش پژوهش:
بنا به دالیلی هم چون پیچیدگی موضوع و ناشناخته بودن نسبیاش، خاص بودن جامعهی آماری، در دسترس نبودن فهرست دقیقی از جامعهی آماری مدنظر، کمبود تحقیقات در این زمینه، استفاده از روش کیفی مناسبتر به نظر میرسد. روش پژوهش حاضر، کیفی و با استفاده از رویکرد تحلیل تماتیک انجام شده است. مطالعهی تماتیک عبارت از تحلیل مبتنی بر استقرای تحلیلی که طی آن محقق از طریق طبقهبندی و الگو یابی دادهها به یک سنخ شناسی تحلیلی دست مییابد. بهعبارتدیگر، تحلیل تماتیک عبارت است از عمل کدگذاری و تحلیل داده با این هدف که دادهها چه میگویند. این نوع تحلیل به دنبال الگویابی 221 روشهای اعتمادسازی و هدایت افکار عمومی در ارتقای مشارکتهای عمومی، امورخیریه... در دادهها است. زمانی که از دادهها الگویی بهدست آمد، باید حمایت موضوعی از آن صورت گیرد - محمدپور، . - 1388
1.2گردآوری. دادهها:
مصاحبهی عمیق، شیوهی به كارگرفته شده برای گردآوری دادهها در این تحقیق است مصاحبهی عمیق «برساخت اجتماعی واقعیت در خالل بازگو كردن تجربیات» است.
.1.2تجزیهوتحلیل دادهها:
جهت استخراج مقوالت باید به مفهومپردازی از دادهها پرداخت، این مرحله به «كدگذاری» موسوم است و چگونگی آن برحسب نوع آموزش، تجربه و هدف محقق تغییر میکند - استراس و كوربین، - 1390؛ بنابراین، كدگذاری، «جریان آزاد متن» را به مجموعهای از متغیرهای اسمی تبدیل میكند. در پژوهش حاضر، در ابتدا از پاسخگو خواستهشده به بیان تجربیات خود در قالب یک فرد خیر بپردازند و نیز راههایی که برای جذب سایرین در پیشگرفتهاند، بازگو نماید. درنهایت دادههایی كه از طریق مصاحبه بهدستآمده را بر اساس روش كدگذاری مضمونی و نظری تحلیل كردهایم. نتیجهی این کار سیستمی از مقولهها است که برای تحلیل موارد منفرد از آنها استفاده میشود.
برای شرح و بسط این مقوالت از کدگذاری باز استفاده میکنیم، یعنی دادهها و پدیدهها را در قالب مفاهیم درآورده، متن را جمله به جمله کدگذاری میکنیم و سپس این کدها را بر اساس پدیدههای کشف شده در دادهها که مستقیما به پرسش تحقیق مربوط میشود، دستهبندی مینماییم و درنهایت مقولههایی که بهاینترتیب بهدستآمده، بسط میدهیم. درنهایت در کدگذاری موضوعی، پس از اولین تحلیل موردی، مقولهها و حوزههای موضوعی مربوط به موضوع را مجددا کنترل کرده و درنتیجه این عمل یک ساختار موضوعی حاصل میشود که مبنای تحلیل سایر موارد قرار میگیرد تا بهاینترتیب امکان مقایسه آنها با یکدیگر افزایش یابد - استراس و کوربین، . - 1390
.3.2نمونهگیری:
در تحقیق كیفی افرادی را كه در تحقیق شركت میکنند، فرد یا نمونه نمیگویند بلكه آنها ر ا «مشارکتکنندهیا اطالعرسان» میخوانند. در تحقیق كیفی معیار دقیقی برای تعیین حجم نمونه یا تعداد «اطالعرسان یا افراد مطلع و مشارکتکننده» وجود ندارد، بلکه با رسیدن به اشباع نظری فرایند نمونهگیری متوقف میگردد. در این روش نمونهگیری، افراد شرکتکننده بر اساس قضاوت پژوهشگر انتخاب میشوند و این قضاوت مبتنی بر مربوط بودن گروه نمونه به اهداف پژوهش است.
شیوهی نمونهگیری مناسب در این روش «نمونهگیری نظری » است. در این نوع نمونهگیری، موردهایی که مشاهده و بررسی میشوند طوری انتخاب میشوند که همهی واقعیتهای محتمل را شامل گردند، وگرنه نمونهگیری با تورش روبهرو خواهد بود و نمیتوان به نتایج تحقیق اطمینان کرد. لذا باید، بهطور نظری، تصوری از همهی حالتهای ممکن در واقعیت مورد بررسی، به دست آورد - صدر نبوی و دیگران، - 9:1390 نمونهگیری نظری، نوعی نمونهگیری است که طبق تأمالت نظری هدایت میشود. برای دستیابی به چنین منظوری، اولین مورد معین میشود و دادههای مربوط به او جمعآوری میگردد.