بخشی از مقاله
چکیده:
ارزشهای اخلاقی- اجتماعی، متشکل از قواعد و عناصریاند که انسانها با کاربست آنها در زندگی اجتماعی، رفتار خود را نسبت به دیگران تنظیم میکنند. کنشگران نظام اجتماعی با فراگیری این عناصر و مؤلفهها و همچنین درونی کردن و اشاعه آنها، بقای ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه خود را تضمین میکنند. در این میان، یکی از مهمترین ارزشهای اخلاقی - اجتماعی، نیکوکاری است که در نوشتار حاضر به دلیل اهمیت و ضرورت آن در جامعه، با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه به تبیین علی و پیامدی - اثرپذیری و اثرگذاری - این صفت حسنه پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش شهر کاشان و 353 نفر از افراد بالای پانزده سال به شیوه نمونهگیری خوشهای در معرض انتخاب قرارگرفتهاند. یافتههای تحقیق بیانگر این است که میانگین نیکوکاری در بین شهروندان، بالاتر از حد متوسط بوده و آن با متغیرهایی چون مشارکت اجتماعی عدالت گرایی و شبکه اجتماعی رابطه مستقیم و مثبت دارد. از سوی دیگر، با افزایش صفت نیکوکاری در جامعه، شاهد بروز و ظهور هیجانات و احساسات خوشایند بهویژه احساس شادی و نشاط در بین شهروندان هستیم. همچنین مدل رگرسیون در تحقیق حاضر نشان میدهد، متغیرهای مشارکت اجتماعی، شبکه روابط اجتماعی و عدالت گراییحدوداً نوزده درصد از واریانس صفت نیکوکاری را تبیین میکنند، بهطوریکه متغیر مشارکت اجتماعی بیشترین نقش را در تبیین نیکوکاری دارد.
واژگان کلیدی: نیکوکاری، مشارکت اجتماعی، عدالت گرایی، شبکه اجتماعی، نشاط اجتماعی
طرح مسئله:
هر گروهی برای ماندن و بودن خود نیازمند ایجاد مجموعهای از عقاید، ارزشها و قواعد است که به آن فرهنگ1 گفته می شود - شارون . - 1388 :137 پارسونز2 فرهنگ را نظام الگو دار و سامانمندی از نمادها میداند که اهداف جهتگیری کنشگران، جنبههای ملکه ذهن شده نظام شخصیتی و الگوهای نهادمند نظام اجتماعی را در برمیگیرد - ریتزر . - 1386 :139 لید کلوکهان3 فرهنگها را طرحوارههایی برای زندگی کردن میداند که در جریان تاریخ شکل میگیرند؛ وی فرهنگ را متشکل از اجزای متفاوت میداند. به اعتقاد کلوکهان، فرهنگ پویا و سازمانیافته است و همچنین وسیلهای است که افراد، توسط آن خود را بازندگی اجتماعی تطبیق میدهند و بیان خلأ ق را فرامیگیرند - بلینگتون4 و همکاران . - 33-1380 :34
هر نظام فرهنگی بر مبنای ارزشها و هنجارهای خود، عناصر و مؤلفههایی را مورد تأکید و ترویج قرار میدهد. کنشگران نظام اجتماعی با فراگیری این عناصر و مؤلفهها و درونی کردن آنها، بقای اجتماعی و فرهنگی جامعه خود را تضمین میکنند. به اعتقاد کاردینر5، با هر نظام اجتماعی - فرهنگی یک »شخصیت پایه« متناظر است. بر این مبنا میتوان بیان کرد که »من - شخصیت - یک رسوب فرهنگی است - «بودون و بوریکو6،. - 513:1385به اعتقاد پارسونز نظام فرهنگی به افراد جامعه، در جهت ایجاد ارتباط با یکدیگر کمک میکند و به آنها اجازه میدهد تا با یکدیگر رابطه پویا و معناداری داشته باشند - اسمیت . - 52:1387 دامنه روابط هر کنشگری را میتوان در رابطه او با خالق خود، همنوعان خود و محیط اجتماعی و فرهنگی اطراف او خلاصه نمود. نحوه تعامل انسان در هر یک از این حوزهها و میزان تأثیر حوزههای فوق در یکدیگر، در بهبود زندگی او نقش مهمی را ایفا میکنند.
در این میان، نحوه تعامل انسان باهمنوعان و محیط اطراف نیز بسیار مورد توجه است - کلانتری . - 5:1390 در واقع نظام فرهنگی با تأکید بر مؤلفههای ارزشی نظیر؛ همیاری، احترامگذاری به دیگری، صداقت، درستکاری و مواردی از این قبیل که بهعنوان رفتارهای اجتماعی مطلوب نامبرده میشوند، زمینه انجام تعامل میان کنشگران را تسهیل میکند.رفتار اجتماعی مطلوب در سطح فردی و مسئولیت مشترک در سطح اجتماعی باارزش همدردی و کمک به دیگران ارتباط نزدیکی دارند. این دو زمینه از مدتها قبل مورد توجه برخی دانشمندان نیز قرارگرفتهاندمثلاً. آدام اسمیت کتابی درباره نظریه احساسات اخلاقی نوشته است که در آن به موضوعاتی مانند جرم و گناه، عدالت، فضیلت و مقررات اجتماعی و مسائل دیگری ازایندست پرداخته است. امیل دورکیم7 در کتاب خود »تقسیمکار در جامعه«، نظریه مسئولیت مشترک را پایهگذاری کرده است. همچنین دستکم دو مورد از ایده آلهای اعلامیه حقوق بشر در خلال انقلاب کبیر فرانسه - برابری و برادری - مستقیماً به رفتارهای اجتماعی مربوط مطلوب میشود - بیرهوف8، . - 15-16:1387
به عبارتی، برخی از کارهایی که انسان انجام میدهد نه بهمنظور سودی از آنها و یا دفع زیانی بهوسیله آنها، بلکهصرفاً تحت تأثیر یک سلسله از عواطف اخلاقی انجام میدهد که میتوان از آن بهعنوان خیر اخلاقی نام برد - مطهری؛ - 19:1385؛ و در کل رفتارهای اجتماعی مطلوب نظیر نوعدوستی، نیکوکاری و کمک به دیگران در این قالب، یعنی غیراخلاقی موردبحث و بررسی قرارگرفته و از آن ها بهعنوان رفتارهای جامعهگرا یاد می شود - کلین و اسمتانا،. - 837:1389 به دلیل اهمیت اجتماعی آن صفات است که حتی انبیای الهی، یکی از وظایف خود را ترویج رفتارهای اجتماعی مطلوب دانستهاندمثلاً. پیامبر اکرم - ص - میفرمایند: برای مکارم اخلاقی فرستادهشده است - شیخ طبرسی،. - 333:1380
یکی از شاخصهای رفتار اجتماعی مطلوب، نیکوکاری - کمک به دیگران - است؛ در توضیح این صفت حسنه میتوان گفت که نیازهای مشترک اجتماعی و روابط ویژه زندگی انسانی، انسانها را آنچنان به یکدیگر پیوند میزند وزندگی را آنچنان وحدت میبخشد که افراد را در حکم مسافرانی قرار میدهد که در اتومبیل یا یک هواپیما یا یک کشتی سوارند و بهسوی مقصدی درحرکتاند و همه باهم به منزل میرسند و یا همه باهم از رفتن میمانند و همه باهم دچار خطر میگردند و سرنوشت یگانهای پیدا میکنند - مطهری،. - 18:1388 در واقع انسان موجودی اجتماعی است و بهصورت گروهی زندگی میکند و »کمک کردن«1 وی که تعبیر به »نیکوکاری« می شود، تنها در صورت حضور او در جامعه مطرح میگردد - بیرهوف،. - 71:1387
بهمنظور افزایش رفتارهای اجتماعی مطلوب نظیر نیکوکاری در میان شهروندان یک جامعه دو مسیر کلی می توان ترسیم کرد. نخست از طریق مطالعه رفتارهای اجتماعی مطلوب و پیامدهای آن و اشاعه آن از طریق مطالعه صورت گرفته در جامعه و دیگری از طریق شناخت علل تأثیرگذار بر رفتارهای اجتماعی مطلوب؛ بر همین مبنا نوشتار حاضر بهنوعی هر دو رویکرد بررسی نیکوکاری بهعنوان یکی از رفتارهای اجتماعی مطلوب و پیامد آن و دیگری بررسی علل اجتماعی تأثیرگذار بر نیکوکاری و همچنین میزان تأثیر نیکوکاری بر احساس نشاط و شادی را مدنظر قرار داده است؛ پس میتوان به این سؤال که چه مواردی می تواند در توسعه و گسترش عمل نیکوکاری در جامعه مؤثر باشد و برای اشاعه این امر چهکارهایی می توان انجام داد»بهعنوان مسئله اصلی و بنیادی این پژوهش اشاره کرد.
ادبیات نظری:
همه افراد جامعه ارزشهای مشترک را از طریق فرایند جامعهپذیری بهصورت کموبیش متفاوتی درونی میکنند - بودون و بوریکو،. - 515:1385 یکی از ارزشهای مشترک کمک به دیگران و نیکوکاری است. رفتار مسئولانه و هدفمند در مورد کمک کردن، مفهومی است که فقط در مورد انسان مصداق دارد و درباره جانداران دیگر صدق نمیکند - هینده2،2001 به نقل از بیرهوف . - 70:1387 حتی بر همین مبنا انسان را »حیوان اخلاقی«3 نامیدهاند - سلزام4،. - 25:1387 رفتارهای اجتماعی مطلوب بهطور عام و نیکوکاری و کمک به به دیگران بهطور خاص در قالب دیدگاههای مختلفی قابلطرح و بررسی است. از یکسو میتوان بیان کرد که نیکوکاری مؤلفهای فرهنگی است و ریشه در نظام فرهنگی جامعه دارد و از سوی دیگر می توان بیان کرد که این مؤلفه فرهنگی تحت تأثیر نظام اجتماعی و شخصیتی کنشگران اجتماعی قرار دارد.
بر این مبنا در ابتدا نیکوکاری بهعنوان مؤلفه فرهنگی تأثیرگذار بر توسعه فرهنگی قابلطرح و بررسی است و سپس تأثیرگذاری متغیرهای اجتماعی و فردی بر آن قابلتأمل است. همچنین در این راستا میتوان به تأثیری که نیکوکاری بر روان افراد میگذارد نیز اشاره کرد.اگرچه نگرش مثبت یا منفی نسبت به موضوعی همانند خیرخواهی ممکن است توجه ما را به یک سوی آن معطوف گرداند و باعث گرایش و رفتار ما به تفسیرهای هماهنگ با نگرش شود - بونر و وانک، - 242:1390 اما محققان استدلال کردهاند که ارزشها در تعیین اهمیت نگرشها برای افراد، نقش اساسی ایفا میکند. چراکه ارزشها ترکیبی از ایدهها و نگرشهاست که بها و مطلوبیت چیزی را در مقایسه با چیز دیگری نشان میدهد - حاجیلری، . - 39:1380
سه عامل در تعیین اهمیت نگرش، نقش کلیدی دارد که عبارتاند از: نفع شخصی، همانندسازی اجتماعی و وابسته به ارزش بودن، به این معنا که هرقدر یک نگرش، پیوند نزدیک تری باارزشهای فرد داشته باشد، اهمیت آن نگرش برای فرد بیشتر خواهد بود بنابراین ارزشهای حاکم بر جامعه می تواند در نوع و نگرش و رفتار اعضای جامعه نقش مهمی ایفا کند. ارزشها، تصاویر ذهنی هدایتگر کنش اجتماعی هستند که بعضی از این تصاویر ذهنی ازنظر اجتماعی مطلوب یا بهاصطلاح خوب و بعضی دیگر بهعنوان بد مشخص میشوند درنتیجه ارزشها دربردارنده عنصری از مطلوبیت و یک جزء اخلاقی است که اشکال متفاوت رفتار بشری را متمایز می سازد که انسانها برای آن رفتارهای بهتر یا بدتر و پذیرفتنی و نپذیرفتنی تلاش میکنند. تیبیباتومور مینویسد رفتار اجتماعی انسان بهوسیله ارزشها، نگرشها و علایق، جهت داده میشود و در واقع ارزش یک راهنما برای کنش ارائه می دهد - باستانی، - 19:1387