بخشی از مقاله
چکیده
هدف از آموزش فلسفه به کودکان و نوجوانان عبارت است از آموزش تفکر فلسفی به دانش آموزان به طوری که زیربنای پرورش تفکر را فراهم آورد. پژوهش حاضر درصدد است تا مطالعه ای را در منابع اسلامی درباره حکمت وتعقل در جهت همخوانی با برنامه فلسفه برای کودکان و نوجوانان انجام دهد. از آنجا که دین و فرهنگ کشور ما بسیار غنی می باشد، این خود یک امتیازی است تا در این طرح موفق تر عمل شود. برای رسیدن به اهداف پژوهش از روش مطالعه فلسفی استفاده شده است، بدین منظور ابتدا تعقل وحکمت و روشهای تربیتی آن را از منظر قرآن ومنابع اسلامی وسپس رویکرد های برنامه فلسفه برای کودکان را بررسی و تفاوت و تشابهات با حکمت اسلامی مشخص و سپس پیشنهاد هایی در حین توضیحات مطالب درجهت همخوانی با کشورمان ارائه داده می شود چرا که برای ارائه طرحی نو برای نظام آموزش و پرورش جامعه خویش و رهایی از حصار فلسفه های تربیتی متفاوت با مبانی فلسفی اسلامی - ایرانی، چاره ای جز بازگشت به میراث غنی و اصیل تعلیم و تربیت اسلامی نمی باشد.
واژگان کلیدی: عقل، حکمت، تفکر، فلسفه برای کودک و نوجوان، اسلام
مقدمه
قرآن در عین روشنگر بودن و نورانیت، سخن گرانبار الهی و در بردارندۀ حقایق بلندی است که به عنوان غنی ترین منبع دینی وتاثیر گذار بر نظام تعلیم وتربیت محسوب می گردد و نهج البلاغه نیز بعد از قرآن دومین دائره المعارف وسیع شیعه و اسلام است و این منابع به هیچ جنبه ای از معارف بشری بی تفاوت نبوده اند. از آنجا که برنامه فلسفه برای کودکان نیز یکی از اندیشه های نوین در جهان درباره تعلیم وتربیت است، متون و محتوای مناسب برنامه فلسفه برای کودکان و نوجوانان را از منظر قرآن و منابع اسلامی بررسی می شود. در طول تاریخ، نظامهای تعلیم و تربیت در پی تربیت افرادی متفکر و توانمند در جهت رشد و تعالی جوامع بوده اند و همواره، در کنار تثبیت فرهنگ و ترویج سنتهای درست،از اندیشه های نو نیز استقبال کرده اند - مجید حبیبی عراقی ودیگران،. - 1392
یکی از این اندیشه های نوین در تعلیم و تربیت برنامه »فلسفه برای کودکان« است. برنامه فلسفه برای کودکان را »متیو لیپمن« استاد فلسفه دانشگاه کلمبیا، ابداع کرد. این برنامه به منزله یک تجربه آموزشی جدید و نیز نقدی بر آموزش و پرورش سنتی توجه همگان را در سراسر دنیا به خود جلب کرد - همان - .چنانکه فلسفه برای کودکان شهرت جهانی یافته و در تعداد کثیری از کشورهای دنیا مورد استفاده قرار گرفته است. لیپمن فلسفه برای کودکان را به عنوان جنبش تربیتی نوظهور با هدف تقویت و بالا بردن مهارت استدلال، داوری و قدرت تمیز در کودکان مطرح نمود. این برنامه مورد توجه نظامهای تربیتی در کشورهای مختلف قرار گرفت، عده ای این برنامه رابه همان صورت مورداستفاده قرار دادند و گروهی نیز به دنبال پیدا کردن رابطه بین این برنامه با سنتهای تربیتی کشور خود بودند.
چنانکه در ایران نیز این برنامه توجه زیادی را به خود جلب نمود. پرداختن به این موضوعات که؛ برنامه فلسفه برای کودکان با کدام متون در قرآن ومنابع اسلامی ومبانی فلسفی دین اسلام همخوانی دارد؟آیا روشهای تعقل وحکمت آموزی در قرآن با این برنامه هماهنگی داردوراهکارهای مناسب کدام است؟رویکردهای این برنامه با مبانی فلسفی وفرهنگ ما همخوانی دارد و اینکه با توجه به رویکردهای این برنامه تاریخ کشور ما متون مناسبی را برای این امر دارا است؟ جزو سوالات این مطالعه بوده است. در این پژوهش، برای پاسخ به پرسشهای مطرح شده از روش تحقیق فلسفی استفاده شد. به نقل از شعبانی؛ پژوهش در فلسفه عاری از دلبستگی به اصول و فنون جزمی خاص و نیز متضمن باز اندیشی و دوراندیشی است و پژوهشگر باید قادر باشد از شیوه های متنوع استدلالهای منطقی به نحوی استفاده کند که از گسست زنجیره استدلال جلوگیری نماید.
پژوهش فلسفی واجد خصیصه استدلالی، متضمن ارزیابی است و مواضع موافق و مخالف و قابل قیاس با تعادل منطقی یا تأمل انگیزاست - احمدی ومسعودی،1393،ص. - 119 تاکنون درباره برنامه»فلسفه برای کودکان«از جنبه های گوناگون تحقیق شده است درمورد مبانی این برنامه،در مورد رویکردها، داستانهای این برنامه که چه ویژ گی هایی داشته باشد یا متون کلاسیک فارسی که در این برنامه قابل استفاده هست،تحقیق شده است. در سال 1386 دکتر حسین لطف آبادی در مقاله »رویکردی نو به فلسفه تعلیم وتربیت«خواستار وارد کردن حکمت به عنوان راه درست اندیشیدن به در برنامه های درسی بود. اما از دیدگاه حکمت در قرآن ومنابع اسلامی که برنامه فلسفه برای کودکان چه جایگاهی در روشهای تربیتی تعقل دارد تحقیقی صورت نگرفته است. این تحقیق به نوعی تفسیر وکشف در لابلای آیات و منابع است که متون ومحتوای مناسب برای فلسفه کودکان و نوجوانان را بررسی می نماید.
مفهوم عقل
عقل در قرآن معنای خاص دارد ونمی توان با پاره ای از مفاهیم چون قوه ی تفکر،هوش و....یکی دانست.در لغت عرب عقل به معنی بند وبازداری است ومتضاد جهل - عمل بدون تامل یا عمل ناسنجیده - است - باقری،1387،ص. - 201اصطلاحات دیگری معادل عقل در قرآن ذکر شده است مثل نهیه،لب،حجر،وسط و حجی.که همه این اصطلاحات با معنی لغوی عقل مترادف هستند. - صفری، - 1386 ارزش عقل در اسلام تا حدی است که دینداری هر کس به اندازه خردمندی وی می باشد. عقل گرانمایه ترین نعمت ونخستین مخلوق الهی است در اصول کافی روایتی از امام صادق - ع - آمده است که "اول ما خلق االله هو العقل؛عقل در خدمت مقدم بر سایر مخلوقات است." - همان،ص - 119 براساس این تعاریف در میان استعدادهای ویژه انسان،پرورش استعداد عقلانی از نظر اسلام در درجه اول اهمیت قرار دارد.
از نظر شهید مطهری اسلام یک دین طرفدار عقل است وبه نحو شدیدی روی این استعداد تکیه دارد که نه فقط با آن مبارزه بلکه از او کمک وتائید خواسته است وتائید خود را همیشه از عقل میخواهد. - صفری،1386،ص - 121 مفهوم اصل تعقل چنین خواهد بود که پویش فکری انسان را به درستی تنظیم کند تا از لغزشگاهها مصون بدارد وآن را مساعدت کند تا به حقیقت هستی - خدا وراه خدا - هدایت یابد - باقری،1387ص. - 202پس چنین میتوان می توان تعریف کرد که تربیت عقلانی،رشد تواناییهای فکری و ظرفیت عقلانی هر فرد است. در این صورت تربیت عقلانی به عنوان اساس تعلیم وتربیت اهمیت پیدا می کند. درمنابع اسلامی روش هایی برای تربیت عقلانی باعناوین تزکیه،تعلیم حکمت، ذکر شده است - باقری،. - 1387
علم و عقل
قران می آموزد که عقل جز بر بستر علم نمی روید برای عاقل بودن باید عالم بود - گرچه هر عالمی عاقل نیست. - عنکبوت 43 ....وما یعقلها الا العالمون .وجز عالمان کسی به تعقل در باب آن نخواهد پر داخت.راه علم نیز با تبیین هموار میشود.آشکار شدن امور ومسائل در پرتو تبیین منجر به علم میشود.پس در نهایت میتوان گفت که تعقل مستلزم تبیین است - همان - . روش قرآن با سه روش مرسوم در تعقل وتفکر یکی نیست. مسلگ گرایی حس گرایی محض، مسلگ گرایی محض و مسلگ تذکر محض.مسلک اول شکوفایی فکر آدمی را در اشباع حواس وبرخورد تجربی با امور محسوس می داند و مسلک دوم آن را تنها در گرو استدلال نظری می گذارد، مسلک سوم اصولاَ بنا را بر این می گذارد که آدمی فطرتاُ همه ی علوم ومعارف را در خویش دارد و محتاج بازیابی از طریق یادآوری یا تهذیب نفس است مسلک اخیر علیرغم آن دو ،که دستور کسب معرفت می دهند در پی کشف معرفت است. - همان،ص - 203
داوری قرآن چنین است که شکوفایی اندیشه وراه یابی آن به مقصود از طریق مواجهه ی حسی ونظری با جهان همراه با کنترل هوای نفسانی میسرمی شود - تزکیه ی نفس - و هر گونه مطلق گرایی در یکی از طرق آفت تعقل است. براساس این داوری هرگاه انسان ملازمت این سه روش را رعایت کند دیگر نیازی به روش ویژه برای اندیشیدن نیست. بنابر این عقل خود میزان است - همان - . از دیدگاه حضرت علی - ع - ملاک هرامری عقل است."ملاک الامر العقل". - میزان هر چیز عقل است - وکوشش ها در تربیت عقلانی باید مصروف آن شود که عوامل منحرف سازنده ی این میزان را تحت کنترل درآورد. علوم حاصل از این عقل ها علومی مطلق حاصل می دهد که فرد با برخورداری از آن ها در بهره ور ی های آتی از عقل توانا تر خواهد بود.
مفهوم حکمت