بخشی از مقاله

چکیده

رویت خدا از جمله مباحث کلامی و عرفانی است که در آیات و روایات زیادي مطرح شده است. برخی از اهل سنت رؤیت را، جسمانی می دانند ولی اکثر مفسرین منکر جسمانی بودن آن هستند. برخی آن را مخصوص به جهان پس از مرگ می دانند و برخی آن را نائل شدن به وعده الهی و ملاقات ثواب اخروي تفسیر کرده اند. ولی حق این است که این رؤیت نوعی معرفت حضوري است که براي ذات انسان حاضر است نه اینکه از راه حس و عقل حاصل شود.

کسانی که رؤیت خدا را اثبات میکنند معتقدند که موجود امکانی با فقر محض ، وجود پدید آورنده خود را که غنی محض است ،وجدان می کند . این امر اختصاصی به جهان پس از مرگ ندارد و در همین نشئه نیز براي انسان قابل دستیابی است که در اثر انجام اعمال عبادي و قطع علاقه هاي دنیوي و قدم نهادن در راه شریعت تقویت شده تا آنجا که انسان حق متعال را از همه چیز آشکارتر می یابد.

-1    مقدمه

همه موجودات جهان خلقت براي هدف و غایتی خلق شده اند. در این میان انسان نیز براي هدفی والا و مقامی بلند آفریده شده که آن هدف، غایت آمال او یعنی دیدار و لقاي پروردگار است. انسان این استعداد را دارد که در اثر تربیت و سلوك روحانی، از حدود جسمانی بیرون شود و حتی از محدودیت ذاتی خود نیز منصرف شود و به بالاترین منازل و مقامات ایمانی برسد. یعنی به درجه اي از کمال برسد که نه تنها عملش، بلکه تمام وجودش را حق پرکند و به لقاي پروردگار برسد.

مسأله » لقاء االله « ریشه در قرآن دارد. آیات متعددي در قرآن به مساله لقاء و معرفت االله اشاره میکنند. در این آیات، سخن از لقاي خداوند، رؤیت قیامت، رؤیت عالم ملکوت و شهود حق است. روایات متعددي هم در این زمینه وجود دارند. مساله دیدار خداوند در اذهان مسلمانان، از صدر اسلام تا قرن ها بعد سبب بروز سؤالاتی بود، از جمله:آیا رؤیت و دیدار خداوند اخروي است یا که دراین دنیا هم ممکن است خداوند دیده شود؟

آیا مؤمنان در آخرت خدا را با چشم سر می بینند یا با چشم دل؟معناي رؤیت خدا در تقاضاي موسی علیه السلام و آیات دیگر نظیر »وجوه یومئذ ناضره، الی ربها ناظره« و یا »من کان یرجوا لقاء االله فان اجل االله لآت« چیست؟ و چگونه می توان بین این آیات و آیات دیگري که صریحاً امکان رؤیت را نفی می کنند، جمع کرد؟ در این پژوهش سعی شده در حد مقتضی به بررسی مفهوم لقاء و دیدار خداوند پرداخته شود و با عنایت بر اینکه این موضوع، در سطح اعلاي معارف الهی می باشد و این تحقیق مجال آن را ندارد که همه اقوال مختلف را به تفصیل بیان کند، نظرات برخی از مفسرین و عرفا در حد اجمال بررسی شده است .

-2  مفهوم شناسی " لقاء االله "

لقاء االله آخرین منزل سالکان راه حق و نهایت درجه آرزوي اولیاي الهی است، لطیف ترین نکات عرفانی در آن نهفته و حاوي پرشکوه ترین سوزو گدازهاست. لقاي الهی در قرآن کریم بارها به صورت هاي گوناگون مطرح شده است. مانند » لقاءاالله « انعام31 /، عنکبوت5 /، » لقاء ربهم « انعام154 /، فصلت52 /، » لقاء ربکم « رعد3 /، » لقاء ربه « کهف/ 110، » لقاءنا « یونس7 / و 15، » ملاقواالله « بقره249 /، » ملاقوه « بقره223 /و » لقائه « عنکبوت.23 /همچنین این موضوع با تعابیر دیگري نیز در قرآن کریم مطرح شده است. نظیر: » رؤیت « نجم11 /، » نظر « قیامه23 / که تفاوت هایی هم ممکن است داشته باشند. هدف ما بررسی معناي » لقاء « است و اینکه اساسا منظور از » لقاء الهی « چه می باشد؟

در مفردات راغب در معناي لقاء چنین آمده است: » مقابله الشیء و مصادفته معاً و قد ّیعبر به عن کلّ واحدٍ منها .« لقاء عبارت است از روبرو شدن با شیء و مصادف شدن با آن - راغب، 1412، ص . - 745 معناي لقاء منحصر به ملاقات مادي نیست، بلکه در امور معنوي هم صدق می کند. نظیر آیه اي که خداوند متعال در مورد حضرت آدم - ع - می فرمایند: » فتلقّی آدم من ّربه کلمات « بقره37 / و یا در مورد حضرت موسی علیه السلام می فرماید: » والقیت علیک محبّه ّمنی « طه39/، که این آیات دلالت بر دریافت معنوي انبیا از خداوند دارند.همانطور که در قرآن کریم برخی از آیات در مورد لقاء الهی براي مؤمنان است، در برخی از آیات لقاء را به صورت کلی و متعلق به همه انسان ها می داند.

-3  آراي برخی مفسران پیرامون آیات " رویت خداوند "

-1-3  امکان "رویت خداوند" :

الف - فخر رازي در ذیل » الذین یظنون انهم ملاقوا ربهم و انهم الیه راجعون « بقره46/ ، ابتدا نظر برخی از اهل تسنن را به عنوان » بعض الاصحاب « بیان می کند مبنی بر اینکه این آیه را دلیل بر امکان رؤیت پروردگار گرفته اند. سپس دلایل معتزله را بر رد نظریه آنها ایراد می نماید. بعد می گوید: » فاللقاء یراد به القرب ممن یلقاه علی وجه یزول الحجاب بینهما .« لقاء عبارت است از نزدیکی به ملاقات شونده، بطوریکه حجاب از بین ملاقات کننده و ملاقات شونده برداشته شود.

سپس مجددا می گوید: »اصحاب گفته اند: لقاء در اصل لغت عبارت از وصول یکی از دو جسم به دیگري است بطوریکه با سطح آن مماس شود، گفته می شود این شیء با آن شیء ملاقات نمود، در صورتیکه با آن مماس شود و متصل گردد. بعد می گوید چون ملاقات بین دو جنسی که مدرك باشند باعث حصول ادراك یکدیگر می شود، لازم است آن را حمل بر ادراك کنیم و هنگامی که ممکن نباشد آن را حمل بر تماس نماییم، باید لفظ لقاء را حمل بر ادراك نماییم. البته در مواردي که امکان پذیر نباشد، باید قائل به اضمار شد. مانند آیه مبارکه » فاعقبهم نفاقا الی یوم یلقونه « که درباره منافقان است. زیرا منافقان پروردگار را نمی بینند و قهرا باید منظور حساب یا حکم پروردگار باشد.

ولی در ارتباط با مومن و جمله » انهم ملاقوا ربهم « نیازي به صرف لفظ از ظاهرش و اضمار نمی باشد و ناچار باید » لقاء« را حمل به لقاء االله نماییم نه به حکم االله « - فخررازي، 1420، ج 3، ص . - 492 زمخشري در ذیل این آیه می گوید: » توقع دارند ملاقات ثواب الهی را و نائل شدن به آنچه در نزد وي می باشد و طمع در آن دارند« - زمخشري، 1407، ج1، ص. - 134 آلوسی نیز در ذیل این آیه ابتدا می گوید: لقاء عبارت از وصول یکی از دوجسم به دیگري است بطوریکه مماس با آن باشد و سپس می گوید: منظور از ملاقات رب، یا ملاقات ثواب اوست و یا دیدار او به عقیده کسی که دیدار را امکان پذیر و جایز می داند و هردو هم مظنون متوقع است - آلوسی، 1415، ج 1، ص . - 251

ب - ملاصدراي شیرازي در ذیل » ملاقوا ربهم « فصلی را مطرح می کند به عنوان » فی رؤیته تعالی « پس از آنکه به بیان گفته هاي فخررازي می پردازد، سرانجام می فرماید: » از طریق علمی نمی توان به حقیقت لقاء رسید. از این رو آنهایی که خواسته اند از این طریق راه پیمایی کنند، بدین نتیجه رسیده اند که یا باید اعتقاد به رؤیت الهی با همین چشم پیدا کرد و یا لقاء را حمل به لقاء ثواب نمود و هردو به بیراهه رفته اند.

سپس اظهار می دارد که اگر از مسیر ریاضت و خضوع و خشوع و صبر و صلوة حرکت کنی به واسطه انوار مشرقه الهی می فهمی که کلیه موجودات به صورت فطري و جبلّی متوجه به پروردگار هستند و به صورت جوهري به سوي او سالک می باشند. از این رو همانطور که مبدأ خداوند متعال است منتهی هم او می باشد و همچنان که علت فاعلی اوست، علت غایی هم اوست - « ملاصدرا شیرازي،1366، ج 3، ص . - 295 و سپس بطور مفصل بر پایه مبانی خود، این موضوع را شرح می دهد. طبرسی نیز ذیل این آیه می گوید: »ما وعدهم ربهم؛ یعنی ملاقات می کنند آنچه را که پروردگارشان وعده داده است - «طبرسی، 1372،

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید