بخشی از مقاله
چکیده
مقدمه: با توجه به اهمیت رشد توانایی های حسی حرکتی در دستیابی به توانایی های شناختی و نیز توانایی های زندگی مستقل، تقویت این مهارت ها یکی از پایه های اصلی توانبخشی کودکان سندرم داون بشمار می آید. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رویکردهای درمانی حسی حرکتی اثربخش در حوزه کودکان سندرم دان است. روش: روش پژوهش حاضر از نوع مروری است. در این پژوهش تلاش شده تا با شرح وضعیت کودکان سندرم داون در زمینه های غلبه طرفی، حس بینایی، شنوایی، لامسه، تعادل، و حس عمقی، به جدیدترین شیوه های درمانی بکار گرفته شده در این حوزه ها پرداخته شود. نتایج: از جمله روش های درمانی نوین حسی حرکتی می توان به؛ برنامه های مبتنی بر بکارگیری نورون های آینه ای مغز، درمان یک پارچگی حسی - SI - ، تحریک وستیبولار - - VS، و درمان عصب تحولی - - NDT، تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای مغز - - TMS، صوت درمانی - - ST اشاره نمود.
کلمات کلیدی: سندرم داون، حسی حرکتی، توانبخشی.
مقدمه
سندرم داون نوعی ناتوانی است که بوسیله ی محدودیت های معنادار در هر دو بعد کارکردهای هوشی و رفتارهای سازشی مشخص می شود. این شرایط خود را در موقعیت های مفهومی، اجتماعی، و مهارت های سازشی عملی نشان می دهند - یویانیک و همکاران، . - 2003 بروز مضاعف ژن های کروموزوم 21 در سندرم داون، تغییراتی در الگوی پروتئین سازی ایجاد می نمایند که سبب انحراف اساسی فیزیولوژیکی و بافتی کالبدی بدن گردیده و تاثیرات گسترده ای را بر فرایندهای مختلف زیست شیمیایی، ملکولی و سلولی و مراحل اساسی تکامل مغزی از جمله مراحل تکثیر سلول های عصبی، ایجاد تمایز و شکل گیری و سازماندهی سیناپسی و نیز میلین سازی رشته های آکسونی بر جای می گذارد. در قشر مخ، کاهش نورونی در همه لایه های قشری، بویژه کاهش آشکار ارتباطات ظریف بین نورونی و نیز کاهش نورون های هرمی مشهود است - جهانگیری و روحی، . - 1389 این پدیده در بروز و ظهور آسیب هایی چون: شلی عضلانی، کوچکتر بودن دستها نسبت به کودکان عادی، کاهش حجم فرونتال، تمپورال، مخچه و ساقه مغز و به سبب آن نقص در پردازش اطلاعات حسی نمود دارد.
در حقیقت اولین تظاهرات وجود تریزومی 21 را می توان در ابعاد جسمی کودکان سندرم داون مشاهده نمود. بروز ضعف عضلانی، تون پایین عضلانی، شلی لیگامانی، تحرک بیش از حد مفاصل، کنش پریشی، تاخیر در نمو جسمانی، دامنه کم حرکت مفاصل دست، باقی ماندن بازتاب ها و تاخیر در رشد و بالیدگی بازتاب ها همگی تظاهرات جسمی و مشهود وجود ژن های مضاعف در سندرم داون است. با توجه به اینکه رشد حسی حرکتی مبنای رشد شناختی و دستیابی به مهارت های زندگی مستقل است. تقویت و بهبود این توانایی ها از اولویت های برنامه های توانبخشی کودکان سندرم داون بشمار می رود. همچنین از آن جا که شرایط جسمی و عصب شناختی این گروه، به گونه ای است که نمی توانند مستقلاً الگوهای حرکتی و مهارتهای یکپارچگی حسی حرکتی را به دست آورند، مداخلات فیزیکی مناسب جایگاه ویژه ای در برنامه های درمانی آنان دارد. با توجه به مطالعات انجام شده می توان نقائص حسی حرکتی کودکان سندرم داون را در 3 طبقه زیر دسته بندی نمود:
· یکپارچگی حسی
· حرکت و پراکسیا
· حس شنیداری
یکپارچگی حسی:
در کودکان با نشانگان داون به دلایلی همچون؛ ضعف تن آگاهی، ضعف واکنش های تعادلی، اشکال در هماهنگی دو طرفه، تاخیر در واکنش های وضعیتی، پاسخدهی کم به تحریکات لمسی، ضعف در تمایز لمسی به هنگام دستکاری اشیا، تاخیر در رشد مهارت گرفتن، مهارت های حرکتی ظریف و درشت با تاخیر و به گونه ای ناکارآمد شکل می گیرند - سورتجی و همکاران، . - 1387 برخی مطالعات حاکی از آن است که کژکاری در پردازش و یکپارچگی حسی می تواند موجب تاخیر در رشد مهارت های حرکتی درشت و ظریف شود. علاوه بر وجود نقائص پردازش حسی در این گروه به علت بدکارکردی های مغز، وجود کایفوز و اسکولیوز به عنوان یک از ناهنجاری های رایج ستون فقرات در افراد سندرم داون نیز به به نقص در یکپارچگی حسی آن ها دامن می زند. پژوهش ها وجود رابطه معکوس معنی داری بین ناهنجاری های کایفوز و اسکولیوز با تعادل ایستا و پویا در افراد سندرم داون را نشان داده اند.
یعنی با بالا رفتن درجه ی کایفوز و اسکولیوز، تعادل ایستا و پویا در افراد سندرم داون کاهش می یابد. این ارتباط می تواند ناشی از تاثیر این ناهنجاری ها در برهم خوردن موقعیت اولیه سر روی ستون فقرات، ایجاد محدودیت حرکتی در ستون فقرات، تغییر موقعیت مهره ها و عضلات آگونیست و آنتاگونیست نسبت به هم و تغییر مرکز ثقل به طرف جلو و پایین باشد. نوسانات بیشتر افراد سندرم داون برای غلبه بر فقدان تعادل به علت کاهش تونیسیته عضلانی و شلی لیگامنتی است. ناکارآمدی حرکتی دینامیک در افراد سندرم داون شامل عکس العمل و حرکت آهسته تر، اختلالات تعادل، پاسچر و انقباض همزمان عضلات آگونیست و آنتاگونیست است - رحمانی و همکاران، . - 1393
درجات مختلفی از بدکارکردی یکپارچگی حسی در کودکان دارای ناتوانی هوشی وجود دارد. یکپارچگی حسی عبارت است از سازمان دهی درون دادهای حسی جهت استفاده عملکرد یادگیری هر فرد به ترتیب وابسته به توانایی وی در دریافت اطلاعات حسی دریافت شده از محیط، ترکیب این اطلاعات حسی، و طرح و اجرای رفتار هدفمند است. . پژوهش ها حاکی از آن است که شیوه های درمانی همچون درمان یکپارچگی حسی، درمان عصب تحولی - - NDT از شیوه های موثر در درمان مشکلات یکپارچگی حسی کودکان داون می باشند - یویانیک و همکاران، . - 2003
درمان یکپارچگی حسی:
درمان یکپارچگی حسی عبارت است از؛ تحریکات حسی کنترل شده به صورت فعالیت های خودفرمان و معنی دار که بر نقش نیازهای بیولوژیک جهت انگیزش رفتار تاکید اساسی دارد - ابراهیمی و همکاران، . - 1392 در کودکان با سندرم داون تاخیر در واکنش های وضعیتی با تاخیرات در رشد و تحول حرکتی صورت می گیرد. بنابراین برنامه های درمانی که تحریک واکنش های وضعیتی را افزایش می دهند، در درمان این گروه کاربرد فراوان دارند. برای برخی کودکان سندرم داون لازم است تا راهبردهای ازبین بردن درون دادهای حسی غیر مفید و اضافه در آن ها رشد کند. اطلاع از هم افزایی های وضعیتی و درون دادهای حسی از طریق یکپارچه شدن در رویکردهای درمانی بسیار اهمیت دارند. پژوهش ها حاکی از آن است که مشکلات یکپارچگی حسی در کودکان با سندرم داون نتیجه ی محدودیت تجارب حسی ناشی از فقدان کنترل حرکتی نرمال در این گروه می باشد - یویانیک و همکاران، . - 2003
لذا ایجاد بهبودی در پردازش، از طریق درمانهای مبتنی بر دریافت درون دادهای حسی مختلف در قالب رفتارهای حرکتی هدفمند از اصول اساسی درمان بشمار می آید. روش یکپارچگی حسی و آموزش تمرینات این روش به خانواده های کودکان مبتلا به سندرم داون، منجر به تسهیل روند نوروپلاسیتی عملکردی سیستم عصبی می شود. نتایج حاصل از برررسی های مختلف نشان داده که نقایص موجود در مهارتهای ادراکی حرکتی این کودکان، ناشی از یکپارچگی نامناسب اطلاعات در"ساقه مغز"، نواحی" تالاموس" و آسیب دوطرفه " کولیکوس فوقانی" است. این عوامل منجر به مشکلاتی در تعقیب چشمی و فعالیتهای هماهنگی چشم و دست می شود - ابراهیمی و همکاران، . - 1392
اصل اساسی در مداخلات یکپارچگی حسی، توانمندسازی برنامه ریزی و کنترل تحریک حسی با پاسخ سازشی در جهت افزایش قدرت سازماندهی مکانیسم مغزی است. نقش درمانگر در برنامه های یکپارچگی حسی تنظیم محرک های ورودی از محیط است. بگونه ای که افراد بتوانند رفتارهای حرکتی مناسبی را از خود نشان دهند، و مهارت های مورد نیاز در مدرسه، بازی و خودمراقبتی شان رشد کند. آیرز پیشنهاد می کند که یکپارچگی حسی علاوه بر هماهنگی حرکتی به طور معناداری با رشد مهارت های شنیداری، و زبانی در ارتباط است - یویانیک و همکاران، . - 2003 هفت حس، پایه ی برنامه یکپارچگی حسی را شکل می دهند - پولیچینو،2005؛ کلارک و همکاران، - 2008
که در دو دسته حس های نزدیک - دهلیزی، عمقی و لامسه - و حس های دور - بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی - دسته بندی می شوند. طبق نظر کرانوویتز زمانی که مغز بطور مناسب و مطلوبی اطلاعات دریافتی از حس های دور1 و نزدیک2 را پردازش می کند، فرد قادر خواهد بود، بطور خودکار و به شیوه ی مناسب به این اطلاعات پاسخ دهد - کرانوویتز ، 1998؛ کرانوویتز، 2011؛ تامپسون و ریسور، . - 2013 در رویکرد یکپارچگی حسی حرکتی از حس های دهلیزی و عمقی به صورت ترکیبی استفاده می شود. به دو دلیل از حس های دهلیزی و عمقی به صورت منفرد استفاده نمی شود:
1. برای اینکه سیستم لابیرنتی و درون دادهای آن خود یک نوع تخصصی شده از درون دادهای مربوط به حس عمقی است.
2. آن که در بسیاری از ارزیابی هایی که کاردرمانگران در کلینیک ها انجام می دهند، به طور دقیق آن ها را قادر نمی سازد تا بین نقشی که سیستم دهلیزی در عملکردهای حرکتی دارد و نقشی که سیستم حس عمقی در این زمینه دارد، تمییز قائل شوند - ابراهیمی و همکاران، . - 1392
درمان عصب تحولی:3
رویکرد درمانی عصب تحولی - - NDT یکی از رایج ترین شیوه های مداخله بکار برده شده در درمان کودکان دچار بدکارکردی تحولی است. این شیوه اولین بار توسط برتا بوباث و کارل بوباث - 1940 - 4 جهت درمان کودکان فلج مغزی بکار برده شد. بعدها این روش در درمان ناتوانی های تحولی بکار رفت. رویکرد NDT بر نرمال سازی هیپرتونی - سفتی - یا هایپوتونی - شلی - عضلانی، مدیریت ویژه درمان واکنش های تعادلی، حرکات کودک، و تسهیل آن ها تاکید دارد. NDT یکی از شیوه های درمانی معروف در رویکردهای