بخشی از مقاله
چکیده
پروژه های مدیریت دانش، در اغلب سازمانها پیاده سازی می شود، شناخت عوامل موفقیت در پیاده سازی این سیستم از نیازهای اولیه هر سازمان است تا بتوان از این سیستم، بصورت یکپارچه و اثربخش استفاده نمود. این مقاله براساس یک تحقیق بنیادی، بنا شده است که در ابتدا برای درک موضوع، مفاهیم مدیریت دانش، مطرح شده و با توجه به چالش های پیش رو، راهکارهایی برای توسعه فرهنگ و تامین زیرساختارهای لازم برای موفقیت در پیاده سازی این سیستم ارائه شده است. این راهکارها در شرکت توزیع نیروی برق مشهد، بکارگرفته شده و نتایج مناسب، آن در پایان بیان شده است.
واژه های کلیدی: مدیریت دانش، عوامل کلیدی موفقیت، توزیع ناب، حلقه های کنترل کیفیت، فرهنگ ، چارچوب APO
-1 مقدمه
موج جدید مدیریت، آرام آرام دارد اطمینان ها و فرضیات به ارث مانده از موج های پیشین مدیریت را به خاک می سپارد. سازمان ها از فرماندهی و کنترل به همکاری و تعهد حرکت می کنند، ما درگیر مدیریت تغییر از کمبود اطلاعات، به مازاد اطلاعات، دانش و ارتباطات هستیم، حسابداری و سرمایه به دست و پا افتاده اند، زیرا ارزش از دارایی های مشهود به دارایی های نامشهود منتقل می شود. اکنون ما با بی نظمی جدید جهان، روبرو هستیم، تغییر تکنولوژی کوچکترین بخش آن است، تغییر در شیوه تفکر ما بخش بزرگ آن است. - خلیلی شورینی، - 1392
-2 مبانی پژوهش
هدف از این تحقیق، بررسی مفاهیم اولیه مدیریت دانش و عوامل موفقیت و شکست پیاده سازی این سیستم بوده است، این تحقیق به عنوان یک تحقیق بنیادین انجام گرفته است. در ابتدا موضوع مدیریت دانش و نقش فناوری اطلاعات بعنوان فرضیه مورد بررسی قرار گرفت که آیا فناوری اطلاعات، در موفقیت مدیریت دانش موثر است یا خیر"، تحقیق به روشی استنتاجی انجام گرفته که بر این اساس، گردآوری اطلاعات اولیه شامل مطالعه کتب، مقالات ، بازدید و انجام مصاحبه با افراد زیربط انجام گرفته است و در ادامه، با درک معنا از عواملی که کنار هم قرار گرفته شده است، اطلاعات اولیه مشخص شده و بر همین اساس نظریه پردازی متناسب با نتایج گام اول انجام پذیرفته و چارچوب پیشنهادی در نهایت ارائه گردید. در ادامه این چارچوب در شرکت شرکت توزیع نیروی برق مشهد، اجرایی شده که نتایج مثبت اجرایی شدن چارچوب پیشنهادی، در ادامه ارائه شده است.
-3 تکامل تدریجی ابزارهای مدیریتی :
با نگاهی به تاریخ علم مدیریت متوجه دوران هایی می شویم که در هر دوران، متناسب با نیاز سازمان ها در آن دوره، یک موضوع مدیریتی، مورد توجه دانشگاه های مدیریت، سازمان ها و مشاورین در سطح دنیا بوده است. موضوع تقسیم کار، بازرسی قطعات، کنترل کیفیت آماری، سیستم تضمین کیفیت، مدیریت کیفیت فراگیر، مدلهای برنامه ریزی عملیاتی، مدلهای برنامه ریزی استراتژیک، سیستمهای اطلاعات مدیریت، مهندسی مجدد، مدیریت دانش و... از این قبیل موضوعات هستند. در اوایل دهه 1990میلادی و با توسعه نظریه مهندسی مجدد فرآیندها اولین گامها برای ایجاد ساز و کارهای احصاء، ذخیره سازی و استفاده از دانش در سازمانها برداشته شد و سپس مجموعه این فعالیتها عنوان مدیریت دانش را به خود گرفت. - اخوان، . - 1389
بدین ترتیب مدیریت دانش را می توان مفهومی برای توصیف فرآیندهایی دانست که از طریق آن سازمان به شناسایی، جمع آوری، سازماندهی، ذخیره و تسهیم دانش با هدف خلق ارزش و دستیابی به مزیت رقابتی می پردازد. - پیرلسون و ساندرز، . - 2002 مدیریت دانش بعنوان راهبردی جهت بازطراحی فرآیندهای کاری می تواند هم در پشتیبانی و هم در تقویت فرآیندهای تجاری بکار گرفته شود. لذا شرکتها می توانند فرآیندهای خود را از طریق استفاده از یک رهیافت دانش مدار دوباره طراحی نمایند. - الساوی، - 2003 برای درک بهتر رابطه میان مدیریت دانش و بازطراحی فرآیندهای کاری، بررسی سیر تکامل بازطراحی فرآیندهای کاری در طول زمان، مفید به نظر می رسد. - الساوی - 2001
این تکامل در قالب شکل ذیل نشان دادهشده است. - اخوان، - 1389سوالات کلیدی که در ذهن شکل می گیرند این است که: آیا نیازهای امروز سازمانهای ایرانی چه میزان با نیازهای سازمانها در سطح دنیا مشابهت دارد؟. آیا سازمانهای ایرانی این تکامل تدریجی را همگام با سازمانهای دنیا طی کرده است؟. چه میزان ابزارها در ایران به شکل اثربخش و مناسب پیاده سازی شده اند؟. آیا اصول اولیه هشت گانه مدیریت ایزو 9000، از زمان ورود این استاندارد به ایران، چه میزان، نهادینه شده است؟ آیا رویکرد سیستمی، بهبود مستمر و میل به تغییر، در سازمانهای ایرانی در سطح مناسبی قرار دارد؟.
شاید بتوان گفت که در چند سال اخیر، مدیریت دانش مورد توجه مشاوران، مدیران و سازمان های ایرانی قرار گرفته است. مفهومی که به دلیل جوان بودن و نوپا بودن، تعاریف و واژه های مختلف برای آن ارائه شده است و از دیدگاه های مختلف به آن پرداخته شده است. البته این ابهام در تعاریف گوناگون باعث سردرگمی فراوان شده است. به خصوص که در بین پژوهشگران این سوال مطرح می شود که برای پیاده سازی سامانه مدیریت دانش در سازمان دقیقا چه کارهایی باید انجام گیرد. در این سازمان ها نه اهداف مدیریت دانش، نه استراتژی و نه لیست جامع از ابزارها و شیوه های پیاده سازی، هیچ کدام بطور واضح مشخص نشده اند. - اخوان، . - 1389