بخشی از مقاله
-1 چکیده
زمینه و هدف:تغییرات وسیعی که طی سالهاي اخیر در امر آموزش کارکنان بوقوع پیوسته، سازمانها را با رویکردهاي جدیدي مواجه ساخته که پیامد آن پذیرش تغییر در مفروضات اساسی، رویکردها و دیدگاههاي آموزشی است. از این رو اصلاح برنامه هاي آموزشی و تدوین برنامه جامع آموزش کارکنان به عنوان پیش نیاز اصلی توسعه و هدف اساسی در توسعه منابع انسانی محسوب می شود. در این مقاله برنامه ریزي آموزش کارکنان با رویکرد استراتژیک مورد بررسی قرار گرفته است.
هدف از تدوین این نوشتار بررسی و تبیین رویکرد برنامه ریزي استراتژیک در برنامه هاي توسعه منابع انسانی و به ویژه آموزش کارکنان است که با بررسی و تطبیق رویکردهاي مختلف برنامه ریزي جامع یا استراتژیک و تبیین مدلهاي آن به انجام رسیده است. روش انجام این مطالعه روش اسنادي کتابخانه ایی است که با بررسی منابع و نظریات متفاوت برنامه ریزي استراتژیک، اطلاعات مختلف جمع آوري و تحلیل شده است.
یافته ها: نتایج مکتسبه از مطالعه صورت گرفته نشان داد که، رویکرد برنامه ریزي استراتژیک توسعه منابع انسانی یکی از روشها و رویکردهایی است که در قالب برنامه اي مدون مشتمل بر اهداف، استراتژیها و سیاستهاي اجرایی مشخص، تدوین می گردد و در آن، علاوه بر توجه به محیط درون و بیرون سازمانها، فرصتها و تهدیدات و... نیز با رویکردي علمی مورد توجه قرار می گیرند. الگوي برنامه ریزي استراتژیک که از بینش و نگرش آینده نگر و آینده ساز با شناخت وضع موجود آغاز می گردد، با تجزیه و تحلیل منطقی، راهبردهاي رسیدن به اهداف و اولویتها را تعیین می کند و ضمن ارائه چشم انداز روشنی از آینده، در حین اجراي برنامه ها نتایج حاصله را ارزیابی نموده و بازخورد را دریافت و متناسب با نتایج بدست آمده، روي اهداف و راهبردها و اولویتها باز اندیشی می کند.
-2/1 مقدمه
انسان به عنوان سرمایه اصلی سازمانها همواره نیازمند برنامه جامع بهسازي در عرصه هاي بینش، دانش و مهارت است تا بتواند نقش هاي گوناگون و جدید خود را ایفا نماید و با بهره گیري از آموزش، سبب ارتقاء فرهنگ و رفتار سازمانی مطلوب گردد - اعرابی و دیگران، . - 1385 بنابر این، تدوین برنامه مناسب براي آموزش کارکنان سازمانها بعنوان ضرورت اجتناب ناپذیر، می تواند فعالیتهاي آموزشی را هدفمند نماید، ابعاد کمی و کیفی برنامه ها را مشخص سازد، منابع لازم جهت تحقق هدفها را تدارك ببیند و سرانجام ارزشیابی برنامه ها را آسانتر نماید و از همه مهمتر عوامل برنامه را پاسخگو نمایند.
-2/2 بیان مسئله
در این مقاله، الگوي برنامه ریزي استراتژیک بعنوان یکی از رویکردها و راهکارهاي برنامه ریزي جامع و بکارگیري آن در برنامه هاي توسعه منابع انسانی به ویژه آموزش کارکنان مورد بررسی قرار گرفته است. بدین ترتیب ضمن بررسی مبانی نظري - مفاهیم و الگوهاي برنامه ریزي استراتژیک - ارتباط آنها با برنامه ها و طرحهاي توسعه منابع انسانی به ویژه آموزش کارکنان تبیین شده است.
-2/3 اهمیت تحقیق
بر اساس مدلها و پژوهشهاي صورت گرفته الگوي برنامه ریزي استراتژیک می تواند ضمن هدفمند نمودن فعالیتهاي آموزشی، فراهم ساختن ملاکها و معیارهاي عینی براي سنجش میزان موفقیت برنامه ها، آگاهی از میزان تحقق بخشنامه ها و ضوابط مورد عمل، مدیران را از انجام فعالیتهاي موردي و پیش بینی نشده باز دارد. بنابر این از آنجایی که برنامه ریزي استراتژیک براي رسیدن به نقطه تعادل، کلیه متغیرهاي درونی منابع موجود، نقاط ضعف و قوت قابل کنترل داخلی را در ارتباط با متغیرهاي محیط خارجی بویژه فرصتها و تهدیدات محیطی را مورد بررسی قرارداده و از طریق تجدیدنظر در اهداف، تعیین اولویتها و تخصیص منابع، تعادل لازم را بین متغیرهاي داخلی و خارجی برقرار می نماید از اهمیت ویژه ایی براي مدیریت منابع انسانی برخوردار است.
-2/4 پیشینه تحقیق
برنامهریزي استراتژیک در سازمانها در دهه 1950 آغاز و در دهههاي 60 و 70 به سرعت محبوبیت یافت و بسیاري از مدیران دریافتند که استراتژي، پاسخ بسیاري از مسائل است. در دهه 60، مدلهاي کیفی و کمّی استراتژي گسترش یافت. در آغاز دهه 80 میلادي، مدل ارزش سهام داران و مدل پورتر براي برنامهریزي استراتژیک، استاندارد شناخته میشدند. نیمه دوم دهه 80 میلادي، آغاز پیدایش مدلهاي استراتژي معطوف به شایستگی محوري و تمرکز بر بازار بود. اواخر نیمه دوم دهه 80 و آغاز دهه 90 میلادي، شروع پیدایش مدلهاي نسل دوم برنامهریزي استراتژیک بود که بیشتر بر اهمیت انطباق سازمان با تغییر، انعطافپذیري، تفکر استراتژیک و یادگیري سازمانی تمرکز و تاکید داشتند.
-2/5 چهارچوب نظري
براساس مدلهاي برنامه ریزي استراتژیک، مانند مدل تیلر - شانه ساز زاده، - 1381، مدل گلوئیک - آقازاده - 1382، مدل فرید آو دیوید - به نقل از اعرابی و دیگران، - 1379، مدل ھیل - ھاشم زاده، ١٣٨١ - الگوي برنامه ریزي راهبردي یا استراتژیک باید کلیه متغیرهاي درونی سازمان، نقاط ضعف و قوت قابل کنترل داخلی را در ارتباط با متغیرهاي محیط خارجی بویژه فرصتها و تهدیدات محیطی را مورد بررسی قرارداده و ضمن ترسیم چشم انداز و اهداف غایی، برنامه ها و اهداف عملیاتی را بررسی و تبیین می کند. اجراي این الگو مشتمل بر موارد ذیل می باشد:
- شناخت وضع موجود
- ارزیابی و تجزیه و تحلیل فرصتها و تهدیدات
- ارزیابی و تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف
- تدوین راهبردها و اهداف کلان توسعه منابع انسانی
- تعیین عناوین برنامه هاي آموزشی کارکنان
- تعیین اهداف هر برنامه - کمی – کیفی -
- تدوین راهکارهاي اجرایی
- تهیه برنامه عملیاتی - زمان، هزینه و... -
- اجراي برنامه
- ارزشیابی و دریافت بازخورد