بخشی از مقاله
چکیده
تغییرات جمعیتی و رشد شهرنشینی موجب مصرف غیر بهینه منابع شده است. این مسئله در مورد منابع طبیعی و زیست محیطی نیز صادق است . امروزه حفظ منابع طبیعی و محیط زیست از اساسی ترین پیش نیازهای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها به شمار می رود. توسعه پایدار موتور محرکه پیشرفت متعادل، متناسب و هماهنگ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تمامی جوامع و بویژه کشورهای در حال توسعه است. با توجه به اینکه مردم ذینفع اصلی در فرآیند توسعه پایدار هستند لذا توجه به رویکرد جامعه محور در مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست ضروری است. بنابراین رویکرد جامعه محور در مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست باید مبتنی بر مالکیت و مدیریت مردم باشد تا بتواند بستر مناسبی برای تحقق عدالت ایجاد نماید و ضامن حفظ حقوق مردم گردد. برای استفاده پایدار از منابع و در نتیجه توسعه پایدار، توجه به نقش مردم در این چرخه بسیارمهم میباشد.
علاوه براین در کنار این رویکرد ، ارتباط مردم با سایر بخشهای جامعه و نهادهای دولتی زیاد شده و زمینه حضور مؤثر و مشارکت همه جانبه ذینفعان در فعالیتهای مختلف توسعه پایدار، چه در بخش برنامه ریزی و چه در اجرا و نظارت فراهم میشود. دخالت جامعه در مدیریت منابع موجب میشود که افراد وجوامع بومی در قبال محیط زیست و منابع طبیعی و در نتیجه توسعه پایدار جامعه شان احساس مسئولیت کنند و ظرفیت و توان خود را درجهت اعتلای خود و جامعه فزونی بخشند. مدیریت منابعطبیعی و محیطزیست جامعهمحور بطور معمول دیدگاهی است از یک مکانیزم برای هر دو اهداف محیط زیستی و اقتصادی_اجتماعی که بهره برداری و حفاظت از اجزای اکوسیستم را به تعادل میرساند.
کلمات کلیدی: منابع طبیعی، محیط زیست، توسعه پایدار، مشارکت، رویکرد جامعه محور
-1 مقدمه
با توجه به فرایند رو به رشد استفاده از منابع طبیعی و محیط زیست، و توسعه که امری اجتناب ناپذیر است، به نظر میرسد توجه به استفاده پایدار از منابع امری بسیار ضروری باشد. استفاده صحیح و مؤثر از منابع، یکی از حیاتی ترین ضرورتهای بودجه بندی منابع برنامهای را تشکیل میدهد و هدف از آن منطقیترین شکل استفاده از نیروی انسانی، دانش و منبع های مالی برای رسیدن به اهداف مورد انتظار با بیشترین نتیجه و کمترین هزینه است. توسعه پایدار استفاده بهینه از کلیه منابع اقتصادی - طبیعی و زیست محیطی برای توسعه نسل امروز با حفظ حقوق نسل های آینده می باشد.یکی از نظریات جدید در زمینه توسعه، رهیافت توسعه پایدار میباشد .
این رهیافت با هدف بر طرف نمودن احتیاجات انسانی و بهبود شرایط کیفی زندگی به عنوان قالب مناسب برای نگرش به نحوه بهرهبرداری از منابع و ایجاد رابطه متعادل و متوازن میان انسان و اجتماع و طبیعت محسوب میشود. با در نظر گرفتن امر توسعه پایدار، مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست جامه محور CBNRM1 یک فرآیند مدیریتی چند جانبه می باشد که تمامی افراد در داخل عرصه ذینفع را شامل می شود . CBNRM روی مدیریت جمعی اکوسیستم ها برای ترویج رفاه انسان و هدفهایی جهت محول کردن قدرت برای مدیریت اکوسیستم به سطح محلی - جامعه - تمرکز دارد - CBNRM. - Fabricius2007 با هدف سه گانه کاهش فقر، حفاظت از منابع طبیعی و حکمرانی خوب است . - Treue2007 -
پایداری ، عدالت و مشارکت سه رکن عمده و اساسی در راهکار مدیریت مشارکتی منابع طبیعی و محیط زیست می باشند. فقدان هر یک از این سه مولفه خلایی است که غیر قابل جبران بوده و نهایتا باعث شکست راهکارهای ارائه شده خواهد شد. پایداری شامل حفاظت، ارتقای بهرهوری اکوسیستمهای موجود که مهمترین اجزای آن را آب ، خاک و زیست توده تشکیل میدهد، میباشد. پس حفظ پایداری اکوسیستمها امری ضروری است. عدالت و برابری باید در عوامل ایجاد و تکوین و نیز در میزان دسترسی به منابع حیاتی زندگی برای کلیه جوامع محلی فراهم شود. برقراری عدالت در جوامع نیز بسیار مهم و جزئی خواستههای اصلی جوامع است. مدیریت مشارکتی تلاش مینماید که تبادلات اکولوژیکی ، اقتصادی و اجتماعی در جوامع به شکل پایدار و مطمئنی صورت گرفته و این اطمینان به مردم منتقل شود.
مدیریت مشارکتی علاوه بر تغییر و تحولات و تبادلات در محدوده منابع طبیعی که در مدیریت سنتی حوزههای آبخیز نیز وجود داشته تبادلات در محدوده اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی را نیز تحت پوشش قرار میدهد.بنابراین مدریت مشارکتی سه رکن پایداری ، عدالت و مشارکت را به هم پیوند داده و در را رسیدن به این سه هدف مهم گام بر میدارد.به تازگی، مدیریت منابع سنتی و اموال مشترک علاقه مندانی را پیدا کرده اند ، و بدنبال جستجو برای جایگزین های پایدار به مدل های فعلی استفاده از منابع هستند - . - Berkes1989 تمرکز این رویکرد بر پایداری است و همزمان تلاش میکند تا تمامی ذینفعان ممکن را از سطح برنامهریزی هماهنگ کند تا به این طریق تعارضات احتمالی آینده را کاهش دهد. مدیریت حیات وحش در هفت کشور آفریقایی با کمک جوامع محلی دارای عوامل نهادی است که این اصلاحات نهادی تا حد زیادی وابسته به