بخشی از مقاله

چکیده

با توجه به ارتقاء کمی و کیفی محصولات و خدمات دفاعی کشور میطلبد، سیستمها و رویههای درگیر در زنجیره ارزش این محصولات و خدمات، از لحاظ کیفیت و ساختار فرآیندی نیز مورد بازبینی قرار گیرند. یکی از این فرآیندها سیستمها در خصوص شبکهسازی و مدیریت تأمین کنندگان است که در صورت تحول به موقع و صحیح آن میتوان بیش از پیش بر کیفیت محصولات و خدمات سازمانها و صنایع دغاعی افزود و برخی هزینههایی که مدل و ساختار سنتی شبکهسازی و مدیریت تأمینکنندگان دربرداشت را به طور قابل توجهی کاهش داد. در این میان آگاهی از شیوههای مؤثر و موفق شرکتهای بزرگ و پیشرو جهانی در این حوزه، اگر در چارچوب منطقی و درست و با تفکر انسانی- اسلامی و بر مبنای واقعیات محیطی صورت گیرد میتواند در راستای معماری صحیح شبکه و مسیر حرکت درست سازمانهای دفاعی مفید واقع شود.

الگوبرداری و استفاده از دانش و تجربیات بشری آنچنان موضوع مهمی است که پیامبر - صلیاالله علیه و آله - ، دستیابی به آن را حتی در چین و ثریا مورد تأیید قرار داده است. بنابراین، پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی – تحلیلی، قصد دارد با مورد مطالعه قرار دادن شرکت بوئینگ به واکاوی رویکرد نوین ایجاد شبکه همکاران راهبردی و مدیریت مناسب تأمینکنندگان بپردازد.نتایج حاکی از آن است که شرکت بوئینگ با طراحی و استقرار رویکرد نوین در مدیریت زنجیره تأمین خود توانسته، افزایش هزینه، افزایش زمان تحویل و کیفیت نامرغوب که مبین عدم کارایی مدل سنتی است را برطرف و جبران نماید و خود به عنوان یکپارچه کننده نهایی در زنجیره ارزش محصولات خود - بوئینگ - 787 اقدام نماید.

واژگان کلیدی: بوئینگ، شبکهسازی، رویکرد نوین زنجیره تأمین، مدل سنتی زنجیره تأمین، مدیریت تأمین کنندگان

-1 مقدمه

شرکت بوئینگ در سال 1916 توسط ویلیام بوئینگ تأسیس و در سال 1997 با شرکت مک دانل داگلاس ادغام شد. شرکت بوئینگ از بزرگترین شرکتهای اصلی تولیدکننده تجهیزات صنایع هوافضا در دنیا و از صادرکنندههای تراز اول کشور آمریکا میباشد. بوئینگ به 150 کشور محصولاتی شامل هواپیماهای تجاری، هواپیماهای نظامی، ماهوارهها، لانچرها، سیستمهای موشکی و دفاعی، سیستمهای ارتباطی پیشرفته لجستیک کارا، خدمت ارائه میدهد. پنچ حوزه اصلی بوئینگ عبارتند از: -1 هواپیماهای تجاری -2 سیستمهای دفاعی یکپارچه -3 گروه مهندسی، فناوری و عملیات -4 شرکت سرمایهگذاری بوئینگ -5 گروه خدمات بوئینگ - بوئینگ، - 2013

این شرکت در سال 1916 با 21 کارمند شروع به کار نمود، و در سال 2013 تعداد کارمندان آن به 169908 کارمند رسید. در همین سال تعداد کل تأمینکنندگان شرکت بوئینگ به 21800 تأمینکننده رسید، که به نوبه خود تعداد قابل توجهی است، که در صورت پیروی از مدل سنتی مدیریت زنجیره تأمین بدون شک افکار را به سمت هزینههای بالا و ریسکهای مدیریتی به همراه کاهش سطح کیفیت تأمین قطعات مورد نیاز و در نهایت کاهش سطح کیفیت محصول نهایی، پیش میبرد. شرکت بوئینگ توانست برای رهایی از پیامدهای ناشی از بکارگیری مدل سنتی .......، تمام توان خود را بکارگیرد که در نهایت در سال 2003 با ایجاد تغییرات در ساختار و طراحی هواپیما و انقلابی در ساختار زنجیره تأمین، بوئینگ 787 به خطوط هوایی معرفی نمود.

-2 مبانی نظری

-1-2 زنجیره تأمین

دیدگاههای متفاوتی در مورد فعالیتهای زنجیره تأمین وجود دارد که همین امر سبب شکلگیری تعاریف متعددی در این زمینه شده است. هوگوس - 1387 - نیز این موضوع رو را بیان می کند. مؤسسه »اپکس« زنجیره تأمین را اینگونه تعریف میکند:

- 1 فرآیندهای تهیه مواد خام اولیه تا مصرف نهایی کالای تمام شده که شرکتهای تولیدکننده و مصرف کننده را به هم وصل می کند.

- 2 کارکردهای درونی و بیرونی یک شرکت که زنجیره ارزش را قادر میسازد تا کالاهایی را تولید کند و خدماتی را برای مصرفکننده ارائه دهد.زنجیره تأمین را میتوان به سادگی به عنوان ادغام جریان مواد و اطلاعات بین تولیدکنندگان، تأمینکنندگان و مشتریان تعریف نمود - samanranyake, 2005 -  زنجیره تأمین مجموعهای از امکانات، منابع، مشتریان، محصولات و روشهای کنترل موجودی، خرید و توزیع است. - Altiparmak, Gen, Lin, & Paksoy, 2006 - استیونز - 1989 - به زنجیره تأمین به صورت سلسله فعالیتهای مربوط به برنامهریزی، هماهنگ کردن و کنترل مواد، قطعات و کالاهای نهایی از تأمینکنندگان تا مشتری، می نگرد. البته این نویسنده مفهوم لجستیک تجاری را به حوزههای دیگر زنجیره تأمین تعمیم می دهد.

لاموس و آلبرت - 1997 - معتقد هستند که زنجیره تأمین شبکهای از دستاندرکاران است که از طریق آن مواد جریان پیدا میکنند. این دستاندرکاران، شامل تأمینکنندگان، حمل کنندهها، کارخانجات، مراکز توزیع، خرده فروشان و مشتریان میباشند.انجمن زنجیره تأمین - 1997 - در تعریف زنجیره تأمین می گوید:»زنجیره تأمین، اصطلاحی است که دستاندرکاران حرفهای لجستیک مکرر بکار میبرند و شامل هر نوع تلاش در تولید و تحویل کالای تمام شده از نقطه تأمینکننده تا نهایتاً مشتری میباشد. چهار فرآیند اساسی شامل برنامهریزی، منبع، ساخت و تحویل در معنای وسیع به طور عام این تلاشها را جهت می دهند که شامل مدیریت عرضه و تقاضا، تأمین مواد خام و قطعات، ساخت و مونتاژ، انبار کردن و پیگیری صورت کالا، ثبت سفارش و مدیریت سفارش، توزیع در سراسرمجاری و نهایتاً تحویل به مشتری میباشد.«هر محصولی زنجیره تأمین خاص خود را دارد و میتواند کوتاه و پیچیده نیز باشدمدیران. زنجیره تأمین معمولاً به دنبال اهداف زیر هستند:

-    جریان مؤثر مواد، محصولات و اطلاعات

-    افزایش رضایتمندی مشتری

-    کاهش هزینه

-    افزایش سرعت فرآیند

-2-2 مدیریت زنجیره تأمین

مدیریت زنجیره تأمین به حاکم شدن دید سیستمی و رویکرد یکپارچگی میان فعالیتهای زنجیره تأمین دلالت دارد. الرام و کاپر - 1993 - مدیریت زنجیره تأمین را به این صورت تعریف کردهاند: »فلسفهای یکپارچه برای مدیریت کل جریان مجرای توزیع از تأمین کننده کالا تا مشتری نهایی.«

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید