بخشی از مقاله
چكيده
برنامه درسي و سرفصل مصوب دروس هر رشته تحصيلي از اركان اساسي آن رشته تحصيلي است ، كه رابطه معنا داري با كارآمدي و توانمندي فارغ التحصيلان آن رشته تحصيلي دارد، از آنجا كه رياضيات نقش بسزايي در تبيين و توسعه پديده هاوتئوريهاي دانش اقتصاد دارد. پرداختن به اين موضوع را ضروري مي سازد كه آيا رياضيات دربرنامه و سرفصل مصوب - وزارت علوم، تحقيقات وفناوري - دروس دوره كارشناسي رشته اقتصاد همگام با دانش روز و متناسب با تئوريها وتحليل هاي دانش اقتصاد است؟ و دانش و مهارت لازم را دراختيار دانش آموخته رشته اقتصاد قرار مي دهد ؟ در اين راستا به روش اسنادي با محوريت برنامه ها و سرفصل هاي مصوب وزارت علوم ، تحقيقات و فناوري رشته اقتصاد - در ايران - ، منابع ، مقالات ومطالعات انجام شده مرتبط با موضوع پژوهش به جمع آوري اطلاعات از منابع در دسترس پرداخته، وبه موازات موضوع پژوهش ، بحثي توصيفي – تحليلي صورت گرفته است.
تحليل گوياي اين است كه ساختار اصلي برنامه درسي دوره كارشناسي اقتصاد در ايران از مجموع ١١٥ واحد دروس اصلي واختصاصي مصوب اين رشته تنها ٦ واحد آن رياضيات است - تقريبا ٥ درصد واحدهاي اصلي واختصاصي مصوب - ، آن هم با فهرست مطالب رياضيات دوره قبل از ١٩٦٠م - تقسيم بندي ارو و اينتريليگيتور - مي باشد، هرچند اين مطالب از دانش رياضيات بسيار كاربردي و با اهميت هستند اما نقش بسيار ضعيفي در فهم - بالاخص فهم تحليلي و تفسيري مسائل - كتب و تئوريهاي اقتصاد امروزي را دارند كه اين هيچ كدام از موضوعات مطروحه در مشخصات كلي رشته اقتصاد - هدف،ضرورت واهميت،نقش وتوانايي - را كه چشم انداز آن نيز هست نمي تواند تامين كند. به عبارتي درس رياضيات دربرنامه و سرفصل مصوب دروس دوره كارشناسي اقتصاد در ايران ازدانش محتوايي - اثربخشي ، كارآمدي، ابزاري، همسان وهمگام با نظريه هاي نوين اقتصاد و... - لازم وكافي برخوردار نيست، و بايد سرفصل درس رياضيات در برنامه درسي و بدنه علمي رشته كارشناسي اقتصادازنظر كمّي - تعداد واحدهاي درسي - وكيفي - فهرست مطالب درسي - همسان با دانش روز اصلاح و ارتقا يابد.
كلمات كليدي: برنامه درسي، سرفصل دروس، رياضيات، رشته اقتصاد
١. مقدمه
رياضيات از دوران باستان مورد توجه بشر بوده و از همان آغاز ازجمله ذهني ترين و در عين حال عملي ترين تلاش هاي آدمي به شمار آمده است . در قرن بيستم دامنه و تنوع رياضيات گسترش يافته و پيچيدگي آن عمق بيشتري پيدا كرده ، اين رونق ناگهاني پژوهش هاي رياضيات چنان ژرف و عميق است كه آنرا به سوي تخصصي شدن سوق داده است ودر واقع به علت آن ، رياضيات بيش از هر زمان ديگر ملموس شده و نقش حياتي يافته است و تا آنجا پيش رفته كه رياضيات و روش هاي رياضي جز تفكيك ناپذير فراگير و اساس علوم، تكنولوژي و اقتصاد تبديل شده و از كليدهاي اصلي درك جامعه جهاني و توسعه آن گرديده است ]١.[ امروزه هيچ عملي را نمي توان يافت كه رياضيات درآن حضور فعال وگسترده نداشته باشد . علم اقتصاد نيز از شمول اين قاعده كلي خارج نيست]٢.[ رياضيات درتمامي شاخه هاي علم اقتصاد نقش مهمي را ايفا مي كندو امروزه كمتراقتصادداني وجود داردكه بتواند خود را از كاربرد رياضيات درتشريح مباحث ومسائل اقتصادي وبه خصوص موضوعات نظري اقتصاد بي نياز بداند]٣.[
علم اقتصاد دانش بهينه يابي وتخصيص بهينه منابع است،و منابع اقتصادي را منابع طبيعي،منابع سرمايه اي ومنابع انساني مي داند بطوريكه منابع انساني را مهمترين منبع توليدي مي داند،زيرا نيروي انساني وظيفه بكارگيري ساير منابع را برعهده دارد بنابراين ابزارهاي رشد وارتقاء اين منبع از جايگاه خاصي برخوردار است. اين نقش بنيادي وحساس نيروي انساني، نظام آموزشي كشور را بالاخص آموزش عالي را براين وا مي دارد كه بايد ازيك برنامه درسي جامع، انعطاف پذير، بهنگام ، آينده نگر و با ارزيابي مستمر برخوردار باشد . برنامه هاي درسي نظام آموزش عالي بايد با اهداف وتحولات ، نيازها و ويژگي هاي عصرفراصنعتي هماهنگ باشند، در دنياي متلاطم اطلاعاتي ورقابتي، دانشگاهها نبايد به آموزشهاي يكنواخت رسمي وتكراري وعناوين دروس به سبك سنتي وتوليد انبوه فارغ التحصيلاني مدرك به دست، غيرماهروغيرحرفه اي بسنده كنند - دانشگاه ايستا -
وبراي حفظ پوياي درونداد خود به برنامه ريزي آينده نگر، انعطاف پذير وكنترل مداوم كيفيت اجزا وعناصرخودنيازدارند، ازجمله عناصر بسيار مفيد دردانشگاه عناوين وسرفصل دروس است كه انتخاب دقيق ومناسب اين سرفصل ها مي توانند به تربيت نيروهاي ماهرومتخصص به منظور رفع نيازهاي جامعه منجر شود]٤.[ با كاربردي شدن رشته هاي دانشگاهي ورشد سريع وروز افزون علوم مختلف بالاخص رشته اقتصاد لزوم برنامه ريزي مناسب با تلاش مضاعف متخصصين دراين رشته ،جهت هماهنگي با پيشرفتهاي گسترده علمي وصنعتي امروزي را ضروري مي سازد. مهمترين اولويت درتصميم گيري ها وبرنامه ريزي ها توجه به نيروي انساني است.بنابراين براي دوام وبقا درعرصه هاي داخلي وخارجي بايد به پرورش ابعادمختلف نيروي انساني توجه شود، زيرا درسطوح جهاني يكي از شاخص هاي مهم ارزيابي جوامع، سرمايه انساني است ]٤.[
واژه برنامه درسي به معني فاصله ومقدار راهي است كه بايد طي شود تا فرد به هدف برسد ]٥.[ اما برداشتها از اين واژه درصحنه تعليم وتربيت به عنوان مجموعه اي از دروس يا برنامه اي براي مطالعه، فهرست رئوس مطالب، محتواي يك درس يا مجموعه اي از دروس، برنامه زماني براي تدريس دروس،مجموعه اي از اهداف ومقاصد، مجموعه اي ازتجارب يادگيري ، شيوه تفكر ويك طرح ارائه شده است]٦.[برنامه درسي مجموعه بهم پيوسته اي از دروس هر رشته تحصيلي است كه اهداف مشخصي را دنبال مي كند]٧.[ برنامه ريزي درسي آموزش عالي طرح ونقشه اي عملي - آكادميك - است كه هدف آن رشد وپرورش علمي دانشجويان مي باشد ]٨.[ بنابراين برنامه ريزي درسي براي رشته كارشناسي اقتصاد بايد كارآمدوبراساس دانش روزباشد، به نحوي كه دانش آموخته اقتصاد بايد داراي مهارتهاي علمي - رياضي - متناسب با رشته تحصيلي اقتصاد باشد تا كه بتواند تحليل هاي اقتصادي كارآ و دقيقي داشته باشد. ازاينرو ارزيابي وبررسي برنامه وسرفصل مصوب دورس دوره كارشناسي اقتصاد درايران درراستاي دانش روز وتعامل آن با رياضيات امري لازم وضروري به نظر مي رسد .زيرا كه ماهيت اقتصاد مدرن تحليلي ورياضي بودن آن است و ديگررياضي زبان گوياي اقتصاد شده است. حال مي توان چنين سوالاتي را مطرح كرد:
- آيا رياضيات در سرفصل مصوب - وزارت علوم، تحقيقات وفنآوري - دروس مقطع كارشناسي رشته اقتصاد همگام با دانش روز و متناسب با تئوريها وتحليل هاي دانش اقتصاد است؟
- آيا رياضيات در سرفصل مصوب - وزارت علوم، تحقيقات وفنآوري - دروس مقطع كارشناسي رشته اقتصاد دانش و مهارت لازم - براي تحليل هاي اقتصادي - را دراختيار دانش آموخته اين رشته قرار مي دهد ؟
ادبيات تحقيق - پيشينه و مباني نظري كاربرد رياضيات در اقتصاد -
پانهادن رياضيات درعرصه اقتصادرا مي توان با ظهور مارژيناليستها مقارن دانست. ازآن زمان كه مارژيناليستها مفاهيم رياضي را درتحليل هاي اقتصادي مورداستفاده قراردادند بيش از يك قرن مي گذرد، با اين وجود روز بروز براهميت رياضيات دربيان موضوعات اقتصادي افزوده مي شود]٢.[ تلاش كورنو براي كاربرد رياضيات دراقتصاد به عنوان حركت آغازين تلقي مي شودوبخشي از ادبيات اوليه اقتصادرياضي توسط وي ارائه شد. كورنو به دنبال طراحي الگوي رياضي بود كه بوسيله آن رفتاريك بنگاه اقتصادي را نشان دهد. پس از كورنو، والراس ، پارتو، فون نيومن، مارشال،اجورث، كسل، فيشر، تين برگن، هيكس، آليس، ساموئلسون، ناش و كوپمنز نقش بسزايي دركاربرد رياضيات دراقتصاد وتحولات اين رشته داشتند]٩.[
براساس تقسيم بندي ارو و اينتريليگيتور - ١٩٩١م - مي توان تاريخچه به كارگيري رياضيات دراقتصاد را به سه دوره تقسيم نمود. دوره اول، نهايي گرايي مبتني برحساب ديفرانسيل وانتگرال دوره دوم، كاربردنظريه مجموعه ها ومدل هاي خطي دوره سوم، استفاده علم اقتصاد از شاخه هاي نوين رياضيات همانند نظريه فازي، آشوب، نظريه بازي ها وشبكه هاي عصبي است]١٠.[ با بررسي حوزه و وسعت رياضي دراقتصاد وكاربرد هريك از مباحث رياضي درتئوريهاي اقتصاد، امروزه شاهدكاربرد روز افزون وگسترده رياضيات دراقتصاد هستيم . بالاخص نمود گسترده كاربرد رياضيات دراقتصاد سالهاي بعداز ١٩٩٠م كه نقش بسزايي در توسعه تئوريهاي جديداقتصاد داشته ودارد. به طورخلاصه سير تكوين وتحول مباحث رياضي در اقتصاد به شرح جدول زير است:] ٣.[