بخشی از مقاله
چکیده
مقاله حاضر به عنوان یک پژوهش توصیفی- تحلیلی چگونگی واگذاری حالت به گروههای اسمی ساختهای دو مفعولی را در گویش لنگرودی زبان گیلکی بر پایه نظریه حاکمیت و مرجعگزینی مورد بررسی قرار داده است. از آنجا که برای گروههای نحوی در ساخت جملههای دو مفعولی هم آرایش S-IO-DO-V و هم آرایش S-DO-IO-V برای بینشانترین وضعیت جملات تعریف شده است و نیز با توجه به اینکه مفعول صریح از جهت دارا بودن ویژگی +]مشخص[ و یا -]مشخص[ دو جایگاه متفاوت را در جملات گیلکی میتواند اختیار نماید، پژوهش حاضر به تبیین واگذاری حالت در ساختهای دو مفعولی در زبان گیلکی پرداخته است.
برای این منظور دادهها جهت بررسی و تحلیل از جملات خبری زبان گیلکی منطقه شرق گیلان - لنگرود - ، از میان جملات رایج در بین گویشوران و نیز بر اساسشمّ زبانی نگارنده اختیار شده است. با توجه به اینکه افعال گذرا بدون هریک از دو گروه اسمی در جایگاه مفعول مستقیم و غیرمستقیم به جملهی نادستوری بدل میشوند و هیچیک نمیتوانند در جایگاه افزوده واقع گردند، لذا پژوهش حاضر با تعریف گروه نقشی انتزاعی مفعولی - OBJP - نشان داده است که گروه اسمی واقع در جایگاه مشخص-گر این گروه در آرایش S-DO-IO-V و یا گروه اسمی واقع در جایگاه خواهر هستهی گروه مفعولی در آرایش S-IO-DO-V میتواند حالت نحوی خود را از فعل به عنوان حاکم دریافت نماید زیراکه این گروه یک گروه ضعیف محسوب شده و مانعی بر حاکمیت فعل که در سطح بالاتر قرار گرفته است نمیباشد. درواقع مفعول صریح با هر دو ویژگی -]مشخص[ و +]مشخص[ امکان دریافت حالت از فعل را خواهد داشت. بدیهی است گروه اسمی در جایگاه مفعول غیرمستقیم نیز حالت خود را از حرف اضافه اخذ مینماید.
.1 مقدمه
نظریه حاکمیت و مرجعگزینی یا »نظریه اصول و پارامترهاٌ« که امروزه یکی از نظریههای مسلط در زبانشناسی ست و چهارچوب این پژوهش را تشکیل میدهد از شش زیرنظریه تحدیدٍ، حالت َ، حاکمیت ُ، تتاِ، نظارتّ و مرجع-گزینیْ تشکیل شده است که از این میان نظریه حالت مورد نظر این نگارش است، که تحت آن وضعیت حالتهای نحوی نحوی گروههای اسمی در ساختهای دو مفعولی مورد بررسی قرار میگیرد و این امر بر پایه روابطدستوریِ جایگاهی استوار است که گروه اسمی در آن قرار میگیرد.
به طور کلی در مبحث حالت با دو گونه عمده حالتپذیری ساختواژیَ و انتزاعیُ مواجه هستیم. حالت انتزاعی بخشی از دستور جهانی است و مفهوم آن در نظریه حاکمیت و مرجعگزینی از اهمیت بسیاری برخوردار است گرچه میزان نمود واژگانی حالت انتزاعی از زبانی به زبان دیگر فرق دارد و در حالتپذیری ساختواژی حالتهای نحوی مختلف دارای نمود ساختی آشکار هستند - دبیرمقدم، . - 1391 درنتیجه میتوان تصریح کرد که حالت، منعکسکننده تعامل میان بخشهای صرفی و نحوی دستور زبان است - درزی، . - 1392
با نظر به اینکه از چهار مقوله عمده یعنی اسم، فعل، صفت و حرفاضافه تنها فعل و حرفاضافه به دلیل مشترک بودن در مشخصه نحوی [-N] حالتبخش میباشند، در چارچوب این نظریه دو دسته کلی از حالتهای نحوی قابل تعریف است: حالتهای ساختاری که شامل حالتهای فاعلیًٌ، مفعولیٌٌ، مفعولی- متممیٌٍ، اضافیٌَ است و حالت ذاتی که در خصوص گروههای اسمی مضاعف قابل بررسی ست که ساختهای دو مفعولی را نیز در برمیگیرد. در تمام زبانها تعداد افعال متعدی یک مفعولی بیشتر از افعال دو مفعولی است. تعداد اندکی افعال دو مفعولی در هر زبان وجود دارد و کاربرد آنها نیز در زبانهای مختلف متفاوت است. افعال سببی و افعال بهرهوری از افعال دو مفعولی مشتق شدهاند که گاهی به جای هم نیز به کار میروند - کمریٌُ، 1989؛ میرعمادی، . - 1389 زبان گیلکی نیز از این امکان بیبهره نیست.
.2 آرایش گروههای نحوی در ساخت جملههای دو مفعولی
گویش لنگرودی زبان گیلکی یکی از گویشهای منطقه شرقگیلان و متعلق به شاخه شمال غربی زبانهای ایرانی بوده و به گویش »بیهپیش« معروف است - واحدی، - 1381 که آرایش بنیادی سازهها در این زبان به صورت فاعل- فعل-مفعول - SOV - معرفی شده است. در جملات گیلکی دو نوع مفعول صریح، نکره یا نامشخص و معرفه یا مشخص تعریف شده است که براساس ترتیب سازهای، فعل قبل از مفعول نکره قرار نگرفته اما قبل از مفعول معرفه واقع میگردد، به عبارت دیگر مفعول صریح غیرمشخص امکان جابجایی کمی در سطح جملات داشته و بایستی بلافاصله قبل از فعل قرار گیرد در حالیکه مفعول صریح مشخص دارای امکان جابجایی بیشتر در جمله است.
در جملاتی هم که دارای مفعول صریح - DO - و هم مفعول غیرصریح - IO - اند، باز هم به نظر میرسد که مفعول صریح بلافاصله قبل از فعل و بعد از مفعول غیرصریح جمله قرار میگیرد، اگر مفعول صریح نکره باشد، بیدرنگ پیش از فعل و پس از مفعول غیرصریح قرار میگیرد و اگر مفعول صریح معرفه و یا مشخص باشد، با حرف پسوندی / / همراه بوده و در جملات بینشان، بعد از فاعل و قبل از مفعول صریح قرار میگیرد و مفعول غیرصریح حرفاضافهای تمایل بیشتری به قرار گرفتن بلافاصله قبل از فعل دارد.
.3 چگونگی اختصاص حالت دستوری در ساختهای دو مفعولی
طبق نظریه حالت و در یک رویکرد کلی، در صورتی که یک گروه اسمی در جایگاه قبل از فعل قرار گیرد به جهت حاکمیت فعل، به آن گروه اسمی حالت مفعولی واگذار میگردد و در صورتی که یک جملهواره وابسته در جایگاه پس از فعل ظاهر شود حالت دستوری به آن تعلق نخواهد گرفت چون جملهوارهها خود دارای عنصر واگذاری حالت بوده و بر اساس اصل »مقاومت در برابر حالتٌ«، در مقابل دریافت حالت مقاومت مینمایند - استاولٍ، . - 1981 کریمی - - 1989 آرایش جمله دو مفعولی در زبان فارسی را به صورت S - PP - - O - V دانسته و بر اساس آن حالت دستوری مفعول صریح را با در نظر گفتن شرط مجاورت، حاکمیت و ویژگی +]مشخص[ گروه اسمی توضیح داده است.