بخشی از مقاله

چکیده:

فرهنگ اساس توسعه در هر جامعه ای است و توسعه ای پایدار است که مبتنی بر فرهنگ باشد، فرهنگ شامل مقوله های زیادی می شود که اصلی ترین آن زبان است، زبان هم نقش های و کارکردهای مختلفی در جامعه برعهد دارد که مهم ترین آنها تکیهگاه اندیشه و اصلی ترین آن برقراری ارتباط بین افراد جامعه است و به عنوان پدیده ای اجتماعی با سایر پدیده های اجتماع ارتباط دوسویه وتعاملی تناتنگی دارد که لازم است در فرایند توسعه به ویژه توسعه فرهنگی مورد توجه قرار گیرد. در این تحقیق نیز هدف این است که نقش زبان و اهمیت و ضروت توجه به آن در فرایند توسعه به خصوص توسعه پایدار تبیین و توصیف شود.که به همین منظور ضمن بررسی متون مرتبط با موضوع تحقیق و استفاده از تجارب زبانی ضمن توصیف و تبین نقش زبان در فرایند توسعه ، راهکارهایی نیز ارائه گردیده است.

1.    مقدمه:

زبان در تمام حوزه های زندگی تاثیر گذار است و همچنین تأثیر پذیر، براین اساس توسعه هم به عنوان یکی از حوزه های زندگی از این مقوله خارج نیست؛ یعنی، زبان بر توسعه تأثیر گذار است و از ان هم تاثیر پذیر؛ زیرا، توسعه مفهومی است که تصور آن خارج از حوزه زندگی نیست. در حوزه زندگی نیز فرهنگ عنصراساسی است و زبان نیز عنصر اساسی فرهنگ است، پس بحث از توسعه مستلزم توجه به فرهنگ و زبان است و با غفلت از آن ها بحث ناقص و از اساس سست است.

»زبان تحت تاثیر مجموعه فرهنگ شکل می گیرد، ولی با پویایی های فوق العاده خود، فرهنگ را تحت تاثیر قرار می دهد تاحدّی که می توان از سلطه زبان یا زبان سالاری سخن به میان آورد؛ یعنی سلطهای که به واسطه قدرت بیشتر در استفاده و کاربرد زبان، برای برخی از افراد یا گروه های اجتماعی ایجاد می شود و از طریق آن میتوانند سایر آحاد جامعه را تحت نفوذ قرار دهند - «پورعزت، - 1387 در میان تمام ویژگی های انسان، توانایی تکلم، از بارزترین ویژگی هاست. فلاسفه، از زمان یونان باستان به این سو، به اتفاق، زبان را مهم ترین وجه تمایز انسان از حیوان دانسته اند؛ به ندرت، جنبه ای از زندگی را می توان یافت که زبان در آن نقشی ایفا نکند. - نیومایر، - 1378 در واقع، اختراع زبان، اولین انقلاب بزرگ ارتباطی محسوب میشود. 

.2  بیان مسئله :

توسعه به معنی واقعی آن فرایندی است فراگیر که در این فرایند شایسته است تمام ابعاد جامعه مورد توجه و عنایت قرار گیرد و میزان اثر گذاری و نقش آن ها نیز دیده شود، زیرا تاثیر همه ابعاد در این فرایند یکسان نیست، پس باید آن بعدی که نسبت به سایر ابعاد موثرتر است و از اهمیت اساسی برخوردار است مبنای توسعه قرارگیرد و به سایر ابعاد متناسب با میزان تأثیرآن ها پرداخته شود. برپایه اینکه فرهنگ اساس توسعه است و توسعه فرهنگی از اولویت برخوردار است و در بین عناصر فرهنگی نقش اساسی را زبان برعهده دارد در این تحقیق سعی شده که با بررسی متون و شواهد و تجارب زبانی به توصیف و تبیین مقوله زبان در فرایند توسعه به ویژه زبان مناسب توسعه فرهنگی پرداخته شود.

.3  پیشینه تحقیق :

این تحقیق در نوع خود موضوعی نو و ابتکاری است؛ زیرا، در مرور پیشینه آن، موردی یافت نشد که با این نگاه به موضوع پرداخته باشد، هرچند که به موضوع توسعه و توسعه فرهنگی از زوایای دیگر پرداخته شده است و در این بین دو مقاله ارتباط بیشتری با موضوع مورد بحث ما داشتند، یکی مقاله ای است از دکترکوکب فائز و همکارانش با عنوان »مفهوم شناسی تطبیقی عدالت زبانی - کارکرد زبان در توسعه عدالت - « ؛ و دیگری نیز مقاله ای است با عنوان » عدالت زبانی و نقش آن در بالندگی منابع انسانی« از کوکب فائز و حسین خنیفر؛ اما، زاویه ای که در این مقاله از آن به زبان نگریسته شده متفاوت، بکر و ویژه است.

4.    اهمیت و ضرورت تحقیق

وقتی که فرهنگ اساس توسعه باشد و از بین عناصر فرهنگی نیز زبان اصلی ترین نقش را داشته باشد ، اهمیت این نوع تحقیق واضح است و نیاز به شرح و بسط بیشتر ندارد، از طرف دیگر در بررسی مباحث توسعه و توسعه فرهنگی به غالب جنبه ها پرداخته شده؛ اما، مقوله زبان مغفول مانده است و توجه خاص و زیادی به آن نشده است، در حالی که می دانیم زبان تکیه گاه اندیشه است و تا اندیشه و فکر توسعه تکیه گاه محکم و درستی نداشته باشد به آن اعتمادی نیست و مقطعی و گذرا است و نهادینه نمی شود، پس برای نهادینه شده فرهنگ توسعه باید از مقوله زبان غافل نباشیم و این ضرورتی است که لازم است مورد توجه قرار گیرد. همچنین بیان کردیم که نقش اساسی زبان ایجاد ارتباط است که ارتباط نیز از عناصر اساسی توسعه به خصوص در دنیای کنونی است و این جنبه در دنیای کنونی به حدی ضروی و مهم است که پرفسور لیویت استاد دانشگاه هاروارد گفته است »: تمام فروش در قرن بیست و یکم، فروش رابطه است - .«خانیان، - 1393

.2 بحث:

.1,2 نقش زبان

زبان نقش ها و کارکرد های مختلفی در جامعه برعهده دارد که علاوه بر این که اصلی ترین کارکرد آن برقراری ارتباط است، مهم ترین آن نیز تکیه گاه اندیشه می باشد،یعنی به ما کمک می کند که فکر کنیم، همچنین کارکردهای دیگر از قبیل اعلام هویت، بیان احساسات درونی - کاربرد عاطفی - ، معاشرت با دیگران و جدید ترین آن اینترنت است؛ یعنی، »پیوند فرا متن«؛ اما، نکته ایی که تا حدودی در این مورد خیلی غیر معمول به نظر می رسد، این است که ما زبان را به کار می بریم تا نوع نگاهمان به دنیا را تغییر دهیم؛ یعنی از زبان برای تغییر جهان هم می توان استفاده کرد. - کریستال، - 1392 ساپیر معتقد بود که ساختارزبان هر فرد مستقیماً شیوه جهانبینی آن فرد را شکل می دهد و ساختارهای مختلف، ادراک حسی متفاوتی از واقعیت را به شعور تحمیل می نماید.

اعتقاد براین که ساختار زبانی یکی از عوامل تعیین کننده جهانبینی است به فرضیه ساپیر وُرف مشهور شده است. - نیومایر، - 1378 اگر به نقش های زبان دقت شود متوجه خواهیم شد که این نقش ها در روند توسعه چه بخواهیم و چه نخواهیم نه تنها تاثیر گذارند، بلکه ارکان توسعه هستند و توسعه بدون آن ها مقدور نیست. به صراحت باید گفت اولین چیزی که برای توسعه لازم است فکر و اندیشه توسعه است و دیگر برقراری ارتباط است و همچنین معاشرت با دیگران و زندگی مسالمت آمیز بر پایه محبت و دوستی بین همه ملل که تمام این ها نقش های زبان هستند.آیا توسعه بدون این نقش ها معنی دارد؟ ازبُعد دیگر زبان پدیده ای اجتماعی است که با ساخت و نظام ارزش های اجتماعی ارتباط تنگاتنگی دارد؛ که این ارتباط تعاملی و دو سویه است؛ یعنی هم ساخت و بافت زبان بر ساخت و بافت اجتماعی تاثیر گذار است و هم ساخت و بافت اجتماعی و محیط بر زبان تاثیر می گذارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید