بخشی از مقاله
چکیده
تجاری سازی یافته های پژوهشی از جمله ضرورت های انکارناپذیر نظام های دانشگاهی محسوب می شود. به عبارت دیگر، پس از انجام یک پروژه پژوهشی و دستیابی به نتایج آن، ملاحظات مربوط به مرحله تجاریسازی یافته ها مطرح می شود. لذا در مقاله حاضر سعی بر آن است تجارب بین المللی در حوزه تجاری سازی یافته های پژوهشی مطرح شده و مورد بررسی قرار گیرد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات مورد نیاز از طریق بررسی اسناد و مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است. در خاتمه نیز مباحث مربوط به جمع بندی ارائه و پیشنهادهای مربوط به این حوزه مطرح شده است.
مقدمه
جامعه امروزی به مراتب بیش از گذشته بر دانش متکی بوده و به تعبیری »دانشمحور «1 است. به نحوی که آموزش عالی و پژوهش، اجزاء اساسی توسعه سیاسی، فرهنگی، زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی آن شدهاند.[1] تحولات سریع در خرده نظامها از ویژگیهای اصلی جوامع دانشی است. بنگاه دانشگاهی بعضی اوقات پیشتر از تحول و گاهی پس از آن به سوی اقتصاد دانش بنیان در حرکت است.
با توجه به این که اقتصاد بیشتر به عنوان یک منبع دانش بنیان عمل میکند، تولید دانش علمی مانند یک بنگاه رسانهای، اقتصادی شده است .[2] حتی به عنوان محدوده نهادی علم و اقتصاد، دانشگاه و صنعت که تاکنوننسبتاً مجزا و متمایز بودند، اغلب از طریق ابتکارات دولتی به صورت منسجم به هم پیچیده شدهاند و انتظار میرود که بازیگران کلیدی اقتصاد، شرکتهایی باشند که حداقل همکار نزدیک یک دانشگاه یا سایر مؤسسههای تولید دانش باشد.
با توجه به تحولات جهانی و تأثیر آن در دانشگاهها، و تحول نقش دولت از تأمین کنندگی به تنظیم کنندگی، ظهور تولید کنندگان جدید دانش و علمی کردن عرصه عمومی، مسلم است که دانشگاه با بحران مواجه شده است. دانشگاه دیگر نمیتواند به دولت وابسته باشد و باید تأمین کنندگان دیگری را برای خود جستجو کند .[3] در سال- های اخیر، بعضی از محققان عقلانیت جدیدی را معرفی کردهاند که میتوان آن را کسب حداکثر توان رقابتی برای جذب منابع مالی و نیروهای دانشمدار نامید .[4] برای این کار دانشگاهها اقدام به تأسیس شرکتها و مراکز علمی و فناوری وابسته به خود کردند تا از طریق تجاریسازی دانش و فناوری تولید شده توسط اعضای دانشگاه، وضعیت مادی دانشگاه و توان رقابتی آن را بهبود بخشند.
بنگاهی که از دانشگاه مشتق میشود، تنشهای تجاریسازی را کاهش داده و مکانیسمی را برای حرکت منافع اقتصادی دانش و فناوری در سطوح ملی و منطقهای فراهم میکند. در واقع، بنگاه مشتق از دانشگاه، بنگاهی است که بر مبنای ایدههای فناورانه توسعه یافته به وسیله اعضای دانشگاه - اعضای هیأت علمی، کارکنان و ]دانشجویان - [ توسط دانشگاه تأسیس میشود.[4] از طرف دیگر دانشگاهها مجبور شدهاند همچون نهادهای تجاری عمل کرده و بر سر جذب دانشجو، به خدمت گرفتن بهترین اساتید و متخصصان و اختصاص بودجه دولتی بیشتر به خود با یکدیگر رقابت کرده، رفتاری شبه بازاری به خود بگیرند. در نتیجه روابط جدید دانشگاه و صنعت، »دانش برای استفاده« جایگزین »دانش برای خودش« شده و دانشگاه اواخر دوران مدرنیته را متحول کرده است .[3]
تجاریسازی پژوهش و اهمیت آن
با اینکه نمیتوان به آموزش عالی به عنوان بنگاهی صرفاً اقتصادی نگاه کرد و آن را مشمول قواعد بازار نمود .[5] با این حال نمیتوان انتظار داشت صد درصد نیازهای مالی آموزش عالی توسط دولت تأمین شود. اگر این نوع حمایت از مسیر طبیعی خود خارج شود میتواند زمینه غفلت و ناکارآمدی مؤسسههای آموزش عالی را فراهم سازد. بنابراین، باید با سیاستگذاریهای مناسب، از حداکثر توان مؤسسههای آموزش عالی برای تأمین مالی خودشان بهره گرفت و تأمین از صندوق جامعه را به عنوان یک بخش مکمل لحاظ نمود.
[1] بروز تحولات جدید در کارکرد دانشگاه طی دو دهه اخیر موجب شده تا در رسالت و نوع رابطه آن با جامعه دگرگونی اساسی به وجود آید که یکی از پیامدهای آن پاسخگو بودن دانشگاه است. صاحب نظرانی همچون لوی - 1998 - 2، اتزکوتیز و لیدسورف - 2000 - و پاورز - 2004 - 6]، 7، .[8 از این مفهوم با عنوان مأموریت سوم3 یاد میکنند که در برگیرنده هر نوع تلاش به منظور تجاریسازی نتایج پژوهش های دانشگاهی است. رشد پژوهش در دانشگاهها بازاری برای رشد و شکوفایی تجاریسازی مهیا میکند .[9] در صورتی که دانشگاهها بخواهند وارد این بازار شوند لازم است از انتظارات آن آگاه بوده و تولیدات و خدمات خود را با آن خواستهها سازگار کنند. در این زمینه میتوان به برخی انتظارات دولت و صنعت از دانشگاه به شرح زیر اشاره کرد:
1. موضوعات پژوهشی مطرح در دانشگاهها با نیازهای روز کشور تطابق بیشتری داشته باشد.
2. حداقل بخشی از نتایج پژوهش های دانشگاهی در جهت تدوین دقیق و علمی فناوریهای جدید با قابلیت انتقال به صنعت باشد.
3. دلایل کافی برای اثبات صحت نتایج پژوهش های دانشگاهی به صورت آزمایشهای متکی بر استانداردهای معتبر ارائه شود.
4. در پژوهش های دانشگاهی مسئله بازار رقابتی و صرفه اقتصادی صنعت در نظر گرفته شود.
5. دانشگاه برای محصولات پژوهشی به صنعت، مسأله گارانتی و پشتیبانی بعدی را نیز در نظر گیرد.[10 ]
ایجاد بسترهایی برای تجاریسازی یافتههای پژوهشی و عرضه دانش به بازار و جامعه، علاوه بر فراهم آوردن ارزشهای اقتصادی قابل توجه برای سازمانهای پژوهشی، منجر به رشد اقتصادی و افزایش رفاه جامعه میشود. اهمیت این مطلب باعث شده است تا مطالعات و پژوهشهای فراوانی در مورد تجاریسازی و به بازار رسانی در مؤسسههای مختلف انجام شود .[11] تجاریسازی پژوهش فرایندی است که از تمام قابلیتهای ممکن استفاده میکند تا کسانی که در نوآوری فناورانه سرمایهگذاری میکنند، بتوانند فواید ایجاد شده توسط نوآوریشان را کسب کنند. در این شیوه پرداختهای مصرف کنندگان بخش صنعت، میتواند منابع مالی را برای انجام تحقیقات پایدار، توسعه و انتقال فناوری فراهم آورد.
به این دلیل تجاریسازی پژوهش، قسمتی از نوآوری مبتنی برمنابع مالی پایدار است.[12] رویکرد تجاریسازی شکلی از سرمایهداری دانشگاهی است که امکان ارتباط آن با دنیای کسب و کار را برای این دو نهاد فراهم نموده است. اقتصاد دانش در پارادایم تجاریسازی، با اهدای هویتی جدید به سومین مأموریت دانشگاهی، این نهاد را عاملی کلیدی در انتقال دانش به دنیای بازار تلقی نموده است. ارتباط دانشگاه و بازار در رویکرد تجاریسازی، علاوه بر کمک به بازگشت اجتماعی سرمایهگذاریهای تحقیق و توسعه[13]، به واسطه افزایش تعامل محققین بخش دانشگاهی و صنعت، به ارتقاء سطح علمی کارگزاران صنعت، دانشبر شدن صنایع و بهبود شاخصهای توسعه اقتصادی نیز منجر شده است.
در این رویکرد، مشارکت بخش دانشگاهی در تجاریسازی نتایج پژوهش ها و حقوق مالکیت فکری، امری ضروری و کارساز تلقی شده، و در طی این فرایند محصولات دانشگاهی بطور مستمر و در مراحل مختلف توسعه، از ایده تا نوآوری، بین این دو بخش مورد مبادله و انتقال قرار میگیرد .[14] تجاریسازی4 در فرهنگ لغات هریتیج 5 در معنی بکارگیری روشهای کسب و کار با هدف کسب سود آمده است. در حوزه آموزش عالی، رویکرد تجاریسازی گرایشی است که به موجب آن یک دانشگاه، بواسطه عملکرد اعضاء خود، تلاشها و منابع خود را به گونهای جهتدهی میکند که قادر باشند قابلیتها و نتایج تلاشهای تحقیق و توسعه خود را به بازار انتقال دهد .
[15] تجاری سازی را میتوان به هر نوع فعالیتی نسبت داد که با هدف کسب سود از جریان یاددهی- یادگیری، پژوهش و یا سایر فعالیتهای دانشگاهی صورت میپذیرد.[9] و مفاهیمی چون »فرایند کالایی شدن دانش[16] 6؛ جهتگیری بازار - گرندی و گریمالدی7، - 100 : 2005 و از این قبیل در معنای مشابهی با آن بکار میروند. علاوه بر جذابیت پژوهش، محققانی برای کسب درآمد و شهرت نیز به تجاریسازی تحقیقات خود میپردازند .
[17] امروزه در مورد اینکه، تجاریسازی ایدهها و درگیر کردن محققان در ایجاد و توسعه محصولات مفید فواید بسیاری در بر دارد، شکی باقی نمانده است .[18] در حال حاضر بسیاری از مؤسسههای تحقیق و توسعه، از طریق خدمات مشاورهای و انجام پروژههای پژوهشی به صورت همکاری، به تجاریسازی فناوریشان حالت رسمی دادهاند .[19]
به چند علت تجاریسازی فناوری، ایده مفیدی است که به رفاه عمومی کمک میکند:
· نیاز به بازگشت مقداری از پولی که صرف انجام پژوهش در بخش عمومی میشود.
· رقابت روزافزون در بازار جهانی
· استفاده دوگانه از فناوری: در گذشته دلیل اصلی صرف هزینه در زمینه فناوری، موضوعات مرتبط با امنیت ملی بود. جنگ سرد طبیعت امنیت ملی را از موضوعاتصرفاً نظامی به سمت ترکیبی از موضوعات نظامی و اقتصادی سوق داد و در نتیجه از آن زمان به بعد اقتصادی فناوری نیز توجه شد.
· کارآفرینی: شرکتهایی که برپایه فناوریهای جدید ایجاد میشوند، به خلق مشاغل کمک بسیار زیادی میکنند .[20]
انواع فعالیتهای تجاریسازی در دانشگاهها
فعالیتهای تجاری دانشگاه را میتوان به دو دسته سنتی و نوین تقسیم نمود. تجاریسازی در معنای سنتی آن ناظر بر ارتباطات دانشگاه و صنعت است. شکل نوین تجاریسازی، دربرگیرنده روشهای فروش حقوق مالکیت فکری همچون واگذاری حق ثبت اختراع، صدور حضور در نشستهای علمی ترتیب داده شده توسط صنعت حضور در کنفرانسهای ترتیب داده شده توسط صنعت مشاوره به سفارش صنعت پژوهش به سفارش صنعت12 و تحقیقات مشترک محققین دانشگاه و صنعت13 تأسیس شرکتهای زایشی، تولید تسهیلات فیزیکی با سرمایهگذاریهای صنعتی - آزمایشگاههای پردیس دانشگاهی، مراکز رشد و مراکز پژوهشی مشترک - حق ثبت اختراع14
فعالیتهای تجاری دانشگاه
مجوز8، تأسیس شرکتهای زایشی9 و مراکز رشد و نوآوری است 21]، .[22 از دیدگاه گالبرندسن و سمبی - 2005 - تلاشهای تجاری در حوزه آموزش دانشگاهی شامل ارائه واحدهای درسی به دانشجویان در خصوص کارآفرینی، سازماندهی برنامههای مهارتآموزی برای سازمانهای متقاضی شرکت در فعالیتهای کارآفرینی دانشگاه و ارائه آموزشهای برخط10 به دانشجویان با دریافت شهریه است. ارتباط دانشگاه با نیازهای کسب و کار همواره با هدف مبادله پول یا مناسبات مربوط به خرید و فروش صورت نمیپذیرد. به همین علت در یک تقسیمبندی دیگر فعالیتهای تجاری دانشگاه در سه شکل » نوع دوستانه«11، پژوهشی و آموزشی تقسیمبندی میشوند.
همکاری نوع دوستانه، سادهترین و رایجترین فرم ارتباط میان دانشگاه و دنیای کسب و کار محسوب میشود. کمکهای نوع دوستانه به دانشگاه، با رشدی فزاینده در سالهای اخیر مواجه بوده است. ارتباطات پژوهشی، طیفی از مشاوره فردی اساتید دانشگاه با صنعت، تا عقد قراردادهای پیچیده در سطح نهادی را دربر میگیرد. این نوع ارتباطات هسته اصلی رویکرد تجاریسازی در دانشگاهها محسوب میشوند. نوع سوم این ارتباطات مربوط به استفاده از توانایی تخصصی و مرتبط به رشته علمی اساتید بوده و شامل ارائه خدمات مشاورهای بازارمحور به صنعت؛ به اشتراکگذاری برنامه درسی تولید شده در دانشگاه با صنعت و تنظیم برنامه درسی جداگانه برای صنعت، بر حسب علایق ذینفعان است .[23]
تجارب بین المللی در حوزه تجاری سازی یافته های پژوهشی
فراخوانهای دورهای آموزش عالی برای برقراری ارتباط با جامعه، همواره در طول تاریخ مطرح بوده است .[24] در ایالات متحده آمریکا، کانالهای تجاری میان دانشگاه و دنیای کسب و کار در طول جنگهای داخلی و بعد از آن از روندی تزایدی برخوردار شد. »گزارش یل«15 در سال 1828 مصداقی بر این مدعا است. طبق این گزارش، پس از آنکه آموزش عالی آمریکا در قبال برنامه درسی سنتی خود مورد سؤال قرار گرفت، در آن گرایشی به سوی تدوین اهداف کاربردی در برنامه درسی شکل گرفت.
از سویی دیگر نیاز این کشور به شهروندانی آموزش دیده و متخصص در علوم کاربردی چون کشاورزی و صنایع، به شکلگیری سیاستی موسوم به »قانون موریل در رابطه با اعطای زمین «16 منجر شد. به موجب این قانون، دولت مجوز تأسیس دانشگاههای کاربردی در این زمینها را دریافت نمود. این دانشگاهها با هدف تأمین نیروهای متخصص در زمینه علوم کشاورزی و صنعت و توسعه این دو بخش مورد حمایت دولت قرار گرفتند25 ]، .[8 قانون موریل با الحاق فناوری کشاورزی و صنعتی به نیازهای جامعه، ریشههای ابتدایی رشد رویکرد انتقال فناوری را به سنت دیرینه دانشگاهی یعنی »پاسخ به انتظارات در حال تغییر جامعه« پیوند زد .
[9] گرچه ارتباط دانشگاههای مستقر در زمینهای اعطایی دولت با دنیای صنعت همچنان پایدار مانده و روند تأثیر آنها بر توسعه کشاورزی و صنعت به نظر قابل توجه میرسد، لیکن فعالیت موتور محرکه پژوهش در دانشگاهها با حمایت مالی گسترده دولت در طول جنگ جهانی دوم به اوج خود رسید .[8] بواسطه نقش تعیین کننده ایالات متحده در طول جنگ جهانی دوم، و با اتکا به رهیافت فکری »وانور بوش«17، که صنعتگر مشهور دانشگاه ام آی تی، صاحب کرسی در کمیته پژوهش های ملی و رئیس اداره پژوهش و توسعه علمی و دارای چند سمت مهم دیگر بود، حرکتی جدید در آموزش عالی شکل گرفت.
بوش در سال 1945 به مفهومپردازی و اجرای یک سیاست علمی وسیع در سطح ملی همت گماشت. ارزش پژوهش های علمی در نظر او به مثابه ابزاری برای ارتقاء اقتصاد جامعه بود. بوش بر استفاده از نیروهای فکری دانشگاهی و اتکا به پژوهش های محض، تأکید ورزیده و آن را عاملی مهم در تأمین فناوری نظامی لازم برای غلبه بر نیروهای ژاپنی و آلمانی تلقی مینمود. گزارش معروف او با عنوان »علم: پیشگامی نامحدود«18، در نهایت به دستور روزولت19،