بخشی از مقاله

چکيده :
در نخستين برنامه ريزيهاي شهري در نيمۀ قرن بيستم ، شهرها بر اساس تفکيک کارکردها به شيوه ي سنتي مورد توجه قرار ميگرفتند؛ يعني نظر به اين که زنان بيشتر به کارهاي خانه ميپردازند، طبعادر فضاهاي شهري حضور کمتري دارند و همچنين به علت اين که معماري شهرها در دست مردان قرار داشت ، نيازهاي زنان براي استفاده از فضاهاي شهري در نظر گرفته نميشد، اما اين روند با افزايش درصد شهرنشيني و حضور بيشتر زنان در فضاهاي شهري همچنان بدون تغيير باقي ماند.
عدم توجه به مهندسي انساني (آرگونومي) در مبلمان شهري، ايجاد فضاي امن و حمل و نقل مناسب براي زنان ، محدوديت هايي براي مشارکت فعال آنان فراهم آورده است . اين تحقيق با استفاده از روش کتابخانه اي، موانع و محدوديت هاي حضور فعال زنان در فضاهاي شهري را تبيين ميکند.
يافته هاي تحقيق حاکي از آن است که ايران از نظر شکاف جنسيتي در بين ١٢٨ کشور جهان در رتبه ١١٨ قرار دارد و يکي از مصاديق آن عدم استفاده ي عادلانه از فضاهاي عمومي است و نتيجه آن سبب شده تا مردان به دليل احساس امنيت بالاتر بيشتر از زنان از فضاهاي شهري استفاده کنند و اين درحالي است که زنان بيشترين استفاده کنندگان وسايل نقليه ي عمومي هستند، کمبود وسايل حمل و نقل شهري به ويژه در شب جابه جايي آنان را با مشکلات و مخاطراتي مواجه ساخته است ؛ لذا ضرورت دارد که دولت و نهادهاي عمومي با توجه به تفاوت هاي جنسيتي و مهندسي انساني (آرگونومي) براي توسعه ي پايدارشهري برنامه ها و طرح هايي را اجرا کند تا زنان نيز بتوانند بدون دغدغه و با آرامش خاطر و امنيت ، در عرصه هاي مختلف اقتصادي، اجتماعي و... مشارکت فعال داشته باشند.
کليدواژه ها: زنان -تحليل جنسيتي –آرگونومي - حمل ونقل شهري -احساس امنيت .
مقدمه
به لحاظ تاريخي و بنا به دلايل بيشمار، مردان بر روي بسياري از روش هاي مطالعات شهري وکيفيت فضاهاي عمومي اثرگذار بوده اند. به عبارتي معماري وبرنامه ريزي شهري، حرفه هايي مردانه ومردسالارانه بوده وفضاهاي شهري که حاصل اين دو حرفه است ، نيز فارغ از مسائل جنسيتي عمل کرده است . در نخستين برنامه ريزيهاي شهري در نيمۀ قرن بيستم ، شهرها بر اساس تفکيک کارکردها به شيوه ي سنتي مورد توجه قرار گرفته اند؛ يعني زنان به حوزه ي خصوصي ( امور مربوط به خانه داري) ومردان به حوزه ي عمومي ( بيرون از خانه ) تعلق داشته اند. اين تفکيک با وجود افزايش شهرنشيني و توسعه شهرها همچنان ادامه يافته که به احساس ناامني زنان در فضاهاي شهري منجر شده است . به عنوان مثال تاريکي پل هاي عابر پياده و زيرگذرها ، نحوة نورپردازي خيابان ها، سيستم حمل ونقل وساير خدمات عمومي براي شهروندان به گونه اي است که نياز زنان در نظر گرفته نشده است ودر نتيجه موانعي براي مشارکت وحضور فعال آنان درجامعه ايجاد کرده است .
هرچند آمارها در برخي زمينه ها رشد مشارکت را نسبت به سال هاي قبل نشان ميدهد، اما چالش هاي فکري ورفتاري ازجنبه هاي اعتقادي (جنس دوم بودن زن ...) فرهنگي ( پدرسالاري ومردسالاري وتعصبات قومي..) اقتصادي ( فرضيه هاي مبتني بر ناتواني و...) زيست شناختي (تفاوت هاي روحي ، جسماني ومحدوديت هاي فيزيولوژيکي و...) اجتماعي (صرفا در خانه ودروني بودن کار زنان وتوليد نسل و...) فردي (خودکم بيني زنان و..) حقوقي، مديريتي وسياسي جامعه بر ميزان مشارکت زنان در ايران تأثيرات منفي گذاشته است ودرنتيجه از نظر شکاف جنسيتي در بين ١٢٨ کشور جهان در رتبه ١١٨ قرار گرفته است (تاجدار واکبري ،٣٧:١٣٨٧). آن چه به عنوان يک اصل پايه مورد قبول همگان است ، اين که همۀ شهروندان بايستي در دسترسي واستفاده از فضاها وامکانات شهري از فرصت ها و شرايط برابر برخوردار باشند.به عبارتي فضاهاي شهري بايد در توسعه ي عدالت اجتماعي راه گشا باشد حال آن که دراغلب کشورها از جمله ايران ، استفاده از فضاهاي عمومي شهري براي تمامي افراد يکسان نيست و متغيرهايي نظير سن ، جنس ، گروه اجتماعي وقومي و...تأثيرگذار بوده اند. اما عدم دقت کافي در برنامه ريزي شهري به اين متغيرها ميتواند به نابرابريهاي اجتماعي دامن بزند. آنچه قابل تأمل است ، نياز جامعه شهري به طراحي فضاهاي شهري پايدار به لحاظ اجتماعي وکالبدي است به گونه اي که فضاهاي شهري، زمينه اي مناسب براي حضور، مشارکت وفعاليت هاي اجتماعي همه ي افراد (مردان و زنان و گروه هاي اجتماعي و......) را فراهم آورد.
اهميت اين موضوع از آن جهت است که گرچه درحال حاضر شاهد روند روز افزون حضور زنان در محيط هاي کار وفعاليت اجتماعي شهر هستيم ولي از سوي ديگر کالبد شهر وساختار آن به گونه اي نيست که پاسخگوي حضور گسترده و بي دغدغه آنان در فضاهاي شهري باشد. بنابراين آن چه دراين مقاله مورد نظر است ، شناسايي موانع حضور اجتماعي زنان در فضاي کالبدي شهرو ارائه راه کارهايي براي توسعه حمل ونقل توام با احساس امنيت است .
٢-پيشينه ي تحقيق
در مورد مسالۀ عدالت اجتماعي فضاي شهري ونگرش جنسيتي به امنيت وحمل ونقل در فضايهاي شهري ، درايران تحقيقات بنيادي اندکي صورت گرفته است ، اما برخي نمونه هاي مطالعات انجام شده در ساير کشورها نشان دهنده ي اهميت معيار تبعيض اجتماعي وجنسيتي در ارزيابي اين معيار است که به طور نمونه به موارد زير اشاره ميشود:
تحقيقاتي در مورد امنيت زنان در بريتيش کلمبيا در سال ١٩٩٢ انجام شده ، تحليل کلي اجتماعي در کانادا نشان داد که عموما ٦٠ درصد زنان کانادايي از تنها پياده روي کردن در محله وواحد همسايگي خود بعد از تاريک شدن هوا وحشت دارند، ٧٦ درصد از منتظر ماندن براي استفاده از وسايل نقليۀ عمومي بعد از تاريک شدن هوا ميترسند و٨٣ درصد از تنها پياده روي به سمت ماشين در گاراژها وپارکينگ ها واهمه دارند ( www.feminist.com).
پژوهشـــي توســـط کميســـيون اتحاديـــۀ اروپـــا بـــا عنـــوان «منشـــور اروپـــايي زنـــان در شـــهر»در ســـال ٩٥-١٩٩٤ انجــام گرفتــه کــه وضــعيت زنــان در شــهرها را مــورد ارزيــابي قــرارداده اســت وحــاوي ١٢ نکتــه کليــدي اســت .
هـــدف ايـــن منشـــور برجســـته ســـازي نقـــش وجايگـــاه جنســـيت در شـــهر و محـــيط هـــاي زنـــدگي اســـت تـــا شـــهروندان را بـــه مشـــارکت بيشـــتر و فعاليـــت در تمـــام ســـطوح زنـــدگي ترغيـــب و تشـــويق نمايـــد. ١٢ بنـــد عبارتنـــد از: زنـــان در شـــهر و شـــهروندان فعـــال ، زنـــان در شـــهر ومســـاوات در دموکراســـي، زنـــان در شـــهر و فرصـــت هـــاي برابـــر، زنـــان در شـــهر و مشـــارکت ، زنـــان در شـــهر وزنـــدگي روزانـــه ، زنـــان در شـــهر وتوســـعه ي پايــدار، زنــان در شــهر وتحــرک وامنيــت ، زنــان در شــهر وحــق داشــتن مســکن وســکونت ، زنــان در شــهر و مســائل مربــوط بــه جنســيت ، زنــان در شــهر وآمــوزش وتجــارب محلــي،زنــان درشــهرونقــش رســانه وانتقــال تجربيات ، زنان در شهر وشبکه تبادل اطلاعات (www.cityshelter.com).
درسال ١٩٩٤ سازمان توسعه وهمکاري اقتصادي(OECD) کنفرانس «زنان وشهر» را در شهر پاريس برگزار کرد که بيانگر پيشرفت رهبري بين المللي زنان ومشارکت آنان در توسعه هاي شهري محسوب ميشود. اين کنفرانس بر ضرورت اقدامات جديد در زمينه ي دسترسي زنان به شرايط زيستي با کيفيت وخدمات پشتيبان براي تحقق توان هاي فردي وجمعي آنان تأکيد ورزيده است . زنان برخلاف گذشته که بيشتر به مسائل سياسي واجتماعي توجه داشتند، به طور فزاينده اي در مييابند که چگونه سياست هاي شهري همچون حمل ونقل وفضاهاي باز ميتواند به آسايش يا سختي زندگي روزمره آنان کمک کند.
به همين دليل علاقه ي بيشتري به مشارکت در برنامه ريزي ومديريت شهري نشان ميدهند وبه پيوستن به انواع انجمن ها وتشکل هاي محلي براي سازماندهي بهتر محيط زندگي خود روي مي آورند(مهدي زاده ،١٤:١٣٨٧).
«گزارش هاي کنفرانس هاي لندن » درسال هاي ٢٠٠٣ و٢٠٠٥ با عنوان «ساختن مکان هاي امن تر وامنيت زنان در شهرها»،متخصصين مختلف نظرات خود را مطرح نمودند که به برخي ازآن ها اشاره مي ٤شود:
اليزابت جانستون ، ( قائم مقام مدير مجتمع اروپا براي امنيت شهري) اظهار نمود: «براي داشتن يک استراتژي موفق بلندمدت وبهبود احساس امنيت زنان ، نياز به آموزش مردم هم هست »، زيرا ممکن است که مردم اجازه ي استفاده ي راحت از فضاهاي عمومي را به زنان ندهند. راه کارهايي نظير انتشار راهنماهايي براي ايجاد احترام در بين زنان ومردان در مسير مدارس ومراکز واحدهاي همسايگي وآموزش براي برخي از رهبران اجتماعي نيز بايد انجام شود.
ورا برد (Vera Baird٥) مسأله ساخت محيط امن براي زنان را باعث توانمند شدن زنان محلي ميداند ومعتقد است که درگروه هاي مختلف معمولاسطح تصميم گيري زنان خيلي پايين است وبايد زنان را براي تصميم گيري در ساختن محيطي که ترس از جنايت را کاهش ميدهد، دخالت داد.
آني مورگوران ، مشاور سياسي شهردار لندن به وي توصيه کرد که شهر امني براي زنان ايجاد کند و مثلابراي حمل ونقل عمومي ايمن ، سازمان هاي ويژه اي را درنظر بگيرد که تحت کنترل پليس باشند. مثلاتاکسي تلفن هايي (Mini cabs) که در شب سفرهاي امن تري را براي آن ها فراهم کندwww.woneninlonden.org.uk.
شهرداري سئول براي ايجاد محيطي شاد وبا نشاط براي زنان ، به منظور تشويق آنان به مشارکت ، پروژه "شهر دوستدار زنان "را براي چهار سال با بودجه ٧٠٨ ميليارد وون ( حدود ٥٦٠ميليون دلار) ارائه داده است . اين پروژه شامل ٩٠ پروژه کوچک در پنج بخش نگهداري از کودکان ، شغل ، ايمني، آسايش وارائه خدمات مناسب ميباشد. بنا به گفته مسئول پروژه ، با تغييرات اندکي ميتوان شهر را به گونه اي متحول کرد که بيشتر حامي زنان باشد. ايده ي نهايي پروژه ي "شهر دوستدار زنان " اين است که : هنگامي که يک زن خوشحال است همه خوشحالند، نه اين که زنان سهم مردان را تصاحب کنند ( نشريه آشنايي با مديريت شهري ، شماره ٢٣٠).www.rcmc.ir
در ايران نيز تحقيقاتي دراين زمينه انجام گرفته که به نمونه هايي از آنها اشاره ميشود : در طرح پژوهشي مشارکت اجتماعي زنان با حجم ١٤٧٧ نفر در سطح شهر تهران (١٣٨١) ، مشخص گرديد که پايين ترين ميانگين احساس امنيت زنان ، مربوط به هنگام "رفت و آمد درکوچه هاي خلوت " وسپس مربوط به هنگام "رفت وآمد در خيابان هاي شلوغ " بوده است ودر سوي مقابل بالاترين ميانگين ها در مورد احساس امنيت « در وسايل نقليۀ عمومي مانند اتوبوس ، تاکسي و... » است .
هما زنجانيزاده (١٣٨١) در مقاله ي «زنان وامنيت شهري نمونه : شهر مشهد» به سنجش امنيت زنان نسبت به امنيت محيط وخودشان پرداخته است ومشخص شده است ، زناني که روزانه وبه طورمنظم به سطح شهر ميآيند در مقايسه با ديگر زنان از آرامش خاطر واحساس امنيت بيشتري برخوردارند وخوديارترهستند. عدم تطبيق ساعات کار وامکانات حمل و نقل شهري مانع بزرگي در راه اشتغال زنان است . همچنين وي در مقالۀ « ساختار مردانه امنيت شهري در شهر مشهد» به اين نتيجه رسيده است که زنان به هنگام تردد در سطح شهر به ميزان بالايي احساس نا امني ميکنند وايستگاه هاي اتوبوس از نظر روشنايي وضع مناسبي ندارند وحرکت اتوبوس ها به گونه اي نيست که در خدمت شهروندان باشند، بلکه اين شهروندان هستند که مطيع وتابع ساعت حرکت اتوبوس ها هستند.
بمانيان ورفيعيان و ضابطيان در سال ١٣٨٨ در مقاله ي «سنجش عوامل مؤثر بر ارتقاي امنيت زنان در محيط هاي شهري در محدوده ي اطراف پارک شهر- تهران » به اين نتيجه رسيده اند که بين احساس امنيت درک شده از فضا وميزان تردد و استفاده از آن فضا رابطه اي مستقيم وجود دارد. لذا برنامه ريزي وطراحيهاي شهري بايد در جهت افزايش تردد وحضور ودر واقع استفاده ي بيشتر زنان از فضاهاي شهري باشد.
گرچه تاکنون تحقيقات نسبتا گسترده ايي دراين زمينه انجام شده است ولي نتايج عملي آن ها هنوز محقق نشده است . لذا به دليل اهميت موضوع در اين مقاله سعي شده است براساس تجربيات جهاني وملي و با تأکيد بر نظريه تحليل جنسيتي، مشکلات حمل ونقل شهري زنان و مساله احساس ناامني شناسايي و راهکارهايي ارائه گردد.
٣-نظريۀ تحليل جنسيتي
به منظور بهبود وضعيت زنان به ويژه در جهان سوم از دهه ي ١٩٧٠ تاکنون ، نظريه هاي متعددي از قبيل ، نظريه رفاه ، نظريه برابري وعدالت ، نظريه فقرزدايي يا خودکفايي اقتصادي نظريه کارايي ، نظريه تواناسازي يا توانمندسازي مطرح شده که هرکدام به جنبه اي از مشکلات زنان پرداخته اند ولي به دليل عدم موفقيت برنامه ها، رويکرد جديدي تحت عنوان "برنامه ريزي جنسيتي "براساس نظريه "تحليل جنسيتي " مورد توجه سياست گذاران قرار گرفت ومقاله حاضر براساس اين نظريه انجام گرفته است .
تحليل جنسيتي و توجه به جنسيت در امر برنامه ريزي از ابزارهاي اصلي توسعه يافتگي در جهان کنوني است . براي ورود به اين بحث در ابتدا لازم است تعريف کاملي از جنس (Sex) و جنسيت (Gender) ارائه شود . جنس به خصوصيات بيولوژيک فرد اشاره دارد در حالي که جنسيت به نقش هايي که توسط اجتماع براي زنان و مردان تعيين ميشود، اشاره دارد.
موضوع "جنسيت "به مراتب پيچيده تر از "جنس "است و نقش هاي جنسيتي به زنان و يا مردان بستگي ندارد . جنس افراد با گذشت زمان تغيير نميکند، در حالي که نيازها ونقش هاي جنسيتي با گذشت زمان تحت تأثير تغييرات اجتماعي قرارگرفته و تغيير مي کند. تحليل جنسيتي همچنين چارچوبي است براي مقايسه وضعيت هاي مختلف زندگي، مخصوصارفاه اجتماعي و اقتصادي و يا محروميتي که زنان و مردان در خانواده و جامعه تجربه ميکنند و ميتواند به طور مؤثر و با تجهيزات لازم ، نيازهاي اجتماعي را برطرف و به مردم ( زنان ومردان )خدمت کند ( ابتکار، ١٣٧٣: ١٥-١٢) .
تحليل جنسيتي به تفاوت هاي جنسيتي زنان ومردان تأکيد دارد ومعتقد است با توجه به اين تفاوت ها، برنامه ريزيهاي مناسب در فضاهاي شهري صورت گيرد؛ زيرا شهر مجموعه اي فرهنگي کالبدي است که براساس نيازها، فعاليت ها ورفتارهاي ساکنين آن شکل گرفته است . انسان ها بسته به نيازهاي فردي يا گروهي خود عمل کرده والگوهاي رفتاري خاص خود را تعريف ميکنند. شهر و فضاهاي مختلف آن بستر يا ظرفي است ، براي اين گونه اتفاقات ، به تبع فضاها وخصوصيات آن ها وابستگي شديدي به نحوه ي فعاليت والگوي رفتاري استفاده کنندگان آن دارند (پاکزاد، ٨٤). در طراحي يک فضاي عمومي براي شهر، همه گونه افراد استفاده کننده زنان ومردان ، پير وجوان بايد در نظر گرفته شده باشند. اما توجه به تفاوت هاي ظريفي که در زنان نسبت به مردان وجود دارد در هيچ کدام از طرح هاي شهري به چشم نميخورد. براي نمونه متناسب نبودن ابعاد وتناسبات مبلمان شهري با شرايط زنان امري مشهود است . گرچه نميتوان با قاطعيت اظهار داشت که مبلمان موجود در شهرهاي کنوني مختص مردان طراحي شده است اما ميتوان به جرأت گفت که نيازهاي زنان در بسياري از موارد در نظر گرفته نشده است ( ستوده ، ٧٥: ٦٤). البته نه اين که عمدي براي اين موضوع باشد، چون مردان در ايجاد اين امکانات تصميم گيرنده اند، ناخواسته آن ها را متناسب با وضعيت خود تعريف ميکنند. اما به هر حال آنچه براي شهروندان مهم است ، راحتي، ايمني وامنيت زيستي خواهد بود. از اين رو توجه به اصول مهندسي انساني ( آرگونومي) وايمني در ساخت وساز شهري بسيار مهم خواهد بود؛ زيرا بخش قابل توجهي از استفاده کنندگان از مبلمان شهري را گروه ريسک پذيري چون زنان ، کودکان و خانم هاي باردار تشکيل ميدهند، اهميت استقرار نظام اصولي در ايمن سازي مبلمان شهري وطراحي ارگونوميک بسيار ضروري است ( صادقي ناييني ومستشفي ، ٨٥).
٤-احساس امنيت زنان در فضاهاي شهري
براساس تئوري نيازها در هرم مازلو در ١٩٦٨، امنيت يکي از نيازهاي ضروري وپايه اي براي تعالي انسان تلقي ميشود، درست شبيه نيازهاي فيزيولوژيک انسان که براي تداوم حيات ضرورت دارد وارتقاء اين مؤلفه بر سلامت وسعادت انسان ها ودر نتيجه برجامعه تأثير مستقيم ميگذارد ( گزارش سازمان بهداشت جهاني، ٢٧١:١٩٩٨). ابهامي که درمورد مفهوم امنيت وجود دارد اين است که عده اي اين مفهوم را فقط به معناي جلوگيري از جرم وجنايت ميدانند وبيشتر حالت عيني دارد وعده اي هم آن را به احساس رضايت از نيازهاي اوليه وپايه اي ( مثل غذا، سرپناه ، لباس وغيره )، اما درواقع مفهوم "امنيت "و درک آن در همه ابعاد فيزيکي ، اجتماعي ، رواني و... مشکل است بنابراين ارتقاء دادن آن هم مشکل خواهد بود ( ضابطيان ، رفيعيان ، .(49 :1387
بنابراين احساس امنيت فردي عبارت است از اين که شهروندان بتوانند آزادانه جابه جا شوند، با همشهريان خود ارتباط برقرار کنند، به فعاليت هاياجتماعي خود بپردازند، بدون آن که تهديد شوند يا با خشونت ، آزار واذيت جسمي وروحي با نابرابرهاي جنسي مواجه شوند. بنابراين بر اين جنبه تأکيد ميشود که ايجاد محيطي ايمن که مردم را جذب وتشويق به پياده روي ( بدون ترس وحس ناامني) وتوقف ودر نتيجه تعامل اجتماعي بيشتر بکند، در واقع نه تنها به ارتقاء کيفيت عمومي فضاهاي شهري کمک ميکند بلکه به واسطه ي افزايش شمارمردم ناظر وحاضر در محيط ، ميتواند زمينه ي بروز گرايشات توسعه اي را گسترش دهد. مطالعات نشان ميدهد که زنان از بعضي شرايط نظير تنها ماندن در برخي فضاها با تاريکي هوا ميترسند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید