بخشی از مقاله

چکیده: مرزها به عنوان زمینههایی برای کنشهای انسانی، زندگی روزمره مردمان مناطق مرزی را به شدت تحت تأثیر قرار داده و تجربیات ویژهای را در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برای مردمان ساکن در این مناطق رقم زدهاند. ادراک مفهوم مرز برای مردمان منطقه مرزی همراه با درگیری با چنین وضعیتهایی است و با توجه به این نوع تجربیات است که ادراک آنها از زندگی شکل میگیرد. هدف این پژوهش این است تا با استفاده از پارادایم تحقیق پدیدارشناسی تفسیری به بررسی معانی و ادراکات مردمان شهر نوسود از زندگی در منطقه مرزی پرداخته و چگونگی زندگی مرزنشینی را در بیناذهنیتهای آنها بررسی کند.

واحدهای نمونه در این پژوهش با استفاده از نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند که پس از انتخاب 33 مصاحبه شونده، حجم نمونه به اشباع رسید. تکنیک گردآوری دادهها در این پژوهش، مصاحبههای عمیق-ساختارنیافته، مشاهده مشارکتی و یادداشتهای میدانی بودهاند. در نهایت با استفاده از روش تحلیل دادهها بر مبنای طرح ونمانن، پنج تم اصلی برای بیان تجارب زیسته مردمان منطقه مرزی شهرستان پاوه و نحوه معنایابی آنها، از دادهها بیرون کشیده شدند.

تمهای اصلی در این پژوهش شامل: »در مرکز سیکل دلهره و اضطراببودن - بهواسطه شرایط اضطرابزا احاطهشدن - «، »کنترل نداشتن بر اوضاع و احساس سردرگمی«، »از مرکز توجهات دور بودن - احساس فراموششدگی - «، »استراتژیهای سازگاری«، »تلاش برای فهم عوامل اثرگذار« میشوند. به طور کلی، یافتههای این پژوهش بیانگر این است که تجربه زندگی مرزنشینی برای شرکت کنندگان در این پژوهش، از تفاوتهای فرهنگی و زبانی که چالشها، مشکلات و نگرانیها را تشدید میکنند، الهام میگیرد. وارد شدن این عناصر در گستره معانی پاسخگویان موجب میشوند تا مشکلات و نگرانیها این امکان را پیدا کنند که در موقعیتی دیگر مطرح شوند. پاسخگویان در تلاش برای فهم مشکلات و سختیهای زندگیشان معنای جدیدی به آنها میدهند و از این طریق روابطی را بین خود و دیگران شکل میدهند که در نهایت مرزهای هویت قومی آنها را بازنمایی میکنند.

مقدمه

و بیان مسئله مرزها پدیدههای نوینی هستند که تاریخ شکلگیری آنها را میتوان همزمان با شکلگیری دولتهای جدید - یا دولت-ملتها - دانست. تا قبل از شکلگیری دولتهای نوین در عرصه سیاسی با مناطق سرحدی مواجه بودیم. مناطق سرحدی که به صورت نیمه مستقل اداره میشدند به نوعی تحت حاکمیت مشترک دو امپراتوری مجاور بودند که با افزایش یا کاهش قدرت هر کدام از دیگری اطاعت میکردند.

تفاوت میان مناطق سرحدی و مرزها این است که در مناطق سرحدی شدت کنترل پایین است و در نتیجه مناطق سرحدی عوامل چندان قوی و دقیقی در جدایی مکانی و فضایی نبودند اما شکلگیری دولتهای نوین و دسترسی به فناوریهای پیشرفته شرایط را برای شکلگیری مرزهایی با مختصات دقیق و تابع قواعد بینالمللی فراهم ساخت. از این زمان به بعد مرزها به عنوان عواملی قوی در ایجاد فضایی خاص با ویژگیهای منحصر به فردی نقشآفرینی کردند.

بودن در هر فضایی تجارب خاصی را برای ما به وجود میآورد. فضا عاملی قوی در تعیین سرنوشت افراد، نوع و آینده شغلی آنها، فرصتهای ازدواج، کیفیت آموزشی و مواردی از این قبیل است. مرزها نیز به عنوان یکی از عوامل اصلی تحدید فضایی تجربیات خاصی را برای مردمان مناطق مرزی ایجاد میکنند. این امر بیانگر این است که مرزها همانند دیگر پدیدههای اجتماعی گذشته از مفهوم سیاسی خود، دارای جنبهیا قویاً ادراکی هستند که در جریان زندگی روزمره شکل میگیرد.

صرفنظر از اینکه میتوان مرزها را پدیدههای قراردادی دانست و بنابراین هر گونه پیامد آنها نیز قابل اجتناب است؛ در وضعیت کنونی، یک مرز سازمانیافته میتواند چالشها و فرصتهایی را برای افراد ساکن در آن فراهم سازد. این چالشها و فرصتها یا ذاتی مناطق مرزی هستند و یا اینکه در نتیجه شیوه سیاستگذاریهای اعمالشده در این مناطق به وجود آمدهاند. برای مثال، مردمان ساکن در مناطق مرزی، نخستین شهروندان واقع در یک قلمرو سیاسی هستند که با هرگونه تحول ایجادشده در واحدهای سیاسی، روبهرو میشوند. این تحول میتواند شامل طیف وسیعی از دگرگونیها، از تصمیمگیریهای سیاستمداران برای افزایش یا کاهش همکاری بین مرزهایشان، تا وقوع جنگ را شامل شوند. بازتاب این دگرگونیها بیش از هر جای دیگری، در مناطق مرزی قابل رویت است.

شکلگیری و تدقیق مرزهای ایران - به معنای امروزی و خط مرزی - را میتوان مصادف با دوره پهلوی و رویکارآمدن یک دولت متمرکز مدرن در این دوره دانست. هر چند که تلاش برای تحدید مرزها را نیز میتوان در دوره صفوی و بعد از چنگ چالدران نیز مشاهده نمود؛ تدقیق مرزها به خصوص با شکلگیری دولت متمرکز پهلوی و دوره رضاخان همزمان بوده است. »ایران، هم اکنون با 8000 کیلومتر خط مرزی با کشورهای همسایه دارای 16 استان مرزی است که حدود 50 درصد از مساحت آن را شامل میشود و این استانها حدود 49 درصد از جمعیت کل کشور را در خود جایدادهاند که از لحاظ زبانی، قومی و مذهبی با کشورهای همجوار دارای قرابتهای بیشتر هستند تا با مناطق مرکزی کشور. - «قادرزاده، - 62 :1392 تحقیقات صورت گرفته در سطح دانشگاهها عمدتاً در سطح کلان به بررسی این پدیده پرداختهاند و رویکردی پوزیتیویستی و کارکردگرایانه به آن داشتهاند. در نتیجه توجه بسیار اندکی به سطح خرد و کنشگران اجتماعی این مناطق شده است.

علارغم اینکه، تحقیقات صورت گرفته بیانگر وجود تفاوت بین تجربههای زندگی و توسعه مناطق مرزی و مرکزی بوده و وضعیت مناطق مرکزی را از نظر توسعه نسبت به مناطق مرزی مناسبتر ارزیابی کردهاند و همچنین این پژوهشها حاکی از این واقعیت بودهاند که استانهای مناطق مرزی نسبت به سایر استانها از نظر شاخصههایی از قبیل: میزان موالید، رشد جمعیت، سواد، هزینه ناخالص سرانه، امید به زندگی و هم چنین مهاجر فرصتی از وضعیت نامناسبی برخوردارند. - شایان، - 1383 - ابراهیم زاده، - 1391 - عندلیب، - 1388 - تقوایی، - 1390 - زیاری، - 1388 اما، درک بهتر ماهیت و چیستی این نوع زندگی هم چنین نیازمند توجه به تجربههای کنشگران در این مناطق است. این تحقیق سعی میکند تا بر زندگی روزمره مرزنشینان تمرکز نموده و صدای مرزنشینان را بازخوانی کند.

یکی از نکات محوری در بررسی پدیده مرزنشینی در جریان زندگی روزمره و دستیابی به بیناذهنیت مردم این مناطق این است که یک چنین بررسیای میتواند در جهت دستیابی به شناختی ملموس از تلقی آنها از زندگی در مناطق مرزی و همچنین وضعیت این افراد از نظر چالشها و فرصتهایی که در زندگی روزمرهشان با آنها مواجه هستند، کمک کند. این شناخت به خصوص در جوامعی نظیر ایران که مرزهای فرهنگی آنها با مرزهای سیاسیشان منطبق نیست از اهمیت بیشتری برخوردار است و میتواند در جهت دستیابی به راهکارهای مناسبی برای حل بسیاری مسائل از قبیل نابرابریهای فضایی - منطقهای کمک کند.

نکته محوری دیگر در شناخت بیناذهنیتهای مردمان مناطق مرزی از این پدیده، شناخت پیامدهای این نوع ذهنیت در زندگی روزمره و همچنین شناخت تأثیراتی است که در جهت دادن به کنشهای مردمان این مناطق باقی میگذارند. به عبارت دقیقتر چنین شناختی میتواند به درک وضعیت تأثیرگذاری این پدیده در خصوص ترجیحات هویتیابیهای جمعی در این مناطق کمک کند. آنچه مطالعه تلقیهای مردم مناطق مرزی را برجسته میکند این است که نوع نگاه آنها چه تأثیری بر رابطه هویت قومی و ملی در بین ساکنان این مناطق میگذارد؟ بنابراین موضوع اصلی پژوهش حاضر بررسی تلقی مردمان مناطق مرزی از زندگی مرزنشینی و آثار این زندگی بر تجارب روزمره آنهاست.

میدان تحقیق در این پژوهش شهر مرزی نوسود است. نوسود یکی از شهرهای استان کرمانشاه در غرب ایران است. این شهر بر روی مدار35 و 46 درجه با ارتفاع 1310 متر از سطح دریا قرار گرفته است. مردمان این شهر به گویش هورامی - زبان کردی - تکلم میکنند.این شهر کوچک مرزی سابقه تاریخی طولانی دارد و در طول تاریخ چندین بار ویران شده اما هر بار مجدداً بازسازی گردیده است. در جنگ 8 ساله ایران و عراق به ویرانهای کامل تبدیل شده بود و اکنون بازسازی شده واز نظر تجارت مرزی اهمیت زیادی پیدا کرده است. از نظر آب و هوایی منطقه نوسود در ناحیه معتدل کوهستانی کشور قرار گرفته و به طور کلی دارای آب و هوای معتدل است.

اهمیت و اهداف تحقیق بخشی از واقعیت مقوله »مرزنشینی« همانند سایر مقولات اجتماعی ذهنی است. سؤال این است که مرزنشینان چگونه این پدیده را درک و تفسیر میکنند. در نگاه مردمان مناطق مرزی مقوله »مرزنشینی« به چه معناست و چه زیر مقولهها و چارچوبی در پشت این مقوله کلی وجود دارد و افراد آن را چگونه برای خود معنی میکنند. دستیابی به چنین هدفی مستلزم شکلدهی به تحقیقی از نوع تحقیق کیفی است که توانایی کاوش در جهان روزمره مردم مناطق مرزی را داشته باشد و این مقوله را از حالت از قبل اندیشیده آن خارج سازد و به موضوعی مبهم و قابل بازاندیشی مبدل سازد. با دستیابی به تجارب مشترک مرزنشینان به عنوان یک کل در زمینه دیدگاه منحصر به فردشان، تحقیق پدیدارشناسانه ما را درباره ماهیت زندگی مرزنشینی آگاه میسازد.

همچنین، »با اذعان به رقم بالای مساحت مرزهای کشور - هشت هزار کیلومتر - ؛ ... دوری از مرکز و تفاوت در شاخصهای توسعه یافتگی این مناطق و موقعیت استراتژیک مناطق مرزی، مقوله مرز و ارتباطات میان مرزی در تمام سطوح سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی از اهمیت ویژهای برخوردار است. مطالعه علمی این زمینهها از یک سو میتواند در انتخاب راهها و سیاستهای مناسب و کم هزینه در جهت مدیریت مسالمتآمیز تغییرات اجتماعی در مناطق مرزی مؤثر باشد و از سوی دیگر، در شناخت فرصتها و ظرفیتهای موجود در مناطق مرزی راهگشا باشد - «قادرزاده،. - 191 : 1931 با توجه به مطالب فوقالذکر، شناسایی تجربههایی که مردمان مناطق مرزی از زندگی در این منطقه دارند و نوع معنایی که آنها به تجربههای خود میدهند هدف اصلی این پژوهش است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید