بخشی از مقاله
چکیده
چگونگی نگاه به دین و مذهب و رفتار عملی بر اساس آن یکی از مقوله های مهم در جامعه امروز و کشورهای اسلامی است. امروز بشر بیشتر از گذشته نیاز به دین و معنویت را در خود احساس می کند و راه رهایی از معضلات فرهنگی و اقتصادی، بیکاری، طلاق، بالا رفتنسنّ ازدواج و پائین آمدن سنّ طلاق، ناهنجاریهای اجتماعی یا آسیبهای اجتماعی - روابط نامشروع، رابطه دختر و پسر، اعتیاد به قلیان، سیگار و موادمخدّر، خشونت، خودکشی - ، امراض روحی و روانی و بسیاری از امراض جسمی، بازگشت به دین و معنویت است. لذا سال1979 میلادی 1357 - ه.ش - سال آغاز برنامه جدید برای بشر و سال آغاز معنویت دانسته شد.
اهمیت مباحث عقیدتی بویژه تصوف و عرفان آشکار است و در پی آن بودیم تا در این پژوهش مختصرحقیقت تصوّف و عرفان را از منابع اصیل اسلامی یعنی کلام خدای متعال و معصومین علیهم السلام، از لابلای آیات قرآن و احادیث استخراج و بیان کنیم و پس از تعریف و بیان نظرات بزرگان در موارد اشتراک و افتراقتصوّف و عرفان و یا یکسان دانستن آنها، نتیجه گرفتیم که در مسیر قرب الهی که هدف نهایی خلقت بشر و بعثت انبیاست تصوّف و عرفان یکی است و عرفان حقیقی همان عرفان قرآنی است. و پیر و مرشد ما در مسیر تهذیب نفس و ثمره تهذیب نفس یعنی کسب معرفت که- دو مقصد تصوّف بود- چهارده معصوم اند و در رتبه بعد علماء وارسته. در ادامه چند راهکار نیز ارائه دادیمپس. از تأکید بر اتّحاد سه گانه نخبگان، مردم و مسئولین، در اصلاح معنویت جامعه و ترویج و تقویت اعتقادات صحیح، نهایی ترین راهکار، تقویت ایمان است و پرهیز از تقلید کورکورانه از نسخه هایی که سرچشمه ازقرآن و سنّت ندارد.
واژگان کلیدی:حقیقت، تصوف، عرفان، اسلام
مقدمه
در جامعه امروزکه گمشده اصلی بشر آرامش است ولی در رفاه و آسایش آنرا جستجو می کند و دشمنان از جنگ سخت - تصرّف سرزمین - و جنگ نیمه سخت - تصرّف حکومت و بازار - و جنگ نرم - تصرّف قلبها و ذهن ها - به جنگ هوشمند یعنی هر سه جنگ روی آورده است، بر ماست به پناه بردن به عرفان حقیقی که همان عرفان قرآنی استغالباً. ما و همه بشر گرفتار الفاظ هستیم. به نظر می آید قبل از هر چیزی باید الفاظ را اصلاح کنیم. الفاظ باید پیراسته شود و مفاهیم روشن شود؛ زیرا بسیاری از گرفتاری های ما از این است کهالفاظ و مفاهیم روشن نیستند.برای اینکه معلوم شودتصوّف و عرفان دو چیز هستند یا یک چیز و ما باید نسبتشان را روشن کنیم، باید در مورد هر دو مفهوم تأمل کنیم. در اینجا سه کلمه داریمحقیقت،؛ تصوّف و عرفان، که در ادامه مقاله به تعاریف و تبیین آنها خواهیم پرداخت. معارف دین ما سه بخش است: اعتقادات، اخلاقیات و احکام.
- پورامینی، 1392، - 60 زیربنای اصلی همان اعتقادات و باورهای دینی است. بسیاری از ما باورهای دینی خودمان را بر اساس سلیقه و دیرینه گذشته، سامان داده ایم واقعاً نمی دانیم دین چه معرفتی به ما خواهد داد و قرار است در زندگی ما چه کار کند. چون پدر و مادر و خانواده من دیندار و مسلمان بوده اند، من نیز دیندار و مسلمانم، اگر در خانواده مسیحی بودم آیا باز هم مسیحی نمی شدم؟ متأسفانه اهمیت به مطالعه و تحقیق درباره دین شناسی نمی دهیم یا وقت و فرصت و دقت و توجه نداریم و گرفتار می شویم چون فهم درستی از دین نداریم و مطالبات ما از دین و اعتقاد و باورمان از دین هم اشتباه می شود. پس اگر بخواهیم به عرفان حقیقی برسیم باید قرآن را به عنوان کلام خدا که صدق است بپذیریم و ابتدا اعتقادات و باورهای دینی خود را عمق و ریشه بخشیم یعنی زندگی خود را توحیدی قرار دهیم.
همه این ها را می توان در سه محور خلاصه کرد رابطه با خود، خدا و دیگران. - جوادی آملی، 1391، - 36 تصوّف با صرف نظر از تاریخچه پیدایش و فراز و فرودهای آنامروز، دارای فرقه های ضالّه است، همچنین عرفان های نوظهور و کاذب. تفاوت عرفان اسلامی با سایر عرفان ها در این است که عرفان های دیگر تمرین بی فکری به ما می دهند. با همه عمقی که عرفان هندی دارد، با عرفان اسلامی متفاوت است. مولوی چندین قرن پیش به این مسألهتوجّه داشت که فکر نکن، بیهوده است. حال کاری را که می دانم بیهوده است باید انجام بدهم یا نه؟ عرفان هندی می گوید، فقط آرامش و سکوتامّ.ا عرفان اسلامی کیدتأ بر شناخت، تفکّر، تدبّر، تعقّل و فهم عمیق دارد. می گوید اگر فکر کردن بیهوده است، تو تلاش خودت را بکن. تنبلانه ننشین، بلکه کوشش کن.حال که نبرد عقیده است و از احساسات و عواطف پاک مردم دشمنان و مغرضین استفاده و بهره برداری نامطلوب می کنند بر ماست تا بیشتر عارف به دین و معارف دینی باشیم تا در این گرداب، صراط مستقیم گم نشود و صوفی و عارف حقیقی شناخته شود.
روش تحقیق
این مقاله و پژوهش به روش کتابخانه ای و توصیفی می باشد و از منابعتصوّفی- عرفانی، قرآنی و حدیثی استفاده شده است.
تعاریف و مفاهیم
تصوّف در لغت
تصوّف یعنی به مذهب صوفیه درآمدن، صوفی شدن مرد، خوی صوفیه گرفتن و متصوف شدن، پشمینه پوشیدن - دهخدا، 1377، ج.5933 :4 - تصوّف: صوف پوشیدن، صوفی شدن، پشمینه پوش گردیدن، سالک راه حقّ شدن - معین، 1387، ج . - 1092 :1 معنایتصوّف اقرار به عقیده صوفیان و عمل به اوست مانند تشیّع یعنی اقرار به عقاید شیعیان وتسنّن اقرار به عقایدسنّیان - کوربن، . - 252 :1358
تصوّف در اصطلاح
حال سؤال این است که؛حقیقت تصوّف به عنوان یک عمل یا حالت و وصف قائم به انسان چیست؟تصوّف در اصطلاح یعنی از خواهش نفسانی پاک شدن و اشیا ء عالم را مظهر حق دانستن، نام مذهب طایفه ای از اهل حقیقت است که از خواهشهای نفسانی پاک شده و اشیاء عالم را مظهر حقّ می دانند. - دهخدا، 1377، ج 5933 :4 - در. کتب صوفیّه برای آن تعاریف متعدّد به اعتبارات گوناگون ذکر شده است:برای تصوّف 44 تعاریفی ذکر شده و گفته شده تعاریف فوق جزئی از تعاریف بعمل آمده است و قدر مشترک بین همه این است که تصوّف گذشتن از مراحلی برای اتّصال بحقّ است و بعد ازنآ فرق بین تصوّف و عرفان و اشراق را بیان نموده اند. - جامی، 1386، 16-19، کاشانی، 1367، 83 ، مظاهری، 1382، 399 و هجویری، 1358، 43، شبستری، 1363، 65 ، غنی ،1380، ج794 :2؛ اصفهانی، 1387، ج - 23 :1
علم تصوّف و عرفان
علمی که درنآ بحث شود از اعراض از ما سوی االله و وصول به حقّتصوّ.ف یا عرفان عبارت از طریقه مخلوط از فلسفه و مذهب که به عقیده پیروان آنراه وصول به حقّ منحصر بدان است ولی این وصول به کمال و حق منحصر متوقّف است بر سیر و تفکّر و مشاهداتی که مؤدّی بوجد و حال و ذوق گردد در نتیجه به نحو اسرار آمیزی انسان را به خدا متّصل می کند و پیروان این طریقه به صوفی و عارف و اهل کشف معروفند و خود را اهل» حقّ« می نامند. - غنی،1380، ج - 2 :2التصوّ.ف علم یبحث فیه عن الذات الاحدیه و اسمائه و صفاته من حیث انها موصلهلکلّ من مظاهرها و منسوباتها الی الذات الالهیه فموضوعه الذات الاحدیه نعته