بخشی از مقاله

چکیده

هدف ازانجام این پژوهش تاثیر آموزش مهارت های زندگی خود آگاهی بر افزایش امید به زندگی در خانواده مددجویان کمیته منطقه چهار شهرستان کرمانشاه در سال 1394 بود.بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، 100پرسشنامه امید به زندگی بین کارکنان توزیع واز میان این افراد 0 3نفرکه نمره پایین گرفته انتخاب شدند. سپس به گروه آزمایشی مهارتهای زندگی خود آگاهی طی 8 جلسه 2 ساعته آموزش داده شد. طی این مدت گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس ازاتمام آموزش، همان ابزار به عنوان پس آزمون برروی آزمودنی ها اجراگردید.برای تجزیه وتحلیل نتایج ازآزمون تجزیه وتحلیل کوواریانس استفاده شد.

نتایج حاکی ازآن بودکه میزان امید به زندگی گروه آزمایش درمرحله پس آزمون به طورمعناداری پایین ترازگروه کنترل می باشد.

مقدمه

بررسی علمی امید به زندگی در انسان قدمتی کوتاه دارد و دوران ابتدایی خود را میگذراند - اسنایدر،. - 1994اسنایدر برای اولین بار نظریه امید را مطرح کرد و آن را متشکل از قدرت اراده، قدرت راهیابی، داشتن هدف و تشخیص موانع دانست

امید را احساس وجد و نشاط در نظر می گیرد که هنگامی تجربه میشود که فرد آینده بهتری را فراسوی چشمان خود انتظار داشته باشد.

رابینسون2 ، - 1983؛ نقل از اسلامی نسب، - 1373 معتقد است امید یکی از پایه های اصولی توازن و قدرت روانی است که مشخص کننده دستاوردهای زندگی است. امید، توانایی باور یک احساس بهتر از آینده است. امید با نیروی نافذ خود، سیستم فعالیتی را تحریک می کند تا سیستم بتواند تجارب نو را کسب کرده و نیروهای تازه را در ارگانیزم ایجاد نماید و در نتیجه امید، انسان را به تلاش و کوشش وا داشته و او را به سطح بالایی از عملکردهای روانی و رفتاری نزدیک می کند و امید یکی از نشانه های سلامت روان است .

سازمان بهداشت جهانی در تعریف سلامتی، آن را رفاه کامل جسمانی، روانی و اجتماعی فرد و نه فقط بیمار بودن تلقی می کند.مهارتهای زندگی، متعدد و متنوع هستند و برنامه آموزش مهارتهای زندگی نیز نسبت به پیشگیری، نگرشی کلگرایانه دارد و تنها یک مهارت مثلا"» نه گفتن« مورد توجه قرار نمیگیرد. از طرف دیگر، تجارب کشورهای مختلف نشان میدهد که ماهیت و تعریف مهارتهای زندگی، در کشورها و فرهنگهای مختلف، متفاوت است. با این حال، تحلیلهای بیشتر در زمینه مهارتهای زندگی نشان میدهد که برنامههای مختلفی براساس آموزش مهارتها در زمینه ارتقاء سلامت کودکان و نوجوانان اجرا شده است و مشتمل بر چندین مهارت اصلی و اساسی هستند.

سازمان جهانی بهداشت - - who در برنامه مهارتهای زندگی که در سال 1993 معرفی نمود، ده مهارت را بهعنوان مهارتهای زندگی اصلی معرفی کرد. این ده مهارت از سوی یونیسف و یونسکو نیز بهعنوان مهارتهای زندگی اصلی شناخته شدهاند. این مهارتها عبارتاند از:

.1 مهارت تصمیمگیری : در این مهارت افراد میآموزند که تصمیم گیری چیست و چه اهمیتی دارد.آنها همچنین با انواع تصمیمگیری آشنا شده و مراحل یک تصمیمگیری را گامبهگام تمرین میکنند. کودکان همچنین با رابطه موجود میان تصمیم گیری و سایر مهارتهای زندگی از یکسو و رابطه تصمیمگیری با پیشگیری اولیه در بهداشت روانی از سوی دیگر آشنا میشوند.

.2 مهارتحلّ مسئله: این مهارت عبارت است از تعریف دقیق مشکلی که فرد با آن روبهرو است، شناسایی و بررسی راهحلهای موجود و برگزیدن و اجرای راهحل مناسب و ارزیابی فرآیندحلّ مسئله تا به این ترتیب فرد دچار دغدغه و اضطراب نشود و از راههای غیرسالم برایحلّ مشکلات خویش استفاده نکند

.3 مهارت تفکر خلاق: توانایی تفکر خلاق یک مهارت سازنده و پایه برای نیل به سایر مهارتهای مرتبط با سبک اندیشیدن است.

در این مهارت افراد فرا میگیرند که به شیوهای متفاوت بیاندیشند و از تجربههای متعارف و معمولی خویش فراتر روند و تبیینها یا راهحلهایی را خلق نمایند که خاص و ویژه خودشان است.

.4 مهارت تفکر نقاد: این مهارت عبارت است ازتوانایی تحلیل عینی اطلاعات موجود با توجه به تجارب شخصی و شناسایی آثار نفوذی ارزشهای اجتماعی، همسالان و رسانههای گروهی بر رفتار فردی.

.5 توانایی برقراری ارتباط مؤثر: این مهارت به معنای ابراز احساسات، نیازها و نقطهنظرهای فردی بهصورت کلامی و غیرکلامی است.

.6 مهارت ایجاد و حفظ روابط بینفردی: مهارتی است برای تعامل مثبت با افراد، بهویژه اعضای خانواده، در زندگی روزمره..

7 خودآگاهی: خودآگاهی به معنی توانایی و ظرفیت فرد در شناخت خویشتن، و نیز شناسایی خواستهها، نیازها و احساسات خویش است. در این مهارت فرد همچنین میآموزد که چه شرایط یا موقعیتهایی برای وی فشارآور هستند.

.8 مهارت همدلی کردن: این مهارت عبارت است از فراگیری نحوه درک احساسات دیگران. در این مهارت فرد می آموزد که چگونه احساسات افراد دیگر را تحت شرایط مختلف درک کند، تفاوتهای فردی را بپذیرد و روابط بینفردی خود را با افراد مختلف بهبود بخشد.

.9 مهارت مقابله با هیجانها: شناخت هیجانها و تأثیر آنها بر رفتار. همچنین فراگیری نحوه اداره هیجانهای شدید و مشکلآفرین نظیر خشم، مهارت مقابله با هیجانها نامیده میشود.

.10 مهارت مقابله با استرس: در این مهارت افراد فرا میگیرند که چگونه با فشارها و تنشهای ناشی از زندگی امروزی و همچنین استرسهای دیگر کنار بیایند وچگونه در شرایط ناکام کننده بر خشم خود فائق آمده وبهترین عملکرد را داشته باشند

تاکنون پژوهشی درخصوصی اثربخشی آموزش مهارت ها به ویژه مهارت های زندگی برافزایش امید به زندگی در خانواده مدد جویان انجام نگرفته است.

در این خصوص تحقیقی توسط کاظمی - 1393؛ به نقل از درکه، - 1393 تحت عنوان بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی در افزایش امید به زندگی محکومان حبس به ابد ندامتگاه مواد مخدر استان مازندران صورت گرفت .

در تحقیقی که توسط دانشمند و لطفی زاده - 1393؛به نقل از بهاری،. - 1393 تحت عنوان بررسی تاثیر اموزش مهارت های زندگی بر امید به زندگی و عزت نفس زندانیان زندان داراب صورت گرفت نشان داد که داد آموزش مهارت های زندگی بر عرت نفس و ابعاد آن تاثیر مستقیم داشته اما نتوانست امید به زندگی زندانیان را افزایش دهد.

در این پژوهش سعی برآنست با روشی علمی به مهارتهای زندگی به مدد جویان کمیته امداد آموزش داده شده ومیزان اثربخشی این برنامه بر بخش هایی از رفتار و افزایش امید به زندگی این افراد ارزیابی شود.بنابراین کارکنان سازمانها یکی از هدف هایی هستند که امروزه آسیب پذیری نسبت به امید به زندگی درآن هاپیش بینی می شود .

این تحقیق به منظور پیشگیری این گروه از افراد جامعه وآموزش آنها ودرنهایت افزایش بهداشت روانی انجام خواهد گرفت که درپژوهشهای انجام شده دراین حیطه به این گروه از جامعه توجهی نشده است. به همین علت این پژوهش درپی این است که آیا آموزش مهارتهای زندگی خود آگاهی در افزایش امید به زندگی کارکنان می تواند اثربخش باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید