بخشی از مقاله
چکیده
زبور آل محمد یا صحیفه سجادیه، یادگارنامه امام سجاد است که میتوان با آن، با خداوند راز و نیاز کرد. درون صحیفه چه رازی نهفته و با چه زیور سخن و زینت سبکی آراسته شده، و این کتاب دارای چهَسْبک و سیاقی است که همگان را شیفته خود نموده است. امام سجاد ، در صحیفه سجادیه با الفاظ و عباراتی جدید، در قالب نیایش به همگان تعلیم خداشناسی و خودشناسی میدهد، این امام همام به کمک مجاز، کنایه و استعاره سعی کرده تا به دیدگاه خود را برای دیگران مجسم نماید؛ لذا برای رسیدن به ویژگیهای صحیفه سجادیهه که به صورت مکرر در این کتاب وجود دارد، میتوان آن را در سه سطح بررسی نمود: سطح زبان و ظاهر؛ سطح ادب و بالغت؛ سطح فکر و اندیشه. البته هر یک از این سطوح، خود زیر مجموعههایی دارند که در این نوشتار بدان میپردازیم.
صحیفه سجادیه
صحیفه سجادیه یادگارنامه امام سجاد و امانتی است که میتوان با آن، با خداوند راز و نیاز کرد، عرض حاجت نمود و بر تنهایی و غربت مؤمنان در این جهان پر از نیرنگ شکوه کرد. این کتاب، همیشه مورد توجه عالمان دین بوده است. آنان بر تصحیح و استنساخ صحیح و نقل روایات از آن اهتمام فراوانی نمودهاند. به راستی، این سؤال همیشه ذهن دلدادگان صحیفه سجادیه را به خود مشغول کرده است که درون صحیفه چه رازی نهفته و این کتاب دارای چه َسبْک و سیاقی است که همگان را شیفته خود نموده است.
البته اینکه محتوای صحیفه چیست و علت ماندگاری آنچه بوده و چرا عالمان بر نقل روایات و اجازه روایی آن اهتمام داشتهاند، موضوعاتی است که در جای خود باید به بررسی آن پرداخت. بحث این نوشتار پیرامون سبک و سیاقی است که در البهالی دعاهای صحیفه سجادیه به چشم میخورد. پس بحث پیرامون سبکشناسی صحیفه مبارکه سجادیه است تا شاید در البهالی این خطوط بتوان به محتوا و علت ماندگاری و اهتمام عالمان نسبت به زبور آل محمد دست یافت.
سبکشناسی
سبکشناسی علم و یا نظامی است که از سبک بحث میکند و سبک وحدتی است که در آثار کسی به چشم میخورد. به تعبیر دیگر یک روح یا ویژگی و یا ویژگیهای مشترک و مکرر در آثار، نوشتار و گفتار را سبک گویند. نقاشان، خطاطان و تمامی هنرمندان، دارای سبک خاصی در آثار هنری خود هستند. نویسندگان و گویندگان نیز در ارائه مطالب خود، از سبکی خاص تبعیت میکنند. برخی سبکِ نوشتاری را فقط محصول گزینش خاصی از واژهها و تعابیر و عبارات مختلف دانستهاند و میگویند: «سبکِ نوشتاری، دربردارنده ادبیات و طرز بیان جمات است.»
با این تعریف سبکشناسی فقط بیان لفظ و ویژگیهای به کار رفته در جمات است. ولی برخی از نویسندگان سبکشناسی را از این واالتر دانسته و گفتهاند درست است که سبک عبارت از وحدتی است که در آثار شخص به چشم میخورد، ولی زمینههای وحدت و اشتراک در آثار قلمی و نوشتارهای علمی، فقط لفظی نیست بلکه وحدت در تفکر و بینش نویسنده نیز سبک است. حتی وحدت در الفاظ و ویژگیهای مشترک و مکرر، لفظی برخاسته از فکر و اندیشه نویسنده است، زیرا هر یک از جمات و نوشتار، بازگوکننده بینش، تعقل و نگاه خاص صاحب اثر، پیرامون جهان درون و برون است و میتوان گفت بین تفکر و قلم ارتباط مستقیم وجود دارد. پس بین سبک نوشتار و روحیات، خلقیات و افکار صاحب اثر، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد.