بخشی از مقاله
چکیده:
تجارب تجارت جهانی نشان می دهد که سازمانهای مردم نهاد با ایفای نقشهای نظارتی، بسیج، جذب و هدایت منابع انسانی، مادی و معنوی می توانند بهترین نمود از مشارکت مردمی باشند که با انسجام بخشی به گروههای انسانی هم هدف، راه گشای دستیابی به اهداف توسعه پایدار در منابع ملی باشند. وسعت بسیار زیاد عرصه های منابع طبیعی و عده امکانات و بودجه دولتی، لزوم توجه به مشارکت سازمانهای مردم نهاد در حفظ، احیا و توسعه پایدار منابع ملی را موجب می شود.
این مقاله برآن است که نقش سازمانهای مردم نهاد را در تحقق رشد و توسعه پایدار منطقه دز تبیین گردد. با توجه به اینکه آمار ارائه شده از سازمان های مردم نهاد در استان خوزستان و به ویژه شهرستان دزفول در حد قابل قبولی نمیباشد میبایست از طریق اطلاع رسانی و آگاه سازی عمومی - ارتباطات - ، جلب مشارکت مردمی - بسیج عمومی - ، جذب سرمایه ها و تقویت هماهنگی بین دولت ومردم، گسترش نظارت عمومی و ارزیابی فعالیت ها، در جهت افزایش بهرهوری و دستیابی به توسعه پایدار از حداکثر تلاش خود بهره گیرند.
مقدمه
توسعه پایدار، در واقع ارایه راه حلهایی در مقابل الگوهای فانی کالبدی، اجتماعی و اقتصادی توسعه میباشد که بتواند از بروز مسایلی همچون نابودی منابع طبیعی، تخریب سامانههای زیستی، آلودگی جهانی تغییر اقلیم، افزایش بیرویه جمعیت، بیعدالتی و پایین آمدن کیفیت زندگی انسانها حال و آینده جلوگیری کند. بنابراین توسعه پایدار تحولی است مواجه با تامین نیازهای امروزی بدون از بین بردن قابلیتهای نسل آینده در تامین نیازهایشان. در واقع یک تحول, زمانی پایدار است که محافظ محیط و مولد فرصتها باشد.
این تحول نیازمند پیوند ناگسستنی میان اکولوژی، اقتصاد و امنیت اجتماعی است و پیشرفتهای اقتصادی و شرایط زندگی اجتماعی باید در تطابق با جریان دراز مدت حفظ پایه های طبیعی زندگی باشند .[1] تعریف کمیسیون »جهان و محیط« از توسعه پایدار عبارت است از توسعهای است که نیازهای زمان حال را با رعایت حقوق و توانایی نسل آینده برای مواجه شدن با نیازهای آن برهه زمانی برطرف می سازد. سازمانهای غیردولتی در کنار بخش خصوصی و دولت، رکن سوم توسعهی پایدار را تشکیل میدهند، توسعهی پایدار و متوازن در کشور ارتقاء نمی یابد مگر این که سه بخش مذکور در کنار هم به فعالیت بپردازند.[1]
سازمان های مردم نهاد
در تعاریف جهانی، سازمانهای مردم نهاد شامل جمعیت ها، گروه ها و نهادهای انسانی و خود جوش و بر آمده از مردمی هستند که مهمترین شاخصه خود را در استقلال از دولت تبیین مینمایند. امروزه سازمانهای مردم نهاد با فعالیت غیر انتفاعی و داوطلبانه در جهت رفاه و خدمات عمومی به انجام فعالیت میپردازند. این سازمانها در کاهش دردها و افزایش منافع فقرا و حفظ محیط زیست، تامین خدمات اجتماعی و توسعه اجتماع ملی فعال هستند و در تمام عرصه های ملی و بین المللی فعالیت می نمایند .[2] بطور خاص سازمان NGO، یک سازمان غیردولتی و غیرانتفاعی است. نه وابسته به دولت است و نه اثری از حاکمیت درون آن پیدا می شود. نه بودجهای از دولت به صورت رسمی میگیرد ولی دارای اساسنامه مدون است و تشکیلاتش از قبل ثبت شده است .[2] اگر بخواهیم ویژگیهای یک سازمان مردم نهاد را بصورت خلاصه برشماریم عبارتند از:
– 1 خود جوش هستند .
– 2 دارای اساسنامه ، اهداف ، تشکیلات و ساختاری مشخص می باشند.
– 3 غیرانتفاعی بوده و به داوطلبین و اعضای آن سودی تعلق نمی گیرد.
– 4 حزب یا تشکل سیاسی نبوده و به هیچ یک از احزاب و یا تشکل های سیاسی وابستگی ندارند.
– 5 اعضای آن افراد داوطلب می باشند.
– 6 عضوپذیرند و برای عضویت شرایط خاصی جز پذیرش مفاد اساسنامه و علاقه مندی به کار داوطلبانه در آن سازمان وجود ندارد.
– 7 کلیه اقدامات و فعالیت های آنها بصورت علنی و آشکار می باشد و عملکرد شفافی دارند.
– 8 وضعیت مالی این سازمانها که شامل درآمدها و هزینه ها است ، روشن ، مشخص و قابل دسترس برای اعضا و سایرین میباشد.
– 9 هدف این سازمانها کمک به بهبود وضع جامعه ، حفظ منافع ملی و مصالح عمومی کشور می باشد.
– 10 به هیچ سازمان و یا نهاد دولتی وابسته نمی باشند .[2]
همچنین سازمانهای مردمنهاد برای رسیدن به اهداف گوناگونی فعالیت میکنند و معمولاً در جهت پیشبرد اهداف سیاسی یا اجتماعی اعضا در حرکت هستند. من باب مثال، به بهبود وضعیت محیط زیست، تشویق گروهها و مردم به رعایت حقوق بشر، بالا بردن سطح رفاه اقشار محروم و آسیب پذیر یا مطرح ساختن یک برنامه مشترک و دسته جمعی میتوان اشاره کرد. تعداد این قبیل سازمانها بسیار زیاد است و اهداف آنها طیف وسیعی از موقعیتهای سیاسی و فلسفی را در بر میگیرد. حتی میتوان آن را بی شک به مدارس خصوصی و سازمانهای ورزشی نیز ربط داد .[3]
مراحل تکامل شکل گیری سازمان های مردم نهاد در جهان
سه مرحله یا دوران تکامل سازمان های مردم نهاد توسط کورتون - 1990 - در نوشتهای تحت عنوان » سه دوره شکل گیری فعالیتهای داوطلبانه« شناسایی شدهاست. در مرحله اول، نوع خاصی از سازمان مردمنهاد شکل میگیرد که بر امداد رسانی و رفاه متمرکز بود و مستقیما به افراد ذینفع خدمات امدادی ارائه میکرد. توزیع غذا، تامین پناهگاه و ارائه خدمات بهداشتی نمونههایی از خدمات این قبیل سازمانهای مردم نهاد بود. در واقع سازمان مردمنهاد در این مرحله نیازهای روز افراد را تشخیص میدادند و به برآورده ساختن آنها میپرداختند. در مرحله دوم از تکامل، سازمانهای مردمنهاد از لحاظ وسعت و اندازه کوچکتر شده و به مجموعههای مستقل و خودکفای محلی تبدیل شدند.
سازمانهای مردمنهاد در این مرحله از تکامل، امکانات جوامع محلی را گسترش دادند تا بتوانند با 'اقدامات محلی مستقل' نیازهای آنها را برآورده سازند. کورتن مرحله سوم از تکامل و شکل گیری سازمانهای مردمنهاد را ' توسعه نظامهای پایدار' میخواند. در این مرحله، سازمانهای مردمنهاد میکوشند تغییراتی را در سیاستها و موسسات در سطح داخلی، ملی و بین المللی به وجود آورند؛ آنها از نقش سابق خود که تامین و ارائه خدمات عملیاتی بود، فاصله گرفته و نقش کاتالیزوری به عهده گرفتند. به تدریج این سازمان از سازمان مردمنهاد امداد رسان به سازمان مردمنهاد توسعه و آبادانی تغییر ماهیت داد. در سال 1980 میلادی فعالیت ها و حرکتهای اجتماعی و سیاسی در جوامع داخلی سراسر جهان و تدارک و پشتیبانی نیروها توسط سازمان ملل متحد از طریق حمایت مالی و فنی، زمینه ای مساعد برای رشد سازمان های مردم نهاد به وجودآورد.[3]
سازمان ملل متحد و ادارات وابسته به آن، علاوه بر حمایت های همه جانبه از فعالیت سازمان های مردم نهاد طرحها و برنامه های این تشکل ها، آنها را در راستای وصول اهداف خود به کار گرفتند. در واقع تشکل های غیر دولتی به عنوان راهکاری نو برای مشارکت بخشی مردم در تعیین سرنوشت خود از آن جهت در دنیای امروز اهمیت یافته اند که می توانند به عنوان حلقه واسطه میان حکومت ها و مردم، عهده دار انتقال خواسته های ملت به نظام حکومتی باشند .[4]
سیر پیدایش سازمانهای مردم نهاد در ایران
اگر بخواهیم پیدایش این گونه تشکل ها را در ایران بررسی کنیم باید گفت کار داوطلبانه و بشر دوستانه در ایران، تاریخچه طولانی دارد. چنان که تاریخ ایران باستان شاهد حرکتهای شکوهمند برای ارتقاء و پیشرفت مردم بوده است و گروه های خیریه و مردمی، همواره نقش اساسی در یاری رساندن به افراد نیازمند، ایفا کرده اند. نگاهی به عملکرد این گروه ها نشان می دهد که در مجموعه کار داوطلبانه در ایران جاذبه های خود را از ارزشهای ملی و سنتها و باور دینی می گیرد سنت خدمت به مردم به عنوان وظیفه مقدس دینی نگریسته می شود کسانی که این خدمات را انجام می دهند مورد احترام شایانی می باشند.
باوجود قدمت فعالیت و حضور سازمانهای غیردولتی در کشور که به نوعی جزء جدایی ناپذیر فرهنگ ملی و مذهبی ما بوده است، در سالهای اخیر به دلیل مفهوم سازی جدید آنها، به ویژه در مطالعات اجتماعی و اقتصادی و نیز ظهور مراجع تعیین صلاحیت سازمانهای غیردولتی برای به رسمیت شناختن آنها، تاریخچه حضور و ایفای نقش این سازمانها در سطوح محلی، منطقه ای و ملی نادیده انگاشته شده است و نتوانسته اند خود را با تعاریف جدید منطبق کنند و یا نقش عمده ای را در هدایت و اداره کشور ایفا نمایند.
باتوجه به اینکه منابع طبیعی در کشور درصدر بسیار بالایی از سطح کشور را در بر می گیرد و زیربنای توسعه اقتصادی، اجتماعی و ملی را تشکیل می دهد.. در حال حاضر فعالیتهای داوطلبانه در ایران به دو گونه عمده شکل میگیرد. اولی در قالب سنتی که بیشتر شامل هیاتهای عزاداری و نهادهای مذهبی است و دومی فعالیتهایی است که بر اساس تعاریف جدید از سازمان غیردولتی و بصورت سازمانی شکل میگیرند .[5]
نقش سازمانهای غیر دولتی در توسعه پایدار
سازمانهای غیردولتی تاثیر چشمگیری در توسعه پایدار کشور دارند، لذا میتوان نقش آنها را در این توسعه چنین برشمرد : [5 ]
-1 حامیان سازمان های غیردولتی تشکلها را به عنوان جایگزینی مناسب برای دول کشورهای میزبان در ارایه خدمات و اولویتهایی همچون برنامه ریزی خانواده ها، حمایت کودکان، توسعه مشارکتهای کوچک، محیط زیست، گردشگری و غیره می دانند. تمرکز اصلی حامیان در تقویت بخشی سازمانهای غیردولتی موجب گسترش و توانایی سازمانی در برنامه ریزی، اجرا و ارزیابی برنامه های توسعه شده است.
-2 سازمانهای غیردولتی در سطح عام نیروهای مهم برای دموکراتیزه ساختن و تقویت نهادهای جامعه مدنی به شمار می آیند. از آ نجایی که بسیاری از سازمانهای داوطلب دارای ارزشها و ایده آلهای مشترکی در میان اعضای خود هستند لذا حامیان و تسریع کنندگان مهم تغییرات اجتماعی به شمار می روند.