بخشی از مقاله

چکیده

روند تخریب منابع طبیعی برآیند و نتیجهی مجموعهای از عوامل طبیعی، بومشناختی، اقلیمی و اقتصادی اجتماعی میباشد. آنچه در عرصه تخریب منابع طبیعی اهمیت جدیتر دارد، علل اقتصادی-اجتماعی است و میتوان گفت برنامههای مربوط به اصلاح و احیای منابع طبیعی بدون دخالت و مشارکت مردمی امکانپذیر نخواهد بود. پژوهشگران بر این باورند که بدون پیشزمینهای به نام مشارکت نمیتوان در بحث توسعه پایدار به نتیجه مطلوبی رسید. مدیریت حوزه آبخیز، یکی از حساسترین و درعینحال پیچیدهترین اشکال مدیریت منابع و تولید است.

انسان بهعنوان یکی از اصلیترین اجزای این اکوسیستم، نقش مهم و تعیینکنندهای در پایداری این مجموعه ایفا مینماید. جهت دستیابی به اهداف مدیریت منابع آب و آبخیزداری و رهایی از چالشهای موجود پیش رو، امروزه اندیشمندان علوم آبخیزداری و مدیریت منابع آب، راهکار مدیریت مشارکتی یکپارچه حوزههای آبخیز - PIWM - را پیشنهاد و اجرا مینمایند. در این راهکار توجه جدی به حوزه آبخیز بهعنوان واحد برنامهریزی و اجرا مدنظر میباشد. در این مقاله سعی شده است تا از طریق مطالعات کتابخانهای و اسنادی، به سازوکارهای پیادهسازی مدیریت جامع مشارکتی حوزههای آبخیز ازجمله شناسایی کنشگران، آموزش کارگزاران متولی، مدیریت جامع جهت هماهنگی بین بخشی و هماهنگی نهادهای ذیرب ، اجرای طرحها و الگوهای ترویجی اشاره گردد.

مقدمه

عمده اهداف اجرای فعالیتهای آبخیزداری عبارت است از: مدیریت جامع حوزههای آبخیز، کاهش فرسایش خاک و رسوبدهی، کنترل هرز آبها، کاهش سیلخیزی و بهرهوری بهینه از نزولات آسمانی، ارتقای آگاهی عمومی و توسعه مشارکت مردم، توسعه فعالیتهای مطالعاتی، تعیین ضواب و استانداردها و ارزیابی اثرات اقدامات، تهیه برنامه جامع اصلاح کاربری و بهرهبرداری بهینه از اراضی و غیره. اگرچه توصیههای فنی و اجرایی تاکنون اجراشدهاند ولی متأسفانه منابع طبیعی علیرغم اهمیت بسیار، همواره    توس    انسان در معرض تخریب بوده است. اهمیت حوزههای  آبخیز  با    توجه    به  این  امر  که  بستر  طبیعی  حیات  و فعالیتهای اجتماعی و انسانی است، قابلتوجه است.

از سویی، تنوع نیازها و افزایش بهرهبرداری از این عرصهها در مقایسه با گذشته موجب شده که سالیانه صدها هزار هکتار از حوضه آبخیزها به بیابان تبدیل گردد. لذا حفظ وضعیت کنونی آبخیزها و جلوگیری از تخریب بیشتر، جز در پرتو مشارکت فعالانه و همهجانبه مردم امکانپذیر نخواهد بود - ابراهیم پور، ;1379 بینا، - 1382 مردم، منابع و مشارکت سه رکن توسعه پایدار انسانی را تشکیل میدهند. مشارکت بدین دلیل که هم هدف توسعه و هم وسیله رسیدن به آن است، نقش ترکیبکننده دو متغیر به شمار رفته، درنتیجه عنصر کلیدی در فرآیند توسعه پایدار تلقی میشود - خلیقی و همکاران . - 1380 شریفی و همکاران - 1389 - به بررسی عوامل مؤثر بر میزان مشارکت روستاییان در طرحهای آبخیزداری شهرستان جیرفت پرداختند.

نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین متغیر وابسته میزان مشارکت روستاییان در طرحهای آبخیزداری با متغیرهای سطح تحصیلات، میزان رضایتمندی، میزان انسجام اجتماعی، سطح پایگاه اقتصادی - اجتماعی، میزان انگیزه پیشرفت، کشاورز نمونه، عضویت در نهادهای عمومی روستا، میزان درآمد از طریق فعالیتهای کشاورزی، میزان برخورداری از مشوقها، سطح زیر کشت و فعالیت شورای اسلامی روستا، رابطه مثبت و معنیدار و با متغیر میزان وابستگی به دولت رابطه منفی و معنیدار وجود دارد. مردم میتوانند در حیطههایی چون تبیین و اولویتبندی مسائل، انتخاب فناوریها و سیاستها، پایش و ارزیابی طرحها و پیامدها نقش داشته باشند.

- واگنت و همکاران - . مشارکت جامعه سبب کاهش هزینهها در جمعآوری اطلاعات، تعیین راهکارها، توافق، تدوین قوانین، هماهنگی اعضای جامعه، نظارت و اعمال بهتر قوانین میگردد - سینگلتون و همکاران، - 1999 نگرش مشارکتی یکپارچه - جامع - و نظاممند آبخیزداری در بعد وسیع آن با رویکرد بهتمامی جنبهها میتواند به تعادل در امر توسعه و رشد در یک جامعه بیانجامد. مطالعات پروکپی - 2005 - نشان میدهد موفقیت و یا عدم موفقیت طرحهای آبخیزداری به میزان سطح مشارکت مردم در آن محل وابسته است.

- مندوزا، - 2006 در تحقیقی    باهدف  تعیین  عوامل  مؤثر    بر  مشارکت  در  برنامههای  حفظ محی زیست  گزارش  کرد  که  بین  سن،    درآمد،    رواب    اجتماعی  و  میزان مشارکت    رابط    مثبت    و  معنیداری    وجود  دارد.  بر  اساس  اصل  وحدت هیدرولوژیکی    حوزه    آبخیز،  رواب    فیزیکی    بین    تمام  آبراههها  و رودخانههای موجود در حوزه باعث ایجاد یک سیستم یکپارچه و واحد میگردند که به سمت یک خروجی واحد و معین جریان مییابند.

بر این اساس در برنامهریزیها و اجرای پروژهها باید حوزه آبخیز بهعنوان یک واحد یکپارچه موردتوجه قرار گیرد. این راهکار در راستای اصل یکپارچگی اکولوژیکی موردنظر در توسعه پایدار، اولین و مهمترین رویکرد در مدیریت منابع طبیعی محسوب میگردد. بنابراین آبخیزداری در برنامهریزی، توسعه و مدیریت منابع طبیعی با توجه به مسائل اجتماعی و اقتصادی حوزههای آبخیز و با رویکردی مشارکتی مطرح می باشد که نهایتاً به دنبال یکپارچهسازی مدیریت منابع اجتماعی و طبیعی است.

مواد و روشها

در این مطالعه از روش کتابخانهای و با استفاده از عمده منابع در دسترس نظیر مقالات علمی، مجلات، کتب و اینترنت کار به انجام رسیده است.

مشارکت:

مشارکت به معنی شرکت کردن، انبازی کردن، شرکت، انبازی میباشد - فرهنگ فارسی معین، . - 1380 موسسه بینالمللی IIED بالغبر200پروژه مشارکتی را بررسی کرده و برای مشارکت مردم مراحل و یا پلکانی به شرح ذیل ارائه کرده است - ضابطیان، . - 1386

1 -توجه به مشارکتکننده و دریافت اطلاعات

-2ارائه اطلاعات به مشارکتکننده

3 -مورد مشورت قرار گرفتن مشارکتکننده

-4مشارکت در تجزیهوتحلیل اطلاعات

-5مشارکت برای دستیابی به توافق

-6مشارکت در تصمیمگیری و استراتژی اجرای آن

عوامل تشکیلدهندهی یک فعالیت عبارتاند از:سرمایه مالی، سرمایه انسانی، سرمایه طبیعی که دراینبین مهمترین سرمایه، سرمایه انسانی است که بدون وجود آن، فعالیت معنا ندارد و مشارکت انسانهاست که فعالیتی را شکل داده و به نتیجهی مطلوب میرساند. برای تحقق مشارکت باید شرای ظهور آن پدید آید. بدین منظور باید واگذاری بیشتر امور به مردم در رأس برنامهها قرار گیرد. برای رسیدن به یک مشارکت جامع، هفت گام زیر پیشنهاد میگردد - واگنت و همکاران -

1 -طراحی و بودجهبندی فعالیتها

-2شناسایی دستاندرکاران مناسب

-3توجه به کمکهای فنی، مالی جهت تسهیل در دخالت دادن دستاندرکاران

-4ارائه اطلاعات، آگاهیرسانی وارایه خدمات به جامعه

-5ارائه مشاوره به جامعه

-6ارائه بازخورد به جامعه

7 -ارزیابی فعالیتها

مدیریت جامع آبخیز:

مدیریت جامع حوزه آبخیز - IWM - مفهومی است که در دهه 70 میلادی توس سازمانهای بینالمللی چون فائو توسعه داده شد. هدف اصلی این مفهوم، انسانمحوری درروند توسعه است تا حفاظت و بهرهبرداری از منابع طبیعی و محی زیست صورت گیرد - محسنی ساروی، . - 1380 در رأس چنین برنامههایی توسعه روستایی، ساخت راهها، توسعه صنایع کوچک و ... در سراب حوزه آبخیز است - اباذر اسمعلی - . مفهوم مدیریت جامع حوزه آبخیز به معنای هماهنگی و همکاری و مدیریت زمین و منابع آب برای دستیابی به اهداف مختلفی تعریفشده است. این اهداف شامل استحصال آب مطمئن و عاری از آلودگی، کنترل سیلاب، به حداقل رساندن فرسایش خاک و حرکت رسوبات و تجمع آنها در مخازن، جلوگیری از آلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی و سرانجام استفاده بهینه از منابع آبوخاک و منابع طبیعی تجدیدشونده در نظر گرفتهشدهاند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید